احکام وصيّت
سوال 767 :
شخصي وصيّت نموده خانه مسکوني خود را بعد از فوت خود به همسر دائميش واگذار نمايد، امّا همسرش بعد از 16 روز فوت نموده و ايشان وصيت کرده بعد از من در ميان اين خانه دعاي ندبه و زيارت عاشورا و ماه رمضان جلسه قرآن بخوانند و داراي 1 پسر و 1 دختر نيز ميباشد و پسر ميگويد من ميخواهم اين خانه پدري را بفروشم و دختر قصد فروش خانه را ندارد، حکم مسئله چيست؟
جواب :
خانه مسکوني که وصيت کرده اگر به اندازه ثلث مال موصي باشد وصيّت صحيح است و خانه متعلّق به زوجه است، او نيز تا يک سوم اموالش ميتواند وصيّت کند و در صورتي که بيشتر از ثلث مالش باشد اگر ورثه اجازه بدهند به وصيّت عمل ميشود و اگر اجازه ندهند تا يک سوم نافذ است و مازاد بر آن مربوط به ورثه ميباشد.
سوال 768 :
شخصي در اثر تصادف ماشين فوت کرده و وصيت به ثلث نموده است. وصيّ ميّت ادّعاي ديه نموده است و بابت آن چکي از قاتل دريافت نموده است. بعد از آن بعضي از ورثه ميّت رضايت دادهاند و بعضي سهمشان از ديه را گرفتهاند.
حال سوال اين است: حکم سهم ميّت و وظيفه وصي چيست؟
جواب :
ميّت از ديه سهمي ندارد و از ساير اموال ميّت به اندازه يک سوّم که وصيّت کرده حق دارد که بايد طبق وصيّت مصرف شود.
سوال 769 :
پدر و مادر در زمان حياتشان چندين مرتبه گفتهاند که خانهاي که خودشان در آن زندگي ميکنند مال دخترهاي آنهاست (احتمالاً منظور پس از فوت پدر و مادر بوده است) و اين مطلب را چندين نفر هم شنيدهاند و شاهد بر اين گفته ميباشند.
اکنون که پدر و مادر فوت کردهاند، دو پسر ميگويند که اين خانه هم مثل بقيه اموال پدر و مادر بايد بين پسرها و دخترها تقسيم شود. حال با توجه به اينکه وصيت نامه مکتوبي در اين زمينه موجود نيست و نيز با توجه به اينکه پدر و مادر به غير از اين خانه املاک و اموال ديگري هم دارند تکليف چيست؟
جواب :
به گفتن جمله مذکور وصيّت محسوب نميشود.
سوال 770 :
اگر اين گفته را وصيّت حساب کنيم آيا لازم است که حتماً به صيغه وصيت باشد؟
جواب :
وصيت بايد به کيفيّتي باشد که معلوم باشد که موصي نظرش اين است که بعد از فوت وي فلان عمل انجام شود يا فلان مال براي فلان شخص باشد.
سوال 771 :
شخصي وصيّت نموده که از تمامي ماترک او که شامل اثاث منقول و ساختمان و املاک ميباشد ثلث آنرا حساب نموده و وجه آن را ده قسمت نمايند دو سهم آنرا بزوجه دائمي خود پرداخت نموده و بغير از حق تقسيمه آن الباقي هشت سهم آنرا جهت خيرات و مبرّات مصرف نمايند سوال اين است:
1 - آيا اين وصيّت نافذ ميباشد؟
جواب :
وصيّت نافذ است.
2 - از املاک غير منقول از قيمت هر يک آن بايد پرداخت شود يا از کلّ قيمت املاک آن هم بايد پرداخت شود؟
جواب :
از تمامي اموالي که وصيت کرده منقول و غير منقول بايد به زوجه داده شود.
سوال 772 :
آيا پدر ميتواند در مسئله ارث به دختر خودش مثل پسرانش يک سهم بدهد يا بايد به دختر نصف پسر را بدهد؟
جواب :
ميتواند به دخترش هر اندازه که بخواهد ببخشد يا وصيّت کند که به دخترش به اندازه سهم پسر بدهند و در حال حيات پدر تمام ورثه وصيّت نامه را قبول نمايند واگرنه تا يک سوّم فقط نافذ است.
اختيارات وصي
سوال 773 :
شخصي فوت نموده و داراي وصيّت نامه شرعي ميباشد و از آنجايي که داراي فرزند صغير ميباشد همسر خود را قيّم قرار ميدهد در اينصورت در منزل آنمرحوم ميشود نماز خواند يا چاي خورد...؟
جواب :
بدون اسراف و با رعايت مصلحت صغير و اذن وصيّ مانعي ندارد.
سوال 774 :
آيا وصي ميتواند با ملک يکي از ورثه که نزد او امانت است و با مطالبه مکرر عودت نداده، تجارت کند و آيا عوائد و منابع ملک از آنِ چه کسي است؟
جواب :
جايز نيست و درآمد ملک متعلق به مالک است نه وصي.
نفوذ وصيت بيشترازثلث
سوال 775 :
آيا براي زوج و زوجهاي که فاقد اولادند و ميخواهنداز نظر ارث به گونهاي عمل نمايند که اگر هر يک از آنها زودتر از ديگري از دنيا رفت تمام اموالش به همسرش برسد و ساير اقوام و فاميلش هيچگونه حقّي نداشته باشد، راه و طريق مشروعي وجود دارد؟
جواب :
هر کدام از آنها ميتوانند وصيت کنند که بعد از هر کدامشان تمام اموالشان براي ديگري باشد و وصيت نامه مربوطه توسط تمام ورثه هر کدام امضاء شود؛ اگر چنين کنند چون ورثه آنان در حال حيات وصيّتشان را پذيرفته و امضاء کردهاند بعد از فوت يکي از آنان حق اعتراض و مطالبه چيزي از اموال را که مورد وصيّت قرار گرفته است ندارند.
سوال 776 :
پدري فوت نموده و داراي 2 پسر و 2 دختر ميباشد که همه بزرگ و متأهل هستند، پدر در زمان حيات خود و در هنگام ازدواج پسرها براي آنها هر کدام يک خانه ميخرد و بيان ميدارد که خانهاش را که خود در آن ساکن است پس از مرگش متعلّق به دختران باشد و اين مسأله را چندين مرتبه و به عناوين مختلف بيان ميکند به طوريکه عدّهاي آنرا ميشنوند يا به طور غير مستقيم اطّلاع پيدا ميکنند. اگر چه پسرها در زمان حيات وي از اين تصميم ناراضي بوده و اين نارضايتي را نيز به پدر اعلام ميکنند ولي پدر چندان ترتيب اثري به حرف آنان نداده و در فرصتهاي ديگر بر نظر خود پافشاري مينمايد، حال با توجه به اينکه هيچ وصيّت نامه مکتوبي وجود ندارد، سوالات زير مطرح است:
الف - آيا پسرها در زمان حيات پدر شرعاً حق اعتراض به انتقالِ خانه به دخترها توسط پدر براي پس از مرگ پدر را داشتهاند؟
جواب :
خير نداشتهاند.
ب - آيا ننوشتن و عدم وجود وصيّت نامه مکتوب را بايد دالّ بر تغيير نظر و رجوع پدر از گفتههاي سابق خود مبني بر انتقال خانه به دخترها دانست يا دال بر تأييد نظر و گفتههاي سابقش؟
جواب :
خير دلالت بر تغيير نظر وصيتّ کننده نميکند.
جواب :
آيا اين جملاتي که پدر گفته مبني بر انتقال خانه به دخترها که چندين مرتبه تکرار شده و چندين نفر هم آن را شنيدهاند را بايد چيزي غير از وصيت شفاهي دانست و آيا شرعاً وصيت شفاهي صحيح است؟
جواب :
وصيّت شفاهي صحيح است.
د - آيا اگر وصيت شفاهي شرعاً صحيح است بايد حتماً به صيغه وصيت آمده باشد يا به هر لفظي که دال بر انتقال خانه براي پس از مرگ به دخترها باشد کافي است؟
جواب :
هر لفظي که دلالت بر وصيت کند کافي است.
ه' - آيا شک در اينکه شايد پدر از نظر خود برگشته است (حالا شک به هر دليلي باشد) ميتواند اعتبار آن جماعت و گفتههاي سابق را از بين ببرد و به عبارت بهتر آيا شک لاحق، اعتبار يقين را مخدوش ميکند؟
جواب :
خير.
و - در نهايت آيا شرعاً خانه به دخترها ميرسد - طبق اظهارات شفاهي پدر در زمان حيات - يا طبق ادعاي پسرها بايد بين پسرها و دخترها تقسيم شود؟
جواب :
در صورتي که آنچه وصيت کرده به اندازه ثلث مال ميت يا کمتر باشد، بايد به آن عمل شود و اگر بيشتر از ثلب باشد، با رضايت ورثه، وصيت نافذ است.