فصل چهل و سوّم: احکام وصيّت
سوال 1323 :
آيا انسان مى تواند ثلث مالش را هنگام وصيّت در اشياى خاصّى قرار دهد؟
جواب :
براى هر موردى که مشروع و مباح است مى تواند وصيّت کند، و ثلث را در مال خاصّى که بخواهد تعيين نمايد.
سوال 1324 :
اگر کسى بخواهد همسرش پس از فوتش مادام الحيات در منزل مسکونى او سکونت داشته باشد و ساير ورثه مزاحمتى براى او ايجاد نکنند، چگونه بايد وصيّت کند؟
جواب :
مى تواند منافع خانه را به عنوان ثلث به او واگذار کند و احتياطاً از ورثه هم رضايت بگيرد، و يا اين که منافع مزبور را به همسرش در برابر چيز معيّنى مصالحه کند و عوض را دريافت دارد، و از همه بهتر اين که منافع خانه را به عنوان «عُمرى» و «سُکنى» (يعنى اسکان همسرش در آن خانه مادام الحيات) به او واگذار کند، در اين صورت ورثه حقّ بيرون کردن او را از خانه مادام العمر ندارند.
سوال 1325 :
اگر شخصى بيش از ثلث اموالش را ثلث قرار دهد و فرزندانش هم با توجّه به باقيمانده موافقت کنند، سپس در اواخر عمرش (سه ماه قبل از فوت) وصيّتنامه اى تنظيم و در آن قسمتى از اموال خود را به فردى هبه نمايد، حکم هبه و وصيّتنامه را بيان فرماييد:
جواب :
چنانچه رضايت آنها مشروط به باقيماندن مقدار مزبور بوده و او در آخر عمر چيزى را ببخشد، وصيّت مازاد بر ثلث نافذ نيست.
سوال 1326 :
چندى قبل يکى از دوستان به رحمت ايزدى پيوست، از ايشان وصيّتنامه اى به جاى مانده که طبق آن بايد ثلث دارائى اش صرف مخارج کفن و دفن و نماز و روزه شود و هر چه باقى ماند کار خير انجام شود، اکنون براى ما دو سوال پيش آمده، لطفاً جواب اين دو سوال را روشن فرماييد:
الف) ايشان مقدار نماز و روزه را معيّن نکرده است، براى اجراى وصيّت ايشان چند سال بايد نماز و روزه بخريم؟
جواب :
اگر مقدار ثلث زياد است، به اندازه اى که احتمال مى دهيد از او نماز و روزه فوت شده، و يا عيب و اشکالى داشته استيجار کنيد، و بقيّه را در کار خير مصرف نماييد.
ب) آيا مصرف يک سوّم اموال ايشان جهت کار خير فوريّت دارد، يا مى توان با تأنّى و در دراز مدّت انجام داد؟
جواب :
بايد در کوتاه مدّت انجام گيرد.
جواب :
آيا اثاث معمول منزل، مثل ظروف و وسايل آشپزخانه، بايد در محاسبه اموال بطور دقيق بيايد؟
جواب :
آرى، آن هم بايد محاسبه شود.
سوال 1327 :
شخصى در وصيّتنامه دوّم خود چنين مى نويسد:
«خانه اى در خيابان فلان دارم، آن را به فرزندم يوسف منتقل کردم، به شرط آن که اختيار فسخ مادام الحيات با خودم باشد. و قطعه زمينى که داراى دو سند مى باشد به دو دخترم، محبوبه و منيره، براى جهيزيّه آنها منتقل نمودم، و اختيار فسخ در اين مورد نيز مادام الحيات با خودم مى باشد» با توجّه به عبارات فوق، آيا اين وصيّت مصداق هبه است، يا صلح تلقّى مى شود؟ و آيا اختيار فسخ مادام الحيات ضررى به صحّت آن وارد نمى کند؟
جواب :
ظاهر اين است که اين واگذارى به صورت هبه، يا صلح بلاعوض ـ که آن هم مفهوم هبه را دارد ـ مى باشد، بنابراين چنانچه مورد هبه را تحويل داده، صحيح است و خيار فسخى که براى خودش قرار داده، آن هم مشکلى ندارد، امّا اگر تحويل نداده باطل است.
سوال 1328 :
شخصى محترم و خيّر در وصيتنامه خود از بازماندگان درخواست نموده، از محلّ ثلث اموال او يک حسينيّه و يک مسجد احداث نمايند. بازماندگان حسينيّه را ساخته اند و اکنون در صدد احداث مسجد مى باشند، حال با توجّه به امور زير، آيا مى توان به جاى مسجد حسينيّه اى ديگر، يا يکى دو سالن به بناى امامزاده محل اضافه نمود؟
الف) منطقه از نظر مسجد اشباع مى باشد و مى توان گفت هر 100 تا 150 متر يک مسجد وجود دارد، بطورى که از بعضى مساجد فقط چند روز اوّل ماه محرم استفاده مى شود.
ب) بازماندگان متوفّى اصرار به ساخت مسجد در محل و محدوده زندگى خود دارند.
جواب :
وکيل متوفّى، که مسئول اجراى وصيّتنامه مى باشد، و نيز اطرافيان آن مرحوم با توجّه به حضور گسترده مردم در امامزاده محل به منظور زيارت و نيز برگزارى مراسم مختلف مذهبى از قبيل زيارت عاشورا، دعاى ندبه، جشن اعياد مذهبى، جشن ميلاد معصومين(عليهم السلام) و جلسات قرآن و احيا و شب زنده دارى ليالى قدر و عزادارى ماه محرّم الحرام و ديگر مراسم مذهبى در اين امامزاده، تمايل به احداث بنايى براى رفع نيازها در اين مکان مقدّس دارند.
د) زمينهاى امامزاده همگى وقف مى باشند و ساخت مسجد در اين مکان چندان مناسب و ضرورى نمى باشد.
جواب :
وصيّت را نمى توان تغيير داد و بايد مسجد ساخته شود، البتّه در محلّى که احتياج به مسجد بيشتر است، خواه دور باشد يا نزديک (در صورتى که جاى معيّنى در وصيّتنامه تعيين نشده باشد).