حديث شريف:
1 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"إذا أردت أن ترکع فقل وأنت منتصب: اللَّهُ أَکْبَرُ، ثمّ ارکع وقل: اللَّهُمَّ لَکَرَکَعْتُ، وَلَکَ أَسْلَمْتُ، وَعَلَيْکَ تَوَکّلْتُ، وَأَنْتَ رَبِّي خَشَعَ لَکَ قَلْبِي وَسَمْعِي وَبَصَرِيوَشَعْرِي وَبَشَرِي وَلَحْمِي وَدَمِي وَمُخِّي وَعَصَبِي وَعِظَامِي وَما أقَلَّتْهُ قَدَمايَ غَيْرَمُسْتَنْکِفٍ وَلا مُسْتَکْبِرٍ وَلَا مُسْتَحْسِرٍ، سُبْحانَ رَبِّي العَظِيمِ وَبِحَمْدِهِ ثلاث مرّات فيتَرَسُّل، وتصفّ في رکوعک بين قدميک تجعل بينهما قدر شبر، وتمکّنراحتيک من رکبتيک، وتضع يدک اليمنى على رکبتک اليمنى قبل اليسرى،وبلّغ بأطراف أصابعک عين الرکبة، وفرِّج أصابعک إذا وضعتها علىرکبتيک، وأقم صلبک، ومدّ عنقک، وليکن نظرک بين قدميک، ثمّ قل: سَمِعَ اللَّهُلِمَنْ حَمِدَهُ وأنت منتصب قائم الحَمْدُ للَّهِ رَبِّ العَالَمِينَ أَهْل الْجَبَرُوتِ، وَالْکِبْرِياءُ،وَالْعَظَمَةُ للَّهِِ رَبِّ الْعَالَمِينَ تجهر بها صوتک، ثمّ ترفع يديک بالتکبير وتخرّساجداً"(146).
"وقتى خواستى رکوع کنى، پس درحاليکه راست ايستادهاى بگو: "اللَّهُ أَکْبَرُ"سپس رکوع کن وبگو: اللَّهُمَّ لَکَ رَکَعْتُ، وَلَکَ أَسْلَمْتُ، وَعَلَيْکَ تَوَکّلْتُ، وَأَنْتَ رَبِّيخَشَعَ لَکَ قَلْبِي وَسَمْعِي وَبَصَرِي وَشَعْرِي وَبَشَرِي وَلَحْمِي وَدَمِي وَمُخِّي وَعَصَبِي وَعِظَامِيوَما أقَلَّتْهُ قَدَمايَ غَيْرَ مُسْتَنْکِفٍ وَلا مُسْتَکْبِرٍ وَلَا مُسْتَحْسِرٍ، سُبْحانَ رَبِّي العَظِيمِوَبِحَمْدِهِ اين ذکر را سه بار با حالت آرامش بدن وبه آهستگى بگو. در رکوع پاهاىخود را مرتّب قرار بده بطوريکه بين آنها به اندازه يک وجب فاصله باشد،وزانوهايت را درست در کف هايت جاى بده، دستراستت را روى زانوى راست،قبل از چپ بگذار، انگشتانت را در اطراف سر زانوهايت بگذار، وقتى دستها راروى زانو گذاشتى، انگشتانت را بگشا، پشت را صاف وگردن را کشيده نگهداروبين پاهايت نگاه کن وسپس بگو سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، در حاليکه راست ايستادهاىوهمچنين با صداى بلند بگو: الحَمْدُ للَّهِ رَبِّ العَالَمِينَ أَهْل الْجَبَرُوتِ، وَالْکِبْرِياءُ،وَالْعَظَمَةُ للَّهِِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وبعد دستها را براى تکبير بالا ببر وبه سجده بيفت."
2 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"الصلاة ثلاثة أثلاث: ثلث طهور، وثلث رکوع، وثلث سجود"(147).
"نماز سه ثلث است: يک ثلث آن طهارت ويک ثلث آن رکوع وثلث ديگرآن سجده است."
3 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"بينا رسول اللَّهصلى الله عليه وآله جالس في المسجد إذ دخل رجل فقام يصلّي فلم يتمّرکوعه ولا سجوده، فقال رسول اللَّهصلى الله عليه وآله: نقر کنقر الغراب، لئن مات هذاوهکذا صلاته ليموتنّ على غير ديني"(148).
"در حاليکه پيامبر خدا در مسجد نشسته بود، مردى وارد شد وايستاد ونمازگزارد اما نه رکوع خود را کامل ادا مىکرد ونه سجده خود را. رسول خداصلى الله عليه وآلهفرمود: نوک زدنى مانند نوک زدن کلاغ. اگر او بميرد ونمازش همين باشد، بر غيردين من مرده است."
4 - روايت شده:
پيامبر خداصلى الله عليه وآله وقتى رکوع مىکرد، اگر برپشتش آب ريخته مىشد، آببدون حرکت، استقرار مىيافت وبه زمين نمىريخت.(149)
5 - على بن جعفر از برادرش امام موسى بن جعفر روايت مىکندکه: از او پرسيدم درباره شخصى که در حال رکوع ياسجده است اماقسمتى از بدن او مىخارد آيا مىتواند دست از رکوع ياسجده بکشدوبدنش را بخاراند؟ فرمود:
"لا بأس إذا شقّ عليه أن يحکّه، والصبر إلى أن يفرغ أفضل"(150).
"اشکال ندارد اگر براى او مشقت داشته باشد اما اگر صبر کند تا از نماز فارغشود بهتر است."
6 - از امام صادقعليه السلام سوال شد درباره تسبيح در رکوع وسجده، پسفرمود:
"تقول في الرکوع: سُبْحانَ رَبِّي الْعَظِيمِ، وفي السجود: سُبْحانَ رَبِّي الْأَعْلى،الفريضة من ذلک تسبيحة، والسنّة ثلاث، والفضل في سبع"(151).
در رکوع سُبْحانَ رَبِّي الْعَظِيمِ ودر سجده سُبْحانَ رَبِّي الْأَعْلى مىگويى.مقدار واجب يک تسبيح وسنّت سه تسبيح است واگر هفت بار گفته شود بهتراست."
7 - سماعه مىگويد:
سألته )أي الإمام المعصوم( عن الرکوع والسجود هل نزل في القرآن؟قال: "نعم، قول اللَّه تعالى: )يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا...(".
قلت: کيف حدّ الرکوع والسجود؟
فقال: أمّا ما يجزيک من الرکوع فثلاث تسبيحات، تقول: سُبْحانَ اللَّهِ،سُبْحانَ اللَّهِ، سُبْحانَ اللَّهِ، ثلاثاً"(152).
از امام معصومعليه السلام پرسيدم آيا رکوع وسجود در قرآن نازل شده است؟ فرمود:"بلى. خداوند مىفرمايد: )يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا...(".
پرسيدم حد رکوع وسجود چگونه است؟ فرمود:
"در رکوع سه بار تسبيح کفايت مىکند، پس سه بار مىگويى: سُبْحانَ اللَّهِ،سُبْحانَ اللَّهِ، سُبْحانَ اللَّهِ."
8 - هشام بن حکم مىگويد: از امام صادقعليه السلام پرسيدم آيا کفايتمىکند که در رکوع وسجود به جاى تسبيح بگويم: لِا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، وَالْحَمْدُللَّهِِ، وَاللَّهُ أَکْبَرُ؟ فرمود:
"نعم، کلّ هذا ذکر اللَّه"(153).
"بلى. همه اينها ذکر خدا است."
9 - ابوبکر حضرمى مىگويد: به امام باقرعليه السلام عرض کردم:حد رکوع وسجده چيست؟ فرمود:
"تقول: سُبْحانَ رَبِّي الْعَظِيمِ وَبِحَمْدِهِ ثلاثاً في الرکوع، وسُبْحانَ رَبِّي الْأَعْلىوَبِحَمْدِهِ ثلاثاً في السجود، فمن نقص واحدة نقص ثلث صلاته، ومن نقصاثنتين نقص ثلثيصلاته، ومن لم يسبّح فلا صلاة له"(154).
"در رکوع سه بار سُبْحانَ رَبِّي الْعَظِيمِ وَبِحَمْدِهِ و در سجده سه بار سُبْحانَ رَبِّيالْأَعْلى وَبِحَمْدِهِ مىگويى، وکسى که دو تسبيح را کم کند، دوسوم نمازش را کم کردهاست وکسى که در رکوع وسجود تسبيح نگويد براى او نمازى نيست."
10 - امام رضاعليه السلام فرمود:
"إنّما جعل التسبيح في الرکوع والسجود لعلل، منها: أن يکون العبد معخضوعه وخشوعه وتعبّده وتورّعه واستکانته وتذلّله وتواضعه وتقرّبه إلىربّه، مقدّساً له ممجِّداً مسبِّحاً معظّماً شاکراً لخالقه ورازقه، وليستعملالتسبيح والتحميد کما استعمل التکبير والتهليل، وليشغل قلبه وذهنه بذکراللَّه، فلا يذهب به الفکر والأماني إلى غير اللَّه"(155).
"اينکه در رکوع وسجود، تسبيح قرار داده شده علتهايى دارداز آن جملهاينکه: بنده خدا با اينکه خضوع، خشوع، تعبّد، تورّع، تذلل، زارى، فروتنىوقصد تقرّب به پروردگارش دارد، بايد تقديس کننده، تسبيح کننده، تعظيمکننده، تمجيد کننده وشکر کننده آفريننده وروزى دهندهاش نيز باشد، وهمانطورکه تکبير وتهليل )اللَّهُ أَکْبَرُ وَلَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ( مىگويد، تسبيح وتحميد )سُبْحانَ اللَّهِوَالْحَمُدِ للَّهِِ( را نيز به کار ببرد، ودل وذهنش را به ذکر خدا مشغول دارد تا انديشههاواميدها، او را به سوى غير خدا نکشاند."
11 - عقبة بن عامر جهنى روايت مى کند:
لمّا نزلت )فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِيمِ( قال لنا رسول اللَّهصلى الله عليه وآله: "اجعلوهافي رکوعکم"، فلمّا نزلت )سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى( قال لنا رسول اللَّهصلى الله عليه وآله:"اجعلوها في سجودکم"(156).
چون آيه )فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِيمِ( نازل شد پيامبر خداصلى الله عليه وآله به ما فرمود:"اين را در رکوع خود قرار دهيد"، وچون آيه )سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى( نازلشد، پيامبر خداصلى الله عليه وآله به ما فرمود: "اين را در سجود خودتان قرار دهيد."
12 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"من قال في رکوعه وسجوده وقيامه صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،کتب اللَّه له بمثل الرکوع والسجود والقيام"(157).
"کسى که در رکوع وسجود وقيامش، صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ بگويد،خداوند براى او )ثوابى( مانند رکوع وسجود وقيام را مىنويسد."
13 - على بن جعفر از برادرش امام موسى بن جعفرعليه السلام پرسيد که:آيا مرد تشهد، تسبيحات، رکوع، سجود و قنوت را باصداى بلندبخواند؟ فرمود:
"إنّ شاء جهر، وإن شاء لم يجهر"(158).
"هر طور که بخواهد، مىتواند بلند ياآهسته بخواند."
14 - امام باقرعليه السلام روايت مىکند که:
إنّ عليّاًعليه السلام سئل عن رجل رکع ولم يسبِّح ناسياً، قال:"تمّت صلاته"(159).
از امام علىعليه السلام سوال شد درباره شخصى که رکوع کرده اما تسبيح گفتن رافراموش کرده است، فرمود: "نماز او تمام وصحيح است."
15 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إذا رفعت رأسک من الرکوع فأقم صلبک، فإنّه لا صلاة لمن لا يقيمصلبه"(160).
"وقتى سراز رکوع برداشتى، راست وصاف بايست زيرا کسى که راستنايستد، براى او نمازى نيست."
16 - ابوبصير مىگويد:
سألت أبا جعفرعليه السلام عن رجل نسي أن يرکع، فقال: "عليه الإعادة"(161).
از امام باقرعليه السلام پرسيدم درباره کسى که رکوع را فراموش کرده است، فرمود:"بر او است که نماز را اعاده کند."
17 - عمران حلبى مىگويد: از امام معصوم پرسيدم شخصى درحاليکه ايستاده است شک مىکند که آيا رکوع کرده است يانه، امامفرمود:
"فليرکع"(162).
"بايد رکوع کند."
18 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"إن شکّ في الرکوع بعدما سجد فليمض، وإن شکّ في السجود بعد ماقام فليمض. کلّ شيء فيه ممّا قد جاوزه ودخل في غيره فليمض عليه"(163).
"اگر بعد از سجده در رکوع خود، شک کند، بگذرد )به شک خود اعتنانکند( واگر بعد از آنکه ايستاد، در سجده خود شک کند، بگذرد )وبه شک اعتنانکند( وهر چيزى که در آن شک شود در حاليکه وقت ومحل آن گذشته وانسان بهکار ديگرى مشغول شده باشد، به آن شک اعتنا نمىشود واز آن بايد بگذرد."
19 - بازهم امام باقرعليه السلام فرمود:
"المرأة إذا قامت في الصلاة جمعت بين قدميها، وتضمّ يديها إلىصدرها لمکان ثدييها، فإذا رکعت وضعت يديها فوق رکبتيها على فخذيهالئلا تطأطأ کثيراً فترتفع عجيزتها"(164).
"زن هنگاميکه به نماز ايستاد، پاهايش را جفت مىکند وبهم مىچسباند،ودستهايش را روى سينه در محل پستانهايش، به همديگر مىچسباند،وهنگاميکه به رکوع رفت، دستهايش را در محلى بالاتر از زانوهايش، برروىرانهايش مىگذارد تا خيلى زياد خم نشود که عقبش بالارود."
20 - بريد عجلى روايت مىکند:
قلت لأبي جعفرعليه السلام: أيّهما أفضل في الصلاة؛ کثرة القرآن أو طولاللبث في الرکوع والسجود في الصلاة؟ فقال: "کثرة اللبث في الرکوعوالسجود في الصلاة أفضل، أما تسمع لقول اللَّه عزّ وجلّ: )فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَمِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاَةَ( إنّما عنى بإقامة الصلاة، طول اللبث فيالرکوع والسجود.
قلت: فأيّهما أفضل کثرة القراءة أو کثرة الدعاء؟
فقال: "کثرة الدعاء أفضل، أما تسمع لقول اللَّه تعالى لنبيّهصلى الله عليه وآله: )قُلْ مَايَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّي لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ("(165).
به امام باقرعليه السلام عرض کردم آيا قرآن زياد خواندن در نماز بهتر استياطول دادن رکوع وسجود نماز؟ امامعليه السلام فرمود: "زياد درنگ کردن در رکوعوسجود بهتر است. آيا قول خداوند را نشنيدهاى که فرموده است: )فَاقْرَءُوامَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاَةَ(، ] آن مقدار از قرآن که براى شما ميّسر استبخوانيد ونماز را برپا داريد [ومقصود از برپا داشتن نماز، درنگ طولانى در رکوعوسجود است.
بعد گفتم: آيا کثرت قرائت قرآن در نماز بهتر است يا کثرت دعا؟ فرمود:"کثرت دعا بهتر است. آيا سخن خداوند متعال را به پيامبرشصلى الله عليه وآله نشنيدى کهفرمود: )قُلْ مَا يَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّي لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ( ]بگو اگر دعاى شما نبود،پروردگار من به شما اعتنا نمىکرد وارجى قايل نبود[.
21 - معاوية بن عمار مىگويد:
امام صادقعليه السلام را ديدم در وقتى که رکوع مىکرد، ويا سرش را از رکوعبرمىداشت، ويا به سجده مىرفت، ويا سر از سجده برمىداشت وهنگاميکهمىخواست به سجده دوم برود، دستهايش را )براى تکبير( بلند مىکرد.(166)
22 - پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"إنّي قد نُهيت عن القراءة في الرکوع والسجود، فأمّا الرکوع فعظّموا اللَّه،وأمّا السجود فأکثروا فيه الدعاء؛ فإنّه قَمَن أن يستجاب لکم، أي جديروحريّ أن يستجاب لکم"(167).
"من نهى شدهام از قرائت )قرآن( در رکوع وسجود. پس در رکوع، خداوند راتعظيم کنيد ودر سجده، دعاى زياد بخوانيد زيرا شايسته وسزاوار است که دعاىشما در هنگام سجده مستجاب شود."