حديث شريف:
1 - محمد بن على بن الحسين به سند خود از زرارة بن اعين نقلکرده که مىگويد: هنگامى که ابو جعفر محمد بن على الرضاعليه السلام بادختر مأمون ازدواج کرد، خود خطبه عقد خواند وفرمود: "سپاسخدايى را که نعمتها را تمام مىکند - تا آن جا که فرمود -: اين اميرالمؤمنين است که بر پايه احکام الهى دخترش را به ازدواج من درآورد." سپس ميزان مهر را بيان داشت وفرمود: "يا امير المؤمنين آيامرا تزويج کردى؟" گفت: "آرى، پس گفت: قبلتُ ورضيتُ -پذيرفتم وخشنودم."(146)
2 - از ابو جعفرعليه السلام نقل است که فرمود: "زنى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمدوعرض کرد: مرا به ازدواج در آور." پيامبر فرمود: "کدام مردحاضر است با اين زن ازدواج کند؟" مردى بلند شد وعرض کرد:من اى پيامبر خدا. پس چون پيامبر از مهر پرسيد، مرد گفت: چيزىندارم.... پيامبر فرمود: "آيا چيزى از قرآن را نيک مىدانى؟" گفت:آرى. پيامبر فرمود: "شما را به عقد يکديگر در مىآورم بر پايه آنچهاز قرآن نيک مىدانى. آن را به اين زن بياموز."(147)
3 - در حديث طولانى از اميرالمؤمنينعليه السلام رسيده که به زنى فرمودهاست: "آيا تو ولى و سرپرستى دارى؟" عرض کرد: آرى، اينهابرادران من هستند. حضرتعليه السلام به آنها فرمود: "حکم من درباره شماوخواهرتان رواست؟" عرض کردند آرى. امير المؤمنينعليه السلام فرمود:"خداوند ومسلمانان حاضر را گواه مىگيرم که من اين دختر را به عقداين پسر در آوردم در قبال چهار صد درهم که از دارايى خود مناست."(148)