تفصيل احکام:
1 - رکوع از ارکان پنجگانه نماز ودر هررکعت از نمازهاى واجبيامستحب، يکبار واجب است )به استثناى نماز ميت که اصلاً رکوعوسجود ندارد، ونماز آيات که در هررکعت خود پنج رکوع دارد.(
2 - چون رکوع رکن است، کم يازياد کردن آن عمداً ياسهواً درهمهنمازهاى واجب، باطل کننده نماز است، مگر دربعضى از حالات نمازجماعت که سخن درباره آن خواهد آمد.
3 - عناصر واجزاى تشکيل دهنده رکوع عبارتند از: خم شدن، ذکرگفتن، طمأنينه وآرام بودن بدن در اثناى ذکر وبعد از قيام، سربرداشتنوراست ايستادن بعد از رکوع.
خم شدن:
4 - واجب در رکوع همان خم شدن متعارف ومتداول بينمسلمانان است وبطور مشخص بايد گفت: در تحقق رکوع، خم شدنبه اندازهاى که انگشتان دست يابعضى از آنها مانند انگشت ميانه وسبّابهباهم به زانوها برسد کفايت مىکند، ورسيدن انگشت شستواجب نيست ولى احتياط اين است که خم شدن در حدى باشد کهکفهاى دست بطور کامل برروى زانوها گذاشته شود.
5 - خم شدنهاى غير متعارف در تحقق رکوع کفايت نمىکند،مانند خم شدن خيلى کم، ياکج شدن به يکى از دوطرف هرچنددستان هم به زانو برسد، ياشکلهاى ديگرى که در عرف، رکوعناميده نمىشود.
6 - برافراد غير مستوى الخلقه )مانند کسى که دستانش خيلى بلنداست بطوريکه باکمترين خم شدن به زانوهايش مىرسد يا کسى کهپاهايش خيلى کوتاه است به گونهاى که دستها به زانوهايش نمىرسدمگر با خم شدن خيلى زياد( واجب است که مانند افراد عادى وطبيعىرکوع نمايند.
7 - گذاشتن دستهابرزانوها از اجزاى رکوع نيست ولذا اگر رکوعومقدار خم شدن، طبيعى باشد، هرچند دستان روى زانو هم گذاشتهنشود، اشکال ندارد.
ذکر رکوع:
8 - ذکر خداوند در رکوع واجب است، واحتياط اين است که سه بارتسبيح کوچک يعنى "سُبْحانَ اللَّهِ" يايکبار تسبيح بزرگ يعنى "سُبْحانَرَبِّي الْعَظِيمِ وَبِحَمْدِهِ" گفته شود.
اگر چه اقوا اين است که همه انواع ذکر از تسبيح يا تحميد )الْحَمْدُ للَّهِِ(يا تهليل )لَا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ( ياتکبير )اللَّهُ أَکْبَرُ( ياغير آنها از اذکار ديگرکفايت مىکند، به شرطى که اندازه آن از مقدار سه بار سبحان اللَّهگفتن، کمتر نباشد.
9 - بهتر آن است که تسبيح بزرگ وهمچنين ساير ذکرها، سه بارتکرار شود، واضافه بر سه بار هم مستحب است، ونيز مستحب استتعداد تکرار فرد باشد مثل پنج وهفت و...
10 - اما در حالات استثنايى ماند تنگى وقت يا اضطرار، يکبار)سبحان اللَّه( گفتن هم کفايت مىکند.
11 - خواندن ذکر در موقعى واجب است که نمازگزار به حدّ کاملرکوع برسد واطمينان واستقرار وآرامش پيدا کند، همچنين واجباست قبل از آنکه از رکوع بلند شود، ذکر را کامل کند. پس در اثناى خمشدن به طرف رکوع، شروع به ذکر جايز نيست وهمچنين قبل از اتمامذکر واجب، بلند شدن از رکوع جايز نيست.
12 - واجب است ذکر رکوع، دنبال هم وبه زبان عربى صحيح اداگردد ودر حد امکان، حروف از مخرج طبيعى خود تلفظ شود وکلماتاز حيث حرکات اعراب وبنا، صحيح ودرست بيان گردد.
13 - جمع بين دو تسبيح کوچک وبزرگ وهمچنين جمع بين آن دووساير اذکار اشکال ندارد.
طمأنينه وآرامش:
14 - واجب است در رکوع، بدن نماز گزار طمأنينه وآرامش داشتهباشد، واحتياط واجب اين است که اين آرامش به مقدار ذکر واجب،طول بکشد بلکه حتى در ذکر مستحب، احتياط اين است که باطمأنينه باشد در صورتيکه نمازگزار ذکر مستحب را به قصد ذکرمستحب در رکوع بجا آورد.(168)
15 - در صورتيکه در حال خم شدن براى رکوع وقبل از آرام گرفتنبدن، عمداً ذکر رکوع را بخواند يااينکه قبل از کامل کردن ذکر واجب،عمداً سر را از رکوع بردارد، نماز او باطل مىشود، اما اگر سهواً قبل ازاتمام ذکر، سرش را بردارد، چيزى براو نيست ولى احتياط استحبابىاين است که نماز را بعد از اتمام، اعاده نمايد.
16 - اگر در رکوع ودر اثناى خواندن ذکر واجب، بدن نمازگزاربدون اراده او حرکت کرده واز حالت استقرار وآرامش خارج شود،واجب است که بعد از آرام گرفتن بدن، ذکر را اعاده نمايد، اما اگر اينحرکت غير ارادى در اثناى ذکر مستحب باشد اشکال ندارد زيرا اينذکر از همان ذکر مطلق در رکوع محسوب مىشود که استقرار وآرامشدر آن شرط نيست. اما حرکتهاى اندک که زيانى به استقرار بدننمىرساند، مانند حرکت انگشتان، اشکالى ندارد، ونيازى به اعادهذکر نيست.
17 - اگر نماز گزار نتواند به اندازه قرائت ذکر واجب به حالت رکوعباقى بماند، بهتر است که از هنگام رسيدن به حد رکوع کامل، بهقرائت ذکر شروع کند وسپس آن را - هرچند در اثناى بلند شدن -به اتمام رساند.
18 - اگر بخاطر بيمارى ياعلت ديگر نتواند آرامش وطمأنينه خود رادر رکوع حفظ کند، اشکال ندارد ولى براو واجب است که ذکر واجبرا قبل از خارج شدن از حالت رکوع، تکميل کند.
سر برداشتن وبلند شدن از رکوع:
19 - جايز نيست نمازگزار از حالت رکوع، مستقيماً به سجدهرود بلکه واجب است سر راکاملاً از رکوع بردارد ودر حال ايستاده،بدن او آرام بگيرد، سپس از حالت قيام به سجده رود، اگر عمداً اينترتيب را ترک کند طبق رأى مشهور فقها وبنابر احتياط بايد نماز رااعاده کند.
رکوع اضطرارى:
20 - اگر نمازگزار نتواند رکوع را مطابق باشرايط ياد شده بطور کاملبجاآورد، بايد آن مقدار را که در توان دارد، هرچند باتکيه برعصاياديوار ياشخص ديگر انجام دهد وبه رکوع نشسته منتقل نشود مگراينکه از رکوع ايستاده، کاملاً ناتوان باشد.
21 - اگر از رکوع ايستاده باهمه اشکال واقسام آن عاجز شد،نشسته رکوع کند واحتياط اين است که نماز ديگرى هم ايستادهبخواند وبراى رکوع آن باسر اشاره نمايد. اما اگر از رکوع نشسته نيزعاجز شد، در حاليکه ايستاده است باسر براى رکوع اشاره کند، واگراز اشاره باسر هم عاجز بود باهردو چشم اشاره کند به اين ترتيب کهبجاى خم شدن براى رکوع، چشمانش را ببندد وذکر واجب رابخواند،سپس به قصد بلند شدن از رکوع، چشمانش را بگشايد واگر حتى ازهمين حرکت هم عاجز بود، در قلب نيت رکوع کند وذکر واجب آنرابازبانش قرائت نمايد.
22 - اگر امر داير شود بين اينکه باخم شدن اندک، رکوع نشستهانجام دهد يااينکه ايستاده نماز بخواند وبراى رکوع فقط اشاره کند،بايد ديد که اگر به آن خم شدنِ اندکِ نشسته، در عرف رکوع گفتهمىشود، به همان اکتفاکند واگر در عرف، رکوع ناميده نمىشود، بعيدنيست که نماز ايستاده با اشاره به رکوع، مقدم باشد، واحتياط اين استکه دو نماز بخواند: يکى ايستاده با اشاره براى رکوع، وديگرى با رکوعنشسته.
23 - شرط تحقق رکوع نشسته اين است که به قدرى خم شود کهصورتش مقابل زانوها برسد يا به گونهاى باشد که در عرف رکوعنشسته گفته شود که گاهى به کمتر از آن مقدار هم تحقق مىيابد، اما بهتراست به قدرى خم شود که صورت نزديک جاى سجده برسد.
مسائل فرعى رکوع:
1 - کم وزياد کردن رکوع نشسته، باطل کننده نماز است اما رکوعاشارهاى هم از باب احتياط همين حکم را دارد.
2 - در تحقق رکوع لازم است که خم شدن به قصد رکوع انجام شدهباشد، اما اگر او به جهت غرض ديگرى مانند گذاشتن چيزى بر روىزمين يا دفع آزار حيوانى مضرّ يامانند آن خم شده باشد، اين خم شدنرکوع محسوب نمىشود بلکه بايد قيام کند واز نو خم شود واين،رکوع اضافى شمرده نمىشود.
3 - اگر رکوع را فراموش کرد ومستقيماً براى سجده به سوى زمينرفت، اما قبل از اينکه سجده کند يا در اثناى سجده اوّل يا بعد ازنشستن از سجده اول وقبل از رفتن به سجده دوم متوجه شد که رکوعنکرده است، بايد قيام کند ورکوع نمايد ونمازش را تکميل کند. البتهجايز نيست که از حالت سجده به صورت کمانى وبدون قيام کامل براىرکوع بلند شود بلکه بايد بطور کامل بايستد بعد رکوع کند. احتياطواجب در حالت اخير اين است که نماز را بعد از اتمام اعاده کند ودوسجده سهو براى زياد شدن يک سجده نيز بجا آورد.
4 - مستحب است زنها به کمترين حد واجب در خم شدن براىرکوع اکتفا کنند، وهمين که دستها را روى رانها از زانو بالاتر بگذارندکفايت مىکند.
5 - اگر نماز گزار، از روى سهو، در حال رکوع اصلاً آرام نگرفتوبعد از خم شدن، فوراً وبدون تأنّى ودرنگ بلند شد، احتياط اين استکه نماز را بعد از اتمام اعاده نمايد. اگر چه اقوا اين است که نماز اوصحيح است.
6 - در احکام رکوع بين نماز واجب ونافله فرقى نيست ونماز چهواجب يانافله، باکم شدن رکوع باطل مىشود امّا زياد شدن سهوىرکوع در نماز نافله، بنابر اقوا موجب بطلان نمىشود.