پارسایى در دنیا

پارسایى در دنیا

پارسايى در دنيا

اگر بين آخرت و دنيا مخير گذاشته شوى، هيچ چيزى را بر آخرت‌ترجيح مده، زيرا آخرت بلندتر، پاکتر و جاويدانه‌تر است، امّا نعمتهاى‌دنيا، نابود شدنى و توأَم با نکبت و کدورت است. کسانى که تنها محبّت دنيارا در دل خود جا داده‌اند، همّت آنان هم منحصر به دنيا بوده و چشم‌بصيرت آنان از ديدن غير دنيا کور مى‌باشد، امّا بندگان مخلص خدا در دنياپارسايى را پيشه خود مى‌سازند و از اين رو چشمه حکمت در دل‌آنان جارى مى‌شود و ميوه بصيرت آنها به شکوفائى مى‌نشيند. پارسايى بردو نوع است: پارسايى در حرام دنيا و از ترس عقاب خداوندى. اين نوع‌پارسايى بر همه واجب است و نوع ديگر پارسايى در حلال دنيا است و ازترس محاسبه شدن و حساب پس دادن. اين نوع پارسايى مخصوص‌اولياى الهى مى‌باشد، و گاهى بنده خدا در امور حلال نيز پارسايى مى‌کندتا در دام حرام گرفتار نشود. و چون محبّت دنيا عامل اصلى هر خطاولغزش است، و در وجود انسان جاى گرفته است، لذا انبياى الهى‌وجانشينان آنان همواره به زهد و پارسايى در دنيا سفارش کرده‌اند که‌گزيده‌اى از سخنان آنان را نقل مى‌کنيم:

1 - امام صادق‌عليه السلام فرمود:

"قيل لأمير المؤمنين‌عليه السلام: ما الزهد في الدنيا؟ قال: تنکيب حرامها"(171).

"از حضرت على‌عليه السلام سوال شد که پارسايى در دنيا چيست؟ فرمود: کناره‌گيرى‌از حرام دنيا، پارسايى است."

2 - ابوطفيل مى‌گويد: از حضرت على‌عليه السلام شنيدم که مى‌فرمود:

"الزهد في الدنيا قصر الأمل، وشکر کلّ نعمة، والورع عمّا حرّم اللَّه عليک"(172).

"زهد در دنيا عبارت است از: کم و کوتاه کردن آرزوها، شکر هر نعمت و پروا ازآنچه خداوند بر تو حرام کرده است."

3 - امام صادق‌عليه السلام فرمود:

"ليس الزهد في الدنيا بإضاعة المال، ولا بتحريم الحلال، بل الزهد في الدنيا أن لاتکون بما في يدک أوثق منک بما في يد اللَّه عزّ وجلّ"(173).

"زهد در دنيا به تلف کردن مال و حرام کردن حلال نيست، بلکه زهد در دنيا اين‌است که به آنچه در دست تو است بيش از آنچه در دست خدا است اطمينان نداشته‌باشى."

4 - امام حسن عسکرى‌عليه السلام از پدرانش، از امام صادق‌عليه السلام روايت‌مى‌کند که از ايشان درباره زاهد در دنيا سوال شد. امام فرمود:

"الذي يترک حلالها مخافة حسابه، ويترک حرامها مخافة عقابه"(174).

"زاهد و پارسا کسى است که حلال دنيا را از ترس حساب آن و حرام دنيا را ازترس عقاب آن ترک مى‌گويد."

5 - امام صادق‌عليه السلام فرمود:

"إذا أراد اللَّه بعبد خيراً زهّده في الدنيا، وفقّهه في الدين، وبصّره عيوبها، ومن اُوتيهن‌فقد اُوتي خير الدنيا والآخرة. وقال: لم يطلب أحد الحقّ بباب أفضل من الزهد في الدنيا،وهو ضدّ لما طلب أعداء الحقّ. قلت: جعلت فداک مماذا؟ قال: من الرغبة فيها. وقال: ألامن صبّار کريم، فإنّما هي أيام قلائل، ألا إنّه حرام عليکم أن تجدوا طعم الإيمان حتى‌تزهدوا في الدنيا. قال الراوي: وسمعت أبا عبداللَّه‌عليه السلام يقول: إذا تخلّى المؤمن من الدنياسما ووجد حلاوة حبّ اللَّه فلم يشتغل بغيره. قال: وسمعته يقول: إنّ القلب إذا صفاضاقت به الأرض حتّى يسمو(175).

"وقتى خداوند خير بنده خود را بخواهد او را در دنيا زاهد مى‌گرداند، و در دين‌فقيه و دانا مى‌سازد، و او را به عيبهايش بينا مى‌گرداند، و کسى که اين صفات به اوداده شود، خير دنيا و آخرت به او داده شده است.

و فرمود: کسى حق را از دربى طلب نکرده است بهتر از پارسايى در دنيا، و اين‌ضد آن چيزى است که دشمنان حق مى‌طلبند.

گفتم: فدايت شوم! اين از چه چيز است؟ فرمود: "از رغبت در دنيا."

و فرمود: آيا کسى نيست که صبر کند و با کرامت باشد؟ آرى! دنيا روزهاى‌اندکى است. آرى! حرام است بر شما که مزّه ايمان را بچشيد مگر اينکه در دنياپارسايى پيشه سازيد.

راوى مى‌گويد: از امام صادق‌عليه السلام شنيدم که مى‌فرمود:

وقتى مؤمن خود را از تعلّقات دنيا برهاند، تعالى مى‌يابد و شيرينى محبّت خداوندرا مى‌چشد و به غير او، خود را مشغول نمى‌گرداند.

مى‌گويد: شنيدم مى‌فرمود:

وقتى دل صفا يابد، زمين براى او تنگ مى‌شود تا اينکه به بالا رود."

6 - سفيان بن عيينه مى‌گويد: از امام صادق‌عليه السلام شنيدم که مى‌فرمود:

"کلّ قلب فيه شکّ أو شرک فهو ساقط، وإنّما أرادوا بالزهد في الدنيا لتفرغ قلوبهم‌للآخرة"(176).

"هر قلبى که در آن شک يا شرکى وجود داشته باشد، ساقط و فروافتاده است. به‌يقين پارسايان تنها به اين جهت پارسايى را خواستند که قلبهاى‌شان براى آخرت،فارغ شود."

7 - امام باقرعليه السلام فرمود:

"إنّ علي بن الحسين‌عليه السلام قال: ألا وکونوا من الزاهدين في الدنيا الراغبين في الآخرة،ألا إنّ الزاهدين في الدنيا قد اتّخذوا الأرض بساطاً والتراب فراشاً والماء طيباً وقرضوا من‌الدنيا تقريضاً"(177).

"على بن الحسين‌عليه السلام فرمود: از پارسايان در دنيا و رغبت کنندگان به آخرت‌باشيد. پارسايان در دنيا، زمين را گليم خود، و خاک را فرش، و آب را براى خودعطر قرار دادند، و از دنيا بطور کلّى بريدند و خود را از علايق آن رهانيدند."

8 - عمرو بن سعيد بن هلال مى‌گويد: به امام صادق‌عليه السلام عرض کردم که:من هر چند سال يکبار شما را ملاقات مى‌کنم، پس به من چيزى سفارش‌کن که به آن عمل کنم؟ فرمود:

"اُوصيک بتقوى اللَّه، والورع والاجتهاد، وإيّاک أن تطمح إلى من فوقک، وکفى بما قال‌اللَّه عزّ وجلّ لرسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: )وَلاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْکَ إِلَى‌ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَالْحَيَاةِ الدُّنْيَا(178))، وقال: )وَلاَ تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلاَدُهُمْ (179))، فإن خفت ذلک فاذکرعيش رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله، فإنّما کان قوته من الشعير، وحلواه من التمر، ووقوده من السعف‌إذا وجده، وإذا اُصبت بمصيبة في نفسک أو مالک أو ولدک فاذکر مصابک برسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله،فإنّ الخلائق لم يصابوا بمثله قطّ"(180).

"تو را به تقواى الهى، ورع و کوشش سفارش مى‌کنم، و بر حذر باش از اينکه به‌بالاتر از خودت نظر کنى، و بس است دراين باره سخن خداوند خطاب به پيامبرش:"و هر گز چشمان خود را به نعمتهاى مادى، که به گروههايى از آنان داده‌ايم ، ميفکن؛اينها شکوفه‌هاى زندگى دنياست." و همچنين سخن خداوند: "اموال و اولاد آنان تورا به شگفتى نيندازد." پس اگر از اين ترسيدى، زندگى پيامبرصلى الله عليه وآله را به يادآور که‌خوراکش جو بود، و شيرينى‌اش خرما، و هيزم سوختش از چوب خرما اگر پيدامى‌کرد، و اگر مصيبتى در جان يا مال يا فرزندانت به تو برسد، پس مصيبت از دست‌دادن رسول خداصلى الله عليه وآله را بياد بياور که همه مخلوقات تاکنون مصيبتى به مانند آن‌نديده‌اند."

9 - امام صادق‌عليه السلام فرمود:

"قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: ما لي وللدنيا، إنّما مثلي کراکب رفعت له شجرة في يوم‌صائف، فقال تحتها ثمّ راح وترکها"(181).

"رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود: مرا با دنيا چه کار؟ مثل من مانند آن سوارى است که درروز گرم تابستان، درختى بر روى او سايه افکند، پس او در زير )سايه( آن کمى‌بخوابد و سپس آن را ترک و به راه بيفتد."

10 - حضرت على‌عليه السلام در وصيّت خود به محمّد بن حنفيّه فرمود:

"ولا مال أذهب للفاقة من الرضا بالقوت، ومن اقتصر على بلغة الکفاف فقد انتظم‌الراحة، وتبوّء خفض الدعة، الحرص داع إلى التقحّم في الذنوب"(182).

"هيچ مالى مانند راضى شدن به قُوت بر طرف کننده فقر نيست، و کسى که اکتفاکند به آنچه کفاف او مى‌کند، به راحتى رسيده و سامان يافته و در آسايش قرار گرفته‌است. حرص انسان را به سوى فروافتادن در گناه فرا مى‌خواند."

11 - امام صادق‌عليه السلام فرمود:

"إنّ في کتاب علي: إنّما مثل الدنيا کمثل الحيّة ما ألين مسّها، وفي جوفها السمّ الناقع،يحذرها الرجل العاقل ويهوى إليها الصبي الجاهل"(183).

در کتاب على‌عليه السلام آمده است: دنيا مانند مارى است که ظاهرش بسيار نرم ولى درباطنش زهر کشنده است. انسان عاقل از آن حذر مى‌کند، امّا کودک نادان به سوى آن‌ميل مى‌کند."

12 - ابوالدرداء مى‌گويد: رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود:

"من أصبح معافى في جسده، آمناً في سربه، عنده قوت يومه، فکأنّما خيّرت له‌الدنيا. يابن جعشم، يکفيک منها ما سدّ جوعتک، ووارى عورتک، فإن يکن بيت يکنّک‌فذاک، وإن يکن دابة ترکبها فبخ بخ، وإلّا فالخبز وماء الجرّة، وما بعد ذلک حساب عليک‌أو عذاب"(184).

"هرکه صبح کند در حاليکه بدنش در عافيت، و راه زندگى‌اش در امنيّت بوده،وآذوقه روزش در نزدش باشد، گويا دنيا به او داده شده است. اى فرزند جعشم! ازدنيا آنچه گرسنگى تو را سدّ کند، و عورتت را بپوشاند، کفايت مى‌کند. اگر خانه‌اى‌داشتى که تو را )از سرما و گرما( بپوشاند که چه خوب، و اگر مرکبى داشتى که‌سوار شوى چه بهتر، و گرنه نان و کوزه آبى بس است که بيشتر از آن يا حساب دارديا عذاب."

13 - حضرت على‌عليه السلام فرمود:

"الزهد بين کلمتين من القرآن، قال اللَّه تعالى: )لِکَيْلاَ تَأْسَوْا عَلَى‌ مَا فَاتَکُمْ‌وَلاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ(185)) ومن لم يأس على الماضي ولم يفرح بالآتي فقد استکمل الزهدبطرفيه"(186).

"زهد و پارسايى در دو جمله قرآنى خلاصه شده است. خداوند فرمود است: "به‌آنچه از دست شما رفته دريغ و تأسّف نخوريد و به آنچه به شما رسيده شاد نشويد".پس هر کس بر گذشته تأسّف نخورد و به آينده خوشحال نشود، زهد را با هر دوطرفش به کمال رسانده است."

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

مبارزه با نفس‌

No image

تزکیه نفس‌

No image

بین بیم و امید

No image

توبه و شرایط آن‌

No image

کنترل اعضاى بدن‌

Powered by TayaCMS