انگيزهها و عوامل گناه
گناه کردن، انگيزهها و عوامل خاصى دارد، و کسى که بخواهد از گناهاناجتناب نمايد، بايد در جستجوى علل و انگيزهها برآيد، و آنها را از اعماقوجود خويشتن ريشه کن نمايد. از جمله عوامل گناه، حرص، حسد،تکبّر و تعصّب است واز عوامل ديگر آن محبّت دنيا و زيورهاى دنيوى،رياستطلبى، شکم پرستى، لذّت خواهى، دوست داشتن خواب و غفلتآن، محبت زنان، شهوترانى و راحتطلبى و همچنين انحصارطلبىوخودخواهى است. احاديث شريف اين عوامل وانگيزهها را براى مابخوبى بيان داشته و ما را در اين مورد نصيحت کرده است که پارهاى از آنهارا باهم مىخوانيم:
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"اُصول الکفر ثلاثة: الحرص، والاستکبار، والحسد"(140)
"ريشههاى کفر سه چيز است: حرص، تکبّر و حسد."
2 - امام صادقعليه السلام روايت مىکند که پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"أرکان الکفر أربعة: الرغبة، والرهبة، والسخط، والغضب"(141).
"ارکان کفر چهار چيز است: رغبت )به دنيا(، ترس، ناخوشنودى )از مقدّراتالهى( و غضب."
3 - امام صادقعليه السلام روايت مىکند که پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"إنّ أوّل ما عُصِي اللَّه به ستّة: حبّ الدنيا، وحب الرياسة، وحب الطعام، وحبّالنوم، وحبّ الراحة، وحبّ النساء"(142).
"اوّلين چيزهايى که خداوند بواسطه آنها معصيت شد، شش چيز است: دوستىدنيا، دوستى رياست، دوستى طعام، دوستى خواب، دوستى راحتى و دوستىزنان."
4 - حضرت علىعليه السلام فرمود:
"بُنِي الکفر على أربعة دعائم: الفسق، والغلوّ، والشکّ، والشبهة. والفسق على أربعةشعب: على الجفاء، والعمى، والغفلة، والعتوّ. والغلو على أربع شعب: على التعمّقبالرأي، والتنازع فيه، والزيغ، والشقاق. والشکّ على أربع شعب: على المرية، والهوى،والتردّد، والاستسلام. والشبهة على أربع شعب: إعجاب بالزينة، وتسويل النفس،وتأوّل العوج، ولبس الحقّ بالباطل. والنفاق على أربعة دعائم: على الهوى، والهوينا،والحفيظة، والطمع. والهوى على أربع شعب: على البغي، والعدوان، والشهوة، والطغيان.والهوينا على أربع شعب: على الغرة، والأمل، والهينة، والمماطلة. والحفيظة على أربعشعب: على الکبر، والفخر، والحميّة، والعصبيّة. والطمع على أربع شعب: الفرح،والمرح، واللجاجة، والتکاثر"(143).
"کفر بر چهار پايه بنا شده است: فسق، غلو، شک و شبهه. امّا فسق بر چهارشعبه قرار داده شده است:
جفا، کورى، غفلت، سرکشى.
غلو نيز بر چهار شعبه است:
تعمّق به رأى )استبداد در رأى(، نزاع در رأى، کج فکرى، شقاق.
امّا شک نيز بر چهار شعبه است:
جدل، هوا و هوس، تردّد و دودلى، تسليم پذيرى.
امّا شبهه نيز بر چهار شعبه است:
شادمانى به زينت دنيا، وسوسه و اغواى نفس، تأويل عقائد کج و باطل،درآميختن حق به باطل.
نفاق نيز بر چهار پايه بنا شده است:
هواى نفس، سبک شمردن حق، کينه و دشمنى، طمع.
امّا هواى نفس بر چهار شعبه است:
سرکشى، تجاوز، شهوت پرستى، طغيانگرى.
امّا سبک شمردن حق بر چهار شعبه است:
غفلت و بىتوجّهى، آرزو، سهلانگارى، تسامح و تعلّل.
امّا کينه و دشمنى بر چهار شعبه است:
تکبّر، فخر و مباهات، حميت و نخوت، تعصّب.
امّا طمع بر چهار شعبه است:
خوشحالى، خودپسندى، لجاجت، افزون خواهى.
5 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"ستّة لاتکون فيالمؤمن: العسر، والنکد، واللجاجة، والکذب، والحسد، والبغي"(144).
شش چيز در مؤمن نمىباشد: سختى، کجى و تندى، لجاجت، دروغ، حسد وستمگرى."
6 - از حضرت ابوالحسنعليه السلام روايت شده که مردى را يادآور شدوگفت: او رياست را دوست مىدارد، سپس امامعليه السلام فرمود:
"ما ذئبان ضاريان في غنم قد تفرّق رعاؤها بأضرّ في دين المسلم من الرياسة"(145).
"زيان دو گرگ درنده در گوسفندانى که چوپانانش پراکنده شدهاند، بيشتر اززيان رياستطلبى در دين مسلمان نيست."
7 - جويرية بن مسهر مىگويد: پشتسر اميرالمؤمنينعليه السلام به مقصدىمىرفتم، پس ايشان فرمودند:
"يا جويرية، انّه لم يهلک هؤلاء الحمقى إلّا بخفق النعال خلفهم"(146).
"اى جويريه! اين احمقان به هلاکت نرسيدند مگر به شنيدن صداى کفشها از پشتسرشان."
8 - امام باقرعليه السلام خطاب به ابوربيع شامى فرمود:
"يا أبا الربيع، لا تطلبنّ الرياسة ولا تکن ذنباً، ولا تأکل الناس بنا فيفقرک اللَّه"(147).
"اى ابا ربيع! طلب رياست مکن و دنباله رو مباش، و بنام ما چيزى را از مردمنخور که خداوند فقيرت مىگرداند."