با توکّل بر خدا نيّت، استوار مىگردد
انسان را همواره امواج فتنه و تندبادهاى حوادث و شهوات احاطه کردهاست. او چگونه مىتواند از چنگ آنها رهايى يابد؟ تنها با توکّل برخداست که انسان مىتواند عزم خود را جزم و نيّت و اراده خويش رااستوار و قلب خود را قوى گرداند و از همين جاست که روايات توکّل برخدا و تمسّک به ريسمان او را در همه امور مورد تشويق و ترغيب قرارداده است.
در احاديث شريف چنين آمده است:
1 - از امام صادقعليه السلام روايت شده است که فرمود:
"من اُعطي ثلاثاً لم يمنع ثلاثاً: من اُعطي الدعاء اُعطي الإجابة، ومن اُعطي الشکر اُعطيالزيادة، ومن اُعطي التوکّل اُعطي على الکفاية.
"به هر کسى که سه چيز داده شود، او از سه چيز منع نمىشود: به هرکه دعا دادهشود، اجابت عطايش گردد، و به هر که شکر داده شود، زيادت در نعمت، عطايشگردد، و به هرکه توکّل داده شود، کفايت عطايش گردد."
ثمّ قال: أتلوت کتاب اللَّه عزّ وجلّ: )وَمَن يَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ(34)).
سپس فرمود: "آيا کتاب خدا را خواندهاى که مىگويد: "هرکه بر خدا توکّل کند،خدا او را کافى مىباشد."
)لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّکُمْ(35)).
"اگر شکر کنيد مرا، نعمتهاى فزونتر براى شما خواهم بخشيد."
)ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَکُمْ(37)((36).
"بخوانيد مرا تا اجابت کنم شما را."
2 - امام سجّادعليه السلام فرمود:
"خرجت حتى انتهيت إلى هذا الحائط فاتّکأت عليه، فإذا رجل عليه ثوبان أبيضانينظر في تجاه وجهي، ثمّ قال: يا عليّ بن الحسين، ما لي أراک کئيباً حزيناً...
ثمّ قال: يا عليّ بن الحسين، هل رأيت أحداً دعا اللَّه فلم يجبه؟ قلت: لا. قال: فهلرأيت أحداً توکّل على اللَّه فلم يکفه؟ قلت: لا. قال: فهل رأيت أحداً سأل اللَّه فلم يعطه؟قلت: لا. ثمّ غاب عنّي"(38).
"روزى من بيرون آمدم تا به اين ديوار رسيدم و بر آن تکيه کردم، آنگاه مردى راديدم که در تن او دو جامه سپيد بود و به چهره من نگاه مىکرد. سپس گفت: اى علىبن الحسين! چه شده است که تو را پريشان و غمگين مىبينم؟...
تا اينکه گفت: اى على بن الحسين! آيا کسى را ديدهاى که خدا را بخواند و خداجوايش ندهد؟ گفتم: نه. گفت: آيا کسى را ديدهاى که به خدا توکّل کند و خدا کفايتشنکند؟ گفتم: نه. گفت: آيا کسى را ديدهاى که از خدا بخواهد و خدا عطايش نکند؟گفتم: نه. سپس از نظرم پنهان شد."