وقـــف

وقـــف

وقـــف

سوال 885 :

ـ اگر شخصى زمينى را براى مسجد، حسينيه و يا امر خير ديگرى وقف کند و تحويل متولى وقف دهد، ولى قبل از آنکه متولى، در آن زمين دخل و تصرفى کند، واقف از وقف پشيمان شود يا فوت کند، آيا در اين صورت وقف محقق شده يا اينکه زمين به مالک آن يا ورثه منتقل مى شود؟

جواب :

اگر زمين را وقف کند و تحويل متولى وقف دهد، وقف محقق مى شود و زمين از ملک واقف خارج مى گردد و ديگر به مالک يا ورثه او برنمى گردد.

سوال 886 :

ـ شخصى از فرزند خود عصبانى شده و منزل خود را وقف کرده و توليت آن را مادام العمر با خودش قرار داده است مشروط بر اين که تا زنده است خودش در منزل سکونت داشته باشد و بعد از فوت وى درآمد منزل به مصرف روضه خوانى برسد و فعلا که مدتى گذشته، پشيمان شده است، آيا مى تواند وقف را بهم بزند؟

جواب :

در فرض سوال که منزل را وقف کرده و خود او متولى است وقف محقق شده و نمى تواند آن را بهم بزند و عصبانيت اگر به حدى نباشد که از شخص سلب اختيار کند مضرّنيست و نيز استثناء منافع وقف تا مدت معين يا

----------

(صفحه333)

مادام العمر واقف، موجب بطلان وقف نمى شود.

سوال 887 :

ـ آيا شخص مى تواند خانه و مايملک خود را وقف کند منتهى طورى باشد که تا زنده است خودش از منافع آنها استفاده کند و منافع آنها پس از فوت او براى موقوف عليهم باشد؟ لطفاً طريقه آن را بيان فرماييد؟

جواب :

بلى ممکن است و فعلاً سه راه براى اين منظور بيان مى شود:

1 ـ مالک مى تواند مال خودش را به کسى صلح کند و با او شرط کند که تا خودش زنده است از آن استفاده کند و بعد از مرگش آن را وقف کند و همين که آن شخص اين صلح را با آن شرط قبول کرد بايد به شرط عمل کند و آنچه را به او صلح کرده است بعد از فوت او وقف کند.

2 ـ خانه و ملک را به شخص صلح و يا هبه کند مشروط به اينکه آن شخص آنها را وقف کند به اين صورت که منافع موقوفه مادامى که مالک زنده است براى وى باشد، يعنى مالک همچنان تا زنده است از آن استفاده کند و بعد از او منافع براى موقوف عليهم باشد.

3 ـ خانه و ملک خود را به کسى در مدتى که احتمال حيات مى دهد اجاره دهد مشروط به اينکه حق فسخ داشته باشد و پس از انعقاد اجاره خودش آنجا را وقف کند و توليت آن را مادام الحيات با خودش قرار دهد و بعد از آن که آنجا را وقف کرد اجاره را فسخ کند که در اين صورت منافع موقوفه در مدت اجاره مال خود مالک است و چون متولى وقف خودش مى باشد، قبض محقق است و بعد از پايان مدت اجاره منافع مال موقوف عليهم باشد.

لازم به ذکر است که در فرض اوّل، وقف بعد از فوت مالک اصلى محقق مى شود ولى در فرض دوّم و سوّم، وقف در زمان حيات مالک اصلى تحقق پيدا مى کند.

----------

(صفحه334)

سوال 888 :

ـ اگر شخصى مغازه اش را وقف کند و اين وقف منجزّ باشد، ولى استثنا مى کند منافع آن را که تا در قيد حيات است از مغازه استفاده کند يا اينکه در فرض مذکور مدت معيّنى را تعيين کند مثلاً بگويد ده سال استثنا مى کنم، و بعد در اختيار موقوف عليه قرار گيرد، حکم آن چيست؟

و اگر شخص مذکور وقف منجزّ بکند و شخصى را متولى قرار دهد ولى متولى بخاطر رعايت حال واقف همان مغازه را به واقف اجاره مى دهد، ولى به 51 اجاره متعارف در بازار، آيا مانعى ندارد؟

جواب :

چنين وقفى صحيح است ولى متولى آن نمى تواند اين کار را انجام دهد، بلکه بايد مصلحت وقف و موقوف عليهم را طبق نظر واقف در نظر بگيرد.

سوال 889 :

ـ شخصى زمينى را براى مسجد وقف کرده است، و فرزند واقف در زمان حيات واقف، زمين وقف را با شخص ديگرى معاوضه کرده است و اکنون شخص ثالث (مشترى) زمين را به عنوان خانه مسکونى ساخته و سکونت دارد، آيا اين معاوضه صحيح است؟

جواب :

اگر معاوضه پسر به اذن پدر بوده و پدر نيز هنوز مورد وقف را تحويل مسجد نداده است آن معاوضه صحيح بوده است و مشترى اکنون وظيفه اى ندارد.

سوال 890 :

ـ شخصى زمينى را طى يک وقفنامه عادى وقف مى کند و پس از گذشت ده سال اقدام به عقد مصالحه کرده و ملک مذکور را صلح مى کند، آيا وقف محقق گرديده است؟ و در صورت صحت وقف، آيا صلح بعد از وقف صحيح است؟

جواب :

اگر وقف کرده و به تصرف وقف هم داده است، وقف شرعاً محقق شده

----------

(صفحه335)

است و هيچ عمل خلاف وقف، حتى از جانب واقف و متولى شرعى آن جايز نيست.

در صورت تحقق وقف صلح بعد از آن باطل است و هيچ اثرى ندارد.

سوال 891 :

ـ بسيارى از اراضى هستند که به ثبت موقوفه مى باشند، اما در هيچ زمانى به وسيله آب موقوفه کشت و زرع نشده اند و به کلى متولى وقف آنها را احيا نکرده است و موات بوده اند و ديگران آنها را احيا کرده اند. آيا اينگونه اراضى حکم وقف دارند؟

جواب :

اگر از ابتدا که وقف شده موات بوده است، اين وقف صحيح نبوده است. لذا کسى که آن را احياء کرده است، مالک آن مى شود، البته طبق مقررات جمهورى اسلامى ايران، ولى اگر قبلاً محيات بوده و بعد باير شده است احياءکنندگان جديد مالک آن نمى شوند.

سوال 892 :

ـ آيا جنگلها و مراتع ملى را که جزء انفال است اشخاص مى توانند قبل از تملک قانونى وقف کنند؟ و مراتعى که قبلاً با اين شرايط وقف گشته اند چه تکليفى دارند؟

جواب :

لاوقف إلاّ فى ملک. بطور کلى کسانى که مالک چيزى نباشند، نمى توانند آن را وقف کنند، لذا وقف مراتع و جنگلها صحيح نيست. و اگر قبلاً اين کار شده آن وقف باطل است.

سوال 893 :

ـ آيا سهام شرکتهاى تجارى را مى توان وقف کرد؟ و در صورت صحيح بودن وقف، آيا تغيير ارزش سهام و يا ورشکستگى شرکت تأثيرى در وقف دارد؟

جواب :

بلى مى توان سهام شرکت را وقف کرد، چون سهام به معناى ماليّت مقدارى از تاسيسات آن شرکت است که منفعت هم دارد و وقف مشاع

----------

(صفحه336)

صحيح است و اشکالى ندارد، و تغيير ارزش سهام تأثيرى در وقف ندارد چون هر چيزى که وقف شود ممکن است قيمت آن تغيير کند.

و در مورد ورشکستگى شرکت، چنانچه سهم مربوطه بطور کلّى بى ارزش شود موضوع وقف از بين مى رود، مثل اين که موقوفه از بين رفته باشد.

سوال 894 :

ـ شخصى چيزى را وقف کرده و توليت آن را مادام الحيات براى خود و پس از فوت براى اولاد ارشد ذکور نسلاً بعد نسل قرار داده آيا پس از انقراض ذکور، توليت به دختران واقف مى رسد يا به دختران پسران واقف؟ در ضمن دختران پسران واقف نيز داراى فرزند ذکور مى باشند.

جواب :

تا وقتى فرزند پسر گرچه به واسطه دختر وجود دارد نوبت به دخترها نمى رسد، لذا در فرض سوال متولى وقف فرزند مذکر و ارشد از نسل واقف است چه از پسر باشد چه از دختر.

سوال 895 :

ـ شخصى چيزى را وقف کرده و توليت آن را مادام الحياة براى خود و پس از مرگ براى ارشد اولاد ذکور قرارداده است. واقف يک پسر داشته که بعد از فوت واقف متولى وقف شد و پس از فوت او، پسر دختر واقف (که ذکور ارشد در نسل واقف بوده) متولى وقف شده اينک دختر پسر واقف داراى فرزند ذکور شده و اين پسر پس از سالها ادعا مى کند توليت وقف بايد با من باشد لطفاً حکم شرعى را بيان فرماييد.

جواب :

در فرض مذکور که توليت را براى ارشد اولاد ذکور قرار داده است، توليت با پسر دختر واقف است، چون ارشد است نه نوه پسرى واقف. بلى پس از او اگر نوه پسرى (مدعى فعلى) ارشد اولاد ذکور باشد توليت به او منتقل مى شود.

سوال 896 :

ـ محلّى براى حسينيه خريدارى شده و چند سال در آن عزادارى شده

----------

(صفحه337)

و مراسم برگزار شده است اکنون به جهت کوچک بودن، اکثريت خريداران نظرشان اين است که آن محلّ فروخته شود و مکان بزرگترى خريدارى شود آيا فروش آن جايز است؟

جواب :

اگر آنجا را وقف حسينيه کرده ايد، فروش آن جايز نيست، هر چند همه خريداران اتفاق نظر داشته باشند ولى اگر از اول به قصد محلّ اجتماع براى دعا و تبليغ و روضه خوانى و عزاداراى خريده ايد و به همان نيت باقى مانده است، مى توانيد آنجا را بفروشيد و جاى ديگرى تهيه کنيد و چنانچه وقف نشده و بنابر فروش شد بايد از ورثه کسانى که جزء خريداران بوده و مرحوم شده اند کسب اجازه کنيد.

سوال 897 :

ـ آيا هيأت امناء قبرستان مى توانند قطعاتى از قبرستان موقوفه را جهت احداث قبر به بعضى افراد واگذار کرده و پول آن را در مسجدى که در محوّطه قبرستان است و نياز به تعمير دارد صرف کنند؟

جواب :

در فرض سوال که زمين براى قبرستان وقف شده است فروش آن جايز نيست و چنانچه ميتى براى دفن به آنجا آورده شود و محلّى براى دفن موجود باشد نمى توان آنجا را براى دفن فرد يا افراد خاص کنار گذاشت. گرچه براى کمک به مسجد باشد، البته کمک به مسجد اجر و پاداش مخصوص به خود را دارد.

سوال 898 :

ـ زمينهاى متروکه اى که قبلاً قبرستان عمومى بوده و اداره اوقاف آن را تصرف کرده و آنها را به صورت اجاره طويل المدت براى ساختن منزل مسکونى به اشخاص مى دهد و يا در بعضى جاها شهردارى محل آنها را برداشته و به فروش مى رساند، اجاره آنها براى ساختن منزل مسکونى و يا خريد آنها از شهردارى و اداره اوقاف جايز است يا خير؟

----------

(صفحه338)

جواب :

اداره اوقاف موظف است طبق موازين شرع عمل کند، لذا اجاره دادن او محکوم به صحت است و براى شما اشکالى ندارد، و شهردارى نيز اگر با نظر اداره اوقاف عمل کند، بى اشکال است.

سوال 899 :

ـ قطعه زمينى وقف حمام عمومى بوده و مدّتها بصورت حمام عمومى داير بوده است، ولى چند سالى است که حمام خراب شده است و بخاطر اينکه در زمان حاضر مردم معمولاً هر کدام در منزل خود حمّام دارند آن حمام خيلى مورد استفاده نبوده است، در اين زمان فردى مى گويد من اين زمين را از سازمان اوقاف خريده ام و پس از مدّتى در اين زمين مسجدى بنا کرده و توليت آن را به عهده مى گيرد. با توجه به مطالب فوق بيان بفرماييد که:

1 ـ آيا خريد و فروش زمين وقفى جايز است؟ چنانچه موضوع وقف خراب شود چطور؟ و در صورت جواز از چه کس يا سازمانى مى شود خريد؟

2 ـ حکم اين مسجد ساخته شده چگونه است؟ و نمازهايى که در آنجا خوانده مى شود، صحيح است يا خير؟

3 ـ آيا بايد دوباره در آن زمين حمّام عمومى ساخته شود؟ با توجه به اينکه چندان استفاده اى ندارد و کسى هم بانى ساخت حمام نمى شود و خرج زيادى هم براى مسجد شده است.

جواب :

ـ در بعض موارد فروش وقف ممکن است، که امر آن منوط به متولى شرعى آن و حاکم شرع است.

2 ـ فعلاً حمل بر صحّت کنيد، لذا اين مسجد صحيح است و احکام آن را دارد و نماز در آن بى اشکال است.

3 ـ خير، لازم نيست.

سوال 900 :

ـ اگر متولى يا موقوفٌ عليه (وقف خاص) اراضى موقوفه را به غير به

----------

(صفحه339)

عنوان مادام العمر واگذار کنند جهت استفاده و بهره بردارى نه بعنوان تملک، آيا صحيح است؟

جواب :

سوال مجمل است ولى بطور کلّى متولى يا موقوف عليه شرعاً نمى تواند عين موقوفه را به غير واگذار يا صلح کند، بلى متولى شرعى مى تواند موقوفه را با رعايت مصلحت وقف و موقوف عليهم در مدت معين اجاره دهد نه مادام العمر که مجهول است.

سوال 901 :

ـ در مواردى که دستگاههاى دولتى بدون اذن متولى شرعى موقوفات و بدون پرداخت حقوق وقف مبادرت به حفر چاه و ايجاد شبکه لوله گذارى در اراضى و املاک موقوفه مى کنند، آيا ضمانت شرعى پرداخت حقوق وقف متوجه مصرف کنندگان و مشترکين است يا دستگاه مجرى طرح؟ با علم به عدم پرداخت حقوق وقف انجام وضو و غسل با چنين آبى، چه صورت دارد؟

جواب :

در فرض مذکور اگر چاه در زمين وقف حفر شده، ضمان حقوق وقف متوجه هر دو است، و استفاده از آب چنين چاهى جايز نيست، و صحت وضو و غسل با آن آب مشکل است.

سوال 902 :

ـ بسيارى از مزارع هستند که با قنوات متعلقه وقف شده اند، سپس در اجراى قانون اصلاحات ارضى و يا احياناً خيانت متوليان موقوفه بصورت ملک درآمده است و پس از خشکيدن قنوات، مالکين جديد که جانشين موقوفه بوده اند از مسئولين مربوطه درخواست حفر چاه به جاى قنات و دريافت پروانه کرده اند و چاه به جاى قنات حفر شده است حال سوال اين است که:

1 ـ اگر چاه جديد در اراضى موقوفه حفر نشده باشد، آيا واقف مالک چاه است؟

----------

(صفحه340)

2 ـ اگر مالک جديد به دلايلى به متولى موقوفه مراجعه کرده باشد ولى متولى از شراکت در حفر چاه خوددارى کرده باشد، آيا متولى وقف مى تواند ادعاى مالکيت چاه را بکند؟

3 ـ اگر چاه تابع زمين باشد و واقف حق مالکيتى نداشته باشد، در مواردى که اشخاص بدون اطلاع از اينکه چاه تابع زمين است اقدام به حفر چاه در اراضى موقوفه کرده اند، آيا چاههاى آنها به کلى در ملکيت وقف مى باشد؟

4 ـ تکليف امتياز وقف از قنات چه مى شود؟ در حالى که زارعينى که در آن زمان زارع موقوفه بوده اند و در حال حاضر از چاه فعلى مالکيت دارند به استناد سهام و امتياز وقف مالکند تکليف آنها چيست؟

جواب :

ـ خير، در فرض سوال کسى که چاه را حفر کرده مالک آن است.

جواب :

ـ خير، نمى تواند.

جواب :

ـ خير، در فرض سوال هم مالک چاه، حفرکننده آن است ولى بايد اجاره مقدار زمينى که چاه در آن واقع شده به متولى شرعى موقوفه بدهد.

جواب :

ـ امتياز سابق قنات هيچ ربطى به سهام چاه ندارد و زارع موقوفات هيچ حقى به چاه از لحاظ اينکه به جاى قنات حفر شده ندارد.

سوال 903 :

ـ زمينى وقف مسجد شده و در اختيار مؤمنين قرار داده شده است سپس ملاحظه شده، مقدارى جهت راهرو نياز دارد واقف آن مقدار را از زمين ملکى خود که جنب مسجد است مجدداً وقف کرده و جهت راهرو در اختيار مسجد قرار داده است و مابقى ملک خود را جهت احداث خانه مسکونى به کسى فروخته است. سپس در اثر غفلت زمين مذکور همراه با راهرو گودبردارى شده و در آن خانه مسکونى ايجاد شده است و از طرفى سند رسمى وقف براى مسجد و راهرو مذکور در دفترخانه به ثبت رسيده است،

----------

(صفحه341)

حال با توجه به اين که تخريب خانه مذکور موجب خسارت است و مالک خانه حاضر است قيمت راهرو مذکور را بپردازد، آيا اجازه مى فرماييد قيمت راهرو مذکور گرفته شده و صرف مسجد گردد؟ و يا زمين ديگرى براى راهرو خريدارى کرد؟

جواب :

ظاهر اين است که وقفيت، در مورد سوال محقق شده است، لذا با وضع فعلى مى توانيد راهرو مذکور را اجاره دهيد و در عوض با مال الاجاره آن زمينى در جاى ديگر اجاره کنيد و به راهرو اختصاص دهيد.

سوال 904 :

ـ براى استفاده بهتر از زمين موقوفه نياز به تفکيک و احداث خيابان مى باشد، خيابان احداثى طبق قانون جارى بايد در ملک عموم قرار گيرد و سند موقوفه نسبت به آن تصحيح شود و مقدار خيابان برحسب نياز و ضوابط طرح جامع شهردارى معين مى گردد.

چنانچه پس از مدتى بوسيله تصرف يکى از مستأجران مقدارى از زمين خيابان تحت ساختمان مستأجر قرار گيرد و شهردارى براى رعايت غبطه مستأجر (در عدم تخريب ساختمان مذکور) ابقاى ساختمان را روى آن قسمت از خيابان اجازه داده است، آيا آن قسمت به وقفيت برمى گردد، يا اينکه در زمان تفکيک به ملک عموم درآمده و بر آن حال باقى مانده است؟

جواب :

در فرض مذکور قسمتى که به عنوان خيابان جدا مى شود، از وقف بودن خارج نشده است بلکه براى استفاده بهتر از وقف به اين صورت تفکيک شده است. لذا قسمتى که توسط مستأجر ساخته شده است کماکان وقف است و از وقف بودن خارج نمى شود.

سوال 905 :

ـ براى احداث جادّه به ديوار صحن امامزاده اى برخورد مى کنيم که لازمه تعريض جاده بطور يکنواخت به گونه اى که مصونيت وسائل نقليه

----------

(صفحه342)

بخطر نيفتد اين است که ديوار امامزاده را خراب کرده و قسمتى از صحن امامزاده را در جاده قرار دهيم، آيا چنين کارى صحيح است؟

جواب :

در فرض سوال چنانچه احداث جادّه انحرافى، مصونيت عابرين را به خطر مى اندازد، تخريب ديوار و تعريض جاده به مقدار رفع محذور مانع شرعى ندارد.

سوال 906 :

ـ با توجه به اينکه محلّ برگزارى نماز جمعه در اين شهر کوچک است و گنجايش نمازگزاران را ندارد، مسؤولين امر تشخيص داده اند که بهترين محلّ براى مصلّى قبرستان متروکه اين شهر است که لازم است مسطح شده و وضوخانه و ساير تاسيسات لازم در آن احداث گردد، آيا اين عمل صحيح است؟

جواب :

اقامه نماز جمعه در آن محل اشکال ندارد، ولى اگر وقفيت آن براى دفن اموات محرز باشد، ساختن وضوخانه و تصرفات ديگر جايز نيست، ولى اگر وقفيت محرز نباشد و ساختمان و تصرفات ديگر مستلزم نبش قبر محرم (بطورى که در عروة الوثقى، مکروهات دفن، مسأله 6 بيان شده است) و هتک اموات نباشد اشکال شرعى ندارد. ضمناً پوشاندن روى سنگ قبور نوعى تصرف در ملک غير تلقى مى شود. لذا اگر آنها را بدون اينکه با خاک بپوشانند هم سطح مصلى قرار دهند بى اشکال است.

سوال 907 :

ـ با توجه به نياز محلّ به مدرسه، آيا مى توانيم قبرستان متروکه محل را که بيش از سى سال است کسى در آن دفن نشده به مدرسه تبديل کنيم؟

جواب :

اگر زمين مذکور وقف قبرستان باشد، يا ساختن مدرسه در آن موجب نبش قبر شود، جايز نيست.

سوال 908 :

ـ مزرعه اى در سنوات خيلى گذشته وقف گرديده است و مقدارى از

----------

(صفحه343)

سهام وقف به ثبت رسيده که البته مشاع هم هست و بقيه سهام نيز به ثبت نرسيده است و مزرعه فوق هم قبل از افتتاح اداره ثبت در شهرستان، بصورت مفروزالرعيه اى تقسيم گرديده و سهام موقوفه در مزرعه مشخص است. آيا در اين حال وظيفه اداره است که بصورت مشارع عمل کند؟ و اگر قرار است به اين شکل عمل شود، تکليف افرادى که زمين ملکى از همان پلاک خريدارى کرده اند چيست؟ يا اقدام به تصرف اراضى مفروزالرعيه اى که البته هم اکنون در تصرف افراد مختلفى هست از طريق دادگاه کنند؟

جواب :

اگر قسمتى از زمين وقف شده است و بعد تقسيم شده و اين تقسيم نيز مورد قبول متولى شرعى واقع شده و به نفع موقوفه نيز بوده به همين نحو صحيح است، و لازم نيست اقدامى در جهت آن انجام شود.

سوال 909 :

ـ مدرسه اى حدود 40 سال پيش توسّط مرد خيّرى بنا و به عنوان دبستان وقف گرديده و پس از پيروزى انقلاب اسلامى، متولّى منصوص نامبرده، کليه حقوق مدرسه را (اعمّ از ساختمانى، آموزشى و غيره) به آموزش و پرورش واگذار کرده. اکنون با توجّه به ساخته شدن مدرسه اى در مجاورت آن که دخترهاى اين دبستان را در خود جاى داده و رفع نياز کرده، و نبود دبيرستان دخترانه در محلّ، آموزش و پرورش احساس ضرورت کرده تا محلّ دبستان مزبور را به دبيرستان تبديل کند، آيا اين عمل صحيح است؟

جواب :

الوقوف على حسب ما يوقفها اهلها، اگر نظر واقف اين بوده که از موقوفه فقط استفاده دبستانى شود بايد حتى المقدور از آن استفاده دبستانى شود، مگر اينکه امکان استفاده دبستانى از آن نباشد که در اين صورت تبديل به دبيرستان مانعى ندارد، و اما اگر نظر واقف خصوص دبستان نبوده بلکه نظرش استفاده تحصيلى بوده است و متولى منصوص

----------

(صفحه344)

نيز اختيار واگذارى داشته است، تبديل مانعى ندارد.

سوال 910 :

ـ حوضى براى وضو گرفتن وقف شده است اکنون که از لوله کشى استفاده مى شود حوض مذکور بدون استفاده مانده است، آيا مى توان حوض موقوفه را جزء مدرسه يا حسينيه کرد؟

جواب :

اگر آنجا را وقف براى مدرسه يا حسينيه کرده که هر نحو لازم شد از آن استفاده کنند، مانعى ندارد. اما اگر نظر واقف اين بود که آنجا مخصوص وضو گرفتن باشد لاغير، تبديل و اضافه کردن آن به مدرسه يا حسينيه جايز نيست و سعى کنيد همانجا را لوله کشى کنيد و وضوخانه باشد.

سوال 911 :

ـ در يکى از محلات قديمى حمامى وجود داشته که فعلاً از بين رفته است و مردم هم به جهت اينکه همه در خانه حمام دارند، نياز به حمام ندارند، ضمناً اين حمام مخروبه در کنار مسجد واقع شده است، آيا اجازه مى فرماييد در بازسازى مسجد اين حمام مخروبه را ضميمه مسجد نماييم؟

جواب :

اگر وقف بودن آن محرز و يقينى نيست، مى توانند با اجازه و رضايت اهالى محل آنجا را به مسجد ملحق کنند يا بفروشند و پول آن را در جهتى که استفاده عمومى دارد و مردم محلى راضى هستند، مصرف کنند . و اگر وقف بودن آن، جهت حمام يقينى است چنانچه اميد باشد در آينده بازسازى شود، فعلاً تبديل و فروش جايز نيست، ولى اگر اميد بازسازى نيست متولى شرعى آن، و اگر متولّى ندارد با اجازه حاکم شرع يا نماينده او بفروشند و پول آن را صرف حمام عمومى ديگر کنند.

سوال 912 :

ـ در ساليان گذشته به همت اهالى محل در اراضى گورستان عمومى شهر سالنى با متعلقات آن از قبيل آبدارخانه و انبارى ساخته شده و واقفى ندارد و با ساخته شدن سالن اجتماعات جديد، سالن قديمى ديگر مورد

----------

(صفحه345)

استفاده اى ندارد، آيا جايز است از انبارى متروکه سالن قديمى پس از بازسازى و تعمير به عنوان غسالخانه مؤمنين استفاده شود؟

جواب :

چنانچه سالن قبلى به عنوان سالن و استفاده از آن وقف نشده باشد تبديل آن به غسّالخانه مانعى ندارد، مخصوصاً چنانچه غسالخانه مورد نياز باشد.

سوال 913 :

ـ مزرعه اى است که در حدود صد سال قبل طى يک وقفنامه عادى وقف گرديده است. بعداً در سال 1312 متولى وقف موقوفه درخواست ثبت ملک را کرده است و در درخواست خود حدودى را اظهار کرده است و پس از چند سال شخص ديگر اقدام به ثبت مرزعه اى بر روى قسمتى از حدود اظهارى متولى موقوفه کرده و سند ملک را به نام خود دريافت مى دارد، استدعا دارد بفرماييد با توجه به صورت قضيه، آيا مزرعه فوق حکم وقف را دارد، يا ملکيت ثانويه درست است؟ يعنى بطور خلاصه وقف مقدمتاً مالک بوده اما مراحل ثبتى ناقص انجام شده ولى فرد دوم اقدامات ثبتى موخر برموقوفه داشته ولى کامل ثبت داده و سند مالکيت گرفته است، تکليف شرعى را بيان بفرماييد.

جواب :

نقص موارد ثبتى موجب تغيير موقوفه نمى شود، لذا اگر تصرف فرد مزبور روى ملک موقوفه بود هر چند فکر مى کرد وقف نيست، فعلاً آنجا حکم وقف را دارد و شخصى که به اشتباه سند گرفته حق تصرف در آن را ندارد.

سوال 914 :

ـ کل مزرعه اى به صورت شش دانگ در سنوات قديم وقف گرديده است در هنگام ثبت ملک تعدادى از پلاکهاى مزرعه به صورت مجهول بوده و به نام وقف ثبت نگرديده است و در اجراى قانون اصلاحات ارضى به

----------

(صفحه346)

زارعين منتقل گرديده است و اينک در اجراى قانون ابطال اسناد رقبات که اسناد زارعين باطل گرديده است حاضر به واگذارى اراضى به دليل مجهول بودن پلاک نمى باشند، سوال اين است: با توجه به اينکه کل مزرعه موقوفه بوده اراضى فوق حکم وقف را دارند يا خير؟

جواب :

به طور کلى هر جا که يقين داريد وقف شده است حکم وقف را دارد. اگر چه از لحاظ سند اشتباه شده باشد، و مجهول بودن از لحاظ ثبت ضررى به وقف نمى زند.

سوال 915 :

ـ آيا شهردارى از زمينهايى که در اختيار دارد مى تواند براى مسجد وقف کند؟

جواب :

بلى، همانگونه که شخص مى تواند وقف کند، شهردارى و يا هيأت امناء مى توانند زمينى که در اختيار دارند وقف کنند.

----------

(صفحه347)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

وقف

No image

وقف

No image

وقف

جدیدترین ها در این موضوع

No image

احکام خانواده

No image

طــلاق

No image

ارث

No image

حقـوق

No image

قـضـا

پر بازدیدترین ها

No image

مظالم عباد

No image

نماز وحشت

No image

شکیات نماز

No image

احکام بانوان

No image

نماز جماعت

Powered by TayaCMS