قرآن کريم:
)وَلَا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِن مُشْرِکَةٍ وَلَوْأَعْجَبَتْکُمْ وَلَا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِن مُشْرِکٍ وَلَوْأَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُآيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَکَّرُونَ(63)).
"با زنان مشرک ازدواج نکنيد، مگر آنکه ايمان آورند وهمانا کنيزکىبا ايمان بهتر از زن آزاد مشرک است، هرچند از حسن او بشگفت آئيدوزن به مشرکان ندهيد، مگر آنکه ايمان آورند، وهمانا بنده مؤمن بسىبهتر از آزاد مشرک است، هرچند از مال وجمالش بشگفت آئيد،مشرکان شما را به آتش جهنم خوانند )از راه جهل وضلالت( وخداوندبه بهشت ومغفرت خود خواند) از راه لطف وعنايت( وخداوند براىمردم آيات خويش بيان فرمايد، باشد که هشيار ومتذکر گردند."
2 - )يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَکُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُبِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلاَ تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْکُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَاهُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْکُمْ أَن تَنکِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَأُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ وَسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ذلِکُمْحُکْمُ اللَّهِ يَحْکُمُ بَيْنَکُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَکِيمٌ(64)).
"اى کسانى که ايمان آوردهايد، زنا نيکه به عنوان اسلام وايمان)ازديار خود( هجرت کرده وبه سوى شما آمدهاند خدا به ايمانشان داناتراست، شما از آنها تحقيق کرده وامتحانشان کنيد، اگر با ايمانشان شناختيدآنها را ديگر به شوهران کافرشان برنگردانيد، که هرگز اين زنان مؤمن بر آنکفار وآن شوهران کافر بر اين زنان حلال نيستند، ولى مهر ونفقهاى کهشوهران هزينه آن زنان کردهاند به آنها بپردازيد وباکى نيست که شما باآنان ازدواج کنيد در صورتيکه اجر ومهرشان را بدهيد وهرگز متوسل بهحفاظت زنان کافر نشويد، وشما )اگر زنانتان از اسلام به کفر بازگشتند( ازکفار مهر ونفقه مطالبه کنيد، آنها هم مهر ونفقه طلبند، اين حکم خدااست ميان شما بندگان وخدا )به حقايق امور( دانا و)به مصالح خلق(آگاه است."
3 - )الْيَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوْتُوا الْکِتَابَ حِلٌّ لَکُمْوَطَعَامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوْتُواالْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِيأَخْدَانٍ وَمَن يَکْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ(65)).
"امروز آنچه پاکيزه است براى شما حلال شده وغذاهاى اهل کتاببراى شما حلال وغذاهاى شما براى آنها حلال است وزنان پاکدامن ازمسلمانان واهل کتاب براى شما حلال هستند ومى توانيد با آنها ازدواجکنيد به شرط اين که مهر آنها را بپردازيد وازدواج از طريق مشروع باشد نهبه صورت زنا ونه به صورت دوست پنهانى انتخاب کردن، وهر کس کهنسبت به آنچه بايد به آن ايمان بياورد کفر بورزد؛ اعمال او بر باد مى رودودر آخرت در زمره زيانکاران خواهد بود."
اين آيات کريمه حرمت ازدواج بين مؤمنان ومشرکان را بيان مىکند، پس يک مرد مؤمن نبايد با زن مشرک ازدواج کند، چنانکه يکمشرک حق ندارد با زن مؤمنى پيوند زناشويى بر قرار سازد وهرگاه زنىاز سرزمين کفر به سرزمين اسلام هجرت کرد نکاح او فسخ مى شود،ولى جايز است مرد مؤمن زن ذمى را از اهل کتاب به عقد در آورد البتهمشروط بر آن که آن زن عفيفه باشد.
وجايز نيست زنان کافر را به عنوان همسر نگهداشت، شايد بهدلالت سياق مقصود زنان مشرک باشد، يا آيه پس از نزول آيه ديگرىدر سوره مائده نسخ شده باشد، زيرا اين سوره آخرين بخشى از قرآناست که نازل شده است وبر حسب احاديث رسيده ساير سور قرآنىرا مىتواند نسخ کند.