زشتى، سفاهت و ستم
سعادت و خوشبختى از آن کسى است که اخلاق خود را نيکو گرداند، وارزش و اندازه خود را بداند، و به مردم انصاف روا دارد، حقوق آنان رابشناسد و به مردم أدا کند. تنها در چنين حالتى است که انسان از آرامشنفسانى، روابط مستحکم و متين، نام نيک و حيثيّت و اعتبار، بهرهمندمىشود، امّا انسان بد اخلاق هميشه از گناهى توبه نکرده که مرتکب گناهديگر مىشود و هميشه او را بدزبان، بدکردار، احمق و ستمگر نسبت بهحقوق مردم مىيابى:
1 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"من قُسِّم له الخُرْق حُجِب عنه الإيمان"(195).
"هرکه را نادانى و کودنى قسمت شود، ايمان از او پوشيده مىشود."
2 - از امام صادقعليه السلام روايت شده:
"إنّ سوء الخلق ليفسد العمل کما يفسد الخلّ العسل"(196).
"بداخلاقى، عمل را تباه مىکند همانسان که سرکه عسل را فاسد مىکند."
3 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"أوحى اللَّه عزّ وجلّ إلى بعض أنبيائه: الخلق السيء يفسد العمل کما يفسد الخلّالعسل"(197).
"خداوند متعال به برخى از پيامبرانش وحى فرمود که اخلاق بد، عمل را چنانفاسد مىکند که سرکه، عسل را."
4 - امام رضاعليه السلام، از پدرانش، از رسول خداصلى الله عليه وآله روايت مىکند که:
"عليکم بحسن الخلق فإنّ حسن الخلق في الجنة لا محالة، وإيّاکم وسوء الخلق فإنّسوء الخلق في النار لا محالة"(198).
"بر شما باد اخلاق نيک، زيرا نيک اخلاق، حتماً در بهشت است، و بپرهيزيد ازبداخلاقى، زيرا بداخلاقى، حتماً در دوزخ است."
5 - امام کاظمعليه السلام درباره دو مردى که به همديگر دشنام مىدادند فرمود:
"البادي منهما أظلم ووزره ووزر صاحبه عليه ما لم يتعدّ المظلوم"(199).
"آغازگر آن دو، ظالمتر است و گناه او و رفيقش بر دوش اوست مادامى که مظلومتجاوز نکرده باشد."
6 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إنّ السفه خلق لئيم يستطيل على من دونه، ويخضع لمن فوقه"(200).
"سفاهت اخلاق آدم پست است، بر پايينتر از خود دست درازى و ستم مىکندودر مقابل بالاتر از خود فروتنى و خضوع و کرنش مىکند."
7 - امام صادقعليه السلام روايت مىکند که حضرت رسولصلى الله عليه وآله فرمود:
"إنّ من شرّ عباد اللَّه من تُکْرَه مجالسته لفحشه"(201).
"بدترين بندگان خدا کسى است که بخاطر بدزبانى و ناسزاگويى او، همنشينى بااو ناپسند دانسته مىشود."
8 - پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"شرّ الناس يوم القيامة الذين يُکْرَمُونَ اتّقاء شرّهم"(202).
"در روز قيامت بدترين مردم کسانى هستند که بخاطر فرار و دورى ازشرارتشان، مورد احترام ديگران قرار مىگيرند."
9 - ابوبصير مىگويد: امام صادقعليه السلام فرمود:
"من علامات شرک الشيطان الذي لا يشکّ فيه، أن يکون فحّاشاً لا يبالي ما قال ولا ماقيل فيه"(203).
"از نشانههاى غير قابل ترديد مشارکت شيطان در اخلاق کسى اين است که ناسزاگو و دشنام دهنده باشد، نه از آنچه خود گفته باکى داشته باشد و نه از آنچه درباره اوگفته مىشود."
10 - امام باقرعليه السلام مىگويد که پيامبر گرامىصلى الله عليه وآله به عائشه فرمود:
"يا عائشة، إنّ الفحش لو کان مثالاً لکان مثال سوء"(204).
"اى عائشه! اگر فحش و دشنام، تمثالى بود، قطعاً تمثال بدى مىبود."
11 - سماعه مىگويد: وارد بر امام صادقعليه السلام شدم. امام سخن را آغازنمود و به من گفت:
"يا سماعة، ما هذا الذي کان بينک وبين جمّالک؟ إيّاک أن تکون فحّاشاً أو سخّاباً أولعّاناً. فقلت: واللَّه لقد کان ذلک انّه ظلمني، فقال: إن کان ظلمک لقد أربيت عليه، إنّ هذاليس من فعالي ولا آمر به شيعتي، استغفر ربّک ولا تعد. قلت: استغفر اللَّه ولا أعود"(205).
"اى سماعه! اين چه رفتارى بود بين تو و شتربانت؟ بپرهيز از اينکه دشنامدهنده، عربده کش و نفرينگر باشى." گفتم: اين بخاطر ظلمى بود که او بر من کردهبود. فرمود: "اگر او ظلم کرده بود تو هم که با او برابر آمدى. اين روش از کردار مننيست و شيعيانم را هم بر آن فرمان نمىدهم. از خدايت آمرزش بخواه و ديگر تکرارنکن." گفتم: از خدا آمرزش مىطلبم و ديگر آن کار را تکرار نمىکنم.
12 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إنّ النبيّصلى الله عليه وآله قال في وصيّته لعليّعليه السلام: يا عليّ، أفضل الجهاد من أصبح لا يهمّ بظلمأحد. يا عليّ، من خاف الناس لسانه فهو من أهل النار. يا عليّ، شرّ الناس من أکرمه الناساتّقاء فحشه وأذى شرّه. يا عليّ، شرّ الناس من باع آخرته بدنياه وشرّ منه من باع آخرتهبدنيا غيره"(206).
"در وصيّت پيامبرصلى الله عليه وآله به حضرت علىعليه السلام آمده است: اى على! برترين جهاداين است که کسى صبح کند امّا قصد ظلم بر هيچکسى را نداشته باشد. اى على! کسىکه مردم از زبانش مىترسند، او از اهل آتش است. اى على! بدترين مردم کسى استکه مردم از جهت دورى از ناسزاگويى و شرارتش، احترامش مىکنند. اى على!بدترين مردم کسى است که آخرتش را به دنيايش بفروشد، و بدتر از آن کسى است کهآخرتش را براى دنياى ديگران بفروشد."
13 - عمرو بن نعمان جعفى مىگويد: امام صادقعليه السلام دوستى داشت کهاز آنحضرت جدا نمىشد. روزى آن شخص به غلامش گفت: اى فرزندزن بدکاره کجا بودى؟ امامعليه السلام دستش را بلند کرد و به پيشانىاش زدوفرمود:
"سبحان اللَّه تقذف اُمّه، قد کنتُ أرى أنّ لک ورعاً، فإذا ليس لک ورع.
"سبحان اللَّه! مادرش را متّهم مىکنى؟ من فکر مىکردم تو تقوا دارى ولى معلوممىشود که پروا و تقوا ندارى."
گفت: فدايت گردم! مادر او سندى و مشرک است. حضرت فرمود:
"أمَا علمت أنّ لکلّ اُمّة نکاحاً، تنح عنّي". فما رأيته يمشي معه حتى فرّق بينهماالموت"(207).
"آيا نمىدانى که هر ملّتى براى خود سنّت ازدواجى دارد. از من دور شو."
از آن پس نديدم که امام با آن مرد راه برود تا اينکه مرگ بين آنان جدايى انداخت.
14 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"إنّ أسرع الخير ثواباً البرّ، وإنّ أسرع الشرّ عقوبة البغي، وکفى بالمرء عيباً أن يبصرمن الناس ما يعمى عنه من نفسه، أو يعيّر الناس بما لا يستطيع ترکه، أو يؤذي جليسه بمالا يعنيه"(208).
"سريعترين خير از جهت ثواب، نيکوکارى است و سريعترين شرّ از جهت کيفر،ظلم و سرکشى است، و کفايت مىکند در عيب انسان که توجّه کند به آن عيبهايى ازمردم که در خود آنها را ناديده مىگيرد، و يا خورده بگيرد بر مردم آنچه را که خودشطاقت ترک آن را ندارد، يا اذيّت کند همنشين خود را به آنچه به وى ربطى ندارد."
15 - امام صادقعليه السلام از پدرانش نقل مىکند که در وصيّت پيامبراسلامصلى الله عليه وآله به حضرت علىعليه السلام آمده است:
"يا عليّ، أربعة أسرع شيء عقوبة: رجل أحسنت إليه فکافأک بالإحسان إساءة،ورجل لا تبغي عليه وهو يبغي عليک، ورجل عاهدته على أمر فوفيت له وغدر بک،ورجل وصل قرابته فقطعوه"(209).
"اى على! چهار چيز است که مجازات آنها سريعتر از چيزهاى ديگر است:
1 - کسى که به او احسان کردهاى امّا او احسانت را به بدى جبران مىکند.
2 - کسى که تو به او ستم نکردهاى امّا او به تو ستم مىکند.
3 - کسى که با او پيمان بسته باشى و تو به عهدت و فا کنى امّا او به تو نيرنگ بزند.
4 - کسى که تو با او صله رحم کنى امّا او قطع رَحِم کند."
16 - پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"لو بغى جبل على جبل لجعل اللَّه الباغي منهما دکّاً"(210).
"اگر کوهى بر کوهى ظلم و تجاوز کند، خداوند متجاوز را درهم مىکوبد."
17 - پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"اتّقوا الظلم فإنّه ظلمات يوم القيامة"(211).
"از ظلم بپرهيزيد که تبديل به ظلمات و تاريکيهاى روز قيامت مىشود."
18 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"ما من مظلمة أشدّ من مظلمة لا يجد صاحبها عليها عوناً إلّا اللَّه"(212).
"هيچ مظلوميّتى سختتر از مظلوميّت کسى نيست که بر مظلوميّتش ياورى جزخدا پيدا نکند."
19 - باز هم امام صادقعليه السلام فرمود:
"من ظلم مظلمة اخذ بها في نفسه أو في ماله أو في ولده"(213).
"کسى که ستمى مرتکب شود، درجان، مال و يا فرزندش مجازات خواهد شد."
20 - امام صادقعليه السلام درباره آيه: )إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ(214)) فرمود:
"قنطرة على الصراط لا يجوزها عبد بمظلمة"(215).
"پلى بر صراط است که بندهاى که ظلمى روا داشته، نمىتواند از آن گذر کند."
21 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"لمّا حضر علي بن الحسينعليه السلام الوفاة ضمّني إلى صدره ثمّ قال: يا بنيّ، اُوصيک بماأوصاني به أبي حين حضرته الوفاة وبما ذکر أنّ أباه أوصاه به قال: يا بنيّ، إيّاک وظلم منلايجد عليک ناصراً إلّا اللَّه"(216).
"وقتى على بن الحسينعليه السلام را دم مرگ فرارسيد، مرا در آغوش گرفت وفرمود:فرزندم! تو را به چيزى وصيّت مىکنم که پدرم در هنگام مرگ مرا به آن وصيّت کردوگفت: پدرش به او وصيّت کرده است و آن اينکه: پسرم! بپرهيز از ظلم بر کسى کهدر برابر تو هيچ ياورى غير از خدا نمىيابد."
22 - على بن سالم روايت مىکند که از امام صادقعليه السلام شنيده است کهمىفرمود:
"إنّ اللَّه عزّ وجلّ يقول: وعزّتي وجلالي لا اُجيب دعوة مظلوم دعاني في مظلمة ظُلِمهاولأحد عنده مثل تلک المظلمة"(217).
"خداوند متعال مىفرمايد: "سوگند به عزّت و جلالم، اجابت نکنم دعاى مظلومىرا که به او ظلم شده است در حاليکه او نيز مثل همين ظلم را درباره ديگرى روا داشتهاست."
23 - پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"إنّي لَعَنْتُ سبعاً لعنهم اللَّه، وکلّ نبي مجاب، قيل: ومن هم يا رسول اللَّه؟ قال:الزائد في کتاب اللَّه، والمکذّب بقدر اللَّه، والمخالف لسنّتي، والمستحلّ من عترتي ماحرّم اللَّه، والمسلّط بالجبروت ليعزّ من أذلّ اللَّه ويذلّ من أعزّ اللَّه، والمستأثر علىالمسلمين بفيئهم منتحلاً له، والمحرّم ما أحلّ اللَّه عزّ وجلّ"(218).
"من هفت کس را لعنت کردهام که خدا و هر پيامبر اجابت شده نيز آنها را لعنتکرده است. گفته شد يا رسول اللَّه! آنها کيانند؟ فرمود: آنکه در کتاب خدا اضافه کند،آنکه قَدَر خدا را تکذيب نمايد؟ آنکه با سنّت من مخالفت کند، آنکه حلال بداند دربارهعترت من آنچه را که خدا حرام کرده است، آنکه از روى زور بر مردم حکومت کندوبخواهد عزيز کند کسى را که خدا خوارش ساخته، يا خوار کند کسى را که خداعزيزش داشته است، آنکه سهميّه مسلمين را به خود اختصاص دهد، و آنکه حرام کندآنچه را خداوند حلال کرده است."