احکام شکار کردن و سر بریدن حیوانات (آیت الله حسین نوری همدانی)

احکام شکار کردن و سر بریدن حیوانات (آیت الله حسین نوری همدانی)

احکام سربريدن و شکار کردن حيوانات

مسأله 2578 :

اگر حيوان حلال گوشت را به دستوري که بعداً گفته مي شود سر ببرند ، چه وحشي باشد و چه اهلي ، بعد از جان دادن ، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است ولي حيواني که نجاستخوار شده ، اگر به دستوري که در شرع معيّن نموده اند آن را اِسْتِبراء نکرده باشند ؛ و حيواني که انسان با آن وطي ( نزديکي ) کرده بعد از سر بريدن ، گوشت آن حلال نيست .

مسأله 2579 :

حيوان حلال گوشت وحشي مانند آهو و کبک و بز کوهي و حيوان حلال گوشتي که اهلي بوده و بعداً وحشي شده مثل گاو شتر اهلي که فرار کرده و وحشش شده است ، اگر به دستوري که بعداًگفته ميشود آنها را شکار کنند پاک و حلال است ولي حيوان حلال گوشت اهلي مانند گوسفند و مرغ خانگي و حيوان حلال گوشت وحشي که به واسطة تربيت کردن اهلي شده است ؛ با شکار کردن پاک و حلال نمي شود .

مسأله 2580 :

حيوان حلال گوشت وحشي در صورتي با شکار کردن پاک و حلال مي شود که بتواند فرار کند يا پرواز نمايد بنابر اين بچّة آهو که نمي تواند فرار کند و بچّة کبک که نمي تواند پرواز نمايد ، با شکار کردن پاک و حلال نمي شود و اگر آهو و بچّه اش را که نمي تواند فرار کند ، با يک تير شکار نمايند ، آهو حلال و بچّه اش حرام است .

مسأله 2581 :

حيوان حلال گوشتي که مانند ماهي که خون جهنده ندارد ، اگر به خودي خود بميرد پاک است ، ولي گوشت آن را نمي شود خورد .

مسأله 2582 :

حيوان حرام گوشتي که خون جهنده ندارد ، مانند مار با سر بريدن حلال نمي شود ولي مردة آن پاک است ، چه خودش بميرد و يا سرش را ببرند .

مسأله 2583 :

سگ و خوک به واسطة سر بريدن و شکار کردن پاک نمي شوند و خوردن گوشت آنها حرام است . و حيوان حرام گوشتي را که درّنده و گوشتخوار است مانند گرگ و پلنگ اگر به دستوري که گفته مي شود سر ببرند ؛ يا با تير و مانند آن شکار کنند پاک است ، ولي گوشت آن حلال نمي شود و اگر با سگ شکاري آن را شکار کنند ، پاک شدن بدنش هم اشکال دارد .

مسأله 2584 :

فيل و خرس و بوزينه و موش و حيواناتي که مانند مار و سوسمار در داخل زمين زندگي مي کنند ، اگر خون جهنده داشته باشند و به خودي خود بميرند نجسند ، بلکه اگر سر آنها را هم ببرند ؛ يا آنها را شکار نمايند ، پاک شدن بدنشان اشکال دارد و احتياط واجب اجتناب از آنها است .

مسأله 2585 :

اگر از شکم حيوان زنده ، بچّة مرده اي بيرون آيد يا آن را بيرون آورند ، خوردن گوشت آن حرام است .

دستور سر بريدن حيوانات

مسأله 2586 :

دستور سر بريدن حيوان آن است که حُلقوم ( مجراي تنّفس ) و مَري( مجراي غذا) و دو شاهرگ را که در دو طرف حُلقوم است که به اين مجموع اَوْداج اَربعه ( چهار رگ ) گفته مي شود از پائين بر آمدگي زير گلو به طور کامل ببرند . اگر آنها را بشکافند کافي نيست .

مسأله 2587 :

اگر بعضي از چهار رگ را ببرند و صبر کنند تا حيوان بميرد ، بعد بقّيه را ببرند فائده ندارد ، بلکه اگر به اين مقدار هم صبر نکنند ولي بطور معمول چهار رگ را پشت سر هم نبرند که يک کار شمرده شود اگر چه پيش از جان دادن حيوان ، بقّية رگها را ببرند ، اشکال دارد .

مسأله 2588 :

اگر گلوي گوسفند را بطوري بکَند که از چهار رگي که در گردن است و بايد بريده شود چيزي نماند آن حيوان حرام مي شود ، ولي اگر مقداري از گردن را بکَند و چهار رگ باقي باشد ، يا جاي ديگر بدن را بکَند ، در صورتي که گوسفند زنده باشد و به دستوري که گفته مي شود سر آن را ببرند ، حلال و پاک مي باشد .

شرائط سربريدن حيوانات

مسأله 2589 :

سر بريدن حيوان پنج شرط دارد :

اوّل : کسي که ير حيوان را مي برد چه مرد باشد ، چه زن ، بايد مسلمان باشد و اظهار دشمني با اهل بيت پيغمبر ( صلّي الله عليه و آله و سلّم ) نکند . و بچّه مسلمان هم اگر مميّز باشد يعني خوب و بد را بفهمد مي تواند سر آن را ببرد .

دوّم : سر حيوان را با چيزي ببرند که از آهن باشد ، ولي چنانچه آهن پيدا نشود و طوري باشد که اگر سر حيوان را نبرند مي ميرد ، با چيز تيزي که چهار رگ آن را جدا کند ، مانند شيشه و سنگ تيز ، مي شود سر آن را بريد .

سوّم : در موقع سر بريدن ، گلو و دست و پا و شکم حيوان رو به قبله باشد و کسي که ميداند بايد رو به قبله سر ببرد ، اگر عمداً حيوان را رو به قبله نکند ، حيوان حرام مي شود ، و همچنين در صورتي که مسأله را نداند و حيوان را رو به قبله نکند ، ولي اگر فراموش کند يا قبله را اشتباه کند ، يا نداند قبله کدام طرف است ، يا نتواند حيوان را رو به قبله کند ، اشکال ندارد . و احتياط واجب آن است که کسي که سر حيوان را مي بُرد نيز رو به قبله باشد .

چهارم : وقتي مي خواهد سر حيوان را ببرد ، يل کارد به گلويش بگذارد ؛ به نيّت سر بريدن ، نام خدا را ببرد و همينقدر که بگويد بِسْمِ اللهِ يا اَلْحَمْدُلِلهِ يا اَللهُ اَکْبَرُ کافي است و اگر بدون قصد سر بريدن نام خدا را ببرد ، آن حيوان پاک نمي شود و گوشت آن هم حرام است ، ولي اگر از روي فراموشي نام خدا را نبرد اشکال ندارد .

پنجم : حيوان بعد از سر بريدن حرکتي بکند اگر چه مثلاً چشم يا دُم خود را حرکت دهد ، يا پاي خود را به زمين زند يا خون به طوري که در موقع سر بريدن حيوان متعارف است بيرون بيايد که معلوم شود زنده بوده است .

دستور کشتن شتر

مسأله 2590 :

اگر بخواهند شتر را بکشند که بعد از جان دادن پاک و حلال باشد ، بايد به پنج شرطي که براي سر بريدن حيوانات گفته شد ، کارد يا چيز ديگري را که از آهن و برنده باشد در گودي بين گردن و سينه اش فرو کنند .

مسأله 2591 :

وقتي مي خواهند کارد را به گردن شتر فرو ببرند ، بهتر است که شتر ايستاده باشد ، ولي اگر در حالي که زانوها را به زمين زده ، يا به پهلو خوابيده و جِلُوِ بدَنش رو به قبله است ، کارد را در گودي گردنش فرو کنند ، اشکال ندارد .

مسأله 2592 :

اگر به جاي اينکه کارد در گودي گردن شتر فرو کنند سر آن را ببرند ، يا گوسفند و گاو و ماننداينها را مثل شتر کارد درگودي گردنشان فرو کنند ، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است . ولي اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است به دستوري که گفته شد کارد در گودي گردنش فرو کنند ، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است و نيز اگر کارد در گودي گردن گاو يا گوسفند يا مانند اينها فرو کنند و تا زنده است سر آن را ببرند ، حلال و پاک مي باشد .

مسأله 2593 :

اگر حيواني سر کش شود و نتوانند آنرا به دستوري که در شرع معپين شده بکشند ، يا مثلاً در چاه بيفتد و احتمال بدهند که در آنجا بميرد و کشتن آن به دستور شرع ممکن نباشد ، چنانچه با چيزي مثل شمشير که به واسطة تيزي آن بدن زخم مي شود به بدن حيوان زخم بزنند و در اثر زخم جان دهد ، حلال مي شود و رو به قبله بودن آن لازم نيست ، ولي بايد شرطهاي ديگري که براي سر بريدن حيوانات گفته شد ، مراعات شود .

مسأله 2594 :

گوسفند يا حيوانات ديگر را اگر با کارخانه ها و مکينه هائي که اخيراً در بعض بلاد متعارف شده است ، ذبح کنند در صورتي که تمام شرائطي که براي سر بريدن از قبيل بريدن ( اَوْداجِ اَربَعه ) که مذکور گرديد ( که علّت مرگ حيوان اين باشد نه قطع تخاع به وسيله برق مثلاً ) و رو به قبله بودن حيوان به نحوي که ذکر شد و رو به قبله بودن ذابح و بردن نام خدا مراعات شود حلال است و گرنه آن حيوان حرام و نجس است . و گوشتهائي که در بازار مسلمانان فروش مي رود و احتمال داده مي شود که بطور شرعي ذبح شده باشد ، حلال و خريد و فروش آن جائز است .

مسأله 2595 :

گوشتها يا مرغهاي سر بريده اي که از بِلاد کفر مي آورند ، محکوم به نجاست و حرمت و مردار بودن است و خريد و فروش آنها جائز نيست مگر آنکه ذبح شرعي آنها ثابت شود .

مسأله 2596 :

گوشتهائي که از ممالک غير اسلامي مي آورند حرام و معاملة آنها باطل است .

چيزهائي که موقع سر بريدن حيوانات مستحّب است

مسأله 2597 :

چند چيز در سر بريدن حيوانات مستحّب است :

اوّل : موقع سر بريدن گوسفند ، دو دست و يک پاي آن را ببندند و پاي ديگرش را باز بگذارند و موقع سر بريدن گاو چهار دست و پايش را ببندند و دم آن را باز بگذارند و موقع کشتن شتر دو دست آن را از پائين تا زانو ، يا تا زير بغل به يکديگر ببندند و پاهايش را باز بگذارند و مستحّب است مرغ را بعد از سر بريدن رها کنند تا پر و بال بزند .

دوّم : پيش از کشتن حيوان ، آب جلوي آن بگذارند .

سوّم : کاري کنند که حيوان کمتر اذيّت شود ، مثلاً کارد را خوب تيز کنند و با عجله سر حيوان را ببرند .

چيزهائي که در کشتن حيوانات مکروه است

مسأله 2598 :

چند چيز در کشتن حيوانات مکروه است :

اوّل : آنکه کارد را پشت حلقوم فرو کنند و به طرف جلو بياورند که حلقوم از پشت بريده شود .

دوّم : در جائي حيوان را بکشند که حيوانِ ديگر آن را ببيند .

سوّم : در شب يا پيش از ظهر روز جمعه سر حيوان را ببرند ، ولي در صورت احتياج عيبي ندارد .

چهارم : خود انسان چهار پائي را که پرورش داده است بکشد و احتياط آن است که پيش از بيرون آمدن روح پوست حيوان را نکَنَند و مغز حرام را که در تيرة پشت است نَبُرَنْد و حرام است که پيش از بيرون آمدن روح سر حيوان را از بدنش جدا کنند ، ولي با اين عمل حيوان حرام نمي شود .

احکام شکار کردن با اسلحه

مسأله 2599 :

اگر حيوان حلل گوشت وحشي را با اسلحه شکار کنند ، با پنج شرط حلال و بدنش پاک است :

اوّل : آنکه اسلحة شکار مثل کارد و شمشير برنده باشد ؛ يا مثل نيزه و تير ، تيز باشد که به واسطة تيز بودن ، بدن حيوان را پاره کند و اگر به وسيلة دام يا چوب و سنگ و مانند اينها حيواني را شکار کنند پاک نمي شود و خوردن آن هم حرام است . و اگر حيواني را با تفنگ شکار کنند ، چنانچه گلوله آن تيز باشد که در بدن حيوان فرو رود و آن را پاره کند پاک و حلال است . و اگر گلوله تيز نباشد بلکه با فشار در بدن حيوان فرو رود و حيوان را بکشد ، يا به واسطة حرارتش بدن حيوان را بسوزاند و در اثر سوزاندن ، حيوان بميرد پاک و حلال بودنش اشکال دارد .

دوّم : کسي که شکار مي کند بايد مسلمان باشد يا بچّة مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد و اگر کافر يا کسي که اظهاردشمني با اهل بيت پيغمبر ( صلّي الله عليه و آله و سلّم) ميکند ، حيواني را شکار نمايد ، آن شکار حلال نيست .

سوّم : اسلحه را براي شکار کردن حيوان به کار برد و اگر مثلاً جائي را نشان کند و اتفاقاًحيواني را بکشد ، آن حيوان پاک نيست و خوردن آن هم حرام است .

چهارم : در وقت بکار بردن اسلحه نام خدا را ببرد و چنانچه عمداً نام خدا را نبرد شکار

حلال نم شود ، ولي اگر فراموش کند اشکال ندارد .

پنجم : وقتي به حيوان برسد که مرده باشد ، يا اگر زنده است به اندازة سر بريدن آن وقت نباشد و چنانچه به اندازة سر بريدن وقت باشد و سر حيوان را نبرد تا بميرد ، حرام است .

مسأله 2600 :

اگر دو نفر حيواني را شکار کنند ، ويکي از آنان مسلمان و ديگري کافر باشد يا يکي از آن دو نام خدا را نبرد ، آن حيوان حلال نيست .

مسأله 2601 :

اگر بعد از آن که حيواني را تير زدند مثلاً در آب بيفتد ، و انسان بداند که حيوان بواسطة تير و افتادن در آب جان داده ، حلال نيست . بلکه اگر شک کند که فقط با تير بوده يا نه ، حلال نمي باشد .

مسأله 2602 :

اگر با سگ غصبي يا اسلحة غصبي حيواني را شکار کند ، شکار حلال است و مال خود او مي شود ولي گذشته از اينکه گناه کرده ، بايد اجرت اسلحه يا سگ را به صاحبش بدهد .

مسأله 2603 :

اگر با شمشير يا چيز ديگري که شکار کردن با آن صحيح است با شرطهائي که در مسأله 2606 گفته شد حيواني را دو قسمت کنند ، وسر و گردن در يک قسمت بماند و انسان وقتي برسد که حيوان جان داده باشد ، هر دو قسمت خلال است به شرطي که به همين قطع کردن جان داده باشد ولي اگر حيوان زنده باشد و وقت تنگ باشد براي سر بريدن به آداب شرع قسمتي که سر و گردن ندارد حرام و قسمتي که سر و گردن دارد حلال است و اگر وقت باشد براي سر بريدن ، آن قسمت که در آن سر نيست حرام است و آن قسمت ديگر اگر سر آن را به دستوري که در شرع معيّن شده ببرند حلال است و گرنه آن هم حرام است .

مسأله 2604 :

اگر با چوب يا سنگ يا چيز ديگري که شکار کردن با آن صحيح نيست حيواني را دو قسمت کنند ، قسمتي که سر و گردن ندارد حرام است و قسمتي که سر و گردن دارد ، اگر زنده باشد و ممکن باشد که مقداري زنده بماند و سر آن را بدستوري که در شرع معّين شده ببرند حلال و گرنه آن قسمت هم حرام مي باشد .

مسأله 2605 :

اگر حيواني را شکار کنند ، يا سر ببرند ، و بچّة زنده اي از آن بيرون آيد چنانچه آن بچّه را به دستوري که در شرع معيّن شده سر ببرند حلال و گرنه حرام مي باشد .

مسأله 2606 :

اگر حيواني را شکار کنند يا سر ببرند و بچّة مرده اي از شکمش بيرون آورند ، چنانچه خلقت آن بچّه کامل باشد و مو يا پشم در بدنش روئيده باشد ، پاک و حلال است .

شکار کردن با سگ شکاري

مسأله 2607 :

اگر سگ شکاري ، حيوان وحشي حلال گوشتي را شکار کند ، پاک بودن و حلال بودن آن حيوان شش شرط دارد :

اوّل : سگ بطوري تربيت شده باشد که هر وقت آن را براي گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگيري کنند بايستد ، ولي اگر در وقت نزديک شدن به شکار با جلوگيري نايستد مانع ندارد و احتياط واجب آن است که اگر عادت دارد که پيش از رسيدن صاحبش شکار را مي خورد از شکار او اجتناب کنند ، ولي اگر اتفاقاً شکار را بخورد ، اشکال ندارد .

دوّم : صاحبش آن را بفرستد و اگراز پيش خود دنبال شکار رود و حيواني را شکار کند خوردن آن حيوان حرام است ، بلکه اگر از پيش خود دنبال شکار رود و بعداً صاحبش بانگ بزند که زودتر آن را به شکار برساند ؛ اگر چه به واسطة صداي صاحبش شتاب کند ، بنا بر احتياط واجب بايد از خوردن آن شکار خودداري نمايد .

سوّم : کسي که سگ را مي فرستد بايد مسلمان باشد يا بچّة مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد و اگر کافر يا کسي که اظهار دشمني با اهل بيت پيغمبر ( صلّي الله عليه و آله و سلّم ) مي کند سگ را بفرستد ، شکار آن سگ حرام است .

چهارم : وقت فرستادن سگ نام خدا را ببرد و اگر عمداً نام خدا را نبرد ؛ آن شکار حرام است ولي اگر از روي فراموشي باشد اشکال ندارد و اگر وقت فرستادن سگ نام خدا را عمداً نبرد و پيش از آنکه سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد بنابر احتياط واجب بايد از آن شکار اجتناب نمود .

پنجم : شکار به واسطة زخمي که از دندان سگ پيدا کرده بميرد پس اگر سگ ، شکار را خفه کند ، يا شکار از دويدن يا ترس بميرد حلال نيست .

ششم : کسي که سگ را فرستاده ؛ وفتي برسد که حيوان مرده باشد ، يا اگر زنده است به اندازة سر بريدن آن وقت نباشد و چنانچه وقتي برسد که به اندازة سر بريدن وقت باشد مثلاً حيوان چشم يا دم خود را حرکت دهد ، يا پاي خود را به زمين بزند ، چنانچه سر حيوان را نبرد تا بميرد ، حلال نيست .

مسأله 2608 :

کسي که سگ را فرستاده اگر وقتي برسد که بتواند سر حيوان را ببرد ، چنانچه به طور معمول و با شتاب مثلاً کارد را بيرون آورد و وقت سر بريدن بگذرد و آن حيوان بميرد حلال است ؛ ولي اگر مثلاً به واسطة زياد تنگ بودن غلاف يا چسبيدگي آن ، بيرون آوردن کارد طول بکشد و وقت بگذرد حلال نمي شود به احتياط واجب و نيز اگر چيزي همراه او نباشد که با آن ، سر حيوان را ببرد و حيوان بميرد ، احتياط واجب آن است که از خوردن آن خودداري کند .

مسأله 2609 :

اگر چند سگ را بفرستد و با هم حيواني را شکار کنند ، چنانچه همة آنها داراي شرطهائي که در مسأله 2607 گفته شد بوده اند ، شکار حلال است و اگر يکي از آنها داراي آن شرطها نبوده ، شکار حرام است .

مسأله 2610 :

اگر سگ را براي شکار حيواني بفرستد و آن سگ حيوان ديگري را شکار کند ، آن شکار حلال و پاک است . و نيز اگر آن حيوان را با حيوان ديگري شکار کند ، هر دوي آنها حلال و پاک مي باشند .

مسأله 2611 :

اگر چند نفر با هم سگ را بفرستند و يکي از آنها کافر باشد ؛ يا عمداً نام خدا را نبرد ، آن شکار حرام است و نيز اگر يکي از سگهائي را که فرستاده اند بطوري که در مسألة 2607 گفته شد تربيت شده نباشد ، آن شکار حرام مي باشد .

مسأله 2612 :

اگر باز يا حيوان ديگري غير سگ شکاري ، حيواني را شکار کند ؛ آن شکار حلال نيست ولي اگر وقتي برسند که حيوان زنده باشد و به دستوري که در شرع معيّن شده سر آن را ببرند حلال است .

صيد ماهي

مسأله 2613 :

اگر ماهي فَلْسْ دار را زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد ، پاک و خوردن آن حلال است . و چنانچه در آب خود به خود بميرد پاک است ولي خوردن آن حرام مي باشد ولي اگر دامي در آب براي صيد ماهي نصب کنند و ماهي بعد از اينکه به دام افتاد در آب در داخل دام بميرد حلال بودن آن خالي از قوّت نيست هر چند احوط ترک خوردن آن ماهي است و ماهي بي فلس را اگر چه زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد حرام است .

مسأله 2614 :

اگر ماهي از آب بيرون بيفتد ، يا موج آن را بيرون بيندازد ، يا آب فرو رود و ماهي در خشکي بماند ، چنانچه پيش از آنکه بميرد ، با دست يا به وسيلة ديگر کسي آن را بگيرد ، بعد از جان دادن حلال است .

مسأله 2615 :

کسي که ماهي را صيد مي کند ، لازم نيست مسلمان باشد و در موقع گرفتن ، نام خدا را ببرد ، ولي مسلمان بايد بداند شرائطي که براي حلال بودن در مسأله 2613 گفته شد دربارة آن مراعات شده است تا بتواند از آن استفاده کند .

مسأله 2616 :

ماهي مرده اي که معلوم نيست آن را زنده از آب گرفته اند يا مرده ، چنانچه در دست مسلمان باشد ، حلال است و اگر در دست کافر باشد ؛ اگر چه بگويد آن را زنده گرفته ام حرام مي باشد ، مگر اينکه دو شاهد عادل گواهي دهند که راست مي گويد يا يقين حاصل شود که راست مي گويد .

مسأله 2617 :

خوردن ماهي زنده اشکال ندارد .

مسأله 2618 :

اگر ماهي زنده را بريان کنند ، يا در بيرون آب پيش از جان دادن بکشند ، خوردن آن اشکال ندارد .

مسأله 2619 :

اگر ماهي را بيرون آب دو قسمت کنند و يک قسمت آن را در حالي که زنده است در آب بيفتد ، خوردن قسمتي را که بيرون آب مانده اشکال ندارد .

صيد مَلَخ

مسأله 2620 :

اگر ملخ را با دست يا وسيلة ديگري زنده بگيرند ، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است و لازم نيست کسي که آن را مي گيرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن ؛ نام خدا را ببرد ولي اگر ملخ مرده اي در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته يا نه ، اگر چه بگويد زنده گرفته ام حلال نيست . مگر اينکه يقين حاصل شود يا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست مي گويد .

مسأله 2621 :

خوردن ملخي که بال درنياورده و نمي تواند پرواز کند حرام است .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

بیمه

No image

سفته

No image

سرقفلى

پر بازدیدترین ها

No image

احکام زکاة

No image

کتاب حج

No image

کتاب الخمس

No image

سرقفلى

Powered by TayaCMS