چهارم از لواحق : در کفاره قتل است
مساءله 1 - اگر کسى مومنى را عمدا و بنا حق بقتل برساند (غير از خونبها و يا قصاص ) کفاره هم بعهده اش مى آيد، و کفاره چنين قتلى سه چيز است که هر سه را بايد انجام دهد:
1 - اينکه برده اى را آزاد کند.
2 - اينکه دو ماه پى در پى و بدون فاصله روزه بگيرد.
3 - اينکه شصت مسکين را طعام دهد و اين را کفاره جمع گويند.
مساءله 2 - و اما اگر قتل خطائى محض و يا خطائى شبيه بعمد باشد کفاره مرتب بر او واجب مى شود: باين بيان که اول برده اى آزاد کند، و اگر نتوانست ، دو ماه پى در پى روزه بگيرد و اگر از اينهم عاجز شد، شصت مسکين را طعام دهد.
مساءله 3 - کفاره ، تنها وقتى واجب مى شود که قتل بمباشرت واقع شود، يعنى تسبيب صورت گرفته باشد يعنى کارى کرده باشد که آن کار سبب مرگ کسى شده باشد، مثلا سنگى و يا چاهى و يا ميخى در سر راه مسلمين قرار داده باشد و رهگذرى پايش به آن سنگ يا ميخ برخورد کند و بيفتد و بميرد و يا در چاه سقوط کند و هلاک گردد، کفاره بر او واجب نمى شود و در چنين قتلى تنها ضمان است که بيانش گذشت .
مساءله 4 - در وجوب کفاره براى قتل مسلمان فرقى نيست بين اينکه مقتول مرد باشد يا زن ، کودک باشد يا مجنون ، البته کودک و مجنونيکه محکوم به اسلامند، بلکه حتى بخاطر قتل جنين اگر روح در او دميده شده باشد، کفاره واجب است .
مساءله 5 - در کشتن کافر کفاره واجب نمى شود، چه کافر حربى و چه ذمى و چه معاهد، چه قتل عمدى و چه غير آن .
مساءله 6 - اگر جماعتى در قتل يکنفر شريک باشند چه قتل عمدى و چه خطائى ، بر هر يک از آنان کفاره ايکه گفته شد واجب مى شود.
مساءله 7 - اگر کسى را امر کند بقتل شخصى ، کفاره بر قاتل واجب است ، و اگر در قتلى عمدى قاتل قصاص نشود و ديه نپردازد، و يا بمبلغى کمتر از ديه يا بيشتر از آن مصالحه کند و يا مورد عفو قرار بگيرد، کفاره اش ساقط نمى شود.
مساءله 8 - اگر کسى خود را تسليم قاتل کند تا از وى قصاصى که قبلا طلب داشته بگيرد، پس کشته شود، آيا کفاره بر مال او واجب مى شود يا نه ؟ دو وجه است که عدم آن وجيه تر است . و در کتاب کفارات مطالبى مربوط به اين مقام گذشت