احکام سهو

احکام سهو

احکام سهو

اقسام سهو

س . احکام سهويّات و کيفيّت آن را بيان فرماييد.

ج . سهويّات بر چند قسم است:

اوّل: سهو در طهارتِ از حدث است، مثل آن که شروع در نماز نمود به اعتقاد آن که با وضو است و در اثنا متذکّر شد که وضو نداشت،نمازش باطل است و همچنين است حال غسل و تيمّم.

سهو در خبث

1 . و گذشت اعتبار آن نيز در افعال.

2 . يا آن که وضوى او از جهتى باطل بوده.

دوّم: سهو در طهارتِ از خبث است، به اين معنى که عالِم بود به نجاست ثوب يا بدنِ خود و غافل شد از تطهير قبل از شروع در نماز و در اثناى نماز يا بعد متذکّر شد که بدن يا لباسش نجس بوده، که نمازش باطل است.

سهو در قبله

سوّم: سهو در قبله است، پس اگر در اثناى نماز، معلوم شد که آنچه از نماز ادا نموده پشت به قبله بوده يا اين که به سوى يمين و يسار بوده، ظاهر اين است که نمازش باطل است.

سهو در مکان

چهارم: سهو در مکان است، به اين معنى که در مکانى شروع به نماز نمودبه اعتقاد اين که مکان، مباح است، بعد در اثناى نماز مطّلع شد که مغصوب بوده، بايد نماز را قطع کند اگر ممکن نباشد منتقل شدن به مباح بدون منافى، و استيناف نماز در مکانِ مباح، لازم است، مگر در صورتى که وقت مضيّق باشد؛ پس آنچه که از نماز عمل آورده، صحيح است و بقيّه نماز را در حين خروج از آن مکان مغصوب به عمل مى آورد اگر زيادتى تصرّف، به واسطه نماز، به عمل نيايد.

سهو در لباس

پنجم: سهو در لباس است؛ پس اگر در اثناى نماز معلوم شد اين که لباس او از جنسى است که نماز در آن جايز نيست و جاهل بود: پس اگر نزع، ممکن است به نحوى که

1 . يا بعد از نماز و احوط اعاده در وقت و خارج آن است در هر دو صورت.

2 . بنا بر احوط. و در صورت اوّل، احوط درآوردن جامه نجس و تبديل به طاهر با امکان و اتمام نماز [ است ]؛ و با عدم امکان، اتمام مثل فاقد ساترِ طاهر و اعاده نماز است با وسعت وقت و قضا با ضيق وقت؛ مثل جاهل به موضوع نجاست اگر در اثنا، عالم شود، لکن جاهل، اعاده ندارد اگر به وظيفه خود فيما بعد عمل کند؛ و اصل اتمام با ضيق وقت، لازم است در هر دو قسم.

3 . و تفصيل آن، در مکان مصلّى گذشت.

موجبِ فعل منافى نشود، نزع نمايد و نماز را تمام کند و در غير مغصوب ترک نشود اعاده بعد از اتمام احتياطاً؛ و اگر [ نزع ] ممکن نمى شود، نماز را قطع کندو استيناف نماز را با لباس بى عيب نمايد.

قاعده کلّى براى زيادى يا کمى سهوى

س . اگر کسى در نماز سهواً چيزى را کم کند يا زياد کند، بعد بخاطرش بيايد، حکمش چيست؟

1 . در غير ضيق وقت و گرنه تمام نمايد با عمل به وظيفه در بقيّه و احوط در سعه وقت با امکان نزع و تبديل، اتمام و اعاده است.

2 . الحمد للّه وحده و الصلاة على نبيّه محمّد و آله الأوصياء الهادين . اخلال به رکن اگر چه سهوى باشد تا وقت گذشتن محلِّ تدارک به دخول در رکن ديگر به تفصيل آينده، موجب بطلان نماز است. و در خصوص تکبيرة الاحرام به دخول در قرائت، محلّ آن فوت مى شود؛ و همچنين تکبير بدون نيّت، موجب بطلان نماز است در عمد و سهو.و همچنين اخلال به رکوع تا رکن بعد از رکوع، يا به دو سجده باهم تا رکوع رکعت بعدى اگر چه سهوى باشد، موجب بطلان نماز است؛ و اگر متذکّر شد ترک رکوع را قبل از تحقق سجود، تدارک مى نمايد؛ و اگر بعد از تحقّق سجود و قبل از دخول در سجده ثانيه متذکّر شد، احوط تدارک و اتمام و سجده سهو و اعاده نماز است.

اخلال عمدى

اخلال عمدى اگر چه به حرکتى در قرائت يا ذکر باشد، موجب بطلان نماز است؛ و همچنين زيادى عمدى که به عنوان جزئيّت آورده مى شود موافق اجزا يا مخالف آنها باشد مبطِل است مطلقا على الاحوط، و گر نه مبطل نيست، مگر يکى از مبطلات گذشته يا مفوِّت موالات لازمه يا ماحى صورت صلاتيّه باشد و اگر زياد نمايد در نماز به طور يقين، رکعتى يا رکوعى يا دو سجده از يک رکعت را اگر چه از سهو باشد، نماز باطل مى شود.و گذشت حکم زيادتى تکبيرة الاحرام سهواً، و زيادتى نيت اگر داعى باشد، متصوّر نيست؛ و اگر اخطار باشد، مضرّ نيست، و فرقى بين جلوس به قدر تشهد قبل از زيادتى مبطله و عدمش نيست.

تذکر زيادتى رکوع

و اگر عالم شد به اين که رکوع رکعت زايده قبل از سلام در رکعت سابقه بوده، نمازش باطل است؛ و اگر قبل از تحقّق رکوع متذکّر شد، مى نشيند و سلام مى گويد و سجده سهو به جا مى آورد؛ و اگر قبل از وصول به حدّ رکوع، متذکّر فعل آن شد، نماز باطل نيست، حتى اگر در انحناى رکوعى بدون طمأنينه و مکثى که رکوع به آن محقّق مى شود، متذکّر شد، اظهر عدم بطلان است، و واجب نيست بنا بر اظهر انتصاب براى هوىّ براى سجود، و همان هوىّ به قصد صلاتى رکوعى، کافى است.

تذکر نقص رکعت يا سلام

و اگر رکعتى را ناقص کرد سهواً و بعد از سلام متذکّر شد پس اگر مبطلى به جا نياورده، تکميل مى نمايد نماز را، و سجود سهو براى زيادتى ها به جا مى آورد؛ و اگر مبطِل در عمد و سهو به جا آورده، نماز را اعاده مى نمايد؛ و اگر مبطل در عمد به جا آورده مثل کلام سهوى، تکميل مى نمايد نماز را در صورت عدم منافى اگر چه فصل طويل ما حى باشد با اتيان به سجود سهو بعد از نماز.و ممکن است در بعض صور، تصحيح شود با عدول مثل شروع در لاحقه قبل از اتمام سابقه که بعد از تذکّرِ عدول به سابقه در محلّ، عدول مى نمايد و اتمام مى نمايد با سجود سهو براى زيادتى ها، مثل تشهد و سلام تکبير لاحقه، لکن احتياط در اعاده سابقه ترک نشود.و همچنين اگر سهو از تسليم نمود پس با عدم منافى به جا مى آورد؛ و با وجود منافىِ مطلق، اعاده مى نمايد نماز را؛ و با وجود منافىِ عمدى مثل کلام، تسليم را به جا مى آورد و بعد سجده سهو به جا مى آورد.

علم به ترک دو سجده

و اگر بداند که دوسجده را ترک کرده و نداند که از يک رکعت ترک شده و محلّ تدارک هيچ کدام باقى نباشد، اظهر صحّت نماز با احتياط به قضاى دو سجده و سجود سهو است؛ و اگر بعد از نماز علم به ترک دوسجده سهواً در دو رکعت پيدا کرد، نماز محکوم به صحّت است و قضاى دو سجده و دو سجده سهو به جا مى آورد؛و اگر در اثناى مردّد شود بين دو رکعتى که محلّ تدارک درهيچ کدام باقى نمانده يا براى يکى باقى مانده، اظهر وجوب سجده واحده است در آن که محلّش باقى است و قضاى سجده ديگر و سجده سهو براى او را بعد از نماز به جا مى آورد.

اخلال به غير واجب رکنى

اگر اخلال به غير واجب رکنى کرد پس اگر نسيان قرائت تماماً يا بعضاً، يا نسيان اِعراب، يا ترتيب آيات تا وقت رکوع، يا وصف جهر و اخفات در مواضع آنها، يا تسبيح در اخيرتين تا رکوع، يا ذکر رکوع يا سجود، يا طمأنينه در حال ذکر تا فوت محلّ تدارک به رفع رأس از رکوع باشد نماز صحيح است، و احوط در نقص جزء، سجود سهو است، و محلّ فوت قرائت يا ابعاض و اوصافش رکوع است، چنانچه گذشت. و امّا جهر و اخفات پس اظهر کفايت صدق نسيان است، اگر چه در کلمه باشد و اعاده آن کلمه لازم نيست؛ و همچنين نسيان رفع رأس از رکوع يا نسيان طمأنينه در حال رفع رأس تا آن که به سجود رفته باشد و قبل از سجود برمى گردد براى اوّل؛ و امّا براى طمأنينه در قيامِ فقط پس احوط عود و اعاده نماز است. و اگر ترک انتصاب و طمأنينه بعد از سجده اوّل کرد و متذکّر شد قبل از سجود دوّم، منتصب مى شود با طمأنينه و همچنين در صحّت نماز است اگر فراموش کند ذکر سجود اوّل يا دوّم را، يا عربيت يا موالات آن را، يا طمأنينه در حال ذکر را در سجود اوّل يا دوّم، يا سجود بر اعضاى سبعه را با تحقّق سجود عرفاً، اگر چه بدون وضع جبهه باشد تا زمان رفع رأس از سجده اوّل يا دوّم، يا رفع رأس از سجود را به نحو اکمل واجب، نه مجرّد رفع که با آن تعدّد سجود حاصل مى شود يا طمأنينه بعد رفع را تا سجده دوّم.

اگر فراموش کرد قرائت فاتحه را يا بعض آن را تا آن که سوره را خواند تمام يا بعض آن را، برمى گردد به قرائت فاتحه تا تکميل آن نموده پس از آن سوره کامله مى خواند؛ و همچنين نسيان سوره تا زمان عدم تحقّق رکوع به جا مى آورد آن را؛ و همچنين است احوط نسيان ترتيب قرائت يا ذکر ديگرى که بدل قرائت است و مرتب است، يا نسيان قيام يا طمأنينه در حال قرائت و قبل از رکوع متذکّر شدن، لکن در اعاده، احتياط، در قصد قربت است در مقابل جزئيت.و اگر رکوعْ محقّق شد، نسيان فاتحه يا سوره ضرر ندارد، و احوط در صورت اعاده سوره خوانده شده قبل از فاتحه فراموش شده، سجود سهو است براى زيادتى سوره سهوا.

فراموشى رکوع و تذکر آن

اگر فراموش کرد رکوع را و قبل از تحقّق سجود، متذکّر شد، رکوع را به جا مى آورد؛ پس اگر فراموشى، در حال قيام بود، رکوع را بعد از قيام با طمأنينه به جا مى آورد بنا بر احوط در طمأنينه. و اگر فراموشى بعد از انحنا حاصل شد، محتمل است اکتفا به همان قيام که به قصد رکوع، محقّق بوده و منحنياً تا به حدّ حدوث نسيان، عود نمايد و از آن به بعد در حدّ رکوع، مکث و ذکر انجام دهد؛ و زيادتى انحنا که سهواً محقّق شد، مبطِل نيست، و مختار در اين مقام در مسأله احکام قيام متّصل به رکوع، مذکور شد.

فراموشى دو سجده و تذکر قبل از رکوع بعد

و اگر فراموش کرد هر دو سجده را از يک رکعت و متذکّر شد قبل از تحقّق رکوع بعدى، عود مى کند و به جا مى آورد دو سجده را و برمى خيزد براى يک رکعت بعدى، و براى قيام بيجا، سجده سهو به جا مى آورد، و آنچه را که بعد از قيام به جا آورده بود، اعاده مى نمايد.

فراموشى يک سجده و تشهد اوّل

و همچنين اگر يک سجده را فراموش کرد و قبل از رکوع رکعت بعدى متذکّر شد، به جا مى آورد سجده را و عود به قيام مى نمايد در هر جايى که سجده واحد تدارک مى شود و بعد از آن احتياطاً آنچه را که مترتّب بر آن بوده به جا مى آورد، و جلوس براى تدارک دو سجده، لازم نيست، و همچنين براى تدارک يک سجده در صورتى که نشسته بوده اگر چه به قصد جلسه استراحت بوده باشد، و اگر جلوس محقّق نشده بود، بعد از يک سجده احتياطاً در مقام تدارک سجود دوّم، به جا مى آورد آن را بعد از جلوس؛ و همچنين احتياطاً به جا مى آورد سجده را بعد از جلوس اگر شکّ در جلوس سابق بعد از سجده اولى پيدا نمايد، و همچنين احتياطاً به جا مى آورد سجده را اگر بعد از جلوس براى تدارک شکّ در سجده ثانيه کرد از جهت احتمال شکّ در محلّ، در صورت اعاده جلوس احوط، اعاده آن است با طمأنينه.

و اگر تشهد را فراموش کند و قبل از رکوع متذکّر شود، برمى گردد و تشهد را به جا مى آورد و مابعد تشهد تا رکوع هر چه لازم است به ترتيب انجام ميدهد اگر چه سابقاً به جا آورده بوده و سجده سهو براى قيام بيجا به جا مى آورد.و اگر سجده اخيره را قبل از سلام متذکّر شود ترک آن را، به جا مى آورد و بعد از آن، تشهد را به جا مى آورد؛ و اگر بعد از سلام متذکّر فوت دو سجده از يک رکعت باشد، نماز را اعاده مى کند مگر آن که قبل از منافى متذکّر شود که اظهر تدارک دو سجده و اعاده ما بعد آن است حتى سلام؛ و اگر متذکّر فوت يک سجده اخيره شد، همان يک سجده را قضا مى کند بعد از سلام؛ و احوط اتيان به مابعد آن است حتى سلام؛

نسيان تشهد اخير و صلوات

و همچنين اگر تشهد اخير را فراموش کند، به جا مى آورد آن را و سلام را اعاده مى نمايد بنا بر احوط؛ و همچنين عربيّت و موالات آن را بنا بر احوط، و در ترتيب و طمأنينه آن تأمّل و احتياط است. و احوط در صلوات بر آل که قضا مى شود، اعاده صلوات بر نبىـ صلّى اللّه عليه وآله و سلّم ـ است؛ و همچنين ذکرى که دلالت آن با ذکر سابق تمام مى شود؛ پس در سجود اخير و تشهد اخير، رعايت سهو بودن سلام و مخرِج بودنِ آن را احتياطاً مى نمايد، و احتياط در فعل سجود سهو است براى متدارک بعد از تذکّر و آنچه به جا آورده قبل از تذکّر؛ و همچنين است احوط، نسيان صلوات بر نبىّ و آل ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ يا خصوص آل ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ بعد از سلام، و در حکم نسيان تشهد است و در تدارک سجده يا تشهد بعد از سلام و بعد از فصل به منافى است؛ و فوت يقينى محل سجدتين؛ به تحقّق رکوع رکعت بعدى است که در هر دو صورت، نماز باطل است.

فراموشى سلام

و اگر فراموش کرد سلام نماز را، پس تا منافى عمدى و سهوى حاصل نشده، تدارک مى کند و بعد از تذکّرْ سلام مى گويد و نمازش صحيح است؛ و گرنه باطل است؛ و همچنين است هر چه تدارک مى شود به عنوان فصل طويل يا انتفاى شرايط، تأمل است، احوط تدارک به نحو صحيح و اعاده نماز است.

تدارک تشهد و يک سجده

و از بيان سابق ظاهر شد وجوب قضاى سجده يا تشهد در صورت نسيان در غير رکعتِ اخيره و تشهد اخير با عدم تذکّر مگر بعد از رکوع رکعت لاحقه؛ و اين که بعد از قضاى آنها بعد از سلام نماز، دو سجده سهو براى هر يک از اينها که فراموش شده، موافق مشهور و احتياط است؛ و اگر دو سجده از دو رکعت فراموش شده، دو سجده قضا مى شود و براى هر يک سجده، دو سجده سهو به جا آورده مى شود. و از واجبات فوت شده سهوى که مبطِل نباشد و بعد از نماز قضا مى شود، چيزى غير از سجود و تشهد نيست آن هم با تفصيلى که گذشت در سجود و تشهد غير رکعت اخيره و يا از رکعت اخيره.و اگر بعد از محل تدارک، معتقدِ ترک سجود يا تشهد شد نسياناً و بعد از سلام، شکّ در فعل آنها نمود، اظهر عدم وجوب قضاى آنها است اگر چه احوط است؛ و اگر يقين به فعلْ حاصل کرد، چيزى بر او نيست. و اگر شکّ کرد در اين که فائت يک سجده بوده يا دو سجده از دو رکعت، بنا بر اقلّ مى گذارد.

وجوب قضاى سجده يا تشهد و ضيق وقت عصر

اگر قضاى سجده يا تشهد در ظهر واجب شد و وقت عصر مضيّق شد پس اگر ادراک يک رکعت عصر مى کند، احوط تقديم قضا است؛ و گرنه احوط فعل عصر و تأخير قضا و اعاده اصل ظهر است، و همچنين در مزاحمت نماز احتياط با وقت عصر.

فراموشى اذکار رکوع يا سجود

و اذکار رکوع يا سجود را اگر فراموش کرد و بعد از رفع رأس، متذکّر شد، نماز صحيح است و احتياطاً سجده سهو براى نقص واجب به جا مى آورد؛ و اگر قبل از رفع رأس، متذکّر شد که اذکار بدون طمأنينه ادا شده نسياناً، احوط اعاده ذکر است به قصد قربت در مقابل جزئيّت؛ و همچنين اخلال به وضع يکى از مساجد سهواً در حال ذکر.

محل فوت رکوع

و چنانچه اشاره شد فوت يقينى محلّ رکوع منسى به تحقّق سجده ثانيه،بقاى محل بعد از سلام يا قبل از آن [ است ] که اگر منافى محقّق شد قابل تدارک نيست ونماز باطل مى شود.

ج . هرگاه رکن است و داخل در رکن ديگر نشده، برگردد او را به جا آورد؛ و اگر داخل در رکن شده، نمازش باطل است، و همچنين در صورت زياد کردن رکن مطلقا.و اگر غير رکن باشد و محلّش باقى است، برگردد و آن را به جا آورد، نمازش صحيح است؛ و اگر از محلّش گذشته است ضرر ندارد.

سجده سهو

1 . و براى زيادتى هاى سهويّه، بعد از نماز، سجود سهو اگر چه احتياطى باشد به جا آورد.

2 . با سجود سهو چنانچه گذشت.

3 . اگر چيزى باشد که قضا دارد، به جا آورد، و براى زيادتى و نقيصه که باشد، سجود سهو به جا آورد اگر چه احتياطى باشد.

س . سجده سهو در چه [ مواردى ] واجب است؟

1 . واجب است دو سجده سهو، بعد از نماز براى کلام سهوى در نماز؛ و براى سلام در غير محلّش؛ و براى شک بين چهار و پنج بعد از اکمال رکعت؛ و امّا قبل از آن با تصحيح نماز به صورت شک مذکور، پس محلّ تأمّل و احتياط است. و بين سادسه و خامسه قبل از رکوع، احوط تعدّد سجود است يعنى براى قيام بيجا و براى شک تأويلى.و احوط وجوب سجود سهو است براى هر زيادتى سهويّه و هر نقصان سهوى، و از اين قبيل است: علم اجمالى به تحقّق زياده يا نقصان که مستلزمِ علمِ به موجب سجود سهو است.و امّا شک در زياده يا شک در نقصان، پس اظهر عدم وجوب سجود سهو است.اظهر وحدتِ سجود سهو است براى سلام بى جا اگر چه به جميعِ صيغه هاى آن باشد، به عنوان سلام که مخرج آن، يکى است.و امّا به عنوان کلام: پس با صدق کلام آدمى، تابعِ وحدت و تعدّد آن است، چنانکه مذکور خواهد شد، و همچنين تسبيحات اربعه در غير محلّ بنا بر ايجاب به عنوان کلام يا زيادتى سهويّه؛ پس در نقصِ سهوىِ تسبيحات، يک سجود سهو است، و در زيادتى سهويّه تسبيحات و سلام، يکى متيقّن و بقيّه احتياط است، و در زيادتى هر کدام از حمد و سوره و قنوت، يک سجود سهو، لازم است مادام [ که ] در اثناى هر کدام، تذکّر و نسيان نباشد. لزوم سجود سهو براى زيادتيهاى مذکوره، مبنى بر احتياط است.نقص مندوبات سهواً، سجود سهو ندارد و زياده مندوبات سهواً، در صورتى که عمداً مبطل نباشد، محلّ اشکال است، [ و ] اظهر عدم وجوب به عنوان زياده سهويّه است.

فرق تدارک سهو در اثناى نماز و بعد از آن

و آنچه در نماز، از سهو، متدارک بشود و زيادتى حاصل نشود، سجود سهو براى آن لازم نمى شود؛ به خلاف تدارک بعد از نماز؛ پس واجب است ـ بنا بر احوط ـ براى تشهد و سجده فراموش شده، و همچنين در صورت تبيّنِ نقص و احتياج، بعد از نماز احتياط، يا قبل از آن و بعد از نماز اگر متبيّن شد نقص بنا بر صحّت اين نماز هم با احتياط متأخّر، احتياط در اين صورتها سجود سهو است.

ميزان در وجوب سجده سهو به واسطه زيادتى

و زيادتىِ موجب سجود سهو، وقتى صادق است که تکرارِ در بعض اجزاى واجبه نماز را، به عنوان صلاتيّت به جا آورد.

محل سجده سهو

و محلّ سجدتين سهو، بعد از سلامِ نماز است بنا بر اقوى، چه از زياده باشد يا از نقصان يا غير اينها، و صورت سجود سهو بعد از نيّت [ است ] که در آن، تعيين سبب ـ در صورت تعدّد ـ لازم نيست، و همچنين در صورت وحدت، نيّتِ خلاف سهواً، مضرّ نيست.

تعدّد اسباب سجده سهو

و احوط عدم تداخل اسباب متعدّده آن است، و بنا بر عدم تداخل، در نسيان ابعاض متفرّقه قرائت، سجود سهو، متعدّد مى شود با تخلل تذکّر در اثنا، به خلاف نسيان قرائت تماماً مستمرّاً که يک سجود سهو، لازم مى شود.و احوط تعدّد سجود است براى حمد و سوره فراموش شده و اظهر بنا بر عدم تداخل، [ سجود ] متعدّد است در صورت استمرار سهو از قرائت در تمام رکعات.

و مجرّد استمرار به سهو با تعدّدِ متعلّقِ آن، مانع از تعدّد سجود نيست؛ پس با تخلّلِ اجزاى نماز در ضمن کلامهاى سهوى، يا فصلِ موجبِ مغايرت و تعدّد عرفى در صورت اختلاف، موضوع کلامِ واحدِ سهوى نيست بنا بر اظهر در اوّل و احوط در دوّم.

شکّ در موجب سجده سهو

و با شک در موجب، لازم نيست سجود سهو.و با شک در فعل با علم به وجوب، لازم است اتيان آن، و با شک در عددِ واجب، بنا بر اقلّ مى گذارد. و ساير فروع از شک و سهو در زيادتى يا نقيصه در سجود سهو، مذکور در نفى سهو در سهو شد.

تقديم نماز احتياط و اجزاى منسيّه بر سجده سهو

و اظهر، تقديم اجزاى منسيّه است بر سجود سهو، اگر چه براى غير اينها و اسبقِ از آنها باشد؛ و احوط، رعايت اسبق است در نيّت در هر يک از اجزاى منسيّه و اسباب سجود.و اظهر تقديم رکعات احتياط است بر سجود؛ و در تقديم آنها بر قضاى اَجزا، تأمّل است؛ و احوط با تقديم يا تأخير، اعاده نماز است.

عدم توقيت در سجده سهو

اظهر عدم توقيت است در سجود سهو؛ و فوريّت، لازمِ اعمِّ از توقيت است، پس نيّت ادا و قضا در آن، محلّ ندارد، و بر فرض محلّ، تابعِ اصل نماز است در لزوم نيّت ادا و قضا، و در وقت نماز، نيّت ادا مى شود و بعد از خروج وقت، نيّت قضا مى شود.

نيّت و تکبير و وضع اعضاى سبعه در سجده سهو

و محلّ نيّتِ سجود سهو بنا بر داعى، واضح است؛ و بنا بر اخطار، مقارنتِ عرفيّه رعايت مى شود در آن؛ پس جايز است در حال تکبير، اگر چه مستحبّ باشد و [ نيز [ در حال هوىّ، و احوط عدم اکتفا به نيّت بعد از وضع جبهه در مسجد است.و «تکبير» براى سجود سهو، واجب نيست، و در استحبابش براى غير امامِ قاصدِ اعلام، تأمّل است، مگر آن که به رجاى مطلوبيّت از طريق فتواى «شيخ» و بعض متأخّرين، بگويد.و امّا «وضع اعضاى سبعه» در مساجد و وضع جبهه به ما يصح السجود عليه و جلوس بين سجدتين و طمأنينه در آنها و در مابين آنها و طهارت و ستر و استقبال، پس احوط رعايت آنها است در سجود سهو.

لزوم تشهد و سجده و ذکر در سجده سهو

و اظهر چنانچه مشهور است، وجوبِ تشهّدِ خفيف است بعد از دو سجده سهو، و مراد از خفيف: مجرد «شهادتين و صلوات بر نبى و آل ـ عليهم السلام ـ است.و اظهر وجوب تسليم است بعد از تشهد خفيف، و احوط اختيار خصوص صيغه «السلام عليکم» است و در ضميمه «و رحمة اللّه و برکاته» آنچه مختار در صيغه اخيره نماز است، رعايت مى شود.و احوط وجوب ذکر است در دو سجده به صورت مأثوره که مخيّر است بعد از «بسم اللّه و باللّه » بين صلوات و سلام بر نبى ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ به عبارت «السلام عليک ايّها النّبى و رحمة اللّه و برکاته»؛ و در اوّل يعنى صلوات، مى تواند بگويد: «اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد» و مى تواند بگويد: «و صلىّ اللّه على محمّد و آل محمّد»، و احوط ترک زيادتى «واو» است در سلام، مثل ترک آن در صيغه اوّل از صلوات.

حکم فوريت و نيز ترک سجده سهو

و وجوب سجود سهو، به نحو فوريّت است بنا بر احوط، و تحصيل طهارت و ستر، منافى فوريّت نيست فى الجمله، و احوط تکرار است به جهت رعايت احتمالِ عدم شرطيّت.و صحّت نماز، مشروط به فعل سجود سهو نيست.و اگر بالکليّه عمداً و سهواً ترک شد تا آخر عمر، قضاى نماز از ميّت لازم نيست.و اگر سهواً يا عمداً ترک شد، لازم است در حين تذکّر و انقياد به جا آورده شود و فوريّت رعايت مى شود در حين تذکّر يا انقياد، مثل رعايتش بعد از نماز به نحو مذکور، واللّه العالم.

ج . به جهت کلام بى جا سهواً، يا به گمان به هم رساندنِ اين که از نماز بيرون رفته است، و سلام بى جا سهواً؛ و تشهد فراموش شده؛ و سجده فراموش شده على الاحوط؛ و براى قيام بى جا على الاحوط، بلکه به جهت هر زيادة و نقيصه غير از اجزاى مستحبّه على الاحوط استحباباً؛ و در شک چهار و پنج بعد از اکمال سجدتين.

تعدّد و ترتيب در سجده سهو

س . هرگاه در اثناى نماز، تکلّم بيجا، يا سلام بيجا، يا غير اينها، سهواً متعدّد اتّفاق افتاد، تعدّد سجده سهو لازم است يا نه؟

ج . بلى تعدّد در سجده سهو، لازم است.

س . ترتيب، در ميان سجده سهو هست يا نه؟

ج . ترتيبى در سجود سهو نيست به ترتيب اسباب آن بنا بر اقوى؛امّا ترتيب مابين سجده و اجزاى فراموش شده از رکعات احتياطيّه: پس بر اين قرار است که: سجده سهو را مؤخّرِ از آنها نمايد و احوط لزوماً، تأخير اجزاى فراموش شده، از رکعات احتياط است اگر چه در فوات، مقدّم باشد؛ و اقوى، تخيير است.و اقوى عدم وجوب تعيين اسباب سجود سهو است در وقت اتيان سجده سهو.

کيفيّت سجده سهو

س . کيفيّت دو سجده سهو را بيان نماييد.

ج . کيفيّت دو سجده سهو، آن است که نيّت کند که دو سجده مى کنم از براى آنچه به عمل آورده ام از زيادتى و کمى در نماز به آن نحوى که واقع شده است قربةً الى اللّه .و احوط آن که قصد وجوب را زياد نمايد بر آنچه ذکر شده و برود به سجود و احوط تعيّن ذکر آتى است در آن؛ و آن اين است: «بسم اللّه و باللّه الّسلام عليک ايّها النبى و رحمة اللّه و برکاته»، يا آن که جمع کند بين «اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد» و بين «و صلّى اللّه على محمّد و آل محمّد» و سر بردارد و بنشيند باز برود به سجده و صيغه مذکور را بخواند و بعد از سربرداشتن از سجده دوّم، تشهد را تمام بخواند، مثل

1 . بنا بر احوط.

2 . احتياط در رعايت ترتيب اسباب در نيّت ترک نشود.

3 . و اگر بعد مبيّن شد تماميّت، اعاده شود نماز احتياطاً بعد از قضاى جزء فراموش شده؛ و اقوائيّت تأخير، محلّ تأمّل است.

4 . کافى است قصد امر فعلى.

5 . گذشت بيان واجبات آن اگر چه به نحو احتياط باشد، در تعليقه، از اوّل سجود تا سلام آن، پس ملاحظه و رعايت شود.تشهّدِ نماز و يک سلام دهد مثل «السلام عليکم و رحمة اللّه و برکاته»، لکن احوط خواندن آنچه زايد بر شهادت بر وحدانيّت و بر رسالت است، به قصد قربت مطلقه.

س . اگر کسى بعد از نماز فراموش کرد سجده سهو را، تکليف چيست؟

ج . هر وقت به خاطرش آمد، به جا آورد و اگر در بين نماز به يادش آمد، بعد از نماز، اتيان به آن نمايد و اگر وضو نداشته باشد احتياطاً وضو بگيرد، آن وقت اتيان به سجده سهو نمايد.

س . اگر کسى شکيّات و سهويّات و ظنيّات و منافيات و سجده سهو را نداند و هيچ کدام در نمازش اتفاق نيفتد، نمازش چه صورت دارد؟

ج . صحيح است نمازش، لکن تحصيل آنها واجب است و اگر عمداً ترک کند، فاسق است.

1 . يعنى نمازى که قطع آن جايز نيست؛ و در آن رعايت فوريّت عرفيّه مى نمايد بنا بر احوط.

2 . با اصرار بنا بر احوط.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

احکام جماعت

No image

فصل دوّم : احکام قبله

No image

مقدمه

No image

فصل اوّل : احکام وقت

No image

فصل دوازدهم : نماز قضا

Powered by TayaCMS