فصل یازدهم : نماز عید

فصل یازدهم : نماز عید

فصل يازدهم : نماز عيد

و محل خطبتين در«عيدين»، بعد از نماز عيد است؛و اظهر استحباب آن است براى امام،و حضور و استماع براى مأمومين در فرضِ وجوبِ نماز عيد و در فرض استحبابِ آن با مناسبتِ مورد؛

اجزاى خطبه و اتحاد نماز عيدين با جمعه در شرايط

و خطبتين به ترتيب خطبه جمعه است که بنا بر احوط عبارت از: حمد و ثنا و شهادتين و وصيّت به تقوا و قرائت سوره خفيفه، مى باشد با جلوس بين خطبتين.و نماز عيد در ساير شروطِ وجوبِ و صحّت و استحباب، با نماز جمعه متّحد است. و از کسانى که بر آنها واجب نيست، مستحبّ است.

استحباب جماعت در عيدين

و اظهر استحباب جماعت در نماز عيد است در صورتى که شرايط وجوب آن مجتمع نباشد، کما اين که فرادى به جا آوردن مستحبّ است.

وقت نماز عيد

و وقت نماز عيدين، مابين طلوع آفتاب تا زوال آن است؛ و مستحبّ است تقديم افطار در فطر بر نماز، چنانکه تقديم مى نمايد زکات فطره را بر نماز عيد.و در «عيد قربان»، تأخير تضحيه از نماز، مستحبّ است، و همچنين افطار مى نمايد به گوشت قربانى بعد از نماز و تضحيه.و دور نيست استحباب جماعت در روز بعد از عيد قبل از زوال و بعد از طلوع آن روز در صورت ثبوت عيد بعد از زوال به رجاى مطلوبيّت فعليّه بدون قصد قضا؛ و اظهر عدم وجوب قضا است در صورت وجوب ادا اگر فوت شود به هر سببى، عمد يا غير عمد، با ثبوت يا بدون آن.

کيفيّت نماز عيد

و کيفيّت «نماز عيد» اين است که بعد از تکبيرة الاحرام، حمد و سوره اى بخواند. و فرموده شده در بيانِ افضل اين که: در رکعت اوّل «اَعْلى» و در ثانيه «غاشيه»، و عکس هم فرموده شده، و فرموده شده در اوّل «اَعْلى» و در دوّم «والشمس»، و در اوّل «والشمس» و در دوم «غاشيه»، و به عکس اين هم فرموده شده.و شايد تخيير بين «والشمس» و «غاشيه» و «اعلى»، بلکه آنچه معلوم باشد که شبه دو سوره اوّل باشد، جامع بين اقوال و مستندهاى آنها است در عمل به افضل.پس از سوره، پنج تکبير مى گويد در رکعت اوّل، و بعد از هر تکبير، قنوت مى خواند، و با تکبير بعد از قنوتهاى پنجگانه، رکوع مى رود، و در رکعت دوّم پس از سوره، چهار تکبير و قنوت بعد از هر تکبير، و بعد از اينها تکبيرِ رکوع مى گويد، و احوط محافظت بر تکبيرات نه گانه به طور مذکور و قنوتهاى نه گانه در دو رکعت است.

دعاى در قنوت نماز عيد

و اما دعاى مخصوص در قنوت، پس لازم نيست، بلى افضل، اتيانِ به يکى از ادعيه مأثوره از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ يا اتيان به جامع بين زيادات مختلفه در ادعيه مختلفه به رجاى محبوبيّتِ خاصّه است، و مستحبّ است رفع يدين براى هر يک از تکبيرات مذکوره.

فراموشى، يا شک در تکبير و قنوت نماز عيد

اگر فراموش کرد تکبير يا قنوت را، نمازش صحيح است بنا بر اظهر؛ و اگر بعد از رکوع متذکّر شد، احوط اتيان به قنوت است مثل فريضه يوميّه؛ و اگر قبل از وصول به حد راکع متذکّر شد، عود مى کند و به جا مى آورد آنچه را که فوت شده بود، و اگر سهواً تکبير را بر قرائت مقدّم داشت، اعاده مى نمايد تکبير را.و اگر شک کند در عدد تکبير يا قنوت، بنا بر اقلّ مى گذارد و به جا مى آورد مشکوک را، و اگر بعداً متذکّرِ به جا آوردن شد، زيادتى مضرّ نيست؛ و اگر در قنوت بود و شک در تکبير کرد، اظهر عدم اعتنا به شک است. و در زيادتى و نقيصه سهويّه در اين نماز، سجده سهو نيست اگر چه واجب باشند بنا بر اظهر.

درک نکردن امام در ابتداى رکعت اوّل نماز عيد

اگر ادراک کرد امام را در رکوع رکعت اُولى، احوط تاخير اقتدا است تا رکعت ثانيه امام؛ و اگر ادراک کرد بعض تکبيرات را، احوط ترک اقتدا است در آن رکعت، مگر بداند که مى تواند بقيّه تکبيرات را با قنوتها به جا آورد و ملحق به رکوع امام بشود.و اگر به گمانِ اوّلِ تکبيرات، اقتدا کرد و بعد معلوم شد که آخر آنها است مثلاً، و يقين پيدا کرد به عدم لحوق به رکوع امام با اتيان به تکبيرات و قنوتها، اظهر محکوميّت به حکم نرسيدن به قرائت واجبه بر مأموم است در يوميّه بر تقدير وجوب تکبيرات و قنوتها، مگر آن که جماعت و نماز واجب باشد که احتمال انفراد ساقط است، بلکه امر، داير بين تاخير تا رکعت ثانيه امام اگر در رکعت اوّل تبعيض واقع مى شد، يا اقتدا با اتيان به بقيّه با تمکّن و متابعت امام با عدم تمکّن است، و اظهر، ثانى است.اگر متمکّن از بعض تکبيرات و قنوتات با لحوق به امام باشد و انفراد واجب نباشد، احوط اتيان به آنچه ممکن است از تکبير و قنوت، نه اتيان به تکبيرات و ترک قنوتها است.احوط اين است که در موجبِ سجودِ سهو و قضاى تشهد و سجده فراموش شده، رعايت مماثلت با يوميّه نمايد، حتّى در مستحبِّ از اين نماز.

مستحبّات نماز عيد

و از سنن نماز عيد، ايقاع آن است در صحرا مگر در «مکّه مکرّمه» که در «مسجدالحرام» به جا آورده مى شود؛ و مقتضاى ادلّه، کفايتِ زير آسمان بودن در عمل به اين استحباب است مطلقا، و در حال ضرورت، مغتفر است.و متأکّد است سجود بر خودِ زمين در اين نماز؛ و اين که مؤذّن بگويد: «الصّلاة» سه مرتبه؛ و اين که امام جماعت با پاى برهنه خارج بشود به سوى محلّ نماز عيد در حالت وقار و سکون نفس؛ و اين که تناول طعام، قبل از خروج، در «عيد فطر»، و بعد از نماز و تضحيه، در «عيد قربان»، باشد.

تکبيرات عيدين

و در «عيد فطر» در عقب چهار نماز ـ از نماز مغرب تا نماز عيد ـ تکبير آينده را بگويد، و در «عيد قربان» در عقب پانزده فريضه ـ که اوّل آنها ظهر روز عيد است ـ براى اهل «مِنى» و براى غير آنها عقب ده فريضه که اوّل آنها ظهر عيد است، بگويد.و روايات در کيفيّتِ تکبير و کميّت آنها در عيدين، مختلف است؛ و عمل به هر کدام از آنها در هر يک از عيدين خوب است و از آن جمله اين ترتيب در فطر که بگويد بر حسب روايت «سعيد»: «أللّه أَکْبَرُ أَللّه أَکْبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّه وَاللّه أَکْبَرُ وَ للّه الْحَمْدُ عَلى ما هَدَانا وَالحَمْدُ للّه عَلى ما أَبْلانا» و در عقب نماز ظهر هم به رجاى مطلوبيّت بگويد.و در «عيد قربان» بر حسب روايت «زراره»: «أللّه أَکْبَرُ، أَللّه أَکْبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّه وَاللّه أَکْبَرُ، اللّه أَکْبَرُ وَ للّه الحَمْدُ، أَللّه أَکْبَرُ عَلى ما هَدانا، أَللّه أَکْبَر عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمةِ الاَْنْعام». و مستحبّ است جهر به قرائت در نماز عيدين، و امام غير قرائت را متحمّل ازمأموم نيست مثل يوميّه.

مکروهات نماز عيد

و مکروه است ـ به کراهت عبادت ـ نوافل عامّه در عيد قبل از نماز و بعد از آن قبل از زوال مگر نافله مخصوصه به روز عيد که به جا آوردن آن به رجاى مطلوبيّت، اَوْلى است، مگر در «مدينه» در «مسجدالنبى» که دو رکعت قبل از خروج براى نماز عيد به جا آورده مى شود براى تحيّت مسجد؛ بلکه عدم کراهت در نوافلِ مسبّبه از اسباب خاصّه، بى وجه نيست. و مکروه است در غير ضرورت، خارج شدن براى نماز عيد با سِلاح .

جمع شدن عيد و جمعه

اگر جمع شد عيد و جمعه، مخيّر است مأمومِ در عيد، در حضور نماز جمعه در صورت وجوب جمعه و عيد با عدم اجتماع، و احوط قصر تخيير مذکور است به مأمومى که مکانش در بلد نماز نباشد، يعنى دور باشد. و مستحبّ است براى امام جماعت ـ غير [ از ] امام اصلـ عليه السلام ـ که اعلم به وظيفه خودش است ـ اعلام مأمومين، و اذن براى کسانى که دور است منزل ايشان در ترک حضور جمعه.

کراهت بردن منبر به صحرا

سزاوار نيست، بلکه مکروه است، نقل منبر به صحرا، بلکه مستحبّ است شبه منبرى همان جا تهيّه نمايند اگر چه چوب نباشد.

عدم جواز مسافرت

در صورت وجوب نماز عيد بر مکلّفى، جايز نيست مسافرت از بلد نماز، بلکه هر سفرى که مفوِّتِ نماز عيد باشد بعد از طلوع آفتاب، و مکروه است قبل از آن بعد از طلوع فجر، نه قبل از آن؛ لکن هر سفرى که مفوِّت اين نماز باشد در وقتى که مکلّف به سعى از آن مکان براى عيد بود، پس سفر به سوى غير عيد در آن وقت ـ مثل اقامت درآن مکان در آن وقت و عدم سعى ـ ترکِ واجب مقدّمى است که با ترک ذى المقدّمه عصيان است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

مقدمه

No image

فصل دهم : نماز جمعه

No image

احکام جماعت

No image

فصل دوازدهم : نماز قضا

No image

فصل سیزدهم : نماز جماعت

Powered by TayaCMS