مسأله 2098 :
جنسی را که میفروشند و چیزی را که عوض آن میگیرند، شش شرط دارد:
اوّل:
آن که مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره یا متر و مانند اینها معلوم باشد.
دوم:
آن که هر کدام از طرفین معامله بتوانند آنچه را که مالک میشوند در اختیار بگیرند ولی اگر اسبی را که فرار کرده و احتمال میدهد که میتواند به چنگ آورد، با چیزی که خریدار میتواند تحویل بگیرد، مثلاً با یک فرش بفروشد، معامله صحیح است، اگر چه آن اسب پیدا نشود و خرید و فروش جنسی که از تحویل گرفتن آن مأیوس است باطل است، هر چند با ضمیمه همراه باشد.
سوم:
خصوصیاتی را که در جنس و عوض میباشد و به واسطه آنها میل مردم به معامله فرق میکند، معیّن نمایند.
چهارم:
آن که کسی در جنس یا در عوض آن حقّی نداشته باشد، پس مالی را که انسان پیش کسی گرو گذاشته، بدون اجازه او نمیتواند بفروشد.
پنجم:
آن که ملک طلق باشد، پس کسانی که مالی وقف آنها شده، نمیتوانند آن را به فروش برسانند. مگر در چند مورد که در مسائل 2102 و 2103 خواهد آمد.
ششم:
خود جنس را بفروشد، نه منفعت آن را، پس اگر مثلاً منفعت یک ساله خانه را بفروشد، صحیح نیست، ولی اگر ثمن را منفعت قرار دهد مثلاً فرشی را از کسی بخرد و عوض آن منفعت یک ساله خانه خود را به او واگذار کند، اشکال ندارد.
احکام این شرایط در مسائل آینده گفته خواهد شد.
مسأله 2099 :
جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله میکنند، در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد، ولی میتواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله میکنند با دیدن خریداری نماید.
مسأله 2100 :
چیزی را که با وزن خرید و فروش میکنند، با پیمانهای که وزن مشخص گنجایش آن است هم میشود معامله کرد به این طور که اگر مثلاً میخواهد ده کیلو گندم بفروشد، با پیمانهای که یک کیلو گندم میگیرد ده پیمانه بدهد.
مسأله 2101 :
اگر یکی از شرطهایی که گفته شد در معامله نباشد، معامله باطل است، ولی اگر خریدار و فروشنده راضی باشند که در مال یکدیگر تصرّف کنند، تصرّف آنها اشکال ندارد.
مسأله 2102 :
معامله چیزی که وقف شده باطل است، ولی اگر به طوری خراب شود یا در معرض خرابی باشد که نتوانند استفادهای را که مال برای آن وقف شده از آن ببرند، مثلاً حصیر مسجد به طوری پاره شود که نتوانند روی آن نماز بخوانند، فروش آن اشکالی ندارد و در صورتی که ممکن باشد باید پول آن را در همان مسجد، به مصرفی برسانند که به مقصود وقفکننده نزدیکتر باشد.
مسأله 2103 :
هر گاه بین کسانی که مال را برای آنان وقف کردهاند، به طوری اختلاف پیدا شود که اگر مال وقف را نفروشند، بیم آن برود که اموال یا جانهای مسلمانان تلف شود، با اجازه حاکم شرع میتوانند آن مال را بفروشند و به مصرفی که به مقصود وقفکننده نزدیکتر است برسانند.
مسأله 2104 :
خرید و فروش ملکی که آن را به دیگری اجاره دادهاند اشکال ندارد ولی استفاده آن ملک در مدّت اجاره مال مستأجر است و اگر خریدار خیال کرده که آن ملک را اجاره ندادهاند، یا این که مدّت اجاره کم است، پس از اطّلاع میتواند معامله خودش را به هم بزند.