موجبات ضمان

موجبات ضمان

موجبات ضمان

سوال 1121 :

آيا مرتکبين جرايم زير، با توجّه به عدم حصول نتيجه مجرمانه مورد نظر، قابل مجازات هستند؟

1ـ شخصى به قصد قتل ديگرى، به سمت وى تيراندازى نموده، امّا به علّت عدم مهارت در تيراندازى، گلوله به فرد مورد نظر اصابت نمى کند.

2ـ فردى به قصد قتل ديگرى، شبانه به محلّ اقامت وى رفته، و او را که ظاهراً خوابيده بوده با گلوله هدف قرار مى دهد. حال آن که مجنىُّ عليه قبل از شلّيک وى، بر اثر سکته قلبى فوت نموده است.

3ـ شخصى به قصدِ سرقتِ کيفِ پولِ ديگرى، دست در جيب وى مى کند. امّا اتّفاقاً جيب او خالى بوده است.

4ـ شخصى به قصد قتل ديگرى، گلوله اى به سمت او شلّيک مى نمايد. امّا گلوله به محلّى غير حسّاس برخورد نموده، و مجنىّ عليه پس از مداوا، کاملا بهبود مى يابد.

قابل ذکر است که مورد اوّل مصداق «جرم عقيم» است، که فاعل عمليّات مجرمانه را از آغاز تا پايان انجام داده، امّا اقدامات مجرمانه وى به علّت وجود عاملى خارج از اراده و خواست او بى نتيجه مانده، و مورد دوّم و سوّم مصاديق «جرم محالند» که عليرغم طىّ مسير مجرمانه از آغاز تا پايان، حصول نتيجه در آن به طور موقّت (مورد 3) يا دايم (مورد 2) غير ممکن است، و مورد چهارم مصداق جرم ناقص است، که موفّقيّت مجرم در حصول نتيجه کامل نبوده، و نتيجه خفيف تر از مطلوب مجرم است.

آيا مجنىّ عليه در موقعيّت هايى نظير موارد 1 و 3 و 4 مى تواند خسارات زير را از مجرم مطالبه نمايد:

الف) خسارات معنوى از بابت اضطراب و تأثّر ايجاد شده.

ب) خسارات مادّى، مانند هزينه بيمارستان در صورت بسترى شدن مجنىّ عليه به علّت آسيب هاى جسمى ناشى از شدّت هيجان وارده، يا مثلا جراحات ناشى از جرم ناقص.

جواب :

خسارات معنوى، از بابت ايجاد نقص يا عيب دايمى در مجنىّ عليه به علّت شدّت هيجان وارده (مثل لرزش دائمى دست).

جواب :

در مواردى که جرم حاصل نشده، و اثر اضطراب موقّتى بوده، حاکم شرع مى تواند، مجرم را به خاطر انجام افعال مزبور تعزير کند. و در مواردى که آثار اضطراب به صورت لرزش و مانند آن باقى مانده، در بعضى از موارد ديه، و در بعضى موارد ارش دارد. و در مواردى که جنايت به صورت ناقص وارد شده، ديه خاص خود را دارد. و اگر هزينه ضرورى درمان بيش از ديه باشد، مجنىّ عليه مى تواند مازاد را از جانى بگيرد.

سوال 1122 :

نظر مبارک در خصوص مبناى فقهى بند سوّم مادّه 59 قانون مجازات اسلامى مبنى بر اين که:

«حوادث ناشى از عمليّات ورزشى، مشروط بر اين که سبب آن حوادث نقض مقرّرات مربوط به آن ورزش نباشد، و اين مقرّرات هم با موازين شرعى مخالفت نداشته باشد جرم محسوب نمى شود.» که به عنوان يکى از عوامل موجهه جرم شناخته شده است (يعنى تحت آن شرايط يک فعل از حالت جرم بودن خارج مى شود،) چه مى باشد؟ مثلا در ورزش فوتبال يک بازيکن به توپ ضربه اى مى زند، که به صورت بازيکن ديگر اصابت کرده، و منتهى به جراحت يا شکستگى مى گردد; ولى قوانين و موازين آن ورزش رعايت شده، و در نتيجه طبق قانون مذکور جرم نمى باشد. نظر حضرتعالى چيست؟

جواب :

دليل مسأله اين است که هنگامى که افراد وارد بازى مى شوند عملا از يکديگر نسبت به حوادثى که در طبيعت بازى احياناً نهفته است، و حتّى اگر طبق مقرّرات هم عمل کنند باز هم اين حوادث پيش مى آيد، برائت ضمنى مى جويند، شبيه برائتى که طبيب لفظاً يا عملا از مريض مى گيرد، و اين کار سبب برائت ذمّه او مى شود.

سوال 1123 :

لطفاً در مورد ميزان ضمان اسباب به دو سوال زير پاسخ دهيد:

1ـ هرگاه چند سبب در فاصله زمانى متفاوت باعث ورود خسارت مالى يا معنوى به فردى شود، از ديدگاه فقهى چه راه حلّى در کشف مسؤول اصلى و جبران خسارت وجود دارد؟

2ـ هرگاه چند سبب در فاصله زمانى هماهنگ باعث ورود خسارت مالى يا معنوى به فردى شوند، کدام يک مسؤول است؟ و مسؤوليّت به چه نحو بين آنها تقسيم مى شود؟

جواب 1 و 2: هر کدام از اسباب به مقدار تأثيرى که در پديد آمدن آن حادثه داشته ضامن هستند. و در صورتى که ميزان تاثير هر يک مشخّص نباشد، نخست به کارشناسان مورد اطمينان مراجعه مى شود. اگر مشخّص نشد، خسارت در بين همه آنها به طور مساوى تقسيم مى گردد.

سوال 1124 :

شخصى مبتلا به ايدز و مانند آن، ديگرى را به گونه اى به آن آلوده کرده که نوعاً پس از مدّتى سبب صدمات و مرگ وى خواهد شد. چنانچه ناقل زودتر از مجنىّ عليه فوت کند، ديه مجنىّ عليه و يا خسارات وارده بر او، پس از مرگ جانى، در هر کدام از فروض عمد، شبه عمد، و خطاى محض، بر عهده چه کسى است؟

جواب :

هرگاه ناقل سبب مرگ باشد، از اموال او بر مى دارند.

سوال 1125 :

اگر فردى به هنگام خواب، به اموال ديگرى خسارت وارد کند حکم آن چيست؟

جواب :

در هر صورت ضامن است.

سوال 1126 :

آيا شخص زيان ديده، در صورت آگاهى و توانايى، مکلّف است از ادامه خسارت جلوگيرى نمايد؟ در صورتى که جواب مثبت باشد و اين کار را نکند، آيا زيان زننده ملزم به جبران خسارتى که زيان ديده، مى توانسته از آن جلوگيرى کند مى باشد؟

جواب :

در صورتى که شخص خسارت ديده بتواند جلو پيشرفت خسارت را بگيرد، و عمداً اين کار را نکند، پيشرفت خسارت مستند به خود اوست، و آن شخص که ايجاد خسارت کرده در مقابل پيشرفت ضامن نيست. اين مسأله را فقهاى ما در کتاب قصاص، در مورد کسى که ديگرى را در دريا يا رودخانه مى اندازد، و طرف مى تواند خود را نجات بدهد، ولى اقدام نمى کند عنوان کرده، و گفته اند: «شخص اوّل ضامن نيست.» و چون اين حکم را براساس قواعد بيان کرده اند، در موارد ديگر از جمله اموال تسرّى داده مى شود.

سوال 1127 :

اگر کسى جهت زمينه سازى ارتکاب جرم، با خوراندن مسکرات، يا آنچه که موجب زوال عقل مى شود، سبب بروز جنايتى شود، آيا ضامن است؟ اگر در اين خصوص خودش تلف شود، آيا خونش هدر است؟

جواب :

در صورتى که اين کار را به منظور تحقّق جنايتى کرده، يا مى دانسته که اين عمل غالباً سبب بروز جنايت مى شود، هر چند نيّت آن را نداشته، ضامن است. و در مورد خودش، خونش هدر مى باشد.

سوال 1128 :

اگر آموزگارى در تصحيح اوراق امتحانى، يا مسؤولين مدرسه در انتقال نمرات سهل انگارى نمايند، و بر اثر اين سهل انگارى دانش آموزى مردود گردد، آيا آموزگار يا مسؤول مربوطه نسبت به خسارات مادّى و معنوى دانش آموز در طول يک سال عقب افتادگى ضمانتى دارند؟

جواب :

ضامن هستند.

سوال 1129 :

طبق مقرّرات دولتى، پزشک و بيمارستان مکلّف به پذيرش و درمان مصدوم مى باشند. چنانچه پزشکى قبل از اتمام درمان مصدوم، وى را (با وجود آن که مى دانسته نياز به مراقبتهاى ويژه دارد) از بيمارستان مرخّص کند، و مصدوم طبق نظر پزشکى قانونى در اثر بالا رفتن قند خون، و خون ريزى داخلى، چند روز پس از ترخيص فوت کند، آيا پزشک يا بيمارستان در فرض سوال ضامن پرداخت ديه هستند؟

جواب :

کار بسيار بدى کرده اند، ولى ديه اى بر آنها نيست.

سوال 1130 :

ممکن است با فن آورى بدل سازى (شبيه سازى) چند نفر نسخه بدل يک اصل باشند. درصورتى که جرمى واقع شود، و از طريق اثر انگشت، يا ديگر آثار جسمى، يا علم قاضى، اثبات شود يکى از اين افراد (اصل و فروع) مرتکب جرم شده اند، کدام نسخه محاکمه و مجازات خواهد شد؟

جواب :

ديه در ميان آنها تقسيم مى شود.

سوال 1131 :

آيا مى توان مسؤوليّت را به تناسب درجه تقصير تعيين نمود؟ مثلا در حادثه ناشى از کار، دست کارگرى قطع مى شود. طبق نظر کارشناس (بازرس کار) کارگر 30% درصد و کارفرما 70% مقصّر شناخته مى شوند. آيا در اين صورت مى توان ديه، يا خسارت را به تناسب تقصير هر يک از آنها، تعيين نمود؟ يعنى کار فرما را به پرداخت 70% ديه محکوم نمود، و کارگر 30% ديه را عهده دار شود؟

جواب :

آرى هر کدام به تناسب مسؤولند. مگر اين که قرارداد خاصّى در ميان کارگر و کارفرما باشد.

سوال 1132 :

آيا درجه تأثير بايد در تعيين مسؤوليّت ملاک عمل قرار گيرد، يا درجه تقصير؟ مثلا در يک پروژه گاز رسانى، حفر کانال و خاک بردارى بر عهده کار فرما، و نصب لوله گاز و راه اندازى بر عهده پيمانکار مى باشد. پيمانکار پس از حفر کانال و خاک بردارى، لوله فلزى (مثلا 8 مترى) را بر روى خاکهايى که بيرون کانال انباشته قرار مى دهد، ولى بالشتک و حفاظ مناسبى زير لوله قرار نمى دهد. کارگرى جهت تکميل حفر کانال، داخل کانال شده، و لوله مذکور به داخل کانال سقوط، و با اصابت به سر کارگر موجب مرگ وى مى شود. کارشناس، کارفرما را به لحاظ عدم رعايت ايمنى از جمله فراهم نکردن دستکش و کفش و کلاه ايمنى (خصوصاً کلاه) 60% درصد، و پيمانکار را به خاطر قرار ندادن حفاظ و بالشتک 40% مقصّر مى داند. با توجّه به اين که در فرض مثال يقيناً تأثير کار پيمانکار (عدم نصب حفاظ و نتيجاً

سقوط لوله) بيش از درجه تأثير کار کارفرما بوده، سوال اين است: آيا بايد درجه تأثير را ملاک در تعيين ديه و خسارت قرارداد، يا درجه تقصير را؟

جواب :

معيار تأثير و استناد عرفى است.

سوال 1133 :

در اجتماع سبب و مباشر، در صورتى که هر دو به طور مساوى مقصّر باشند، آيا مى توان هر دو را مسؤول و محکوم نمود؟ يا با وجود مباشر، نمى توان سبب را مسؤول دانست و سبب صرفاً در جايى مسؤول است که اقوى از مباشر باشد؟

جواب :

معيار در مسأله سبب و مباشر اقوائيّت است. اگر سبب اقوى باشد استناد به او داده مى شود، و اگر مباشر اقوى باشد استناد به او داده مى شود، و اگر مساوى باشند هر دو ضامن هستند.

سوال 1134 :

در حادثه اى سبب 70% و مباشر 30% مقصّر شناخته شده است. آيا سبب را با توجّه به 70% تقصير، مى توان اقوى از مباشر دانست؟

جواب :

معيار اقوائيّت مسأله تأثير است، و منظور در اقوائيّت عقل و اختيار است، اگر سبب عاقل و مختار و رشيد، و مباشر غافل يا مجبور باشد، در اين جا سبب اقوى است، و حادثه به او نسبت داده مى شود.

سوال 1135 :

به نظر برخى از فقهاى عظام چنانچه فرد تحت تعليم رانندگى دقيقاً دستورات و فرامين معلّم خويش را اجرا نموده، و معلّم نيز از امکانات ترمز و کلاج جهت هدايت اتومبيل بهره مند باشد، و در حين رانندگى حادثه اى رخ دهد، معلّم ضامن بوده، و فرد تحت تعليم هيچ گونه مسؤوليّتى نخواهد داشت. خواهشمند است بفرماييد:

الف) نظر مبارک حضرتعالى در اين مورد چيست؟

جواب :

در فرض سوال با توجّه به اين که سبب أقوى از مباشر است، ضمان متوجّه سبب يعنى معلّم مى شود; نه مباشر.

ب) چنانچه در اين حادثه معلّم و متعلّم هر دو فوت کنند، و مقصّر فرد تحت تعليم باشد (البتّه دستورات معلّم را اجرا کرده است.) حکم ديه آنها چگونه خواهد بود؟

جواب :

در صورتى که متعلّم تمام دستورات را اجرا کرده باشد، مقصّر در واقع سبب يعنى معلّم است; نه مباشر.

جواب :

چنانچه در حادثه فوق ـ فرض ب ـ يکى از آنها (مربّى، يا فرد تحت تعليم) فوت نمايد، و ديگرى زنده بماند، حکم مسأله چيست؟

جواب :

در صورتى که احراز شود کداميک مقصّر بوده، او ضامن است. يعنى چنانچه مباشر دستورات را انجام نداده، مباشر ضامن است، و اگر معلّم کوتاهى کرده، او ضامن است، و اگر معلوم نشود کدام مقصّر بوده اند، ديه در ميان آنها تنصيف مى شود.

د) آيا مى توان حکم مربّى رانندگى را در مسأله فوق با مربّى شنا يکى دانست؟ چرا که برخى از فقها معتقدند: «مربّى شنا فقط در صورتى ضامن است که فرد تحت تعليم صغير بوده باشد. ولى در صورتى که متعلّم کبير باشد، و مربّى شنا نيز حاضر بوده، و متعلّم غرق شود، مربّى ضامن نيست.» علّت اين فرق چيست؟

آيا وجود و عدم وجود قرارداد ضمانت براى مربّى رانندگى يا شنا، تأثيرى در حکم دارد؟

جواب :

در شنا ظاهراً صور مختلفى است; اگر شناگر تحت تعليم صغير باشد مربّى ضامن است، زيرا سبب اقوى است. و اگر کبير باشد صور مختلفى دارد; در بعضى مربّى ضامن است، و در بعضى خود شناگر.

سوال 1136 :

معاون جرم تا چه مقدار در جبران خسارت ناشى از جرم سهيم است؟

جواب :

در صورتى که جرم استناد به هر دو داشته باشد، به همان نسبت که استناد دارد، ضامن است.

سوال 1137 :

شخصى در زمين خود چاه آب حفر کرده، و در عمق 15 مترى با سنگى مواجه گرديده است. بدين جهت با موادّ منفجره، سنگ را منفجر مى سازد. بعد از انفجار، عابرى به آن چاه رسيده، و جهت اطّلاع از وضعيّت آن سنگ، داخل چاه شده، و بر اثر تراکم گاز موادّ منفجره فوت مى کند. ضمناً صاحب چاه مانع از داخل شدن شخص متوفّى نشده، و بنا بر شهادت شاهدان، از لحظه اى که شخص متوفّى داخل چاه مى شود، هر چه کارگران اصرار مى کنند که به اهالى اطّلاع دهند، صاحب چاه مانع مى شود. بعد از گذشت يک ساعت و نيم، اهالى قريه مطّلع شده، و متوفّى را از چاه خارج مى کنند. آيا صاحب چاه، که متوفّى را از خطر تراکم گاز در چاه مطّلع نکرده، و نيز مردم قريه را خبر نکرده که فلان کس در چاه افتاده، مقصّر و ضامن ديه مى باشد؟

جواب :

در صورتى که شخص عابر با ميل خود وارد چاه شده، کسى مسؤول ديه او نيست. و اگر صاحب چاه مى توانسته در نجات او بکوشد و کوتاهى کرده مستحقّ تعزير است; امّا ديه بر او نيست. و اگر صاحب چاه از او دعوت کرده که در آن چاه وارد شود، و او از خطرات بى خبر، و صاحب چاه با خبر بوده و به او اطّلاع نداده، مسؤول است.

سوال 1138 :

زيد اتومبيل خود را در اختيار فرزندش عمرو گذاشته، و عمرو که با دخترى به صورت غير شرعى دوست بوده، اتومبيل را در اختيار او مى گذارد. پدر عمرو، که دختر را در خيابان، در حال رانندگى مشاهده کرده، او را با اتومبيل خود تعقيب، و دختر که متوجّه تعقيب وى شده بر سرعت خود مى افزايد. در نهايت کنترل خود را از دست داده، و عابرى را به قتل، و عابر ديگرى را مصدوم مى نمايد. کاردان فنّى عنوان نموده که مقصّر آن دختر است، ولى زيد (پدر عمرو) نيز 30% در وقوع تصادف مقصّر مى باشد. لطفاً بفرماييد:

1ـ آيا زيد هم مقصّر است و بايد ديه بپردازد؟

جواب :

در صورتى که هدف زيد به دست آوردن مال خود بوده، تقصيرى ندارد، و چيزى از ديه بر او نيست.

2ـ نظر به اين که آن دختر فاقد گواهينامه بوده، و عمرو اتومبيل را به شخص فاقد گواهينامه داده، و اين کار از نظر قانون جرم است، آيا عمرو نيز نسبت به پرداخت ديه مسؤوليّتى دارد؟

جواب :

او از نظر پرداخت ديه مسؤول نيست; ولى به خاطر عملش مستحقّ تعزير است.

سوال 1139 :

راننده تريلى قبل از حرکت ماشين از نقص موجود در ترمز با خبر مى شود، و عليرغم تذکّر شاگرد مسامحه کرده، و براى تعمير آن اقدام ننموده، و سفر را شروع مى نمايد. ترمز ماشين در يک سراشيبى از کار مى افتد. راننده براى جلوگيرى از سقوط در درّه، ماشين را به کوه مى زند و زنده مى ماند; ولى شاگرد از ترس تصادم با کوه، خود را بيرون مى اندازد و زير چرخ ماشين کشته مى شود. آيا مى توان ديه را از راننده گرفت؟

جواب :

اگر چه راننده کار بدى کرده، ولى در فرض سوال مسؤول ديه نيست; زيرا در اينجا مباشر اقوى است.

جواب :

آن شخص بايد تمام ديه را بپردازد.

سوال 1141 :

شخصى در حياط منزل خود چاه فاضلاب حفر مى کرده، که متأسّفانه بر اثر راه پيدا کردن فاضلاب مستراح به چاه جديد الإحداث، دچار خفگى مى شود. همسايگان با اطّلاع از موضوع در محلّ ازدحام نموده، و رهگذرى به قصد نجات آن شخص به داخل چاه مى رود که او هم دچار خفگى شده، و فوت مى نمايد. بر فرض که شخص اخير، به تقاضاى صاحب چاه، يا به تقاضاى شخصى که در درون چاه گرفتار بوده، داخل چاه شده باشد، يا بدون تقاضا و استمداد کسى و صرفاً به قصد احسان و نجات جان مسلمانى اقدام به اين عمل نموده و فوت کرده باشد، چه کسى مسؤول پرداخت ديه او است؟

جواب :

کسى مسؤول ديه او نيست; مگر اين که اين کار به پيشنهاد صاحب خانه صورت گرفته باشد، و شخص رهگذر به کلّى از جريان چاه بى خبر باشد، و صاحب خانه به او اطّلاع نداده باشد.

سوال 1142 :

زنى در حين زايمان طبيعى، و به هنگام خروج جنين، دچار پارگى مقعد و در نتيجه بى اختيارى مدفوع شده است. به علّت عدم تشخيص دکتر زايمان، و در نتيجه ترميم نشدن به موقع، نقص مذکور بخوبى ترميم نشده، و در حال حاضر 40 تا 50 درصد بى اختيارى دارد. آيا دکتر زايمان ضامن است، و بايستى ديه نقص ايجاد شده، را بپردازد؟ يا به علّت عدم تشخيص، و اطّلاع ندادن به پزشکِ مسؤول شيفت، فقط تعزير مى شود؟

جواب :

در صورتى که در مسأله زايمان خلافى از عامل (دکتر زايمان) سر نزده، ضامن نيست.

سوال 1143 :

در حادثه سقوط اتومبيل، به لحاظ تغيير مسير ناگهانى آن، راننده و سرنشين هر دو فوت نموده اند. با توجّه به اين که:

اوّلا: اولياى دم هر کدام، خواهان ديه هستند.

ثانياً: اظهارات شهود در مورد اين که کدام يک از متوفّيان رانندگى اتومبيل را بر عهده داشته و کدام يک سرنشين بوده، با هم در تعارض مى باشد.

ثالثاً: نظريّه کاردان فنّى تصادفات، کارشناس رسمى دادگسترى، و هيأت هاى سه نفره و پنج نفره کارشناسان، در خصوص مورد مذکور مغاير همديگر است. و در يک جمله قناعت وجدانى دادگاه را فراهم نياوده است، مسؤول پرداخت ديه کيست؟

جواب :

ديه از هر دو طرف ساقط مى شود.

سوال 1144 :

شخصى در سنّ شش سالگى با بچّه ها بازى مى کرده است. شخص ديگرى که 17 ساله بوده، در حال بازى به نفت داغى که داخل ظرفى بوده پا مى زند، نفت داغ به شخص مزبور ريخته و او آتش مى گيرد. جانى براى خاموش کردن آتش، او را در داخل حوض آبى که کمى هم لجن داشته مى اندازد. سپس به بيمارستان منتقل مى گردد. پدر و مادر مجنىّ عليه مخارج زيادى را متحمّل مى شوند، که فقط چند درصدى از آن را پدر جانى مى پردازد. آيا ديه اى به جانى يا پدر او تعلّق مى گيرد؟ در فرض تعلّق ديه، آيا به قيمت آن روز محاسبه مى شود، يا به قيمت امروز؟

جواب :

در صورت ثبوت جنايت ديه به جانى تعلّق مى گيرد، و بايد به قيمت امروز بپردازد. و اگر هزينه لازم براى درمان بيش از ديه باشد مقدار اضافى را نيز مى تواند بگيرد، و معيار درصد از کار افتادگى است.

سوال 1145 :

مينى بوسى با سرعت غير مجاز در بلوار در حال حرکت بوده، که در همين حال موتور سيکلتى از فرعى وارد بلوار شده، و باعث وقوع تصادف مى گردد، و در نتيجه راننده موتور سيکلت فوت مى کند. کاردان فنّى نظر داده که به علّت ورود از فرعى به اصلى، عامل تصادف موتور سيکلت بوده، لکن سرعت مينى بوس نيز زياد، و در تشديد تصادف مؤثّر بوده است. آيا تمام ديه را بايد راننده مينى بوس بپردازد، يا قسمتى از ديه را، يا هيچ مسؤوليّتى متوجّه وى نيست؟

جواب :

چنانچه وقوع قتل مستند به کار هر دو باشد، هر يک از آن دو به مقدار تأثيرى که در وقوع قتل دارند، ضامن ديه هستند. بنابراين ملاک ضمان، سببيّت در وقوع حادثه است، و هرگاه حادثه به دو نفر يا بيشتر استناد دارد، هر کدام به مقدار تأثيرشان ضامن هستند.

سوال 1146 :

کودکى به نام جواد جهت روشن نمودن آتش، کلّيّه وسايل از جمله کاغذ، کبريت، و بنزين را فراهم نموده، و بنزين را روى کاغذها ريخته، و مبادرت به کشيدن کبريت نموده، که در اثر وزش باد خاموش مى شود. جواد به دليل در دست داشتن ظرف بنزين، از کودک ديگرى به نام مصطفى، در خواست مى کند که کبريت را روشن کند. با زدن کبريت توسّط مصطفى و ايجاد اوّلين جرقّه، بنزين هاى از قبل ريخته شده توسّط جواد، که در هوا متصاعد بوده آتش گرفته، و به ظرف بنزين که در دست جواد بوده سرايت مى کند. جواد از ترس، ظرف مشعل را به طرف کودک ثالثى به نام سيّد حسين که در نزديکى آتش نشسته بوده پرتاب مى کند. بنزين به صورت وى ريخته، و باعث سوختگى سيّد حسين و نهايتاً فوت وى مى شود. نظر حضرت عالى در مورد ديه طفل مرحوم چيست؟

جواب :

در صورتى که تمام آنها نابالغ، يا تمام آنها بالغ باشند، کودکى که ظرف مشتعل را پرتاب کرده، و سبب سوختن ديگرى شده، ضامن است.

سوال 1147 :

فردى مقدارى شراب با درصد بيش از حدّ متعارف الکل، به سه نفر فروخته است. يکى از خريداران بعد از مصرف فوت، ديگرى نابينا، و سوّمى فلج شده است. در مورد ميزان جرم، و مسؤوليّت فروشنده اين سوالات مطرح است:

الف) در صورت اطّلاع فروشنده از ميزان بالاى الکل موجود در شراب، آيا جنايت عمدى است؟

ب) در صورت عدم اطّلاع از مطلب فوق، تکليف چه مى باشد؟

جواب :

آيا علم و جهل مصرف کننده به بالا بودن ميزان الکل تاثيرى دارد؟

د) آيا علم مصرف کننده به حرمت شرب خمر و بطلان معامله، تأثيرى در حکم دارد؟

جواب الف تا دال: در صورتى که گيرنده شراب، آگاه از بالا بودن درصد الکل و عوارض ناشى از آن بوده کسى مسؤول قتل او نيست. و اگر آگاه نبوده، ولى فروشنده آگاه به اين مسائل بوده، و مى دانسته که اين امر غالباً منشأ قتل يا نقص اعضا مى شود، مصداق جنايت عمدى است. و اگر با خبر نبوده، او مسؤول نيست. ولى اگر سازنده آگاه بوده، يا سهل انگارى کرده، او مسؤول است. و اگر هيچ کدام آگاه نبوده و سهل انگارى نکرده اند، و تصادفاً اين مسأله پيش آمده، هيچ کدام مسؤول نيستند. دانستن و ندانستن حکم اين مسأله، تأثيرى ندارد، ولى در مسأله حدّ شراب و مجازات آن مؤثّر است، و به يقين اين معاملات باطل و حرام است.

سوال 1148 :

راننده اى به اتّفاق شاگردش جهت شستشوى کاميون خود به يک واحد شستشوى وسايل نقليّه (کارواش) که فاقد پروانه کار و نکات ايمنى لازم بوده، (به دليل عيب فنّى دستگاه پمپ آب، و مجهّز نبودن به سيم اتّصال زمينى و فاقد استاندارد) مراجعه مى نمايد. متصدّى آن واحد به دليل مشغله کارى از پذيرش شستشو خوددارى، ولى با اصرار آنها شستشوى کاميون را به خود آنها واگذار مى کند. در حين انجام کار، کمک راننده دچار برق گرفتگى شده و فوت مى نمايد.

لطفاً بفرماييد:

الف) با توجّه به اين که واحد فوق فاقد پروانه بوده، و مسائل ايمنى در آن رعايت نشده، چه کسى مسؤول فوت نامبرده است؟

ب) آيا مباشرت آزادانه متوفّى مؤثّر در موضوع هست؟

جواب :

در صورتى که دستگاه او معيوب و خطرناک بوده، و او خبر نداده، مسؤول، صاحب مؤسّسه است. و اگر اين امر بر اثر ناآگاهى کمک راننده حاصل شده، مسؤول خود اوست.

سوال 1149 :

مسؤول برگزارى اردوى دانش آموزى، اسلحه کلاشينکف خود را بدون خشاب و فشنگ در اختيار ديگر اعضا قرار مى داده است. در همين اثنا که اسلحه دست يکى از اعضا بوده، وى متأسفانه بدون اطّلاع مسؤول اردو يک فشنگ جنگى که از قبل همراه خود داشته را داخل اسلحه به نحوى جاى مى دهد که اسلحه آماده شليک مى گردد. بناگاه ترقّه اى صوتى در کنار مسؤول برگزارى اردو منفجر مى گردد، ايشان جهت برقرارى نظم اسلحه را از دست فرد مزبور گرفته، خشابى را که نزد خود داشته به روى اسلحه سوار کرده، اسلحه را از ضامن خارج نموده، لکن هنوز مسلّح نکرده، که اشتباهاً دست وى به روى ماشه رفته و موجب شليک و اصابت گلوله به يک نوجوان بسيجى مى گردد. عليرغم سعى و تلاش تيم پزشکى، مصدوم فوت مى نمايد. با توجّه به توضيحات بالا چه کسى ضامن است؟

جواب :

ظاهر اين است که هر دو مشترکاً در برابر ديه ضامن هستند، و براى تعيين مقدار مسؤوليّت هر کدام بايد نظر کارشناسان متعهّد را بدست آورند. و در صورت شک، احتياط آن است که اين دو نفر با هم مصالحه کنند، و در هر حال اين قتل جزء قتل خطا نيست; بلکه شبه عمد است.

سوال 1150 :

بند دوّم چهار انگشت کارگر سنگبرى با دستگاهى به نام قُلَّه بُر بريده مى شود. توضيح اين که: چون تمييز کردن زنجير قله بر، نياز به دو نفر دارد. يکى پشت دستگاه دکمه را مى زند تا زنجير قلّه بر بالا و پايين بيايد، و ديگرى زنجير را تميز و پاک مى کند. اين شخص نيز يکى را به عنوان همکار دعوت مى کند، و شخص مددجو فقط به عنوان آن که کمک کرده باشد طبق دستور داعى (شخصى که انگشتانش بريده شده) دکمه دستگاه را مى زند، و آن اتّفاق مى افتد. آيا ديه اى تعلّق مى گيرد؟ و در صورت تعلّق، آيا بر عهده کارفرما است، يا شخص همکار؟

جواب :

در صورتى که طبق دستور آن شخص فقط دکمه را زده و کار ديگرى انجام نداده، و اشتباه و خطا از ناحيه شخص مصدوم بوده، ديه به کسى تعلّق نمى گيرد. ولى اگر در هنگام استخدام طبق قانون کار يا قرار داد خصوصى، جبران هر گونه خطا و حادثه اى بر عهده کار فرما شرط شده است، بايد به اين شرط عمل شود.

سوال 1151 :

مردى اجنبى به اتّفاق زن بيگانه اى با موتور سيکلت، در جاده حرکت مى کردند. از سوى مرد به آن زن پيشنهاد مى شود که با دوستان وى نيز ارتباط برقرار نمايد، زن که فقط به منظور ارتباط با موتور سوار خود را آماده کرده بود، از اين موضوع ناراحت شده، با سعى و تلاش راننده را به ايست کامل جهت پياده شدن دعوت مى نمايد; لکن راننده نپذيرفته، و به مسير خود ادامه مى دهد. لذا آن زن خود را از موتور در حال حرکت پايين مى اندازد، و همين امر باعث مرگ وى مى گردد. آيا راننده ضامن است؟

جواب :

در صورتى که راننده مى دانسته، يا احتمال قوى مى داده که اگر توقّف نکند زن خود را از موتور سيکلت خواهد انداخت، نيمى از ديه او را بايد بپردازد.

سوال 1152 :

شخصى در کارگاهى کار مى کرده، که به خاطر نداشتن کليد اتوماتيک و نواقص ديگر، پنج انگشت و مقدارى از کف دست وى قطع مى شود. ديه او بر عهده چه کسى است؟

جواب :

در صورتى که کارگر از نقص دستگاه اطّلاع نداشته، و صاحب کار در اطّلاع رسانى کوتاهى کرده، مسؤول صاحب کار است. و اگر اطّلاع داشته و اقدام بر اين کار کرده، ديه بر عهده خود اوست. مگر اين که قانون کار، که بر مبناى آن استخدام صورت گرفته، وظيفه اى براى کارفرما در اين گونه موارد قائل شود.

سوال 1153 :

پزشکى قانونى در تعيين علّت فوت يک خانم باردار چنين نظر داده است: «چون ماما مى بايست طبق مقرّرات زائو را به پزشک متخصّص معرّفى نمايد، و اين امر صورت نگرفته، 20% مقصّر است.» آيا دادگاه مجاز به محکوم نمودن ماما به لحاظ عدم راهنمايى زائو به پزشک متخصّص به ميزان فوق مى باشد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آيا ماما بايد ديه جنين را نيز به همان نسبت بپردازد؟

جواب :

شخص ماما تنها مستحق تعزير است; و ممکن است تعزير مالى انتخاب شود.

سوال 1154 :

آقاى «الف» که شغلش جمع آورى ضايعات است، مقدارى آهن آلات ضايعاتى از بيرون شهر جمع آورى کرده، سپس آن را براى فروش به مغازه اى، که خريدار اين قبيل ضايعات مى باشد، آورده است. آقاى «ب» که کارگر مغازه است، پس از بازديد يک قطعه از اشياى مذکور را که مشکوک و غير عادى بوده، جدا و به فروشنده تحويل داده، و بقيّه آنها را مى خرد. آقاى «الف» پس از خروج از مغازه آن شىء مشکوک را با فاصله اى از مغازه به بيابان مى اندازد. آقاى «ج» پسر يازده ساله صاحب مغازه، که فاقد مسؤوليّت کيفرى مى باشد، قطعه آهن مشکوک را پيدا کرده، داخل پارک مخفى مى نمايد. بعد از مدّتى موضوع را با يکى از دوستان هم سنّ خود، آقاى (د) در ميان مى گذارد. با هم به پارک مى روند، و بنا به تقاضاى دوستش آن شىء را در اختيار او قرار مى دهد. آقاى «د» آن را با خود به منزل برده و کنجکاوى او باعث انفجار آن شده، که در اثر اين انفجار چهار انگشت دست راستش قطع مى شود. پدر طفل مذکور (د) به ولايت از طرف فرزندش، بر عليه آقاى «ج» و پدرش شکايت، و تقاضاى ديه کرده است. مستدعيست بفرماييد:

1ـ آيا آقايان «الف» و «ج» از باب سببيّت مسؤوليّتى در بروز اين حادثه دارند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، ميزان تقصير هر يک چقدر مى باشد؟

2ـ اگر آقاى «ج» بدون در خواست از سوى آقاى «د» آن شىء مشکوک را به او سپرده باشد تا براى او نگهدارى کند، سپس انفجار و قطع انگشت رخ داده باشد چطور؟ آيا آقاى «ج» از باب سببيّت مسؤوليّتى دارد؟

جواب :

اگر آن شىء ظاهراً چيز خطرناکى بوده، و آقاى «الف» آن را در جايى رها کرده که ممکن است توجّه ديگران را جلب کند، مسؤوليّت دارد. همچنين پسر صاحب مغازه، و بچّه اى که شىء مزبور را کاوش و دستکارى کرده، آنها نيز مسؤوليّت دارند. و درصد ضمان اين سه نفر منوط به نظر کارشناسان مورد اعتماد است.

سوال 1155 :

کارفرمايى وسيله نقليّه سنگين را در اختيار يکى از کارگران خويش، که فاقد گواهينامه راهنمايى و رانندگى بوده، قرار مى دهد. در حين انجامِ کارِ فردى، و بر اثر عدم مهارت راننده کشته مى شود، بفرماييد:

الف) در صورتى که کارگر مذکور ملزم به رعايت دستور کارفرما باشد، مسؤوليّت قتل بر عهده کارگر است، يا کارفرما؟

ب) آيا مى توان هر يک را بر حسب درصد شرکت در قتل، مقصّر شناخت؟

جواب :

در صورتى که کارگر ملزم به عمل مذکور نبوده، ولى بر اساس قوانين و مقرّرات مربوط به کار، و به دليل عدم اجراى مقرّرات و ضوابط فنّى، کارفرما مقصّر شناخته شود، آيا از نظر شرعى کار فرما مسؤوليّت دارد؟

جواب الف تا ج: مقصّر در هر حال فقط کارگر مزبور است. ولى چنانچه طبق قوانين کار قراردادى با کارگر داشته، که خسارت او را در چنين فرضى بپردازد، لازم است طبق آن قرارداد عمل شود.

سوال 1156 :

ممکن است يکى از طرفين در حين مشاجره به علّت استرس ناشى از مشاجره سکته قلبى نموده، و فوت نمايد. چنانچه جسد مورد معاينه دقيق قرار گرفته و کالبد گشايى شود، ممکن است علائمى به نفع بيمارى قلبى عروقى يا سکته هاى جديد يا قديم قلبى مشاهده شود. قاضى معمولا پرونده را به کميسيون کارشناسى پزشکى ارجاع، و نظر آنان را در مورد ميزان تأثير استرس و هيچان ناشى از منازعه در تشديد بيمارى زمينه اى و تسريع مرگ جويا مى شود. لطفاً بفرماييد:

اوّلا: هرگاه کسى به سبب استرس ناشى از مشاجره فوت نمايد، آيا در صورت تشخيص پزشکى قانونى، مى توان عامل آن را به ديه محکوم نمود؟

ثانياً: آيا عامل مشاجره، که موجب عصبانيّت و سکته گرديده، مباشر در قتل است، يا اين که به ميزان تأثير عمل (به استناد نظر پزشکى قانونى) بايد ديه بدهد؟

جواب :

اگر عامل مشاجره و فشار روحى شخص متوفّى بوده، يا عوامل بيرونى اثر داشته، کسى ضامن نيست; ولى اگر از قرائن حسّى يا قول اهل خبره معلوم شود که طرف مقابل عامل اين کار بوده، به نسبت تأثير ضامن است.

سوال 1157 :

صاحب موتور عقب، و دوستش راننده موتور بوده است. راننده در سر چهار راه نتوانسته موتور را کنترل کند، و بدين جهت پس از برخورد به جدول فوت نموده، و نفر دوّم مجروح مى شود. اداره راهنمايى تأييد مى کند که فرد فوت شده سرنشين (راننده) موتور بوده است. حکم شرعى اين مسأله را بيان فرماييد.

جواب :

خون سرنشين موتور برگردن خودش بوده، و ديه شخصى که مجروح شده را بايد از مال او (اگر مالى دارد) بدهند.

سوال 1158 :

دو نفر عابر پياده، بدون آشنايى با مقرّرات راهنمايى و رانندگى از اتوبان کرج ـ ساوه عبور مى کردند، که با ماشين خاور تصادف نموده، و هر دو جان مى سپارند. لطفاً بفرماييد ديه آنها بر عهده کيست؟

جواب :

در صورتى که آنجا جاى عبور و مرور نبوده، و رانندگان به طور معمول انتظار عابر پياده اى را در آنجا ندارند، و آنها خودشان مرتکب بى احتياطى شده اند، راننده مسؤول نيست.

سوال 1159 :

مؤسّسه اى اقدام به ايجاد درياچه اى براى پرورش ماهى نموده، و به علّت عدم موفقيّت در اين کار، درياچه را بدون حفاظ و ايجاد حصار و نصب تابلوى شنا ممنوع رها کرده است. چند تن از جوانان براى شنا به آن درياچه رفته، که يکى از آنها غرق مى گردد. آيا مؤسّسه مذکور ضامن پرداخت ديه آن جوان مى باشد؟

جواب :

هرگاه غرق شدگان افراد بالغ و عاقلى بوده اند، کسى ضامن خون آنها نيست.

سوال 1160 :

پيرمردى 75 ساله به هنگام عبور از عرض خيابان توسّط راننده يک دستگاه وانت بار مجروح شده، و پس از انتقال به بيمارستان فوت مى نمايد. در کالبد شکافى از جسد متوفّى اعلام مى گردد که پيرمرد مذکور داراى بيمارى تنفّسى بوده، و بر اثر آن فوت نموده است. لکن کميسيون پزشکى پس از اعتراض به نظريّه کالبد شکافى، اعلام مى دارد که تصادف به ميزان 20% باعث تشديد فوت آن مرحوم شده است. با توجّه به مراتب فوق، و اين که اگر حادثه تصادف هم رخ نمى داد فوت حاصل مى شد، آيا راننده اى که باعث بروز حادثه شده تنها مسؤول 20% ديه است، يا ضامن کلّ ديه يک مرد مسلمان مى باشد؟

جواب :

در صورتى که ثابت شود تصادف مزبور تنها 20% تأثير داشته، راننده فقط 20% ديه را ضامن است.

سوال 1161 :

موتور سوارى در حال حرکت به سمت چپ منحرف مى شود. اتومبيلى که در سمت مخالف جاده در حال حرکت بوده با موتور سوار برخورد نموده، و او را در مسير قبلى اش قرار مى دهد. در اين حال اتومبيل ديگرى با موتور سوار برخورد کرده، و باعث خسارت جانى و مالى به او گردد. حال اگر هم ماشين اوّل، و هم ماشين دوّم، هر دو سرعت غير مجاز داشته باشند، خسارت بر عهده کيست؟ اگر تنها اتومبيل اوّل، يا تنها اتومبيل دوّم، داراى سرعت غير مجاز بوده، پرداخت خسارت بر عهده کيست؟

جواب :

در صورتى که اتومبيل اوّل خسارتى به او وارد نکرده، و تنها او را به مسير اصلى بازگردانده، مقصّر محسوب نمى شود، و ضامن راننده اتومبيل دوّم است; مشروط بر اينکه موتور سوار در مسير خودش حرکت کرده باشد.

سوال 1162 :

شخصى براى حفاظت از مزرعه اش در قبال حيوانات وحشى، دور تا دور آن را سيم خاردار مى کشد، و از برقکارى مى خواهد که سيمى را از شبکه برق سراسرى به سيم خاردار مزبور وصل کند، که با کليدى سيم مزبور متّصل به برق شود. عصر يکى از روزها برادر صاحب مزرعه پس از انجام کار در مزرعه، و به دستور صاحب مزرعه، کليد را مى زند و سيم خاردار برق دار مى شود. شب همان روز در مزرعه اى پايين تر کشاورزى مشغول آبيارى بوده که ناگهان متوجّه قطع جريان آب مى شود. او براى پيدا کردن علّت قطع آب به طرف سرچشمه به راه مى افتد، و چون مى بايست از مزرعه شخص اوّل بگذرد، پايش به سيم خاردار برخورد مى کند، و در اثر برق گرفتگى مى ميرد. صاحب مزرعه در دادگاه اعلام مى دارد که من به صاحبان مزارع اطراف، و از جمله کشاورز مزبور، هشدار داده بودم که شب هنگام سيم خاردار دور مزرعه برق دار است. از طرف ديگر شبکه برق منطقه اى اعلان مى کند که برق کشى مزرعه خلاف قانون، و بدون اجازه ما بوده است. لطفاً بفرماييد چه کسى ضامن خون کشاورز متوفّى است؟

جواب :

در صورتى که اتّصال سيم خاردار مزرعه به برق برخلاف قانون و عرف محل، و در مسير عبور و مرور همسايگان بوده، صاحب مزرعه ضامن است.

سوال 1163 :

نارنجکى که معلوم نيست از کجا و توسّط چه کسى آورده شده، در دست يکى از بچّه ها منفجر گرديده، و بر اثر انفجار آن دو پسربچّه کشته مى شوند. حال با توجّه به اين که هر کدام از اولياى دم، از طرف مقابل شاکى بوده، و مدّعى است که فرزند او نارنجک را آورده، تکليف چيست؟ آيا عاقله، با توجّه به صغير بودن مقتولين مسؤوليّتى دارد؟ بر فرض اين که هيچ کس متّهم نباشد، تکليف ديه چه مى شود؟

جواب :

اين مسأله چند صورت دارد: نخست اين که يقين داشته باشيم يکى از آن دو بچّه عامل قتل بوده، ولى شناخته نشود. در اينجا ديه يک انسان تقسيم بر عاقله طرفين مى شود، و از عاقله يکى گرفته به ولىّ دم دوّمى داده مى شود و بالعکس. ديگر اين که احتمال داده شود اين حادثه اتّفاقى رخ داده، و هيچ يک عامل آن نبوده اند. در اين صورت ديه اى ندارد. سوّم اين که يقين داشته باشيم شخص ثالثى عامل اين کار بوده، و آن شخص مجهول باشد. در اين صورت ديه در بيت المال است.

سوال 1164 :

کارگر روز مزدى جهت تعمير ديوار قديمى و گلى، مشغول کندن ديوار مى شود. ناگهان ديوار فرو ريخته و کارگر در زير آن فوت مى کند. ورّاث وى مدّعى هستند چون در حين کار چنين حادثه اى رخ داده، صاحب کار بايد ديه را پرداخت نمايد. از طرفى بنّا مى گويد: من به آن مرحوم گفتم: «فعلا به ديوار دست نزن، تا من از بيرون برگردم.» ولى کارگر در جواب گفته: «به هنگام احداث اين ديوار من کار کرده ام، مى دانم ديوار محکمى است، و حادثه اى رخ نمى دهد.» من رفتم بيرون، وقتى آمدم، ديدم ديوار ريخته، و نامبرده فوت کرده است. آيا ديه بر عهده صاحب کار است؟

جواب :

صاحب کار ضامن نيست; مگر اين که قانون کار چنين چيزى ايجاب کند و آنها بر اساس قانون کار اقدام کرده باشند.

سوال 1165 :

فردى بچّه اش را براى ختنه به بيمارستان برده است. دکتر مربوطه، اضافه بر عمل ختنه، يک غدّه چربى را بدون اذن پدر عمل کرده است. پزشکى قانونى اعلام نموده: «عمل مذکور لازم بوده، و در آينده هم براى بچّه مشکلى ايجاد نخواهد شد.» ولى پدر بچّه مى گويد: «دکتر بدون اذن من اقدام به عمل کرده، و من شاکى هستم.» آيا دکتر ضامن است؟

جواب :

هرگاه کار او موجب نقصى براى آن بچّه نشده، ضامن نيست; ولى بدون اجازه نبايد چنين کارى کند.

سوال 1166 :

شخصى در سال 1363 بر اثر تصادف با تاکسى به قتل رسيده، ولى معلوم نيست با کدام ماشين و راننده تصادف کرده است. دادسراىِ زمان وقوع جرم، پس از بى نتيجه بودن تحقيقات به لحاظ اين که متّهم نامعلوم و مشخّصات وى اعلام نشده، قرار منع پيگرد صادر نموده است. حال آيا موضوع قابل بررسى و پى گيرى مى باشد، و لازم است جهت احقاق حقّ، همه رانندگان تاکسى، يا غير تاکسى شهر را احضار، و در صورت لزوم جلب، و از آنها بازجويى کرد، و در صورت انکار، موضوع با مراسم قسم حلّ و فصل شود؟ آيا لازم است، در صورت تبرئه افراد مظنون، ديه مقتول از بيت المال پرداخت شود؟ اگر احتمال برود که توسّط راننده رهگذر و غير بومى به قتل رسيده، تکليف چيست؟

جواب :

ولىّ دم مى تواند تقاضاى تحقيق از افراد مظنون کند; ولى تعقيب افراد عادّى و غير مظنون وجهى ندارد. و اگر چيزى ثابت نشد، ديه را از بيت المال مى پردازند.

سوال 1167 :

بنّائى خانه اى ساخته، که متأسّفانه ناگهان منهدم شده و چند نفر زير آوار مرده اند. کارشناسان رسمى و ماهر تشخيص داده اند که خراب شدن خانه به علّت نبود آگاهى در کار بنّايى، و خيانت در مصالح ساختمانى، رُخ داده است. آيا اين مسأله، قتل عمد محسوب مى شود، يا غير عمد است؟

جواب :

اگر ثابت شود که ويرانى عمارت و کشته شدن بعضى از افراد به خاطر سهل انگارى و ندانم کارى آن بنّا بوده، آن شخص قاتل غير عمد محسوب مى شود و ديه دارد.

سوال 1168 :

سه نفر در حين درگيرى به سوى يکديگر تيراندازى نموده، ولى فرد ديگرى بر اثر اصابت دو گلوله کشته مى شود. بر اساس اعلام پزشک قانونى، علّت تامّه مرگ دو گلوله وارده در ناحيه شکم و باسن مقتول مى باشد. لطفاً بفرماييد:

الف) نوع قتل واقع شده چيست؟

ب) آيا ثبوت يا عدم ثبوت ادّعاى متّهمين، مبنى بر تير اندازى به صورت بى هدف و زمينى، در نوع قتل تأثير دارد؟

جواب :

آيا قتل به هر سه نفر منتسب است، يا به دو نفر؟

د) در صورت انتساب قتل به دو نفر، در فرض عدم امکان تعيين آن دو، حکم مسأله چيست؟

جواب الف تا د: حکم مسأله در هر حال پرداخت ديه شخص مقتول به اولياى دم است، و ديه ميان هر سه نفر به طور مساوى تقسيم مى شود.

سوال 1169 :

فردى از شخصى شکايت نموده، و حکم جلب او صادر شده است. مأمور کلانترى براى جلب متّهم، با ماشين شاکى نزد وى مى رود. متّهم از رفتن به پاسگاه امتناع نموده، و پس از حرکت ماشين، سنگى که حدود دو کيلو و پانصد گرم وزن داشته، به طرف ماشين پرت مى کند. متأسّفانه سنگ به سر شاکى اصابت کرده، و نامبرده بر اثر همين ضربه فوت مى نمايد. اولياى مقتول مدّعى هستند که ضارب با اين عمل قصد قتل مقتول را داشته، و ضارب مدّعى است که قصد داشته سنگ را به سگى که در آن حوالى بوده پرتاب کند، و اتّفاقاً به ماشين خورده است. از قراين خارجى، و امارات ظنيّه، و شهود واقعه، استفاده مى شود که پرتاب کننده سنگ قطعاً قصد ضربه زدن به ماشين آنها را داشته، هر چند قصد جنايت بر مجنى عليه قطعى نمى باشد، لکن مقرون به لوث مى باشد. از طرفى احتمال قصد پرتاب سنگ به سگ، که مورد ادّعاى قاتل مى باشد، غير عقلايى به نظر مى رسد. با توجّه به شرح واقعه، آيا عمل جانى قتل عمد محسوب مى شود؟

جواب :

در فرض سوال، که نه قصد قتل عمد محرز است، و نه اغلبيّت سبب، جانى بايد ديه بپردازد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

موجبات ضمان

No image

موجبات ضمان

جدیدترین ها در این موضوع

استفتائات نذر

استفتائات نذر

یائِسِه

یائِسِه

وثیقه

وثیقه

نفقه

نفقه

No image

نری

پر بازدیدترین ها

No image

عاقله

No image

خسارت عدم النفع

No image

دیه منافع

No image

شجاج

No image

ارش

Powered by TayaCMS