فصل چهارم: احکام نجاسات
?1ـ مردار
سوال 23 :
ظاهراً بين مسأله 1756 و مسأله سوّم (در رساله هاى چاپ قديم، و مسأله سى و يکم در رساله هاى چاپ جديد) از مسائل عمومى و مورد ابتلا، که در آخر توضيح المسائل حضرتعالى آمده است، تناقضى به چشم مى خورد; لطفاً بفرماييد: چنانچه حيوانى به غير از دستور شرعى ذبح شده باشد، آيا پوست و چرم آن حيوان (چنانچه از ممالک غير اسلامى باشد) پاک است؟
جواب :
اين دو مسأله با هم منافاتى ندارد; در يک مسأله سخن از حلال و حرام بودن گوشت است و در مسأله ديگر سخن از پاک بودن آن، آرى حيوانى که به صورت غير شرعى ذبح شده گوشتش حرام، ولى چرم و پوست آن پاک است.
سوال 24 :
آيا تماسّ اشيا با رطوبت بدن ميّت، بعد و قبل از سرد شدن بدن، باعث نجاست مى شود؟
جواب :
باعث نجاست مى شود، حتّى اگر با رطوبت نباشد و بايد از آن اجتناب کرد (بنابر احتياط واجب).
سوال 25 :
آيا ميّت مسلمان قبل از غسل نجس است؟
جواب :
هر حيوانى که روح از بدنش خارج شود نجس مى باشد، خواه انسان باشد يا غير انسان ولى بدن انسان با غسل پاک مى شود.
سوال 26 :
آيا غساله اى که در زمان غسل مستقيماً از بدن ميّت ترشّح مى کند نجس است؟
جواب :
آرى نجس است، مگر اين که متّصل به آب لوله کشى باشد.
سوال 27 :
استفاده نمودن از چرمهاى کشورهايى که ذبح شرعى ندارند، مثل کيف، کفشها و جلد دفترهايى که چرم آنها خارجى است، چه صورت دارد؟
جواب :
در صورتى که ذبح شرعى نباشد، خوردن گوشت آن حرام است; ولى چرم آن نجس نيست.
سوال 28 :
استفاده از اشياى چرمى که از کشورهاى خارجى خريدارى مى شود و ذبح اسلامى آن مورد شکّ و ترديد است، چه صورتى دارد؟
جواب :
اشياى چرمى، خواه از ذبح اسلامى باشد يا ذبح غير اسلامى، پاک و خريد و فروش آن جايز است; ولى گوشت و اجزاى خوردنى بايد حتماً ذبح اسلامى شود.
سوال 29 :
آيا پوست مار و اشيايى که از پوست مار درست مى شود، نجس است؟
جواب :
نجس نيست.
?2ـ خون
سوال 30 :
بيمارانى که داراى ناراحتى لثه مى باشند، به هنگام غذا خوردن مقدارى خون از لثه آنها خارج و با غذا مخلوط مى گردد، خوردن غذاى فوق براى آنها چه حکمى دارد؟
جواب :
اگر خون قطع نمى شود و جنبه ضرورت دارد جايز است; امّا احتياط واجب آن است که اگر ممکن است درمان کنند.
سوال 31 :
آيا با خوردن چيز نجس (مثل خون)، يا متنجّس (مانند غذاى نجس) به مجرّد بلعيدن دهان پاک مى گردد؟ در صورت وجود دندان مصنوعى، براى پاک شدن دهان چه بايد کرد؟
جواب :
به مجرّدِ بلعيدنِ غذاىِ نجس دهان پاک مى شود; ولى پاک شدن دندان هاى مصنوعى و مانند آن، خالى از اشکال نيست و احتياط آن است که آب بکشد.
سوال 32 :
اگر در دهان، دندان مصنوعى متحرّک (پارسيل يا کامل) باشد، در صورت نجس شدن آيا بايد حتماً از دهان خارج و پاک گردد؟ طريقه پاک شدن با آب قليل چگونه است؟
جواب :
با گرداندن يک مرتبه آب قليل در دهان و بيرون ريختن، پاک مى شود.
?3ـ کافر
سوال 33 :
فتواى شما را درباره طهارت کفّار ديدم، لطفاً در اين باره مسائل زير را توضيح دهيد.
الف) آيا اين فتوا شامل مشرکين هم مى شود؟
جواب :
اگر بتوانيد، احتياط کنيد.
ب) آيا مراد از کفّار، تنها افرادى هستند که منکر رسالت و خاتميّت مى باشند؟ يا منظور افرادى است که با انکار رسالت و خاتميّت، براى خدا شريک هم قايل باشند؟
جواب :
هردو گروه جزء کفّارند.
جواب :
اگر خوردن دست پخت کافر جايز باشد، آيا گوشت و ماهى که کافر مى پزد را نيز مى توان خورد؟
جواب :
اگر ذبيحه اسلامى باشد و ماهى با شرايطش از آب گرفته شده باشد، اشکالى ندارد; ولى تا ضرورتى نباشد پرهيز کنيد.
د) اگر کافر پاک است، در اين صورت آيا فقط خوردن غذاى آنان جايز است، يا ازدواج با آنان نيز جايز است؟
جواب :
ازدواج موقّت با اهل کتاب جايز است و با غير آنها جايز نيست.
سوال 34 :
آيا صابّى ها، که مردم آنها را «صبّى» مى نامند، از اهل کتاب هستند؟
معامله، معاشرت و هم غذا شدن با آنها، يا غذا خوردن از دست آنها، چه حکمى دارد؟
جواب :
ثابت نيست که آنها جزء اهل کتاب باشند; ولى روابط حسنه با هر کسى که با اسلام خصومت ندارد کار خوبى است، مخصوصاً اگر سبب تمايل آنها به اسلام شود; امّا خوردن و آشاميدن از دست آنها مشکل است; مگر در موارد ضرورت.
سوال 35 :
آيا برنامه هايى که دراويش در خانقاه دارند و با خواندن اشعار بعضى از شعرا و... و يا سر تکان دادن زنها و مردان به شکلى که به حدّ سرگيجه و مستى مى رسند و مى گويند خدا را ديديم، از نظر اسلام چه حکمى دارد؟
جواب :
اين برنامه ها مشروع نيست، و ادّعاهاى مزبور خيال و اوهامى بيش نمى باشد.
سوال 36 :
عدّه زيادى از اهالى يکى از شهرهاى فارس، از قديم الايّام به فرقه تصوّف گرويده اند و همواره بر اساس رهنمود اقطاب و بزرگان اين مسلک و روش هاى مختصّ خود عمل نموده اند; حقيقت اين است که رونق خانقاه در اين محل بيش از يک مسجد است و کتاب هايى چون مثنوى مولوى، ديوان حافظ، بوستان و گلستان سعدى، نيز بر قرآن و ساير کتابها برترى دارد، تا اين که پس از پيروزى انقلاب اسلامى و اعزام روحانيّون در ماه مبارک رمضان و محرّم الحرام، صحبت از بطلان اين مسلک به ميان آمد، مستدعى است نظر خود را نسبت به اين گروه، که از فرقه شاه نعمت الله ولى مى باشند، اعلام نماييد.
جواب :
تمام فرق صوفيّه گرفتار اشتباهات و انحرافاتى هستند و اکنون که به حمدالله اهالى محترم آن منطقه روشن شده اند، لازم است خانقاه را تبديل به مسجد کنند و همانند ساير مسلمين و شيعيان خالص و مخلص على(عليه السلام) و يازده فرزند معصومش(عليهم السلام)، برنامه هاى دينى را انجام دهند و از گذشته خود توبه کنند.
خداوند همه طرفداران حق را ثابت قدم نگهدارد و توفيق دهد.
سوال 37 :
نظر حضرتعالى در مورد عرفانى که قائل به «طريقت»، «وحدت وجود و موجود»، «حلول»، «اتّحاد»، «مهدويّت نوعيّه»، «صلح کل»، «ترک عبادت» و «اتيان محرّمات»(1) مى باشد، چيست؟ با توجّه به اين که داشتن اين گونه عقايد، مستلزم انکار ضرورى دين مى باشد، آيا اين گونه افراد در حکم بقيّه کفّارند؟ و اگر کسى قبلاً در سِلک مسلمان ها بوده ولى بعدها در اثر ارتباط با اين فرق، داراى چنين عقايدى شده باشد و عقايدش را هم براى ديگران اظهار کند، آيا چنين کسى در حکم مرتد است؟
جواب :
فِرَق صوفيّه عموماً گرفتار انحرافاتى هستند، بعضى بيشتر و بعضى کمتر، کسى که عقايد فوق را داشته باشد، مانند «حلول» و «اتّحاد» و «وحدت موجود» (نه وحدت مفهوم وجود) و «ترک عبادت» و «انکار محرّمات»، به گونه اى که مستلزم انکار توحيد يا نبوّت شود در سلک کفّار است و اگر قبلاً مسلمان بوده و سپس به اين عقايد معتقد شده، مرتد است و تا آن جا که ممکن است بايد در رفع شبهات آنها از طرق منطقى کوشيد و اگر ممکن نشد بايد از آنها دورى کرد.
سوال 38 :
آيا حيواناتى که در علم جانورشناسى جزء خانواده سگ و يا خوک هستند، مانند بعضى از انواع درندگان، حکم سگ و يا خوک را دارند و بايد از آنها اجتناب کرد؟
جواب :
حکم سگ و خوک را ندارند.
1. شرح اين اصطلاحات را در کتاب «جلوه حق» مطالعه فرماييد.
?6ـ مسکر مايع و انواع الکل
سوال 39 :
بعضى از مردم در کشور هندوستان به اين اعتقاد که اگر قلب انسان پاک باشد کافى است، شراب مى خورند و مى گويند: «خدا در قرآن فرموده خمر حرام است، نه مشروبات الکلى» ما در مقابل اين گونه افراد با چه دلايلى سخن بگوييم؟
جواب :
اين افراد به يقين از احکام شرع اسلام و قرآن و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و روايات معصومين(عليهم السلام) بى خبرند; تمام علماى اسلام، بدون استثنا، معتقدند که تمام انواع مشروبات الکلى حرام است و هيچ مسلمانى حق ندارد با اين بهانه ها و خيالات شيطانى به سراغ يکى از مشروبات الکلى برود، و در احاديث پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) و ساير معصومين(عليهم السلام) تصريح شده که همه مسکرات يکسانند و در آيات قرآن نيز اشاراتى به اين معنا وجود دارد.
سوال 40 :
لطفاً به سوالات زير پاسخ فرماييد:
الف) آيا از نظر طهارت تفاوتى بين الکل صنعتى و الکل طبّى وجود دارد؟
جواب :
تمام الکلهايى که درجه غلظت آن بالاست و به خاطر غلظت آن قابل شرب نيست، هرچند مواد سمّى در آن نباشد پاک است و فرقى ميان الکل طبّى و صنعتى از اين نظر نيست; امّا الکلهايى که درجه غلظت آنها در حدّى است که قابل شرب است از نظر طهارت اشکال دارد.
ب) الکل را مى توان از تقطير مشروبات الکلى نيز به دست آورد. اين چنين الکلى چه حکمى دارد؟
جواب :
آنچه از تقطير مشروبات الکلى به دست مى آيد همان حکم را دارد.
جواب :
اگر ندانيم الکلى از مشروبات الکلى تهيّه شده است يا از طرق ديگر، آيا اين الکل پاک است؟
جواب :
با شرايطى که در بالا گفته شد پاک است.
د) آيا استفاده از الکل براى ضدعفونى کردن محلّ تزريقات، يا ناف بچّه، موجب نجاست پوست مى شود؟
جواب :
اشکالى ندارد، پاک است.
هـ) برخى از داروهاى پوستى، نظير محلولهاى جلوگيرى از ريزش مو، يا برطرف کننده جوش هاى جلدى، حاوى الکل مى باشند; آيا استفاده از اين محلولها موجب نجاست مو و پوست بدن مى شود؟
جواب :
اگر از الکلهاى پاک در آن استفاده شده اشکالى ندارد، همچنين، اگر شک داشته باشيم.
و) مصرف عطرها و ادکلن هايى که حاوى الکل مى باشند از لحاظ طهارت چه حکمى دارد؟ منظور عطرها و ادکلن هاى خارجى (فرانسوى، ايتاليايى و مانند آن است) که در مغازه هاى فروش لوازم آرايشى و بهداشتى بفروش ميرسد. آيا براى نماز اشکال دارد؟ استفاده نمودن طلاّب و روحانيّت معزّز از آنها چه صورت دارد؟
جواب :
آنها نيز اشکالى ندارد.
سوال 41 :
لطفاً به دو سوال زير پيرامون الکل پاسخ دهيد:
الف) در مواردى الکل حکم دارو دارد (مثل مسموميّت با متانول) و خوردن آن ضرورت پيدا مى کند. در اين گونه موارد شُرب الکل چه حکمى دارد؟
جواب :
در صورتى که از الکلهاى مست کننده و در غلظت هاى قابل شرب باشد، تنها وقتى جايز است که داروى منحصر به فرد محسوب شود و جانشينى نداشته باشد.
ب) گروهى از داروهاى تزريقى به دليل مسائل فرمولاسيون حاوى مقاديرى الکل هستند. مصرف اين گونه داروها چه حکمى دارد؟
جواب :
اگر از الکلهاى طبى در آن استفاده شود و در شرايط فعلى جنبه مايع مسکر ندارد اشکالى ندارد.
سوال 42 :
آيا الکلِ سفيدِ خالص، که مسکر است و براى مصارف پزشکى مورد مصرف قرار مى گيرد، نجس است و بايد از آن پرهيز کرد؟ ساير الکل ها که مسکر نيستند چطور؟
جواب :
الکلهايى که به صورت فعلى قابل شرب نيست و بايد آن را رقيق کرد نجس نمى باشد; ولى اگر به صورت کنونى اش قابل شرب باشد نجس است (بنابر احتياط واجب) و اگر مشکوک باشد آن نيز پاک است.
سوال 43 :
اگر الکل سفيد را در ادکلن ها و مواد آرايشى بکار برند، با توجّه به اين که موادّ شيميايى ديگرى نيز به اين گونه کالاها اضافه مى کنند و در نتيجه مثل الکل صنعتى، قابليّت شرب ندارند، محکوم به طهارت هستند؟
جواب :
اگر بدون آن مواد قابل شرب است و مايع مست کننده محسوب مى شود نجس است (بنابر احتياط واجب).
سوال 44 :
اگر مقادير کمى الکل سفيد، به منظور استفاده و خواص دارويى، به شربت ها اضافه شود اين گونه کالاها پاک مى باشند؟
جواب :
از جواب بالا معلوم شد.
سوال 45 :
«کامبوجيا» قارچى است که در محلول چاى و شکر تکثير مى شود و مدّت تکثير آن، يک هفته تا 15 روز است. قارچ را در محلول شکر و چاى قرار مى دهند و بعد از يک هفته محلول به دست آمده را به مصرف دارويى ـ که يک نوشيدنى است ـ مى رسانند، البتّه بدون بيمارى هم مى توان از آن استفاده کرد; ولى اين محلول حاوى 5% الکل است. آيا نوشيدن اين محلول حلال است؟
جواب :
اگر اين محلول مست کننده بوده باشد، هرچند مستى خفيف بياورد، حرام است; مگر در مواردى که داروى منحصر به فرد باشد.
?راههاى ثابت شدن نجاست و احکام وسواس
سوال 46 :
جوانى 20 ساله هستم و به شدّت وسواس دارم، اين وسواس مانع ترقّى من شده است. يک بار براى شما در اين مورد نامه نوشتم و شما اين گونه جواب داديد: «ما راهى نشان مى دهيم که به افراد بسيارى توصيه کرده ايم و بسيار مؤثّر است و آن اين است که شما نگاه کنيد به افراد متديّن معمولى، ببينيد آنها چقدر آب مى کشند، به همان مقدار قناعت کنيد. بقيّه براى شما پاک است و ما مسئوليّت آن را شرعاً مى پذيريم»، در حالى که من در نامه قيد کرده بودم که فقط از شما يک فتوا مى خواهم و آن اين که چيزهاى نجس و متنجّس را براى مدّتى بر من پاک بدانيد; ولى شما جوابى که در بالا ذکر شد را مرقوم داشتيد و من باز هم روى حرفم هستم، اين فتوا را بدهيد تا من چيزهاى نجس و متنجّس را پاک بدانم.
جواب :
شما بايد تسليم حکم خدا باشيد. حکم خدا اين است که به مقدار متعارف بشوييد; بقيّه براى شما «پاک» است، هرچند حالت وسواس به شما مى گويد نجس است، اين روشن ترين راه است، و بسيارى از اين طريق درمان شده اند.
سوال 47 :
چند مسأله در مورد طهارت و نجاست برايم پيش آمده که همواره فکر و ذهن مرا مشغول کرده است. و مرا به شدّت عذاب مى دهد، از درس و مطالعه افتاده ام و خانواده ام نيز از رفتار من به تنگ آمده اند. شما را به مقام رسول الله(صلى الله عليه وآله)قسم مى دهم، مرا نجات دهيد. اگر شما بفرماييد: «اعتنا به اين موارد حرام است; و در صورت اعتنا، به جهنّم مى روى» و گناهش را به گردن بگيريد، نجات پيدا مى کنم.
جواب :
به يقين اعتنا کردن شما به مواردى که برخواسته از وسواس است حرام مى باشد و بايد آن را ترک کنيد و ما مسئوليّت آن را به گردن مى گيريم.
سوال 48 :
تکليف من در موارد زير چيست؟
الف) گاهى زمينى نجس مى شود، بعداً برف يا باران مى آيد و تمام زمين ها خيس مى شود، مردم و وسايل نقليّه از روى آن زمين نجس عبور مى کنند و به همه جا ميروند (مسجد، حرم، نانوايى، قصّابى، داخل اتوبوس شرکت واحد، مدرسه، بازار و...) و به خاطر خيس بودن زمين ها نجاست را به همه آن مکان ها منتقل مى کنند، به همين جهت آن مکان ها را نجس مى دانم، همان گونه که گرد و خاک هاى آن خيابان ها و مکان ها را نيز نجس مى دانم.
ب) هرگاه توالت مى روم با اين که در موقع بول کردن بسيار مواظب هستم تا بول من ترشّح نکند، در عين حال قطع پيدا مى کنم که بول به شلوار و پايم ترشّح کرده است; لذا توالت رفتن برايم مشکل شده و تا آن موضع را آب نکشم راحت نمى شوم.
جواب :
در بعضى مواقع پشت و جاهاى ديگر دستم به لبه ميز و يا لبه کتاب و يا چيزهاى زبر برخورد مى کند و بدون اين که دستم زخم شود يا خونى بيرون بيايد، از گوشه و کنار ناخنها و جاهاى ديگر دستم چيزى با احساس کمى درد جدا مى شود و يا روى انگشت هاى دستم پوست هاى مختصرى وجود دارد که با فرو بردن دست به داخل جيب و يا تماس گرفتن با چيز ديگر، آنها با احساس کمى درد از دستم جدا مى شود، لطفاً در اين موارد تکليف مرا بيان فرماييد.
جواب :
بدون شک شما گرفتار وسواس هستيد; وظيفه شما اين است که به ساير مردم نگاه کنيد و ببينيد در چه حد به اين امور اعتنا مى کنند و علم به نجاست پيدا مى کنند (منظور قشر متديّن است) آن مقدار که آنها يقين پيدا مى کنند و آب مى کشند شما هم آب بکشيد و نسبت به بقيّه تکليفى نداريد; هرچند فکر شما به شما بگويد نجس است; زيرا در اين گونه موارد افراد متديّن عادى علم و يقين به نجاست پيدا نمى کنند. ضمناً پوستهايى که از دست و بدن جدا مى شود محکوم به پاکى است، مگر اين که شما آنها را با فشار بکنيد و محلّ آنها سوزش پيدا کند، که در اين صورت احتياط کنيد.
سوال 49 :
منزل ما از نظر طهارت مشکل دارد; فرشها، دربها، ديوارهاى اطاقها، پنجره ها، پرده ها، بخارى زمينى، بخارى ديوارى، جاروبرقى، کمدها، بعضى از کتاب ها، بالشت ها، رختخواب و تشک ها، قاب عکس ها و خلاصه تمام زندگى ما نجس است، گفتم نامه اى براى شما بنويسم تا بلکه در مورد من فتواى خاص (اجازه مخصوص) بدهيد و اين جانب را از معافيّت مخصوصى در مورد چيزهايى که تا به حال نجس شده برخوردار سازيد، تا همه چيز و همه کس براى من طاهر باشد.
جواب :
شما گرفتار وسواس هستيد و تنها درمان آن بى اعتنايى است. فتواى ما براى شما اين است که ببينيد مؤمنان ديگر چه اندازه به اين امور اعتنا مى کنند، به همان اندازه اعتنا کنيد; بقيّه براى شما پاک است.
?مسائل متفرّقه نجاسات
سوال 50 :
آيا مايعى که از کيسه آب جنين (مايع آمنيوتيک) خارج مى شود حکم نجاست دارد؟ شايان ذکر است که کيسه آب جنين ممکن است قبل از زايمان پاره شود و از طريق مجراى تناسلى خارج گردد.
جواب :
محتواى کيسه آب جنين نجس نيست; مگر اين که آلوده به خون باشد.
سوال 51 :
چنانچه شيئى با تماسّ با نجاست نجس شود، سپس خود اين شىء با شىء دوّمى تماس پيدا کند و همان طور شىء دوّم با شىء سوّم و... حال اين واسطه ها تا چه تعداد باعث انتقال نجاست به شىء بعدى مى شود؟
جواب :
تا دو واسطه باعث انتقال نجاست مى شود نه بيشتر، يعنى اگر دست نجس مثلاً به دست ديگرى بخورد آن هم نجس مى شود و اگر آن، به شىء سوّمى بخورد نجس مى شود; ولى اگر شىء سوّم به چهارمى بخورد نجس نخواهد شد و به تعبير ديگر، متنجّس اوّل و دوم سبب سرايت نجاست مى شود ولى متنجّس سوم سبب نخواهد شد. و اين امر بسيارى از مشکلات باب طهارت و نجاست را حل مى کند