احکام وقف
فرق وقف و حبس
سوال 934 :
فرق وقف و حبس چيست؟
جواب :
در وقف، دوام شرط است به خلاف حبس که مى شود آن را تا مدت معين قرار دهد و در حبس، ملک از مالکيت حابس (حبس کننده) خارج نمى شود و به ارث هم مى رسد و تصرّفات غير منافى با حبس هم در آن جايز است، به خلاف وقف در تمام اين امور.
وقف معلّق و مشروط
سوال 935 :
آيا تنجيز در وقف شرط است و وقف معلّق و مشروط آيا صحيح است؟
جواب :
بله، تنجيز در صحت وقف شرط است و تعليق مبطل آن است.
قصد قربت در وقف
سوال 936 :
آيا در وقف قصد قربت شرط است؟ و اگر کسى اموال خود را براى محروم کردن فرزندان خود از ارث، وقف روضه خوانى امام حسين ـ عليه السّلام ـ نمايد، آيا وقف صحيح است و آيا به چنين وقف هايى پاداش آخرتى تعلق مى گيرد؟
جواب :
بنابر احوط قصد قربت، هر چند به نحو داعى به داعى، شرط است اگرچه بدون قربت هم بايد در عدم صحت آن احتياط شود، البته در ترتّب ثواب، قصد قربت شرط است.
نقش اداره ى اوقاف نسبت به موقوفات
سوال 937 :
اداره ى اوقاف نسبت به املاک و اموال موقوفه، آيا حکم متولّى يا ناظر يا واقف را دارند؟
جواب :
وقفنامه بايد ملاحظه شود.
اثبات و احراز وقفيت يک مکان
سوال 938 :
از چه راه هايى مى توان وقفيّت يک محل را اثبات و احراز نمود؟
جواب :
به شياع مفيد علم يا اطمينان؛ و به اقرار ذواليد يا ورثه ى او؛ و به بيّنه شرعيه؛ و به اين که در تصرف وقف باشد که متصرّف ها معامله ى وقف با آن مى کنند، بدون اين که معارضى وجود داشته باشد.
تصرف بر خلاف نظر واقف
سوال 939 :
آيا متوليّان وقف مى توانند بر خلاف نظر واقف در موقوفه تصرف کنند؟
جواب :
خير، نمى توانند.
محدوده اختيارات توليت يا واقف
سوال 940 :
لطفا محدوده اختيارات توليت يا واقف را پس از وقف بيان فرماييد؟ و آيا تصرفات مالکانه توسط آن دو در وقف صحيح است؟
جواب :
واقف پس از وقف با ديگران فرقى ندارد و متولّى يا واقف، در صورتى که توليّت براى خود قرار داده باشد، در جهت وقف مى توانند در موقوفه تصرّف کنند و حق تصرّفات مالکانه ندارند.
عمل نکردن متولّى وقف به وقف
سوال 941 :
اگر متولّى موقوفه به وقف عمل نکند يا بر خلاف نظر واقف عمل کند، چه حکمى دارد؟
جواب :
حاکم شرع بايد به جاى او متولّى امينى معين نمايد.
مسجد نمودن يک مکان
سوال 942 :
جهت مسجد قرار دادن يک محل چه شرايطى لازم است؟ و اگر کسى جايى را براى نماز مردم وقف کند، براى مسجد بودن کافى است؟ يا صيغه و يا عمل خاصى نيز بايد انجام دهد؟
جواب :
به مسأله ى 2154 رساله رجوع شود، و در ترتّب احکام مسجد لازم است وقف به عنوان مسجد بودن باشد نه صرف محل نماز که مصلّى به حساب آيد.
وقف منزل به شرط استفاده در حال حيات
سوال 943 :
آيا راه ى وجود دارد که منزلى را وقف نمود ولى زمان حيات خود را استثنا کرد؟
جواب :
کسى که مالى را وقف مى کند، بنابر اظهر مى تواند شرط کند که تا مدتى و يا تا وقتى زنده است، خودش و يا متعلّقين او از مال موقوفه استفاده نمايند و منافع آن مال به آن ها برسد. (مسأله ى 2152 رساله)
حکم وقف اموال نذر شده براى امام زاده
سوال 944 :
چيزى را ـ مثل فرش ـ ، نذر امامزاده کرده اند، آيا حکم وقف را در عدم جواز بيع دارد، يا ملک جهت است؟
جواب :
اگر نذر کننده خصوصيت عين منذوره را لحاظ کرده، نه صرف ماليت آن را، در حکم با وقف تفاوتى ندارد. (به مسأله ى 2135 رساله رجوع شود.)
وقف نهرها و رودخانه ها
سوال 945 :
آيا نهرها و رودخانه ها و چشمه هاى طبيعى را مى شود وقف کرد؟
جواب :
چيزى که وقف مى شود، بايد عين مملوک شخص باشد.
سوال 946 :
اگر ورودى نهرها و رودخانه ها را که طبيعى است و کسى آن ها را احداث نکرده، در ملک موقوفه قرار دهد، آيا مى شود از آن استفاده کرد و وضو و غسل انجام داد؟
جواب :
چيزى که وقف مى شود، لازم است مملوک شخص باشد.
مصداق بودن واقف براى موقوف له
سوال 947 :
شخصى چيزى را وقف کرده بر اعلم علماى شهر يا امام جماعت مسجد، در حالى که خود اعلم يا امام جماعت است، آيا مى تواند از آن بهره ببرد؟
جواب :
مانعى ندارد و اين غير از وقف بر نفس است که صحيح نيست.
وقف بر کافر ذمّى
سوال 948 :
آيا وقف بر کافر ذمّى صحيح است؟
جواب :
بنابر اظهر صحيح است، در صورتى که همراه با عنوان حرامى مثل دوستى با کافر يا کمک بر کفر نباشد.
آب قناتى که مضرّ به چاه وقفى است
سوال 949 :
چاه وقفى است مربوط به مزرعه ى وقفى، در نزديکى آن قناتى حفر کرده اند که به واسطه ى آن، آب چاه وقفى خشک شده است. آيا تصرّف در محصولات آن مزرعه جايز است؟
جواب :
اگر حفر غير مجاز و در حريم وقف بوده، بايد مسدود شود و خسارت وقف هم پرداخت شود، ولى محصولات، مال خود آن ها است.
مراد از سالى چند روز روضه خواندن
سوال 950 :
در وقف نامه اى آمده: سالى چند روز روضه خوانى شود. آيا شب را هم شامل مى شود و مى توانند در شب روضه اى بخوانند؟
جواب :
اگر انصراف به خصوص روز ندارد، بلامانع است.
عدم جواز تصرّف اداره ى اوقاف
سوال 951 :
در صورت معيّن بودن متولّى وقف، آيا اداره اوقاف يا ديگران مى توانند در آن تصرف کنند؟
جواب :
نمى توانند.
اجاره دادن زمين موقوف به مدّت طولانى
سوال 952 :
آيا اجاره دادن زمين موقوف به مدت طولانى، مثل صد سال صحيح است؟
جواب :
اگر بطن اوّل آن را اجاره دهد و قبل از تمام شدن مدت اجاره منقرض شوند، اجاره نسبت به بقيه ى مدت باطل است، مگر اين که بطن بعدى آن را اجازه دهند.
ادّعاى وقف بودن زمين
سوال 953 :
زمين هايى است که سازمان زمين شهرى به متقاضيان واگذار کرده است. فعلاً بعضى افراد ادعا مى کنند آن ها وقف بوده است، وظيفه ى ما که در آن جا ساکن هستيم چيست؟
جواب :
بايد وقف بودن آن ها شرعا ثابت شود و اگر از قراين، اطمينان به وقفيت پيدا کرديد، اجاره ى آن بايد به مصرف وقف برسد.
تبديل آب انبار موقوفه به مرکز فرهنگى
سوال 954 :
آب انبار قديمى وقف است، ولى فعلاً با وجود لوله کشى، از آن هيچ استفاده اى نمى شود. آيا اجازه مى فرماييد آن را تخريب کرده و به جاى آن مراکز ورزشى يا فرهنگى بسازيم؟
جواب :
در هر مورد، نياز به اجازه ى حاکم شرع دارد.
تصرّف بى اجازه در وقف و ساختن خانه
سوال 955 :
اگر زمين وقفى را عده اى تصرف کنند و بدون اجازه خانه بسازند، وظيفه ى متولّى از نظر شرع مقدّس چيست؟
جواب :
بايد اجاره ى آن زمين را از آن ها بگيرد، و آن را در مصرف وقف صرف کند.
چيزهاى خريدارى شده با پول موقوفه
سوال 956 :
اگر با پول فروش موقوفه چيزى براى وقف خريده شد، آيا خواندن صيغه ى وقف لازم است يا خير؟
جواب :
ظاهرا لازم نيست.
اموال حسينيّه اى که در حال خراب شدن است
سوال 957 :
اگر در محلّى حسينيّه جديدى بنا کردند و مردم از آن استفاده نمودند و حسينيه قبلى در حال خراب شدن بود، آيا مى توان آن را فروخت و وسايل آن را به حسينيه ى جديد آورد؟
جواب :
در فرض مسأله، فروش حسينيه ـ که وقف براى عزادارى بوده است ـ جايز نيست، مگر اين که فعلاً و مَآلاً و مستقلاًّ در جهت وقف قابل استفاده نباشد و از حيّز انتفاع به عنوان حسينيه خارج شده باشد که در اين صورت جايز است بفروشند و وجه آن را به مصرف حسينيه جديد برسانند و نقل اسباب و ظروف و فرش هاى آن به حسينيه جديد در اين صورت مانع ندارد، واللّه العالم.
فروش سرقفلى ساختمان بنا شده در وقف
سوال 958 :
عدّه اى بر روى زمين وقفى با خرج خود براى تأمين غرض وقف، ساختمانى چند طبقه ساخته اند. آيا مى توانند سرقفلى يکى از طبقات را براى زيادى استفاده در جهت وقف در مقابل اجاره بفروشند؟
جواب :
مانعى ندارد.
حفر چاه در ملک موقوفه و در جنب آن
سوال 959 :
هفتاد سال پيش شخصى دوازده ساعت آب قنات با اراضى، وقف حضرت سيّدالشّهداء ـ عليه السّلام ـ کرده که اجاره ى اين دوازده ساعت آب، هر ساله در ماه محرّم در همان روستا صرف تعزيه و روضه خوانى شود. شصت سال است از فوت واقف مى گذرد. هر ساله پسر بزرگ واقف که از جانب آن مرحوم متولّى وقف مى باشد، انجام وظيفه مى نمود. ولى به مرور زمان قنات خشک شده، مالکين جمع شدند و اقدام به کندن چاه عميق در همان ملک نمودند که هر کس به هر مقدار در قنات شريک بود، در چاه عميق به همان مقدار شريک باشد. متولّى از خودش خرج کرده است و مى گويد آب چاه عميق از خودم مى باشد و نه وارثين را شريک مى داند و نه موقوفٌ عليه را، حکم شرع مقدّس را مرقوم فرماييد؟
جواب :
اگر چاه در ملک موقوفه حفر شده، تابع وقف است و اگر با قراردادى شرعى در ملک ديگرى حفر شده، تابع قرارداد است و چنان چه در ملک مشترک باشد مشترک است و اگر اختلاف دارند نياز به مرافعه ى شرعيّه دارد.
تغيير جهت وقف
سوال 960 :
آيا بعد از تماميّت وقف به قبض و اقباض، واقف حقّ دارد که وقف را از عام به خاصّ يا بالعکس تغيير دهد؟
جواب :
حقّ ندارد.
دو وقفنامه براى يک وقف
سوال 961 :
با دو وقفنامه در مورد يک وقف چگونه عمل مى شود؟
جواب :
وقفنامه اى که از نظر تاريخ وقف مقدّم است و کاشف تماميّت آن است مورد عمل است؛ مگر اين که وقفنامه ى جدايى با رقبات جديد تنظيم شده باشد که در آن صورت شرايط وقفنامه ى اوّل معتبر و در بقيّه ى رقبات مفاد وقفنامه ى دوّم با شرايط جديد مورد عمل قرار خواهد گرفت.
سوال 962 :
در مورد وقفى، دو وقف نامه پيدا شده يکى قديم و يکى جديد که اين دو با هم اختلاف دارند. تکليف، عمل به کدام يک مى باشد؟
جواب :
ناظر در وقف بايد هر دو را ببيند و يکى را ترجيح دهد نسبت به ملاحظه ى وقت تماميّت وقف.
مراد از فرزند ارشد
سوال 963 :
اگر کسى در وقفنامه، فرزند ارشد را در هر نسلى متولّى قرار دهد؛ مراد از ارشد آيا رشد سنّى است يا فکرى و کفايتى؟
جواب :
هم چنان که رشد مربوط به سنّ نيست، منظور از ارشد هم منظور ارشد سنّى نيست.
قرار دادن زمين مشکوک الوقف براى حسينيّه
سوال 964 :
در کنار مسجدى زمينى باير وجود دارد که مدّت ها پيش جنازه ى چند کودک در آن دفن شده است، ولى مدرکى بر وقف بودن آن نيست. آيا مى توان مسجد را توسعه داده و اطراف آن را حسينيّه کرد؟
جواب :
اگر وقف بودن زمين محرز نيست و بين مردم محلّ شايع نيست و ملک يا حريم ملک کسى هم نيست، مى توانند از حريم مسجد براى توسعه مسجد استفاده کنند و اگر قسمتى از آن حريم مسجد نباشد، حسينيّه نمايند.
آب هاى زير زمين موقوفه
سوال 965 :
آيا آب هاى تحت الارضى املاک موقوفه در وقف تابع آن ها هستند يا بدون اجازه متولى، ديگران هم مى توانند استفاده کنند؟
جواب :
منافع آب هاى تحت الارضى به حساب املاکى است که اين آب ها در زير آن قرار گرفته اند که بدون اجازه ى مالک يا متولّى، ديگران به استفاده آن مجاز نيستند، در صورتى که مربوط به همين زمين موقوفه باشد و استخراج هم از همين زمين باشد.
دايره ى اختيارات متولّى
سوال 966 :
آيا اگر منظور واقف از تعيين ناظر، اعمال نظر و تصويب او باشد، متولّى حقّ اقدام و انجام کارى بدون اذن و تصويب ناظر دارد؟
جواب :
حقّ ندارد.
حکم قرآن هاى فرسوده شده وقفى
سوال 967 :
در مسجد روستايى دو سرى قرآن خطى موجود است که بيش از يکصد سال از عمر آن مى گذرد. قرآن ها در حال فرسوده شدن مى باشند. آيا اجازه مى فرماييد آن ها را تعمير نمايند و در منزل يکى از افراد مورد اعتماد نگهدارى شود، و يا اين که چون وقف است، بعد از تعمير دوباره به مسجد آبادى برگردانده شود، و يا اين که چون نگهدارى آن ها براى افراد عامّى مشکل است، به نيابت از جانب ورثه ى واقف، به کتابخانه ى آيت اللّه مرعشى هديه شود؟ با توجّه به اين که افراد سالمند آبادى اطّلاعى از ورثه و خود واقف ندارند.
جواب :
وقف قابل اهدا نيست، قرآن ها را تعمير کنيد و از آن در همان جهت وقف استفاده نماييد.
لزوم اجازه ى متولّى در تصرّف ديگران
سوال 968 :
در صورتى که واقف براى موقوفه، متولّى منصوص تعيين کرده است و متولّى مزبور در قيد حيات است و عمل به شرايط وقف نامه مى نمايد، آيا ديگران (غير از متولّى وقف) از حکّام شرع و يا از حکّام عرف، حقّ دخالت و يا تصرّف در موقوفه را دارند؟
جواب :
حق ندارند، مگر با اذن او.
وقف مدت دار اشيا
سوال 969 :
لو اوقف عقارا الى عشرين سنه او نحوه... فهل ينقلب الى تحبيس او يبطل؟
جواب :
اظهر انّه حبس فيراعى فيه شروطه ان قصد الحبس او لم يعلم قصده اما اذا قصد الوقف فيبطل.
تغيير در وقف
سوال 970 :
آيا مى توان با توجّه به شرايط روز جهت مصالح دولت و امّت اسلامى و ملاحظه ى نيّت اصلى واقف و در جهت هماهنگى با ساير برنامه هاى مدوّن و جارى دولت در کاربرد نظرات واقف تغييراتى به عمل آورد؟ نکته ديگر اين که در جهت توسعه ى سنّت حسنه ى وقف، لازم است مبالغى صرف هزينه هاى پرسنلى و ادارى کارکنان شود که در هيچ يک از وقفنامه ها به اين موارد اشاره اى نشده است. آيا مى شود با تغييراتى در نحوه ى کاربرد درآمده اى حاصل از موقوفات، به ويژه موقوفات متصرّفى که اوقاف متولّى آن است، مبالغى صرف هزينه هاى مزبور نمود؟ و در آخر اين که موقوفات بسيارى در سطح کشور وجود دارد که يا شناسايى نشده و يا به مرور زمان از بين رفته است، آيا مى توان با تغييرات جزيى در نحوه ى استفاده از درآمد موقوفات موجود براى شناسايى موقوفات شناخته نشده اقدام کرد؟
جواب :
موقوفات به حسب آن چيزى است که اهل آن وقف کرده اند، بنابراين تغيير وقف جايز نيست و بايد از وقف در همان جهت وقف و زير نظر متولّى شرعى وقف استفاده شود و عوايد آن غير جهت وقف صرف نشود.
حکم حمّام وقفى مخروبه
سوال 971 :
شخصى مکانى را جهت حمام عمومى وقف نموده و پس از سال ها بهره بردارى هم اکنون مخروبه گشته و بيشتر اهالى محل به لحاظ دارا بودن حمام شخصى، چندان تمايلى در جهت مرمّت و بازسازى آن ندارند و از جهتى اگر هم تعمير گردد، با توجه به مطلب فوق استفاده ى قابل توجه ى صورت نمى گيرد. بنابراين آيا وقف کننده مى تواند محل مورد نظر را فروخته و پولش را در مصرف ديگر ى چون غسّال خانه که ضرورت بيشترى نيز دارد در مکان مناسب ديگرى صرف نمايد يا خير؟ در صورت عدم فروش، حکم آن را بيان فرماييد.
جواب :
اگر وضع حمام به گونه اى باشد که در حال و آينده قابل استفاده نباشد و استفاده از آن در جهت وقف کالعدم باشد، واقف مى تواند آن را به يکى از دو طريق فروش يا اجاره بلند مدت واگذار نمايد، هر کدام به مصلحت وقف باشد؛ و درآمد حاصله را به مصرفى که نزديک تر به وقف باشد على الاحوط برسانند. مراد از اقرب بودن يعنى نزديک تر بودن به جهت وقف است.
سوال 972 :
حدود بيست و سه سال پيش حمّام عمومى جهت استفاده ى اهالى احداث گرديد که زمين آن متعلّق به عدّه اى از اهل محلّ بوده است. مشخّص نيست اين زمين براى حمّام وقف گرديده است يا نه. حمّام مذکور به مدّت يک سال مورد استفاده عموم بوده و پس از آن متروکه مانده است. چنان چه زمين حمّام موقوفه باشد. آيا جايز است به مجتمع فرهنگى واگذار گردد و اگر موقوفه نباشد، بلکه هبه ى مردم اهالى باشد وظيفه چيست؟
جواب :
اگر امکان استفاده از حمّام براى استحمام هست، تعمير و تصرّف منافى ديگر در آن جايز نيست و در غير اين صورت، در مطلق خيرات مى توانند از آن استفاده نمايند.
حکم بيمه ى اموال به نام حضرت مهدى ـ عليه السّلام ـ
سوال 973 :
عده اى از مؤمنين خود و خانواده ى خود، يا ماشين و موتور سيکلت و مغازه و خانه ى مسکونى خود را بيمه ى «حضرت مهدى امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ » نموده اند و ماهانه پولى مى دهند، مصارف اين پول چه صورتى دارد؟
جواب :
مبالغ متعلق به حضرت حجّت ـ عليه السّلام ـ است و مصرف آن، مانند سهم مبارک امام ـ عليه السّلام ـ است.
ساخت و ساز جاهلانه در وقف
سوال 974 :
در زمينى که وقف مساجد بوده است، از روى ناآگاهى و جهالت در آن حسينيّه و تعدادى مغازه و چند دستگاه ساختمان ـ از قبيل شرکت تعاونى و دفتر پست و تلگراف و نانوايى و... ـ ساخته اند. آيا اين ها بايد ماهانه به مسجد، اجاره پرداخت کنند و يا اين که بناها را تخريب کنند و موقوفه را به حال اوّل برگردانند؟
جواب :
مطالبه ى اجرت المثل شود که بپردازند.
وقف در حال عصبانيّت
سوال 975 :
اينجانب در حالت عصبانيت ناشى از درگيرى فرزندانم، خانه ى مسکونى ام را با اجراى صيغه ى وقف و صدور سند به نام اوقاف وقف نمودم و بعد از مدّتى پشيمان شدم. آيا اين وقف صحيح است؟
جواب :
اگر قبض معتبر در وقف حاصل شده است، وقف تمام است و به ملک شما باقى نيست.
موقوفه اى که صرف زوّار امام حسين ـ عليه السّلام ـ شده است
سوال 976 :
موقوفه ايست که مصرف آن کمک به زوّار کربلاى معلّى است و به لحاظ اين که سال ها است اين نوع مصرف معطّل مانده آيا مى توان در راه کمک به زوّار مشهد مقدّس صرف نمود؟
جواب :
در جهتى که براى امام حسين ـ عليه السّلام ـ باشد، مانند: روضه خوانى براى سيدالشّهداء و يا زوّارى که از راهنماى غير متعارف هر چند از کشورهاى ديگر به کربلا مى روند مصرف شود.
زياد آمدن موقوفه از عزادارى امام حسين ـ عليه السّلام ـ
سوال 977 :
درختان خرمايى را براى عزادارى سيدالشهداء ـ عليه السّلام ـ وقف کرده اند و بخشى از حاصل آن ها زياد مى آيد. آيا مى توان در بناى حسينيه خرج کرد؟
جواب :
همان طورى که وقف کرده اند بايد عمل شود. چنان چه جهت وقف، عزادارى است، نمى توانند صرف در ساختن حسينيه نمايند، ولى در صورتى که مورد نياز عزادارى باشد مانند اين که توسعه ى حسينيه ضرورى باشد يا آن که تعمير ضرورى داشته باشد، اشکالى ندارد.
زمين مشکوک در کشورهاى خارجى
سوال 978 :
زمينى در زمان حکومت هند قبل از قيام پاکستان طبق نوشته ى دولتى ـ که در دست هست ـ ، بعضى از جاهايش نشان قبرستان مسلمان ها و بعض ديگرش در دست مردم مى باشد. آيا شرعا چنين زمين هايى براى عموم مسلمين است که در آن جا سکنى دارند يا وقف آن ثابت مى شود؟
جواب :
وقفيّت ملکى ثابت نمى شود مگر به علم يا به شهادت بيّنه، و بعيد نيست شياع در محلّ هم کافى در وقفيّت باشد. در هر حال نبش قبور مسلمين جايز نيست و آن چه وقفيّت آن به نحو مذکور در بالا ثابت نشود، تصرّف در آن مانعى ندارد.
گفتار بعضى بر وقفيّت يک محل
سوال 979 :
زمينى که به هيچ وجه آثار وقفيّت و مدرک و سندى که حاکى از موقوفه بودن آن باشد نيست و شاهدى که گواهى بر وقف بودن آن بدهد نيست، آيا به صرف گفتار يک عدّه مى شود آن را موقوفه دانست؟
جواب :
اگر شواهدى بر ملکيّت هست، مى توان به اين حرف ها توجّه نکرد؛ و با اشتهار به وقفيّت بايد احتياط کرد.
در اختيار قرار دادن امکانات بنياد اسلامى براى غير مسلمين
سوال 980 :
بنيادى که مؤسسه خيريه غير انتفاعى مى باشد، با اهداف ذيل در دفتر شرکت ها به ثبت رسيد:
رفع نيازهاى عمومى، نشر و تبليغ اهداف و مفاهيم عاليه اسلام از لحاظ علمى، مذهبى، امدادى، تعاونى، اجتماعى، قرض الحسنه و...
با توجه به اهداف صريح و روشن بنياد مزبور که به عبارت «رفع نيازهاى عمومى» ذکر شده است، آيا در رفع نيازهاى غير مسلمانان نيز جايز است از امکانات بنياد استفاده کرد يا نه؟ آيا غير مسلمان مى تواند از صندوق قرض الحسنه بنياد استقراض کند؟
جواب :
به قرينه ذيل آن، منظور عموم مسلمين بلکه مؤمنين است، مانند وقف عام در قبال وقف خاص، به لحاظ نامگذارى، مگر موردى که جهت تأليف قلوب و تبليغ اسلام و ايمان داشته باشد.
انحلال موسسّه و بنياد خيريه
سوال 981 :
فردى به دسيسه و نيرنگ، بنياد خيريه اى را منحل و کليه امکانات، اموال و سرمايه هاى آن را به مسجدى که خود متولّى آن بوده منتقل نموده است، لطفا حکم انحلال اين مؤسسه عام المنفعه را بيان فرماييد.
جواب :
شخص مزبور بايد با مراجعه آن اموال را به محل خودش برگرداند وگرنه ضامن است.
وقف مغازه و اختصاص عايدات براى خمس و زکات
سوال 982 :
اينجانب اقدام به خريد دو باب مغازه نمودم که حدود هفت سال قبل عينا وقف حوزه علميه يکى از شهرستان ها کردم تا به اجاره اشخاص واگذار و عايدات اين دو باب مغازه نيز به عنوان خمس و زکات (بدهى اينجانب) محسوب گردد. بهاى مغازه ها لااقل در حال حاضر بيست ميليون تومان خواهد بود. مال الاجاره ماهانه حداقل يک صدهزار تومان مى باشد، ولى از آن جايى که واقف حقير پس از خريد واحدهاى تجارى (دو باب مغازه)، به نام مدرسه علميه انتقال داده ام، آيا عايدات حاصل به عنوان بدهکارى اينجانب (سهم امام ـ عليه السّلام ـ و خمس و زکات) محسوب مى گردد؟
جواب :
اصل وقف صحيح است و از عايدات آن مقدار دين پرداخت و سپس براى مدرسه مصرف مى شود، واللّه العالم.
تخلّف از وقف
سوال 983 :
فرد مرحومى در سال 1296 قمرى رقباتى را در شهررى و قزوين به صورت حبس مؤبّد، وقف بر خيرات و مبرات نمود که بالغ بر يک صدسال است به وسيله متوليان منصوص، عمل به وقف مى شود:
در سطور آخر صفحه دوم وصيت نامه، چنين تصريح گرديده:
«... در اين املاکِ ثلث، حق فروختن، مبادله کردن، رهن، بيع، شرط گذاشتن و اجاره زايد از سه سال دادن ندارند. تخلّف از اين قرار حرام و باطل است، اگر العياذ باللّه خرابى فاحش در اين ها روى دهد که اوصيا را به هيچ وجه امکان نگاه دارى نباشد، بايد نزد حاکم شرع نافذالحکم ثابت نمايند، پس از آن به طور احسن مبادله نمايند...»
قسمتى از اراضى مسکونى در ابتداى انقلاب اسلامى به وسيله سازمان زمين و مسکن قزوين جهت احداث ساختمان مسکونى در اختيار شرکت هاى تعاونى مسکن و يا به متقاضيان فروخته شده بود، اين گروه به ادّعاى اين که اين اراضى را از دولت خريده اند، عرصه و اعيان را متعلق به خود دانسته و در نتيجه با تجمّع در مساجد و ارسال طومار و نامه براى مسؤولين و درج در جرايد و متعاقبا تشکيل جلساتى در دفتر امام جمعه محترم و بخشدارى و فرماندارى، خواهان ادامه تعلّق عرصه به صاحبان اعيان گرديدند و نهايتا پس از انقلاب از مراجعه به دفتر موقوفه و تنظيم سند اجاره و پرداخت اجاره عرصه خوددارى نمودند و عملاً اين قسمت از اراضى موقوفه مسلوب المنفعه گرديد، و از طرفى اداره زمين و مسکن قزوين آمادگى خود را براى تأمين زمين معوّض اعلام داشتند.
آيا وضع موجود از نظر مسلوب المنفعه ماندن قسمتى از اراضى موقوفه، مشمول قيد مندرج در وصيت نامه مى باشد؟
آيا مبادله به نحوى که مطرح است و به شرط احسن بودن معوّض به صلاح موقوفه است يا متولّى را به طريق ديگرى ارشاد مى فرماييد؟
جواب :
اگر راهى ديگرنيست و از احسن وجوه ممکنه باشد، اشکال ندارد.
تکليف سهم موقوف عليه در صورت فوت
سوال 984 :
واقف محترمى پنج دانگ از شش دانگ املاکى را بر اولاد ذکور (فرزندان پسر) خود على نحوالتشريک و التسويه، بطنا بعد بطن و نسلاً بعد نسل وقف نموده و در صورت انقراض فرزندان پسر، بر فرزندان دختر و در صورت انقراض و نبودن اولاد، منافع اين پنج دانگ صرف تعزيه دارى شود و توليت آن ها را براى خود قرار داد و بعد خود مفوّض داشت به اولاد ذکور خود نسلاً بعد نسل و بطنا بعد بطن با تقديم اصلح و ارشد و ابقاى آن ها. واقف محترم داراى شش فرزند ذکور بوده و هريک از شش فرزند ذکور داراى فرزندانى بوده اند که تعداد آن ها يازده نفر مى باشد و اين يازده نفر هم داراى فرزندانى مى باشند که تعداد آن ها حدود شانزده نفر مى باشد. واقف فوت کرده است. 6 نفر اولاد ذکور واقف که نسل اوّل مى باشند، همگى فوت نموده اند. از يازده نفر اولاد ذکور که در نسل دوم مى باشند، ده نفر فوت و تنها يک نفر در قيد حيات مى باشند. از نسل سوّم که تعداد آن ها در حال حاضر شانزده نفر مى باشند، اکثر آن ها در قيد حيات مى باشند بفرماييد:
1) با توجه به اين که منافع پنج دانگ موقوفه در نسل اوّل بين 6 نفر برادر به طور مساوى تقسيم مى شود، در صورت فوت هريک از برادران سهم متوفى به چه کسى بايد پرداخت شود؟
جواب :
با اين فرض، مالک پس از وفاتِ هر فردى از طبقه عاليه، فردى از طبقه نازله است، اگرچه فردى از طبقه متقدّمه موجود باشد و احتياط در استحلال از فرد مقدّم در طبقه، خوب است.
2) آيا کلمه «بطنا بعد بطن و نسلاً بعد نسل» با کلمه «نسلاً بعد نسل و بطنا بعد بطن» با هم فرق دارند يا هر دو کلمه به يک مفهوم مى باشد؟ در صورتى که فرق داشته باشد، مراتب را مرقوم فرماييد.
جواب :
تفاوتى ندارد.
3) توليت موقوفه با بودن اولادى با داشتن شرايط اصلح و ارشد و ابقا از نسل اوّل به اولادى از نسل بعد که داراى شرايط اصلح و ارشد و ابقا باشد مى رسد يا خير؟
جواب :
نمى رسد.
تکليف اموال موسسّه اى با تغيير آن
سوال 985 :
هيأتى به نام «متوسلين به اهل بيت ـ عليه السّلام ـ » براى برگزارى مراسم اعياد و وفيات ائمه طاهرين ـ عليه السّلام ـ به وجود آمد. پس از گذشت چند سال مسؤول هيأت، متوسلين بدون اطلاع تمام اعضا استعفا داده و اين هيأت تبديل به جمعيّت طلاب گرديد. تمام اعضاى هيأت متوسلين، غير از چهار نفر موافق جمعيت طلاب و اعضاى جمعيت طلاب شدند و اين چهار نفر نسبت به استعمال اثاث هيأت متوسّلين در جمعيت طلاّب مخالفت مى کنند. لازم به ذکر است مقدارى اثاث با پول هيأت خريدارى و مقدارى اهل خير براى طلاب اهدا نموده اند. آيا استعمال اثاث هيأت سابق در اين جمعيت طلاب که جديدا به وجود آمده است، جايز مى شود؟
جواب :
اگر فقط تغيير در اسم باشد، اشکال ندارد و اگر در مصارف تفاوت کند، اشکال دارد.
وقف کلّى و تغيير مکان آن
سوال 986 :
شخصى پنج هزار متر از زمين کشاورزى خود را وقف کرده، ولى مکان آن را مشخص نکرده است. بعد از فوت اين شخص ورثه او پنج هزارمتر را در دو نقطه معين و پس از مدت کمى آن دو نقطه را در يک نقطه ديگرى تعيين نمودند، لازم به ذکر است که: آن دو نقطه قبلى در يک محيط بسته و فاقد کوچه و خيابان مى باشد. يکى از دو نقطه قبلى توسط يکى از ورثه حدود 15 سال است که به باغ مرکّبات تبديل شده است. مکان فعلى داراى منافع و موقعيّت بهترى از دو مکان قبلى مى باشد. حکم شرعى را بيان فرماييد.
جواب :
اگر افراز قبلى به نحو لزوم نبوده، مثلاً با تراضى بوده نه قرعه با شرايطى که قسمت لازمه را باعث شود، مانعى ندارد و طرف تقسيم در افراز وقف مشاعى حاکم شرع يا متولّى وقف است.
فروش موقوفه با عدم قابليّت براى استفاده
سوال 987 :
چندين سال پيش (حدودا 35 سال) فرد خيّرى يک دستگاه سماور را جهت استفاده در سقاخانه حضرت ابوالفضل ـ عليه السّلام ـ وقف نموده است. اکنون واقف به رحمت خدا رفته و سماور به علت فرسودگى غير قابل استفاده گرديده است.
1) آيا مجاز به فروش آن هستيم؟
جواب :
اگر صرف ضروريات وقف مى شود، مانعى ندارد.
2) آيا مى توانيم با ساير اقلام موقوفه که وضعى مشابه دارند بفروشيم و از عوايد حاصله، تنها يک وسيله که مورد نياز باشد بخريم تا به نام واقفين در محل وقف استفاده گردد؟
جواب :
مانعى ندارد.
فروش موقوفه و جبران آن
سوال 988 :
قطعه زمينى شاليکارى از سوى اجداد اينجانب وقف اولاد ذکور گرديد. متأسفانه پدر اينجانب با علم و اطلاع از اين مسأله، به دليل فقر و تنگدستى، اقدام به فروش اين قطعه زمين نمود مى نمايد و با آن پولى را تهيه و آن را به صورت وديعه نزد بانک قرار داد. پس از يک سال دو برابر آن را وام گرفت و بدين ترتيب منزل مسکونى خريدارى و به نام اينجانب که فرزند ارشد وى مى باشم به ثبت رساند. پس از گذشت 16 سال و مخالفت بى وقفه ام، پدر اينجانب با فروش منزل مسکونى و خريد زمين موقوفه و برگشت دادن به شرايط اوليه، شديدا مخالفت مى نمايند. با توجه به مشکلاتى که در طى اين مدت براى خانواده و به ويژه براى اينجانب به وجود آمده، بفرماييد:
1) چنان چه منزل مسکونى به فروش برسد، ارزش افزوده منزل مسکونى نسبت به قطعه زمين موقوفه چندين برابر است، تکليف اين پول چه مى شود؟
2) مالک فعلى زمين موقوفه از فروش و عودت آن ممانعت مى نمايد وظيفه چيست؟
3) چنان چه در يکى از محضرها سند منزل را به نام پدرم تغيير دهم، از عواقب ناگوار موقوفه مصون خواهم ماند؟
4) تکليف بنده با پدرم که با فروش منزل مسکونى مخالفت مى نمايد، چيست؟
جواب :
اگر شاليزار موجود است، بايد همان برگردانده شود والاّ مثل آن کمّا و کيفا در جاى ديگرى خريدارى شود و با انجام وظيفه مزبور نياز به فروش منزل نمى باشد.
تغيير مکان امام زاده به علت ساخت سدّ
سوال 989 :
در روستايى امام زاده اى به نام سيد محمد عابد فرزند امام موسى کاظم ـ عليه السّلام ـ مدفون بوده و زيارتگاه مردم استان مى باشد. هم چنين مدفن شهداى جنگ تحميلى و قبرستان قديمى 27 نفر از افراد طايفه، در جوار امام زاده قرار دارد. امامزاده موصوف داراى شجرنامه اى است که طبق آن کليه زمين هاى اطرافش وقف سادات ذکور است. وزارت محترم نيرو قصد دارد با موجود بودن دو محل مناسب ديگر در اين قريه اقدام به احداث سدّ نمايد و امام زاده را حداقل تا فاصله چهل کيلومتر جا به جا کند. آيا انتقال امام زاده، با وجود دو گزينه مناسب ديگر براى سدّسازى چه حکمى دارد؟
جواب :
شبه ه اى نيست که موّدت ذوى القربى واجب و منصوص قرآن است و اهانت به آن ها حرام و ترک واجب قطعى است و اهانت و عدم اهانت از عرف معلوم مى شود و از ملاحظه اشباه و نظاير و اعلى و اشرف مشخص مى شود که اهانت صادق است يا نه.
بر کسانى که متصدّى اصلاح راه ها و خيابان ها و احداث سدّها مى باشند، لازم است تحرّى مندوحه در اطراف بقاع متبرّکه و مشاهد مشرّفه از يمين و يسار و بالا و پايين نمايند و نتيجه را به گونه اى که به مقدّسات و محترمات، ربطى نداشته باشد و موجب تغييرات نامشروع نباشد بگيرند، واللّه الموفق المعين.
موارد جواز فروش موقوفه
سوال 990 :
لطفا موارد جواز فروش موقوفه را بيان فرماييد.
جواب :
1) اگر معلوم شود وقف باطل بوده، مثل آن که واقف بالغ نبوده؛ 2) در نفروختن آن مفسده بزرگ ترى مثل قتل نفس و هتک عرض باشد؛ 3) معلوم باشد که واقف محل خاصى در نظر نداشته، مثل زمينى که براى حمام ده وقف کرده باشد. در اين صورت ها فروختن جايز است. اما در صورت اوّل، خود واقف يا وارث او مى تواند آن را براى خود بفروشد و در صورت دوم، موقوفه فروخته مى شود و تبديل به چيزى که به نظر واقف نزديک تر است مى شود و در صورت سوم به مثل آن تبديل مى گردد، مثلاً در جاى ديگر همان ده حمام ساخته مى شود. هم چنين وقفى را که در آن اختلاف شده، به طورى که علم يا اطمينان به خرابى وقف پيدا شود، بنابر اظهر مى توان فروخت.
ايجاد ساختمان در زمين وقف با اذن متولّى
سوال 991 :
اينجانب زمين موقوفه اى را در اردکان اجاره و با توجه به مفاد قرارداد، در آن ساختمانى را ايجاد کرده ام. آن چه بين اينجانب و متولى موقوفه گذشته، اين بوده که با اين قرارداد، اينجانب نتوانم پس از ده سال قيمت ساختمان را از متولى وقف مطالبه کنم و هم چنان به کار خودم ادامه دهم. هرگز قصد و نيّت باطنى اينجانب اين نبوده که هستى و سرمايه زندگى خودم را در اين زمين خرج کنم و در پايان ده سال آن را به متولّى وقف تحويل دهم، بلکه منظور اين بوده که اگر اينجانب نتوانستم در اين محل به کارم ادامه دهم، آن را به ديگرى واگذار نمايم و مبالغ خرج شده را از فرد ثالث بگيرم و با متولّى وقف کارى نداشته باشم. اين نکته به نحوى در بند آخر قرارداد فى مابين در جمله «و اين قرارداد در حقيقت هيچ گونه رسميّتى ندارد و در حکم اعلام و تفهيم وقف بودن زمين به آقاى... مى باشد» منعکس است و اينجانب تاکنون فقط اجاره زمين موقوفه را پرداخت کرده ام. چون ساختمان را متعلق به خود مى دانم و در اين رابطه هيچ گونه اختلافى بين اينجانب و متولى وقف وجود نداشته است؛ زيرا در قرارداد تأکيد بر پرداخت اجاره زمين شده نه ساختمان. اما اداره اوقاف مدعى است که اين ساختمان متعلق به وقف است. حکم شرعى را بيان نماييد.
جواب :
اگر در ساختن ساختمان اجازه داشته است، قيمت ساختمان را حق دارد و بايد پول آن ساختمان را به او بدهند با فرض اين که در قرارداد صحبتى از ملکيّت آن نبوده است.
ادّعاى زمين ها و باغ هاى وقفى
سوال 992 :
در روستايى حدود دويست خانواده هستند که مالک نسل اندر نسل باغات، بيشه ها و املاک مزروعى مى باشند که داراى اسناد محضرى و قباله هاى قديمى دويست و سيصد ساله هستند، و بين آنان خريد و فروش مى شود و مهريه زنان مى باشد.
1) آيا کسى با ارايه کپى وقف نامه مى تواند مدّعى وقفيّت اين باغات و املاک شود؟
2) وقفيت در چه حالتى به اثبات مى رسد؟
3) آيا وقتى هيچ کدام از پيرمردها، ريش سفيدان و اهالى محل هيچ گونه اطلاعى از ايام قديم نداشته اند و به ياد نمى آورند که اين املاک وقف باشد، چگونه مى توان وقفيت را ثابت کرد؟
4) آيا مالک و کشاورز که روى اين باغات تصرف دارند و از ايام قديم درختان فراوانى را غرس نموده اند، مى توان محصول آنان را توقيف کرد؟
5) آيا مى توان اين املاک و باغات را از تصرف و مهريه زنان خارج نمود؟
6) مالکيت در اسلام که از راه شرعى و عرف محل به دست آمده باشد، آيا مى توان از تصرف تعداد زيادى از مردم خارج کرد؟
جواب :
وقفيت ملکى بايد به حجّت شرعيه، مثل قيام بيّنه ثابت شود والاّ در مالکيّت ذواليد باقى است و تعرّض به آن ها جايز نيست و هم چنين است اگر از مصاديقى بوده که بيع وقف جايز بوده و فروخته شده و دوباره به وقفيّت بر نمى گردد.
وقف براى اطعام خاصّ و تبديل آن به طعام بهتر
سوال 993 :
درآمد موقوفه براى اطعام در روز عيد غدير به غذاى مرسوم در آن زمان وقف شده بوده، پس از چند سال درآمد خيلى بيشتر شده و آن غذا هم ديگر مرسوم نيست. آيا تبديل آن غذا به طعام بهتر و موافق طبع جايز است؟
جواب :
جايز است.
اگر وقف مشاع با تقطيع از انتفاع خارج شود
سوال 994 :
زمينى بوده که به ده قطعه ى متفرق تقطيع شده که يک ربع مشاع آن وقف براى امام حسين ـ عليه السّلام ـ است، ولى با اين تقطيع ديگر قابل انتفاع نيست. مستدعى است درباره اين موقوفه حکم شرعى را ارشاد فرماييد.
جواب :
اگر ممکن است قسمت وقف افراز شود و عمل به وقف شود و در صورت عدم امکان افراز و انحصار انتفاع به تبديل آن، بايد تبديل شود به طريقى که عمل به وقف شود.
وقف منزل ده روز در سال براى روضه خوانى
سوال 995 :
واقفى خانه اى را در سالى ده روز براى امام حسين ـ عليه السّلام ـ وقف نموده و توليت آن را براى اولادش قرار داده است. آيا پس از ده روز به ملک ورثه برمى گردد؟
جواب :
ظاهرا اين وصيت است نه وقف. زيرا در وقف تأبيد لازم است و در غير ده روز، اين خانه مثل ساير املاک است.
اگر متولّى وقف از بعضى فرقه ها باشد
سوال 996 :
واقفى زمين هايى را وقف روضه خوانى و غيره کرده و متولّى آن را فردى از فرقه شيخيّه قرار داده است. چه حکمى دارد؟
جواب :
صرف موقوفه در مصارف مشترکه مانعى ندارد، نه غير آن.
وقف براى اولاد ذکور و فرض عدم وجود وى
سوال 997 :
واقفى زمين هاى کشاورزى را به وقف خاصّ، وقف اولاد کرده است به عبارت: «بطنا بعد بطن و طبقا بعد طبق» و توليت آن را پس از واقف به ارشد اولاد ذکور واگذار کرده و واقف مرده است و هيچ اولادى ندارد و برادرزاده و خواهرزاده دارد. آيا موقوفه به آن ها ارث مى رسد؟ اگر پاسخ منفى است، مصرف موقوفه بايد چگونه باشد؟
جواب :
اين وقف خاصّ به ارث به آن ها نمى رسد. زيرا مراد از طبقا عن طبق، طبقات ارث نيست؛ بلکه عطف بيان همان بطنا عن بطن است و چون نسل او منقرض شده، توليت آن با حاکم شرع است و چون موقوف عليهم هم ندارد، در وجوه برّ صرف مى شود.
مراد از عبارت «اولاد ذکور و احفاد و نوافل آن ها»
سوال 998 :
در وقف نامه اى چنين آمده است: «وقف براى اولاد ذکور و احفاد و نوافل آن ها ماتعاقبوا و تناسلوا». آيا عبارت شامل اولاد اناث از احفاد و اعقاب طبقه اوّل مى شود؟
جواب :
اطلاق عبارت براى پس از طبقه ى اوّل که بايد ذکور باشند، در احفاد و اعقاب آن ها، اولاد اناث را هم مى گيرد.
وقف به شرط توليت واقف در طول زندگى
سوال 999 :
شخصى چند سال پيش منزلى را براى مسجد جامع وقف کرده و صيغه ى وقف هم خوانده، به شرط اين که تا خود واقف زنده است، اختيار وقف به دست او باشد و در اين چند سال اجاره ى آن را هم داده است، ولى بعدا براى ضرورتى که براى اولادش پيدا شده، مى خواهد آن را بفروشد و مصرف کند. آيا جايز است؟
جواب :
اگر توليت آن را مادام الحيات براى خودش قرار داده و اجاره را به عنوان اجاره ى وقف مى داده، امر وقف تمام شده و مصرف آن در حاجتش جايز نيست، به خلاف اين که اگر اختيار امر وقف را با خودش قرار داده، معلوم شود که امر وقف تمام نشده و اين مانند وصيت به وقف است و هم چنين است شرط بازگرداندن هنگام حاجت که اگر محتاج شد، به ملک او بر مى گردد ولو وقف تمام شده باشد.
درخت هايى که مستأجر در ملک وقف کاشته
سوال 1000 :
زمين هايى که وقف امام زاده بوده را به کسانى اجاره داده اند و آن ها در آن زمين ها درخت هايى کاشته اند، آيا اين درخت ها متعلّق به مستأجرين مذکور مى باشد؟
جواب :
هر وقت بخواهند آن ها را بيرون کنند، آن درخت ها مال آن ها است که بايد قيمتش را به آن ها بدهند.
وقف براى روشنايى حرم اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ
سوال 1001 :
پولى وقف روشنايى حرم اميرالمؤمنين حضرت على ـ عليه السّلام ـ است. تکليف چيست؟
جواب :
بايد آن را به علماى آن جا بدهند که در خرج برق آن جا صرف شود و اگر به هيچ طريقى نمى توانند آن را در آن مورد مصرف کنند، آن را در زوّار مجاورين محتاج آن جا صرف کنند.
تبديل بناى موقوفه
سوال 1002 :
موقوفه اى مشرف به خرابى است و چند سال معطل مانده و از آن استفاده نشده است و درآمدى هم ندارد که خرج تعمير آن شود، ولى قابل تبديل به احسن است. تکليف چيست؟
جواب :
بايد آن را تبديل به معمور و بناى منفعت دار کنند.
وصيت به ساخت حسينيه و وقف کتاب بر آن
سوال 1003 :
شخصى وصيت کرده، در جاى معيّنى حسينيه اى بسازند و کتاب هايى را وقف آن حسينيه کنند. آيا وقف محقّق شده است؟
جواب :
اين وقف نيست، زيرا متعلق آن موجود نيست، بلکه وصيت به وقف است و اگر ورثه آن حسينيه را نساختند، چون احتمال دارد مقصود موصى (وصيت کننده) از قبيل تعدّد مطلوب باشد، لذا کتاب ها را وقف حسينيه اى که نزديک به آن محل است کنند.
استفاده از آب قنات براى حمام
سوال 1004 :
قنات آبى بوده و مالکين آن اجازه مى دادند که در مصرف شرب (نوشيدن)، مسجد و حمام استفاده شود، ولى بعدا براى حمام هاى جديد اجازه نمى دهند. آيا جايز است براى آن حمّام ها مصرف شود؟
جواب :
جايز نيست.
فوت واقف پيش از تکميل موقوفه
سوال 1005 :
فردى حفر قناتى را شروع کرده و قسمتى از آن را براى جهتى وقف کرده است. ولى واقف، پيش از تکميل قنات و بهره بردارى از آن وفات مى کند، آيا وقف محقّق شده است؟
جواب :
اگر تمام شرايط وقف محقق بوده و قبل از وفات اقباض کرده، هر چند به بهره بردارى نرسيده بوده، امر وقف تمام است.
وقف کتب علوم غريبه
سوال 1006 :
فردى قصد دارد کتاب هايى در علوم غريبه را وقف يکى از کتابخانه ها نمايد. از طرفى احتمال مى رود برخى از استفاده کنندگان آن کتابخانه از آن کتاب ها استفاده خلاف موازين شرعى کنند. آيا مى تواند با فرض مذکور، اين کتاب ها را وقف کند؟
جواب :
اگر اطمينان دارد مسؤولان کتابخانه رعايت اين امور را مى کنند و به اهل آن مى دهند، جايز است. ولى چون نمى داند در آينده چه کسى متصدّى کتابخانه مى شود و چه کار مى کند، حصول اين اطمينان نمى شود.
دوَران متولّى بين دو نفر
سوال 1007 :
اگر در سند وقف متولّى از موقوف عليهم را شخص مسنّ تر و ارشد از اولاد معين کرده و مسنّ تر و ارشد، دوران بين دو شخص پيدا کرد، کدام يک مقدّم هستند؟
جواب :
ارشد در جهت وقف مقدم است و اگر تعيين ارشد و با تقواتر بود و دوران شد بين ارشد غير متقى تر و متقى تر، دوّمى مقدم است و اگر هر دو باتقوا بودند و يکى اتقى (با تقواتر) بود، تعيين با نظر حاکم يا به قرعه است، گرچه احتياط در جمع بين نظر هر دو است.
عدم امکان تغيير متولّى توسط واقف پس از تحقق وقف
سوال 1008 :
واقفى قطعه زمينى را براى احداث مدرسه وقف کرده و کيفيت آن را به اختيار امام جمعه ى وقت گذاشته و آن امام جمعه هم متصدّى آن شده، ولى پس از آن، امام جمعه تغيير کرده است. آيا واقف مى تواند آن را تغيير دهد؟
جواب :
ديگر واقف نمى تواند آن را تغيير دهد.
تقسيم موقوفه مشاع توسط ورثه
سوال 1009 :
اگر واقفى مقدار زمينى را به طور مشاع وقف کند و پس از فوت واقف، ورثه بخواهند آن را تقسيم کنند، آيا اجازه اين کار را دارند؟
جواب :
بايد حاکم و ورثه هر دو باشند و اگر ورثه يا بعض از آن ها از تقسيم امتناع کنند، حاکم بر آن ولايت دارد.
موقوفه اى که متروک شده است
سوال 1010 :
زمينى که وقف قرآن خواندن بوده است، فعلاً چون آب ندارد بدون استفاده مانده و متروک شده است. حکم شرعى را درباره اين موقوفه بيان نماييد.
جواب :
بايد خود آن زمين يا درآمد آن در امر متمحّض در جهت وقف، صرف شود.
وظيفه ديگران در قبال فروش موقوفه توسط مدّعى توليت
سوال 1011 :
ورثه در مورد موقوفه اى ادّعاى توليت دارند و در آن تصرف مى کنند و اصل آن را مى فروشند و درآمد آن را صرف مى کنند و کمى از آن را صرف عزادارى مى کنند. آيا ديگران وظيفه دارند آن ها را مانع شوند؟
جواب :
بايد از اصل وقف و کيفيت آن و جهت وقف تحقيق شود که آيا از مسوّغات (موارد جواز) فروش وقف در آن مورد بوده است يا نه.
مصرف کاشى هاى امام زاده اى در جاى ديگر
سوال 1012 :
کاشى هاى گنبد امام زاده اى را دارند عوض مى کنند و اين کاشى ها وقف خاصّ است. آيا مى توان آن کاشى ها را در امام زاده اى ديگر که در همان حوالى است مصرف کرد؟ با توجه به اين که اداره ميراث فرهنگى از جابه جايى منع مى کند.
جواب :
تا در همان جا محلّ استفاده اى دارد ـ بعينه يا ببدله ـ ، نمى توانند به جاى ديگر ببرند.
عدم جواز فروش موقوفه
سوال 1013 :
ملکى وقف روضه خوانى بوده است. واقف از ترس رضاخان ملعون که مبادا غصب کند، آن را فروخته است. عالمى به او گفته: نبايد مى فروختى، حالا به مقدار آن بايد جاى ديگرى را خريدارى و وقف کنى. اين شخص دو دانگ منزل خود را وقف کرده و اکنون مرده است، ورثه مى خواهند خانه را بفروشند. تکليف مال وقفى چيست؟
جواب :
دودانگ خانه را که وقف کرده است، نمى توانند بفروشند. مگر در مورد مستثنيات فروش موقوفه.
زمين موقوفه اى که درآمد ندارد
سوال 1014 :
اگر زمينى موقوفه براى روضه خوانى هيچ درآمدى نداشته باشد، چه کنند؟
جواب :
اگر اجاره هم نمى توانند بدهند بايد آن را بفروشند و جاى ديگرى بخرند که درآمد داشته باشد تا آن را در روضه خوانى صرف نمايند.
موقوفات تاريخى
سوال 1015 :
آيا مى توان کتاب ها و وسايل و اموال موقوفه تاريخى را براى حفاظت در موزه نگهدارى کرد و در معرض ديد بازديد کنندگان قرار داد؟
جواب :
خير، بايد در مصرف وقف صرف شود و در موارد خاصّه، به حاکم شرع مراجعه شود.
روستاهاى موقوفه
سوال 1016 :
نسبت به برخى از روستاها، شبه ه ى وقفيت وجود دارد، تکليف اهالى آن روستا چيست و در صورت احراز وقفيت، اهالى چه بايد بکنند؟
جواب :
تا وقفيت ثابت نشود، تکليفى ندارند و در صورت احراز وقفيت، بايد اجاره ى آن ها صرف در مصرف وقف شود، با تعيين متولّى شرعى آن.
نوشتن در کتاب وقفى
سوال 1017 :
کتاب هايى بر اولاد کسى وقف شده است، آيا نوشتن همين مطلب که «کتاب ها موقوفه فلانى بر اولاد خويش است» تصرف غير جايز در وقف محسوب مى شود؟
جواب :
آن چه به عنوان محافظت از وقف محسوب شود، و لازم باشد، اشکالى ندارد.
بهره مندى از آب مکان وقفى
سوال 1018 :
استفاده از آب مکان وقفى که نمى دانيم عمومى است يا خصوصى، چه حکمى دارد؟
جواب :
در صورتى که همه مردم معمولاً از آن استفاده کنند و مثلاً وضو بگيرند و معلوم نباشد که از روى غفلت و يا عدم مبالات وضو مى گيرند اشکالى ندارد، اگر با ساکنين مزاحمت نداشته باشد.
چاه در زمين مشاع
سوال 1019 :
چاهى را در حريم زمين هاى متعددى که مالکان مختلفى دارد و بعضى از آن ها موقوفه است، حفر کرده اند. براى گرفتن پروانه حفر چاه و مخارج آن، تنها برخى از مالکان اقدام کرده اند. پس از گذشت ساليان، همگى مالکان ادعاى حقّ در آن چاه را دارند. آيا آ ن ها که در حفر چاه کمکى نکرده و پولى نداده اند، حقّى از آن دارند؟
جواب :
محتاج به مرافعه ى شرعيه نزد حاکم شرع است.