از سؤال 251 تا سؤال 281

از سؤال 251 تا سؤال 281

سوال 251 :

کسانى که استحقاق مالى ندارند ولى از طريق استخدام افرادى چون پير زنان و

پير مردان وافراد بى سرپرست ومعلول واز راه تکدى آنان وجوهى حاصل نموده

مخارج مستخدمين خود را تأمين وبقيه را براى خود بر مىدارند ، آيا از بابت بهره اى

که خود مىبرد ضامن است يا نه ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

چنانچه کارى براى آن افراد مىکنند ،

مثلا محلى که ملک آنهاست در اختيار آن افراد قرار مىدهند .

ومستخدمين راضى به آن گونه تأمين مخارج ، وبرداشت بقيه باشند .

ضامن نيستند . والله العالم

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 293 /

سوال 252 :

اگر مسئولين ادارات که به علل هوا پرستى وتمايلات نفسانى ، بر برخى

کارمندان زير دست حساسيت پيدا کرده ودر مورد آنان کارشکنى مىکنند که يا ناچار

به استعفا شده ويا پس از عدم پذيرفتن استعفا از طريق غيبت کردن اخراج

مىشوند واز اين بابت متحمل خسارات مالى زيادى شوند ، آيا ضمان اين گونه

خسارت به عهده مسئولين ذى ربط است يا نه ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

چنانچه کارمند استخدام رسمى شده باشد . ومسئول اداره کارشکنى بنمايد واو را

عزل کند ، بر خلاف قوانين اداره مربوطه ،

خسارت وارده ( قطع مقررى اداره ) به عهده مسئول است .

ولى اگر مسئول سبب شود که خود او استعفاء دهد .

يا از طريق غيبت اختيارى اخراج شود .

ضمان ندارد ، ولو اين که کار خلافى انجام داده است .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 294 /

سوال 253 :

اگر بر اثر باند بازى ، فرد کاردانى را از سمت اصلى خود بر کنار کنند وپست

پايين ترى را به وى دهند که در نتيجه ماهانه مبلغى نازل تر از حقوق استحقاقى

دريافت کند ، آيا ضمانى از اين بابت به عهده مسببين آمده يا نه ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

ضمان يا بايد به واسطه انطباق يکى از قواعد کليه

يد - اتلاف - استيفاء - بر موردى

ويا دليل مخصوصى دلالت کند بر ضمان .

وچون هيچ کدام در مورد سوال نيست .

بنابر اين وجهى بر ضمان نيست ، واصل مقتضى عدم ضمان است .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 295 /

سوال 254 :

اگر مثلا رئيس اداره راهنمايى ورانندگى با مأمورين خود قرار بگذارد در قبال

هر برگ قبض جريمه که از مردم مىگيرند فلان درصد ، ورئيس دارائى شهر به

مأمورين خود گويد در قبال اخذ فلان مبلغ ماليان فلان درصد به خود شما داده

مىشود ، ومأمورين براى کسب در آمد بيشتر به جان مردم افتاده ودرآمدهاى

زيادى را براى ادراه مربوطه بدون حق کسب کنند ، آيا ضمان تعديات آنان به عهده

آمرين است يا مأمورين ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

ضمان تعديات به عهده مأمورين است .

آنان به اختيار خود آن تعديات را مىنمايند .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 296 /

سوال 255 :

استفاده از منابع ملى به صورت چرانيدن دام بدون پروانه از نظر قانون دوران

طاغوت ممنوع بوده ومجازات ان طبق همان قانون ، ضبط کليه دام ها به نفع وزارت

منابع طبيعى بوده است ، اين قانون پس از پيروزى انقلاب مورد تأييد مقامات

قانونگذارى قرار گرفته ودر حال حاضر نيز معمول است ، حال اگر دامدارى با علم به

اين قانون ، مبادرت به چراى غير قانونى کند وجنگلدارى گوسفندهاى او را بگيرد ،

آيا دامدار ضامن بهاى گوسفندهايى است که به عنوان امانت از ديگران مىچرانيده

است ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

در صورتى که قانون گذاران حکومت اسلامى ، رعايت قانون شرع را نموده ، وبه نفع

امت اسلامى چنين قانونى را امضا کرده اند ، جنگلدار ضامن نيست .

ودامدار بهاى گوسفندهايى که به عنوان ، امانت گرفته از ديگران و مىچرانيده

است ، ضامن است .

بلکه اگر قانون شرع هم رعايت نشده باشد ، دامدار ضامن است .

ولى در اين صورت به نحو تعاقب ايادى است .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 297 /

سوال 256 :

اگر فروش پروانه استفاده از منابع طبيعى ممنوع باشد ودارندگان پروانه ، بدون

توجه به قانون اقدام به فروش پروانه خود کنند ، ايا از بابت وجوهى که از خريدار

گرفته اند ضامن هستند يا نه وخريدار از نظر استفاده غير مجاز چه حکمى دارد ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

چنانچه خريدار بداند فروش پروانه ممنوع است ، مع ذلک اقدام به خريد مىکند ،

معامله اشکال ندارد ، وفروشنده ضامن نيست .

واگر نداند معامله صحيح نيست چون با ممنوع کردن حکومت اسلامى ، بلکه حتى

غير اسلامى ، آن پروانه از ماليت مىافتد ، پولى که فروشنده گرفته مالک نمىشود قهرا

ضامن آن مىباشد ، وخريدار هم مجاز به استفاده از آن نيست .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 298 /

سوال 257 :

کسى که از روى مزاح وشوخى کارت دعوت به صرف شام به نام ديگرى چاپ

نموده وبه آدرس اشخاص فرستاده وافراد زيادرى را به منزل وى دعوت کرده واز

اين راه موجب خسارتى به صاحب خانه شده ، ايا ضمان مخارجى که صاحب خانه

کرده به عهده او است ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

نه خير ضامن نيست ، مگر آن که مهمان ها بدون اطلاع صاحب خانه ، از اموال او

استفاده کنند ، واو هم پس از اطلاع راضى نشود ، در اين صورت ضامن است .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 299 /

سوال 258 :

فردى که فرزند خوانده ديگرى شده وپدر ومادر واقارب اصلى خود را

نمىشناسد ، آيا اگر ديگران پس از مرگ پدر ومادر او ، او را مطلع نسازند به گونه اى

که از ارث مرحوم شود ، ضامن ارث وى خواهند بود ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

نه خير ضامن نيستند .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 300 /

سوال 259 :

کسانى که بر اثر نداشتن فرزند ، بچه ديگرى را به عنوان فرنزد قبول کرده ، اگر به

گونه اى باشد که ورثه طبقات بعدى را از ارث محروم کند ، ضمان ان به عهده کيست ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

هيچ کس ضامن نيست . چون لابد در زمان حيات اموال خود را به او ، مىبخشد ، يا

مصالحه مىکند .

والا راه ديگرى بر محروم کردن نيست .

در اين صورت هيچ وجهى بر ضمان نيست .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 301 /

سوال 260 :

اگر دو کشتى گير که در ابتداى کشتى ، احتمال کشته شدن يا خسارت ديدن

نمىداده اند ودر عين حال پاى يکى به ديگرى بپيچد وبه همين علت به زمين

افتاده خسارتى را متحمل شود ، ضمان آن به عهده کيست ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

اين مسأله را فقهاء ، به عنوان اين که دو اسب سوار اگر با هم تصادم کنند ، هر دو

بميرند ، يا يکى ، هر دو خسارت ببينند ، يا يکى متعرضند .

خلاصه مطلب اين که اگر دو کشتى گير چنانچه بر خورد کنند .

اگر هر دو تلف شوند يا خسارتى ببينند ، مثلا دست هر دو بشکند ، هر کدام نصف ديه

ديگرى را ، بايد بدهد زيرا خسارت هر کدام مستند به هر دو است .

واگر يک کدام خسارت ببيند ، آن که خسارت نديده ، نصف ديه ديگرى را بايد

بدهد ، وخودش چيزى نگيرد .

البته مسأله شقوق ديگرى دارد که خيال مىکنم حکم آن ها معلوم مىشود از آنچه

نوشته شد .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 302 /

سوال 261 :

اگر در اثر بکس يکى از دو بکس باز ، ديگرى تلف شود ، آيا ضمان ديه او به عهده

بکس زننده است يا چون متوفى خود احتمال تلف مىداده ضمانى به عهده کسى

نيست ، واگر هست قتل عمد است يا خطا ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

اگر بکس زن به قصد کشتن طرف ، بکس بزند ، ويا آن که بکس به نحوى باشد که

به حسب عادت موجب قتل مىشود ، ولو اين بکس زن قصد کشتن نداشته باشد .

اين قتل عمد است ، ورثه مىتوانند ، قصاص نمايند ، ومى توانند ديه بگيرند .

واگر به حسب عادت کشنده نيست ، واو هم قصد کشتن ندارد قتل غير عمد است

بايد بکس زن ديه بدهد .

واحتمال تلف مانع از ضمان نيست .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 303 /

سوال 262 :

اگر در حالى که دوچرخه سواران مشغول مسابقه هستند ، يکى از آنان به طور

ناخود آگاه جلوى ديگرى برود واو بر اثر عدم توان بر کنترل به گونه اى به زمين بيفتد

که يا ناقص العضو شود ويا بميرد ، ضمان ديه او به عهده کيست ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

ظاهر اين است که در اين گونه موارد پيش آمد ، منتسب به هر دو است ، البته به غير

اختيار . پس ديه بر عاقله است يعنى اقوام پدرى .

وچون فعل منتسب به هر دو است ، به هر کدام نصف ديه تعلق مىگيرد .

بنابر اين در فرض سوال آن که جلوى ديگرى رفته ، نصف ديه را بايد به مصدوم

بدهد .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 28 صفر 1419 )

/ صفحة 304 /

سوال 263 :

در کليه مسابقاتى که از طرف دولت تدارک مىشود ، آيا ضمان خسارت هاى

وارده به عهده يکى از طرفين است يا به عهده دولت ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

وجهى بر آن که به عهده دولت باشد نمىدانم .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 305 /

سوال 264 :

اگر در ميادين فوتبال که توجه فوتباليست ها متوجه توپ است وهنگام دويدن

به جوانب توجه ندارند ، بر اثر بهم خوردن دو نفر يکى خسارت ببيند وتشخيص

مقصر ممکن نباشد ضمان خسارت وارده به عهده کيست ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

چون در اين گونه موارد خسارت منتسب به هر دو است .

بنابر اين نصف خسارت به عهده ان است که خسارت نديده است .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 306 /

سوال 265 :

اگر وکيل هنگام قرارداد وکالت ، موکل خود را با حرف اميدوار کند ، ولى در

دادگاه نتواند کارى به نفع موکل انجام دهد ، آيا اگر موکل پس از انجام محاکمات

قسمتى از حق الوکالة قرارداد شده را به وى نپردازد ضامن است ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

متعارف در قرارداد با وکيل ، آن است که وکيل به نفع موکل صحبت کند ، اما مؤثر

بودن يا نبودن ربطى به قرارداد ندارد .

وکيل چنانچه آنچه وظيفه اش بوده انجام داده ، وکوتاهى نکرده باشد ، وجهى

ندارد که آنچه قرارداد شده يا بعض آن را به او ندهند .

بنابر اين چنانچه قسمتى از حق الوکالة قرارداد شده را به وى نپردازد ضامن است .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 307 /

سوال 266 :

اگر وکيلى به عنوان حق الوکالت مبلغى دريافت کند در قبال آن مطلبى به متهم

پرونده ياد دهد ، وهنگام اعتراض طرف مقابل در قبال اخذ مبلغى از آنان نيز حاضر

شود مطالبى را ضد آنچه به متهم ياد داده به آن ها ياد دهد ، آيا با اين حال که

مطلبى که به طرف مقابل ياد داه است خنثا کننده مطلبى است که به متهم در قبال

اخذ وجه ياد داده ، ضامن وجهى است که از متهم گرفته است ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

در صورتى که در قرارداد وکالت فقط قيد شده باشد که در قبال حق الوکالت مطالبى

به متهم ياد دهد .

ياد دادن مطالبى به طرف مقابل ضد اين مطالب هيچ اشکال ندارد .

ووجهى هم بر ضمان وجوهى که از متهم گرفته نيست .

ولى چنانچه در قرارداد وکالت ذکر شود در حد وسع براى به ثمر رسيدن مطالبش

کوشا باشد ، طبعا ياد دادن ضد آن مطالب به طرف مقابل خلاف قرار داده است .

قهرا ضامن آن وجوه مىباشد ، مگر به مقدار اجرة المثل مطالب ياد داده شده .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 308 /

سوال 267 :

کسى که خود را لايق وکالت مجلس نمىداند ولى به دليل عنوان وحقوق آن

اقدام مىکند ، اگر به مجلس راه يابد آيا ضامن حقوقى است که مىگيرد يا کار او

ضمان آور نيست .

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

وکيل مجلس حقوق که مىگيرد ، براى تصدى اين مقام است ، عدم لياقت مربوط به

اقدامات وافعال وسخنرانى هاى بعد از تصدى است .

واز آثار لاينفک آن هم نيست .

ولذا اگر تا آخر هم نه حرفى نزند ، ونه عملى انجام دهد ، آن حقوق به او داده

مىشود .

بنابر اين وجهى ، بر ضمان او نيست .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 309 /

سوال 268 :

روحانيون وائمه جماعتى که برخى کانديداهاى مجلس را پس از آن مورد تأييد

شوراى نگهبان قرار گرفته ، بدون دليل شرعى به خطاهاى چپ ، راست ، منافقين ،

ليبرالها ، سرمايه دارى ، فئوداليسم و . . . متهم مىکنند واز اين راه حقوق يک فرد لايق

را ضايع مىنمايند ، آيا صرفا گناهکارند واز عدالت ساقط مىشوند ، يا ضامن حقوق

از دست رفته اجتماع نيز مىباشند ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

قطع نظر از گناه تهمت زدن ، وسقوط از عدالت .

اين افراد خيانت به اجتماع وامت اسلامى مىکنند ، که گناهش چند برابر تهمت به

يک فرد است .

ولى ضمان حقوق از دست رفته وجهى ندارد .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 310 /

سوال 269 :

کسانى که پوسترهاى تبليغاتى انتخاباتى را به هر دليل پاره مىکنند ، خواه قصد

اهانت داشته باشند يا نه ، آيا ضامنند يا نه ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

چنانچه آن پوسترها ، در معابر عمومى نصب شود ، ومدت نصب آن ها طولانى باشد ،

خيال نمىکنم ضمانى متوجه شود .

زيرا به حسب بناء عقلاء استفاده از اموال عمومى ، تا حدى مجاز است ، وماندن يک

پوستر براى مدت طولانى ، به نظر عقلاء ، غير مجاز است ، البته در صورتى که مزاحم داشته

باشد . والله العالم

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 311 /

سوال 270 :

افرادى که به عنوان ستاد تبليغاتى کانديداى معينى فعاليت مىکنند ، اگر روى

پوستر ديگر کانديداها ، پوستر کانديداى مورد نظر خود را بچسبانند ، ضامن هستند

يا گناهکار ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

اساسا استفاده از اموال عمومى با استفاده از اموال شخصى تفاوت دارد .

زيرا در اموال عمومى استفاده تابع قرارداد کسى است که آن اموال در اختيار او

است .

بنابر اين آن چه سيره متشرعه بر آن قائم شده است جواز اعمالى از قبيل چسباندن

پوستر روى پوستر ديگر است .

وشاهد آن هم عدم جلوگيرى متصديان است .

پس عمل مذکور نه خلاف شرع است نه موجب ضمان . والله العالم .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 312 /

سوال 271 :

افراد باسوادى که هنگام اخذ آراء براى اشخاص بى سواد رأى مىنويسند ، اگر از

بى سوادى افراد سوء استفاده کنند وبرخلاف ميل قلبى رأى دهنده ، ورقه را به نام

کانديداى مورد علاقه خود پر کنند ، عملشان ضمان آور است يا صرفا گناهکارند ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

کارى است خلاف ، ولى وجهى بر ضمان نيست .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 313 /

سوال 272 :

اگر نماينده اى پس از انتخاب وراه يافتن به مجلس ، بدون دليل شرعى مبادرت

به استعفا کند واز اين طريق موجب خسارات مالى زيادى براى دولت وملت شود ،

آيا ضمان آن به عهده او است ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

نمايندگى مجلس وکالت از طرف مردم است ، وبه نظر اکثر فقهاء وکالت ارعقود

جائزه است ووکيل بدون جهت مىتواند خودش را عزل کند .

بنابر اين استفتاء اشکال ندارد .

ولى به نظر اين جانب به تبع جمعى از فقهاء موکل بدون جهت مىتواند وکيل را

عزل کند .

ولى وکيل نمىتواند خودش را معزول کند .

بنابر اين نماينده مذکور نمىتواند بدون عذر شرعى استعفاء دهد پس از رفتن به

مجلس ، وچنانچه خساراتى به استناد همين استعفاء متوجه اشخاص حقوقى يا حقيقى

بشود ضامن است .

مگر آن که موکلين استعفاء او را قبول کنند ، که در حقيقت اقالة در وکالت است .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 314 /

سوال 273 :

اگر هنگام ساختن فيلم هاى نمايشى وهنرى ; مانند سريال ها وفيلم هاى

مشهورى که در سينماها واز تلويزيونها پخش مىشود ، يکى از با زيگران از اسب ، کوه ،

ماشين وموارد ديگر پرت شد وخسارت جانى ببيند ، ضمان آن به عهده کيست ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

چنانچه کسى آن اسب را تحريک نکند ، ويا کسى او را از کوه پرت نکند ، هيچ کس

ضامن نيست .

چون کسى ضامن پرت شدن ويا رم کردن اسب است ، که سبب مستند به او باشد .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 315 /

سوال 274 :

ضايعات وخساراتى که هنگام پياده کردن نمايش به بار مىآيد مثلا يکى از

بازى کنان از اسب افتاده وزير دست وپاى اسبها تلف مىشود ضمان آن به عهده

کيست ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

حکم اين مسأله از جواب مسأله قبل معلوم مىشود .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 316 /

سوال 275 :

اگر براى آموزش دادن کارهاى خطرناکى چون عبور از روى سيم و . . خسارتى به

نوآموز وارد شود ضمان آن به عهده کيست ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

چنانچه نوآموز بچه غير بالغ باشد ، وولى او هم اذن در اين کار نداده باشد ، آموزش

دهنده ضامن است .

آن هم در صورتى که اين تعليم وتعلم ها به حسب عادت در معرض اين گونه

خطرات باشد .

واگر نوآموز بالغ است ، يا ولى اذن داده ، يا اين گونه اعمال در معرض خطر نباشد ،

کسى ضامن نيست . والله العالم

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 317 /

سوال 276 :

اگر هنگام تغزيه خوانى هنگام کشتن ابو الفضل فرضى ، شمشير خطاء رود و

کسى کشته شود ضمان ديه او به عهده کيست ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

ديه آن به عهده عاقله ( يعنى اقوام پدرى ) شمشير زننده است .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 318 /

سوال 277 :

کسانى که قبل از پيروزى انقلاب براى بر هم زدن نظم اجتماع ودر نهايت

متزلزل کردن رژيم شاه به صورت ولباس زنان بى حجاب وبد حجاب ، اسيد پاشيده و

آن ها را متضرر يا ناقص العضو کرده باشند ، آيا ضامن خسارات مالى وديه آن ها

هستند يا چون کار آنها بر حسب ظاهر جنبه الهى داشته ضامن نيستند ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

چنانچه آن اعمال با اجازه مجتهد جامع الشرائط بوده

که او هم با رعايت قانون اهم ومهم ، چنين حکمى کرده است آن افراد که اسيد

پاشيده اند ضامن نيستند .

واگر بدون اذن مجتهد بوده ، ضامن تمام خسارات وارده مىباشند .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 319 /

سوال 278 :

اگر مثلا معلمى به صداى مگس حساسيت داشته ومحصلين در خارج از کلاس

مگس هايى را بگيرند وهنگام درس در کلاس رها کنند واز اين راه معلم را آزار داه

وقت کلاس درس را تضييع کنند ، آيا ضمانى به عهده آن ها خواهد بود يا صرفا

گناهکارند ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

وجهى بر ضمان تصور نمىکنم .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 320 /

سوال 279 :

در مواردى که مثلا تعدادى از دانش آموزان يا دانشجويان عليه ديگرى متحد

شده ووى را به باد مسخره واستهزاء مىگيرند تا اين که او از رفتن به کلاس دلسرد

شده وموجبات ترک تحصيل وى فراهم مىشود ، ودر اين ميان خساراتى به او وبه

جامعه وارد مىشود ، آيا ضمانى به عهده آنان خواهد بود يا نه ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

کارى است بسيار بد ومذموم .

ولى ضمان که بايد يا به واسطه ، يکى از قواعد باب ضمان ، يا دليل خاصى باشد در

اينجا مورد ندارد .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 321 /

سوال 280 :

کسانى که مثلا به عنوان تعمير ويا تجديد بناء ، آثار باستانى را تخريب مىکنند

واز اين راه به آثار فرهنگى جامعه خسارت وارد مىکنند ، ضامنند يا کار آنان

ضمان آور نيست ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

چنانچه آن آثار باستانى ملک خودشان باشد ضامن نيستند .

واگر ملک ، افراد ديگر ، يا مؤسسات ، يا دولت باشد ضامنند .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 )

/ صفحة 322 /

سوال 281 :

اگر کارفرمايى جهت تکميل ساختمان خود به شرکت داربست مراجعه و

درخواست نصب داربست کند وشرکت مزبور با اين که ساختمان مذکور د ر محدوده

کابل برق فشار قوى قرار داشته ومى بايست با هماهنگى با اداره برق اقدام مىکرد ،

رأسا اقدام کند که در نتيجه کارگرى در اثر برق گرفتگى فوت کند ، آيا ضمان ديه ان

به عهده کارفرما ( صاحب ساختمان ) است که در خواست نصب داربست کرده يا به

عهده مسئول شرکت داربست است که بر خلاف مقررات اقدام کرده ويا به عهده

مهندس ناظر است که کارشناس ومسئول نظارت بر انجام صحيح عمليات

ساختمانى بوده ؟

جواب :

) باسمه جلت اسمائه (

چنانچه مهندس ناظر مفروض تفريط نموده ، ودقت نکرده است در نتيجه گرفتن

برق کارگر را عرفا ، مستند به او است ، واو جزء اخير علت است ، او ضامن است . والله العالم .

( هامش : تاريخ جواب استفتاء : 29 صفر 1419 ) .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

مقدمه :

No image

از سؤال 1 تا سؤال 25

No image

از سؤال 26 تا سؤال 50

No image

از سؤال 51 تا سؤال 75

No image

از سؤال 76 تا سؤال 100

پر بازدیدترین ها

No image

از سؤال 51 تا سؤال 75

No image

از سؤال 201 تا سؤال 225

No image

از سؤال 251 تا سؤال 281

No image

از سؤال 151 تا سؤال 175

No image

از سؤال 226 تا سؤال 250

Powered by TayaCMS