شرط دوم از آغاز مسافرت، مسافت شرعى قصد شده باشد

شرط دوم از آغاز مسافرت، مسافت شرعى قصد شده باشد

شرط دوم از آغاز مسافرت، مسافت شرعى قصد شده باشد.

******پرسش‌هاى مقدماتى *******

- قصد تبعى چيست ؟

- نماز کسى که در حال بيهوشى به شهر ديگرى منتقل شده است، چه حکمى دارد؟

- نماز کسى که نمى‌داند سفرش چند فرسخ است، چه حکمى دارد؟

- نماز کسى که بدون تصميم قبلى، بيش از هشت فرسخ را طى کند، چه حکمى دارد؟

- نماز کسى که در سفر، مستقل نيست و تابع ديگرى است، چه حکمى دارد ؟

- نماز مسافرى که در اثناى سفر، مقصدش تغيير کند، چه حکمى دارد ؟

مسأله 1 - کسى که نمى‌داند سفرش چند فرسخ است، بايد نماز را تمام بخواند. 35 *(ر.م 1281).

مثال: شخصى براى پيدا کردن گمشده‌اى يا در پى شکارى از شهر بيرون رفته و نمى‌داند که چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا کند. در اين حال بايد نماز را تمام بخواند، ولى در بازگشت چنان چه تا وطن يا جايى که مى‌خواهد ده روز در آن جا بماند، هشت فرسخ (يا بيشتر) باشد، بايد نماز را شکسته بخواند.

سوال 7 - اگر فرد مزبور بعد از طى چهار فرسخ، به روستايى برسد و در آن جا تصميم بگيرد به شهرى که در چهار فرسخى آن روستا واقع شده برود و بعد از يک هفته توقف در آن جا از همين راهى که رفته، به وطن باز گردد، نمازش چه حکمى دارد؟

مسأله 2- کسى که بدون قصد، مسافت شرعى را طى کند(يا برده شود)، نمازش تمام است. (ع.م 11).

مثال: شخصى آبادانى بر اثر عارضه‌اى بيهوش (يا مجنون) شده، جهت معالجه به اهواز منتقل و پس از معالجه به هوش آمده (يا جنونش برطرف شده) و مقرر گرديده است که به مدت يک هفته در اهواز بسترى باشد، در اين مدت بايد نماز را تمام بخواند. 36 *

سوال 8 - هنگام بازگشت از اهواز به آبادان، نمازش چه حکمى دارد؟

مسأله 3 - اگر به محلى که فاصله آن (با محل شروع سفر) کمتر از هشت فرسخ است، مسافرت کند و پس از رسيدن به آن جا، قصد کند به جايى برود که با مقدار مسافتى که آمده هشت فرسخ مى‌شود - چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته - بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر بخواهد ازآن جا هشت فرسخ يا بيشتر را طى کند. (امتدادى يا تلفيقى **) از آن به بعد بايد نماز را شکسته بخواند .37 (ر.م 1280)

مثال: شخصى ساکن اهواز براى ملاقات دوست خود به روستاى «الف» واقع در دو فرسخى اهواز مى‌رود، پس از رسيدن به روستاى «الف» متوجه مى‌شود که دوستش به روستاى «ب» در دو فرسخى روستاى «الف» رفته است، وقتى به آن جا مى‌رسد مطلع مى‌شود که دوستش در روستاى «ج» در سه فرسخى روستاى «ب» مى‌باشد. او براى ديدار دوستش به طرف روستاى «ج» حرکت مى‌کند. اين شخص با اين که در مجموع، چهارده فرسخ راه را طى نموده (هفت فرسخ موقع رفتن و هفت فرسخ در بازگشت به اهواز)؛ ولى چون از آغاز سفر، اين مقدار را قصد نکرده بود؛ بنابراين از اهواز تا روستاى «ج» (هم بين راه و هم در روستاهاى مزبور) و نيز در مسير بازگشت به اهواز، نمازش تمام است. 38 *

سوال 9 - اگر بنا به پيشنهاد دوستش از روستاى «ج» به روستاى «د» واقع در پنج فرسخى آن جا بروند، با اين قصد که يک هفته در آن جا توقف کنند، نماز او در مسير روستاى «ج» به روستاى «د» و در آن جا و در مسير بازگشت به اهواز چه حکمى دارد؟

سوال 10- در فرض سوال قبل اگر قصد داشته باشند در روستاى «د» ده روز يا بيشتر توقف کنند، نمازش در مسير روستاى «د» و در خود روستا و در مسير بازگشت به اهواز چه حکمى دارد ؟

سوال 11- در مثال مذکور، اگر بعد از رسيدن به روستاى «الف»، تصميم بگيرد به روستاى «ج» برود و همان روز به اهواز بازگردد، نمازش چه حکمى دارد؟

مسأله 4 - اگر سفر را به حصول چيزى قبل از چهار فرسخ، مشروط و معلق کند، اگر به حصولش اطمينان داشته باشد، نماز شکسته‌است، اما اگر اطمينان نداشته باشد، نمازش تمام مى‌باشد. 39 (ع.م 15)

مثال 1 - شخصى ساکن روستاى «الف» واقع در سه فرسخى اهواز، به اهواز مى‌رود، با اين قصد که اگر دوست اهوازى‌اش قبول کرد با هم به مشهد بروند؛ چنان چه اطمينان داشته باشد که او قبول خواهد کرد، هنگام حرکت از روستا (بعد از حد ترخص) نمازش شکسته است ؛ * اما اگر اطمينان نداشته باشد، نمازش در بين راه و در اهواز تمام است .

مثال 2 - شخصى ساکن روستاى «الف» واقع در سه فرسخى اهواز، براى خريد بليط قطار به مقصد مشهد به اهواز مى‌رود، با اين قصد که اگر بليط مشهد را تهيه کند از همانجا عازم مشهد شود. دو سه روز در اهواز، معطل مى‌شود و بالاخره مموفق به تهيه بليط مى‌شود. اين شخص در مسير روستا به اهواز و مدتى که در اهواز بوده، بايد نماز را تمام بخواند ** اما اگر از قبل براى او بليط گرفته باشند، يا اطمينان داشته باشد که بليط مى‌گيرند، در اين صورت، در مسير روستا به اهواز و در اهواز نمازش شکسته است .

سوال 12- اگر بليط نداشت، ولى وقتى به اهواز مى‌رفت مصمم بود به هر وسيله‌اى که شده به مشهد برود، در اهواز دو سه روز را صرف پيدا کردن وسيله براى سفر به مشهد کرد و بالاخره موفق شد و عازم مشهد گرديد، نماز اين شخص در مسير روستا به اهواز و چند روزى که در اهواز بود، چه حکمى دارد؟

سوال 13- شخص مذکور در مثال اگر با اطمينان به تهيه بليط، عازم اهواز شود و پس از دو سه روز تلاش موفق به خريد بليط نشده و به روستا باز گردد، نماز اين شخص در مسير روستا به اهواز و بالعکس و مدتى که در اهواز بوده، چه حکمى دارد؟

سوال 14- اگر روستا در چهار فرسخى اهواز واقع شده باشد و او براى خريد بليط به مقصد مشهد به اهواز برود با اين قصد که پس از تهيه بليط از همان جا عازم مشهد شود، در حالى که اطمينان به تهيه بليط ندارد، نماز اين شخص در مسير روستا به اهواز و در اهواز، چه حکمى دارد؟

مسأله 5 - کسى که قصد دارد مسافت شرعى (هشت فرسخ يا بيشتر) را بپيمايد، اگر چه در هر روز مسافت کمى را طى کند، بايد نماز را شکسته بخواند؛ البته بايد به اندازه‌اى باشد که مردم او را مسافر بدانند. بنابراين، اگر در هر روز مقدار خيلى کمى راه برود؛ مثلاً هر روز نيم کيلومتر، چون مردم او را مسافر حساب نمى‌کنند، پس بايد نمازش را تمام بخواند. 40 (ع.م 16)

مثال: کسى از تهران به قصد کرج حرکت کرده و در هر يک کليومتر، يک هفته اقامت مى‌کند، اين شخص را عرفاً مسافر نمى‌گويند، پس بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 6 - کسى که قصد پيمودن مسافت شرعى را دارد، هر چند مقصدش غير معين باشد، بايد نماز را شکسته بخواند. (در قصد مسافت شرعى، لازم نيست مقصد، معين باشد.)41 (ع.م 22)

مثال: اگر کسى از روستاى «الف» واقع در سه فرسخى اهواز، جهت تهيه بليط قطار و مسافرت، به اهواز رفته باشد، ولى مردد باشد که به مشهد مسافرت کند، يا به قم و يا به تهران *، نماز اين شخص (از حد ترخص روستا شکسته است .

مسأله 7 - کسى که قصد پيمودن مسافت شرعى (هشت فرسخ يا بيشتر) را دارد، چنان چه در اثناى سفر مقصدش تغيير کند - به شرطى که قصد مسافت هم چنان باقى باشد - نمازش شکسته است، (با بقاى قصد مسافرت، تغيير مقصد، اشکال ندارد). 42 (ع.م 22)

مثال: اگر کسى از روستاى «الف »واقع در سه فرسخى اهواز، به قصد سفر به مشهدمقدس، به اهواز رفته باشد و در اهواز با عوض کردن تصميمش، قصد مسافرت به شهر قم را بکند، نمازش (از حد ترخص روستا) هم چنان شکسته است .

قصد مستقل و قصد تبعى

مسأله 8 - قصد مسافت شرعى (هشت فرسخ يا بيشتر) لازم نيست مستقل باشد؛ بلکه قصد تبعى هم در تحقق شرط دوم، کفايت مى‌کند. 43(ع.م 17)

مثال: کسى که در سفر، اختيارش به دست ديگرى است (مانند زن نسبت به شوهر، فرزند نسبت به پدر *، سرباز نسبت به فرمانده و اسير نسبت به نگهبان و...) چنان چه بداند سفر او هشت فرسخ (يا بيشتر) است، قصد تبعى دارد و بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 9 - کسى که در سفر اختيارش به دست ديگرى است، اگر نداند که او (صاحب اختيارش) قصد هشت فرسخ را دارد يا نه؟ بايد نماز را تمام بخواند و تحقيق و سوال - از مقدار سفر - لازم نيست. 44 (ع.م‌17)

مسأله 10 - کسى که در سفر اختيارش به دست ديگرى است، اگر بداند يا احتمال عقلايى بدهد که قبل از رسيدن به چهار فرسخ، از او جدا شده و بر مى‌گردد، بايد نماز را تمام بخواند. 45 (ع.م 18)

سوال 15 - اگر بداند يا احتمال عقلايى بدهد که بعد از چهار فرسخ از او جدا شده و باز مى‌گردد، نمازش چه حکمى دارد؟

* - چون با جهل به مقدار مسافت، نمى‌تواند قصد مسافت شرعى کند؛ در حالى که شرط دوم براى شکسته خواندن نماز، قصد مسافت شرعى است .

34- اراکى (ر.م 1273)، خوئى (ر.م 1290)، گلپايگانى (ر.م 1290)، بهجت(ر.م 1042)، تبريزى (ر.م، 1290) خامنه‌اى (س 650)، زنجانى (ر.م 1290)، فاضل (ر.م 1303) و مکارم (ر.م 1128): حکم مسأله همان است که امام (ره) فرموده‌اند.

* - استنباط ما از فتاواى امام راحل و آيت الله خوئى (قدس سرهما) در کتاب عروةالوثقى و تحرير الوسيله، تمام بودن نماز اين شخص است. در عين حال مقلدين اين دو بزرگوار، در صورت شک، مى‌توانند عمل به احتياط کنند (هم شکسته و هم تمام بخوانند).

** - براى توضيح مسافت امتدادى و تلفيقى به مسأله 13 فصل اول مراجعه شود. هم چنين به اختلاف فتاواى مراجع در ويژگى‌هاى مسافت تلفيقى که در مسأله 14 همان فصل ذکر شده توجه شود.

35- اراکى (س 39)، بهجت (استفتا) و زنجانى (استفتا): واجب است احتياطاً هم شکسته و هم تمام بخواند.

گلپايگانى (استفتا)، تبريزى (استفتا)، خامنه‌اى (استفتا)، فاضل (استفتا) و مکارم (استفتا): بايد نماز را تمام بخواند .

36- اراکى (ر.م 1272)، خوئى (ر.م 1289)، گلپايگانى (ر.م 1289)، بهجت (ر.م 1041)، تبريزى (ر.م 1289)، خامنه‌اى (س 650)، زنجانى (ر.م 1289)، فاضل (ر.م 1302) و مکارم (ر.م 1127): حکم مسأله همان‌

است که امام (ره) فرموده‌اند.

* - در حالى که اگر به هنگام خروج از اهواز، قصد داشته باشد اين مسيرها را طى کند، طبق فتواى همه مراجع در رفت و برگشت و در وستاهاى مزبور، بايد نمازش را شکسته بخواند .

37- اراکى: از روستاى «ب» به بعد تا مراجعت به اهواز بنابر احتياط واجب نماز را هم شکسته و هم تمام مى‌خواند.

خوئى ،گلپايگانى، بهجت، خامنه‌اى و فاضل: حکم مسأله همان است که امام (ره) فرموده‌اند .

تبريزى، زنجانى و مکارم: از روستاى «ب» به بعد تا مراجعت به اهواز، نمازش شکسته است. (چون قصد مسافت تلفيقى را دارد). (براى توضيح بيشتر به مسئله 14 فصل اول مراجعه شود).

* - چون با وجود اطمينان، در واقع هنگام حرکت از روستا قصد طى مسافت شرعى (هشت فرسخ يا بيشتر) را دارد.

** - چون سفر مشهد، مشروط به تهيه بليط قطار بود که اطمينان به آن نداشت.

38- همه مراجع معظم تقليد در حکم اين مسأله اتفاق نظر دارند.

39- همه مراجع معظم تقليد در حکم اين مسأله اتفاق نظر دارند.

40- همه مراجع معظم تقليد در حکم اين مسأله اتفاق نظر دارند.

* - در حالى که اطمينان به تهيه بليط داشت.

41- همه مراجع معظم تقليد در حکم اين مسأله اتفاق نظر دارند.

* - البته مراد، موارد متعارف است که زن و فرزند تابع شوهر و پدر هستند والا مى‌توانند تابع هم نباشند براى توضيح بيشتر موارد تبعيت زن و فرزند به عنوان اول از فصل چهارم، بحث وطن تبعى مراجعه شود.

42- همه مراجع معظم تقليد در حکم اين مسأله اتفاق نظر دارند .

43- اراکى (ع.م 17)، گلپايگانى (ر.م 1293)، بهجت (ر.م 1046)، فاضل (ع.م 17) و مکارم (ع. م 17): بنابر احتياط واجب، تحقيق و سوال لازم است .

خوئى (ر.م 1293)، تبريزى (ر.م 1293)، خامنه‌اى (استفتا) وزنجانى (ر.م 1293): حکم مسأله همان است که امام (ره) فرموده‌اند.

44- همه مراجع معظم تقليد در حکم اين مسأله اتفاق نظر دارند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

احکام بلاد کبیره

No image

مقدمه

No image

احکام روزه مسافر

No image

پیشگفتار

No image

احکام مسافر

Powered by TayaCMS