شرط اول سفر، کمتر از مسافت شرعى نباشد .
******پرسشهاى مقدماتى *******
- مسافت شرعى چيست و چند کيلومتر است ؟
- مسافت شرعى چند قسم است ؟
- مسافت شرعى تلفيقى چيست و چه شروطى دارد؟
- ابتدا و انتهاى مسافت شرعى کجاست؟
- آيا ابتداى مسافت شرعى، در وطن و غير وطن فرق دارد؟
- از چه راهى مىتوان مسافت شرعى را به دست آورد؟
- موقع شک در مسافت چه بايد کرد؟
مسأله 1- مسافت شرعى، هشت فرسخ است که حدود 45 کيلومتر مىباشد. 18 (س 359)
مسأله 2- کسى که مىخواهد مسافتى به اندازه هشت فرسخ (يا بيشتر) را طى کند، بايد نماز را شکسته بخواند (البته اگر هفت شرط ديگر را هم دارا باشد). بنابراين اگر مسافت محلى که قصد رفتن به آن جا را دارد، حتى مختصرى کمتر از هشت فرسخ باشد، نمىتواند نماز را شکسته بخواند. 19 (ر.م 1274) براى توضيح بيشتر به بحث مسافت امتدادى و تلفيقى مراجعه شود.
مسأله 3- کسى که نمىداند سفرش هشت فرسخ است، نبايد نماز را شکسته بخواند و چنان چه شک کند که سفرش هشت فرسخ است يا نه - در صورتى که تحقيق کردن برايش مشقت داشته باشد - بايد نماز را تمام بخواند و اگر مشقتى نداشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد تحقيق کند. 20 (ر.م 1274)
مسأله 4- مقدار مسافت را مىتوان از راههاى مختلف به دست آورد: نخست اين که خودش اندازهگيرى کرده و يقين حاصل کند. دوم اين که در ميان مردم معروف باشد. سوم اين که دو نفر عادل خبر دهند. 21(ر.م 1274)
مسأله 5- اگر يک نفر عادل خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ يا بيشتر است، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند و اگر ماه رمضان باشد بايد روزه بگيرد و قضاى آن را نيز به جاى آورد. 22(ر.م 1275).
مسأله 6- اگر کسى با يقين به هشت فرسخ (يا بيشتر) بودن سفرش، نماز را شکسته بخواند و بعد بفهمد که سفرش کمتر از هشت فرسخ بوده؛ نمازش باطل است و بايد دوباره آن راچهار رکعتى بخواند و اگر وقت گذشته، چهار رکعتى قضا نمايد. 23 (ر.م 1276).
مسأله 7- اگر کسى با يقين به اين که سفرش کمتر از هشت فرسخ است، نماز را تمام بخواند و بعد بفهمد که سفرش هشت فرسخ بوده، بايد نماز را دوباره شکسته بخواند و اگر وقت گذشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد آن را به صورت شکسته قضا نمايد. 24 (ر.م 1361).
مثال: شخصى تهرانى به مقصد روستاى «الف» واقع در هشت فرسخى تهران حرکت مىکند، با اين تصميم که دو هفته د رآن جا توقف نمايد. در حالى که پيش خود يقين داشت که فاصله تهران تا آن روستا هفت فرسخ است. از اين رو در بين راه، نماز ظهر و عصر را تمام خواند، اما وقتى به روستا رسيد (يا نرسيده به روستا) به اشتباه خود پى برد، در اين صورت بر اين شخص واجب است نماز ظهر و عصر را دوباره به صورت شکسته بخواند.
مسأله 8- ابتداى مسافت را بايد از ديوار شهر حساب کرد (در قديم که اطراف شهرها را ديوار مىکشيدند)، ولى در حال حاضر که شهرها ديوار ندارند، ابتداى مسافت از آخرين محدوده عرفى شهر حساب مىشود. بنابراين، اگر به نظر اهالى، کارخانهها و شهرکهاى اطراف - که متصل به شهر هستند - جزو شهر باشند، آخر آنها، آخرين محدوده عرفى شهر است ؛ 25 اما اگر به نظر اهالى، آنها جزو شهر نباشند، آخرين محدوده عرفى شهر، خانهها آخر شهر است. (س 241 و 242).
مسأله 9- چنان چه کسى از قواطع سفر *، اقدام به مسافرت نمايد، ابتداى مسافت همان است که در مسأله هشت گذشت ؛ اما در غير قواطع، ابتداى مسافت، نقطه آغاز سفر است، اگر چه در وسط شهر باشد. **
مثال:شخصى اهوازى براى تفريح يا بدرقه مسافرى، تا روستاى «الف» (واقع در دو فرسخى اهواز) مىرود. در منزل دوستش در آن روستا تصميم مىگيرد به روستاى «ب» (واقع در هشت فرسخى روستاى «الف») سفر کند. ابتداى مسافت براى او درب منزل دوستش است (نه آخرين محدوده عرفى روستاى «الف»).
مسأله 10- ابتداى مسافت در شهرهاى خارق العاده بزرگى مثل تهران (بلاد کبيره)، ديوار منزل است. * (س 277).
مسأله 11- انتهاى مسافت شرعى، ديوار شهر مقصد است؛ ولى در حال حاضر که شهرها ديوار ندارند، انتهاى مسافت، ابتداى محدوده عرفى شهر ** مقصد مىباشد. *** البته اين در صورتى است که مقصد مسافر، خود شهر باشد؛ اما اگر مقصدش، نقطه خاصى از شهر باشد، در اين صورت انتهاى مسافت، همان نقطه است. 26 (س 245).
مثال: فاصله روستاى «الف» تا اهواز سه فرسخ است (از انتهاى محدوده عرفى روستا تا ابتداى محدوده عرفى اهواز)، ولى تا دانشگاه - که در وسط شهر واقع شده است - چهار فرسخ مىباشد. حال اگر دانشجوى ساکن روستاى «الف» قصد رفتن به دانشگاه و بازگشت به روستا را داشته باشد، نمازش در مسير و در دانشگاه شکسته است 27؛چون مجموع رفت و برگشت به مقدار مسافت شرعى (هشت فرسخ) است ؛ اما اگر هدفش از سفر، خود شهر اهواز باشد *، نماز او در راه و در اهواز، تمام است؛ زيرا مجموع رفت و برگشت کمتر از مسافت شرعى شده است. **
مسأله 12- اگر محلى دو را داشته باشد: يک راه آن کمتر از هشت فرسخ و راه ديگر هشت فرسخ (يا بيشتر) ؛ چنان چه انسان از راه اول به آن جا برود، بايد نماز را تمام بخواند ***و اگر از راه دوم برود، بايد نماز را شکسته بخواند. 28(ر.م 1279).
مثال: از اهواز به روستاى «الف» دو راه وجود دارد، يکى جاده اصلى که بيش از هشت فرسخ و ديگرى راه ميانبر که دو فرسخ است. شخص ساکن اهواز، اگر از جاده اصلى به آن روستا برود، در مسير رفت و برگشت و در روستا، نمازش شکسته ****است و اگر از راه ميان بر برود و از همان راه نيز برگردد، در مسير رفت و برگشت و در روستا، نمازش تمام است .
سوال 1 - اگر از راه ميان بر برود با اين قصد که پس از يک هفته توقف در روستا، از جاده اصلى به اهواز باز گردد، در مسير رفت و برگشت و در روستا، نمازش چه حکمى دارد؟
سوال 2 - اگر از راه ميانبر برود، با اين قصد که پس از ده روز توقف در روستا، از جاده اصلى - که بيش از هشت فرسخ است - به اهواز باز گردد، در مسير رفت و برگشت و در روستا، نمازش چه حکمى دارد؟
سوال 3- اگر از جاده اصلى - که بيش از هشت فرسخ است - برود، با اين قصد که پس از ده روز توقف در روستا، از راه ميانبر (که دو فرسخ است) به اهواز باز گردد، در مسير رفت و برگشت و در روستا، نمازش چه حکمى دارد ؟
مسافت امتدادى و مسافت تلفيقى
مسأله 13- مسافت شرعى (هشت فرسخ) دو نوع است 29 که هر کدام از اين دو، تحقق پيدا کند بايد نماز شکسته خوانده شود (البته با اجتماع بقيه شرايط):
الف - مسافت تلفيقى: و آن مجموع مسافت طى شده در رفت و برگشت است .
مثال: روستاى «الف» در چهار فرسخى اهواز واقع شده است. اگر کسى قصد داشته باشد از اهواز به آن روستا برود و باز گردد، مجموع رفت و برگشت او هشت فرسخ مىشود که به اندازه مسافت شرعى است. بنابراين، بايد نماز را در مسير رفت و برگشت و در روستا، شکسته بخواند. همان طور که در اين مثال ملاحظه مىفرماييد، اگر مسافت بازگشت را به مسافت طى شده در رفتن ضميمه نکنيم، مسافت شرعى (هشت فرسخ) محقق نمىشود .
ب - مسافت امتدادى: و آن مسافت طى شده در رفتن تنها و يا در برگشتن تنهاست .
مثال: روستاى «الف» در هشت فرسخى اهواز واقع شده است. اگر کسى قصد داشته باشد از اهواز به آن روستا برود، در بين راه نمازش شکسته * است؛ هر چند تصميم نداشته باشد به اهواز باز گردد. همان طور که ملاحظه مىفرماييد، فقط با رفتن، مسافت شرعى تحقق پيدا مىکند و نيازى به ضميمه کردن مسافت بازگشت نيست. ***
مسأله 14- مسافت تلفيقى بايد سه ويژگى زير رادارا باشد:
ويژگى اول: در مسافت تلفيقى، مسير رفت بايد کمتر از چهار فرسخ نباشد؛ اما اگر بازگشت، کمتر از چهار فرسخ باشد، اشکال ندارد 30 و نماز شکسته است (البته به شرطى که مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ يا بيشتر باشد). (ر.م 1272).
مثال: از اهواز به روستاى «الف» دو راه وجود دارد: يکى راه فرعى که دو فرسخ است. ديگرى جاده اصلى که هفت فرسخ مىباشد. حال اگر شخص ساکن اهواز بخواهد از راه فرعى به آن روستا برود و بعد از دو روز توقف، از جاده اصلى باز گردد، در مسير رفت و برگشت و در روستا، نمازش تمام است 31، اما اگر بخواهد از جاده اصلى برود و از راه فرعى باز گردد، در رفت و برگشت و در روستا نمازش شکسته است. 32
ويژگى دوم: بايد قصد اقامه ده روز در مقصد را نداشته باشد. * بنابراين، اگر بخواهد ** ده روز (يا بيشتر) در مقصد ***بماند و پس از آن به وطن بازگردد، نمازش در راه و مقصد تمام است؛ يعنى با اقامه ده روز، رفت و برگشت از هم جدا مىشوند و نمىتوان مسافت بازگشت را به مسافت رفت، ضميمه نمود؛ بلکه بايد هر کدام را مستقلاً حساب کرد، در نتيجه، مسافت تلفيقى تحقق پيدا نمىکند. 33 (ع .ف 67).
مثال: شخصى ساکن اهواز مىخواهد به روستاى «الف» واقع در چهار فرسخى اهواز برود و همان روز يا چند روز ديگر (حداکثر تا نه روز ديگر) دوباره به اهواز باز گردد، در مسير رفت و رگشت و در روستا، نمازش شکسته است. اما اگر بخواهد پس از ده روز (يا بيشتر) توقف در روستا به اهواز باز گردد، در اين صورت در مسير رفت و برگشت و در روستا، بايد نماز را تمام بخواند.
سوال 4 - اگر از آغاز سفر، نسبت به مدت توقف در روستا مردد باشد - که ده روز بماند يا کمتر و با همين حال ترديد، دو هفته در روستا توقف کند و بعد به اهواز باز گردد، در مسير رفت و برگشت و در روستا نمازش چه حکمى دارد؟
سوال 5 - اگر موقع شروع به سفر، تصميم داشته باشد بعد از يک هفته توقف در روستا به اهواز باز گردد؛ لکن بعد از يک هفته توقف، تصميمش عوض شود و يک هفته ديگر هم بماند و پس از آن به اهواز بازگردد، نمازش در مسير رفت و برگشت و در روستا چه حکمى دارد؟
سوال 6 - اگر روستاى «الف» در هشت فرسخى اهواز قرار گرفته باشد و او از آغاز سفر قصد اقامه ده روز (يا بيشتر) در آن جا را داشته باشد، نمازش در مسير رفت و برگشت و در روستا چه حکمى دارد؟
ويژگى سوم : بايد يکبار رفت و برگشت، مجموعاً هشت فرسخ (يا بيشتر) باشد. بنابراين اگر بين دو محلى که فاطمه آنها کمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد کند، هر چند روى هم رفته هشت فرسخ (يا بيشتر) شود، بايد نماز را تمام بخواند. 34(ر.م 1278).
مثال: شخص ساکن اهواز مىخواهد به روستايى واقع در دو فرسخى اهواز برود و شب باز گردد. در مسير رفت و برگشت و در روستا، نمازش تمام است؛ چون مجموع رفت و برگشت کمتر از مسافت شرعى (هشت فرسخ) است. همين شخص اگر براى انجام کارى، سه بار به آن روستا برود و باز گردد - هر چند در مجموع سه بار رفت و برگشت، دوازده فرسخ را طى کرده و اين، بيش از مسافت شرعى است - در تمام اين رفت و برگشتها و در روستا، نمازش تمام است .
مسأله 15- مفهوم شرط اول (سفر، کمتر از هشت فرسخ نباشد) اين نيست که بعد از پيمودن هشت فرسخ، بايد نماز را شکسته بخواند؛ بلکه مقصود اين است که اگر تصميم به پيمودن هشت فرسخ يا بيشتر را داشته باشد، همين که شروع به سفر کرد و از شهر (حد ترخص) خارج شد،* بايد نماز را شکسته بخواند (البته با تحقق ساير شرايط).
خلاصه
مسافت شرعى هشت فرسخ است که حدود 45 کليومتر مىشود.
1- خود شخص اندازهگيرى کرده باشد.
راه به دست آوردن مقدار 2- بين مردم معروف و مشهور باشد.
مسافت (مسأله 4) 3- دو نفر عادل خبر دهد (اگريک عادل خبر دهد، بايد نماز را هم شکسته و همتمام بخواند).
در صورت جهل يا شک اگر تحقيق آسان باشد واجب است احتياطاً تحقيق کند.
به مقدار مسافت(مسأله 3) اگر تحقيق مشکل باشد - تحقيق لازم نيست و نماز را تمام مىخواند.
واجب است دو باره
1- داخل وقت متوجه شد نماز را چهار رکعتى بخواند.
1- با يقين به مسافت شرعى که کمتر از مسافت شرعى بوده
بودن سفرش، نماز را شکسته
خوانده. (مسأله 6) 2- خارج وقت متوجه شد - واجب است دوباره نماز را
پى بردن که کمتر از مسافت شرعى بوده چهار رکعتى قضا کند.
به اشتباه
بعدازنماز 2- بايقينبهکمترازمسافت 1- داخل وقت متوجه شد که سفرش واجب است دوباره
شرعى بودن سفرش، نماز را به اندازه مسافت شرعى بود نماز را شکسته بخواند
تمام خوانده. (مسأله7)
2- خارج وقت متوجه شد که سفرش واجب است احتياطاً.
به اندازه مسافت شرعى بود. نماز را شکسته قضا نمايد.
1- مسافت امتدادى ذهابى (تنها، رفتن هشت فرسخ يا بيشتر است).
1- امتدادى
مسافت امتدادى ايابى (تنها، برگشتن هشت فرسخ يا بيشتر است).
مسافت شرعى
(مسأله 13) 1- رفتن کمتر از چهار فرسخ نباشد.
2- تلفيقى 2- يک رفت و برگشت مجموعاً هشت فرسخ يا بيشتر باشد (نه چند رفت و برگشت).
3- در مقصد قصد اقامه ده روز نکند. (قبل از ده روز باز گردد).
1- ابتداى مسافت آخرين محدوده عرفى شهر
1- شهرهاى متعارف 1- مقصد خود شهر ابتداى محدوده عرفى شهر
محدوده 2- انتهاى مسافت (مسأله 11) 2- مقصد نقطه
مسافت خاصى از شهر همان نقطهاى که قصد کرده
شرعى 2- شهرهاى خارقالعاده 1- ابتداى مسافت ديوار منزل
بزرگ (بلاد کبيره)
(مسأله 10 و 11) 2- انتهاى مسافت ديوار منزل
18- بهجت (استفتا)، خامنهاى (استفتا) و فاضل (استفتا): حدود 45 کيلومتر مىباشد.
خوئى (ر.م 1280)، گلپايگانى (ر.م 1280)، تبريزى (ر.م 1280)، و مکارم (ر.م 1119): حدود 43 کيلومتر مىباشد. (هر فرسخ شرعى مقدارى کمتر از پنج کيلومتر و نيم است).
زنجانى (ر.م 1280) حدود 40 کيلومتر مىباشد.(هر فرسخ شرعى تقريباً پنج کيلومتر است.) اراکى ؟
19- همه مراجع معظم تقليد در حکم اين مسأله اتفاق نظر دارند.
20- گلپايگانى (ر.م 1283)، بهجت (ر.م 1034) و فاضل (ر.م 1296): حکم همان است که امام (ره) فرمودهاند.
اراکى (ر.م 1266): بايد نماز را تمام بخواند و تحقيق لازم نيست، مگر آن که به راحتى بتواند مقدار مسافت را بفهمد.
خوئى (ر.م 1283)، تبريزى (ر.م 1283)، خامنهاى (استفتا) و زنجانى (ر.م 1283): تحقيق کردن لازم نيست وبايد نماز را تمام بخواند.
مکارم (ر.م 1121): در صورت عدم مشقت، بايد تحقيق کند.
21- اراکى (ر.م 1267)، گلپايگانى (ر.م 1283) و فاضل (ر.م 1296): حکم همان است که امام (ره) فرمودهاند.
خوئى (ر.م 1284): خبر يک نفر عادل يا شخص مورد اعتماد هم کفايت مىکند.
بهجت (ر.م 1034): خبر يک نفر عادل هم کفايت مىکند در صورتى که گمان آور باشد (معمولاً خبر يک نفر عادل گمان آور است .ن).
تبريزى (ر.م 1284)و مکارم (ر.م 1122): دو نفر عادل يا يک نفر مورد اعتماد.
خامنهاى (استفتا): خبر يک نفر عادل هم کفايت مىکند در صورتى که اطمينان حاصل شود .
زنجانى (ر.م 1284): خبر يک نفر عادل هم کفايت مىکند.
22- اراکى (ر.م 1267) و گلپايگانى (ر.م 1284): حکم مسأله همان است که امام (ره) فرمودهاند.
خوئى (ر.م 1284)، بهجت (ر.م 1034)و زنجانى (ر.م 1284): با خبر يک نفر عادل هم مسافت شرعى ثابت مىشود. بنابراين نماز شکسته کفايت مىکند.
تبريزى (استفتا): اگر يک شخص قابل اعتماد - که به آن راه اطلاع دارد - خبر دهد، بايد نماز را شکسته خواند و عدالت لزومى ندارد.
خامنهاى (استفتا): با خبر يک نفر اگر اطمينان پيدا شود، مسافت ثابت مىشود، پس نماز شکسته است ؛ اما اگر اطمينان پيدا نشود، واجب است به همان نحو که امام (ره) فرمودهاند، احتياط کند.
فاضل (ر.م 1297): با خبر يک نفر عادل، مسافت ثابت نمىشود؛ بنابراين، نماز تمام است .
مکارم (ع.م 4، ر.م 1122): اگر يک عادل خبر دهد، بنابر احتياط واجب، بايد نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند، اما اگر يک شخص قابل اعتماد - که به آن راه اطلاع دارد - خبر دهد، بايد نماز را شکسته بخواند.
23- اراکى (ر.م 1268)، خوئى (ر.م 1285)، گلپايگانى (ر.م 1285)، بهجت بنابر احتياط واجب بايد دوباره شکسته بخواند و اگر وقت گذشته باشد قضا نمايد (ر.م 1106)، تبريزى (ر.م 1285)، خامنهاى (استفتا)، زنجانى (ر.م 1285)، فاضل بنابر احتياط واجب قضا نمايد. (ر.م 1298) و مکارم (ر.م 1123)): حکم همان است که امام (ره) فرمودهاند .
24- اراکى (ر.م 1354)، زنجانى (ر.م 1370) و فاضل (ر.م 1383): اگر وقت گذشته باشد، بايد نماز را شکسته قضا کند .
خوئى (ر.م 1370)، گلپايگانى (ر.م 1370)، تبريزى (ر.م 1370)و مکارم (ر.م 1185): اگر وقت گذشته باشد، قضا لازم نيست.
بهجت (ر.م 1106): اگر وقت باقى باشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره به صورت شکسته بخواند. هم چنين اگر وقت گذشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد آن را شکسته قضا نمايد.
خامنهاى (استفتا): حکم مسأله همان است که امام (ره) فرمودهاند.
* - قواطع سفر سه تاست: 1- وطن؛ 2- محلى که مسافر با قصد ده روز (يا بيشتر) در آن اقامت کند؛ 3- محلى
که مسافر، با ترديد، سى روز (يا بيشتر) در آن بماند. (رجوع شود به فصل چهارم )
** - همه مراجع معظم تقليد در حکم اين مسأله اتفاق نظر دارند.
25- اراکى (س 40)، گلپايگانى (استفتا)، خامنهاى (س 691)، فاضل (استفتا) و مکارم (استفتا): حکم مسأله همان است که امام (ره) فرمودهاند.
بهجت (استفتا) و تبريزى (استفتا): ابتداى مسافت، آخرين خانههاى مسکونى است که عرفاً جزو شهر محسوب مىشوند و کارخانهها جزو شهر نمىباشند.
خوئى و زنجانى: ابتداى مسافت، آخرين خانههاى مسکونى است. (اين که آيا کارخانجات متصل به شهر هم جزو محدوده شهر است يا نه؟ نظر اين دو بزرگوار به دست نيامد).
* - اين فتوا مخصوص امام راحل است به نظر ساير مراجع معظم تقليد در شهرهاى بزرگى مثل تهران نيز، ابتداى مسافت، همان است که در مسأله هشت گذشت.
** - محدوده عرفى شهر، در مسأله هشت توضيح داده شد.
*** - از نظر امام راحل (قدس سره) اين مسأله مربوط به شهرهاى متعارف است ؛ وگرنه در بلاد کبيره (مثل تهران)، همانطور که ابتداى مسافت، ديوار منزل است، انتهاى مسافت نيز ديوار منزل مىباشد.
26- اراکى (س 40)، خوئى (س 304)، گلپايگانى (استفتا)، خامنهاى (س 680)، فاضل (س 455) و مکارم (استفتا): انتهاى مسافت، ابتداى عرفى شهر مقصد است، چه خود شهر را قصد کرده باشد، چه نقطه خاصى از شهر را .
بهجت (استفتا)، تبريزى (استفتا) و زنجانى (استفتا): حکم همان است که امام (ره) فرمودهاند .
26- اراکى، خوئى، گلپايگانى، خامنهاى، فاضل و مکارم: نمازش تمام است .
* - يعنى نقطه خاصى (مثل دانشگاه، يا فرماندارى، يا دادگسترى يا...) را قصد نکرده باشد .
** - به اين دليل که ازروستا تا اهواز سه فرسخ است، پس مجموع رفت و برگشت شش فرسخ مىشود، در حالى که مسافت شرعى هشت فرسخ مىباشد.
*** - حتى اگر عمداً براى اين که مسافر شود (تا نماز را شکسته بخواند و روزه ماه رمضان را بخورد)، از راهى که هشت فرسخ است برود، اشکال ندارد و معصيت نکرده است .
**** - البته فرض اين است که روستاى «الف» وطنش نيست و قصد اقامه ده روز را هم ندارد .
27- اراکى (ر.م 1271)، خوئى (ر.م 1288)، گلپايگانى (ر.م 1288)، بهجت (ر.م 1040)، تبريزى (ر.م 1288)، خامنهاى (اجوبةالاستفتاءات)، زنجانى (ر.م 1288)، فاضل (ر.م 1301) و مکارم (ر.م 1125): حکم مسأله همان است که امام (ره) فرمودهاند.
28- همه مراجع معظم تقليد در حکم اين مسأله اتفاق نظر دارند. (ع .ف 67).
* - از حد ترخص اهواز، نماز شکسته مىشود.
** - اين مثال براى مسافت امتدادى ذهابى (رفت) بود. مثال مسافت امتدادى ايابى (بازگشت) در سوال 2 گذشت و در فصل دوم، ضمن مثال مسأله 2 خواهد آمد.
29- اراکى (ر.م 1264): اگر هم رفت و هم برگشت، چهار فرسخ يا بيشتر باشد، نماز شکسته است، اما اگر يکى از آن دو، کمتر از چهار فرسخ باشد (در حالى که مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ است)، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
خوئى (ر.م 1281)و گلپايگانى (ر.م 1281): چنان چه هم رفتن وهم برگشتن کمتر از چهار فرسخ نباشد، بايد نماز را شکسته بخواند، اما اگر يکى از آن دو، کمتر از چهار فرسخ باشد( در حالى که مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ است)، بايد نماز را تمام بخواند.
بهجت (استفتا)، خامنهاى (س 650) و فاضل (ر.م 1294): حکم مسأله همان است که امام (ره) فرمودهاند.
تبريزى (ر.م 1281)، زنجانى (ر.م 1281)و مکارم (ر.م 1120): همين که مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شکسته بخواند، هر چند رفتن يا برگشتن کمتر از چهار فرسخ باشد.
* - هم چنين آن جا (مقصد) وطنش نباشد يا سى روز يا بيشتر به حال ترديد درآن جا (مقصد) توقف نکند. (رجوع شود به فصل چهارم، بحث قواطع سفر).
** - ترديد در اقامه ده روز نيز همين حکم را دارد.
*** - در مسافت تلفيقى لازم نيست بازگشت همان روز يا همان شب باشد؛ بلکه همين قدر که قصد اقامه ده روز را نداشته باشد کافى است. بنابراين، اگر موقع رفتن تصميم بگيرد بعد از نه روز برگردد، باز مسافت تلفيقى تحقق پيدا کرده و نمازش شکسته است. (ع .ف 67).
30- اراکى: واجب است احتياطاً، نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
خوئى، گلپايگانى، بهجت، خامنهاى و فاضل: نمازش تمام است .
تبريزى زنجانى و مکارم: نمازش شکسته است.
31- اراکى: واجب است احتياطاً نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
32- همهمراجع معظم تقليد در حکم اين مسأله اتفاق نظر دارند.
33- اراکى (ر.م 1270)، خوئى (ر.م 1287)، گلپايگانى (ر.م 1278)، بهجت (ر.م 1039)، تبريزى (ر.م 1287)،خامنهاى، زنجانى (ر.م 1287) و فاضل (ر.م 1300): حکم همان است که امام (ره) فرمودهاند.
مکارم (ر.م 1124): مگر اينکه عرفاً به او مسافر بگويند که در اين صورت بنابر احتياط واجب، بايد نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
* - براى توضيح بيشتر به فصل هشتم مراجعه فرماييد.