استفتائات مسايل متفرقه
«1335» س - در مسجد النبى)ص( بعد از اتمام نماز جماعت آيا مىتوان روى فرشهاى مسجد سجده نمود و يا اينکه بايد بروند و در جايى که سنگفرش است و بر سنگ نماز بخواند؟
ج - لازم نيست بجاى ديگر که سنگ مفروش است برود مگر آنکه تقيه و ضرورت اقتضاء کند در غير اينصورت بايد رعايت شود حتى باينکه نماز با شرايط کامل اعاده شود.
«1336» س - کسى که نماز را در مسجد الحرام به نحو استداره خوانده است، به طورى که رو در روى امام جماعت و يا طرفين او ايستاده بوده است، آيا اين نماز احتيارج به اعاده دارد؟
ج - با وضع فعلى نياز به اعاده ندارد. در صورت تأخير مأموم در مواضع سجود از امام و مراعات اقرب نبودن محل سجده کعبه و الاّ اعاده لازم است.
«1337» س - در صورتى که شخص نمازگزار وارد يکى از مساجد مدينه منوّره و يا مکه معظمه شد و مشاهده کرد که جماعت خاتمه يافته است، ولى نمازگزاران در مسجد هستند، آيا مىتواند نماز را فرادى بر طبق شرايط موجود بجاى آورد يا بايد بيايد مسافرخانه و يا هتل و نمازش را با چيزى که سجده بر آن صحيح است انجام دهد؟
ج - مىتواند در همانجا و بر طبق نماز آنان بجا آورد در صورتيکه ضروت و تقيه اقتضاء کند والاّ بايد شرايط رعايت شود.
«1338» س - حصيرهايى که در حجاز مورد استفاده ايرانى و غير ايرانى واقع مىشود سجده بر آن جايز است يا خير، با ملاحظه اينکه حصير مزبور با نخ مخلوط است؟
ج - اگر عرفاً روى حصير سجده مىشود مانع ندارد.
«1339» س - اگر انجام نماز به کيفيتى باشد که معلوم نيست موافق نظر اهل سنت باشد، مانند سجده بر پشت نمازگزاران صف جلو، و عدم رعايت اتصال و... آيا نماز در اين گونه موارد بايد اعاده شود؟
ج - اعاده دارد.
«1340» س - آيا حائض و جنب مىتوانند از مقدار توسعه يافته مسجدالحرام و مسجدالنبى)ص( عبور کنند يا خير؟
ج - نمىتوانند.
«1341» س - کسانى که براى شرکت در نماز مغرب در مکه و مدينه وارد مساجد مىشوند و نمازهاى خود را با جماعت مىخوانند، آيا جايز است بلافاصله بعد از نماز جماعت نماز عشاء را بخوانند يا نه؟
ج - مانع ندارد و اگر وقت نشده بايد صبر کنند.
«1342» س - کسى خيال مىکرد که بر سنگهاى فرش شده در مسجدالحرام - زاده الله شرفاً - سجده صحيح نيست و بر پشت دست سجده مىکرده است، آيا نمازهايى که به اين نحو خوانده چه حکمى دارد؟
ج - صحيح نيست حتى اگر جاهل قاصر باشد.
«1343» س - در ليالى مقمره در مکه کسانى که نماز صبح را به جماعت با ساير مسلمين مىخوانند، آيا بايد بعد از روشن شدن هم دوباره بخوانند، يا همان نماز که به جماعت خواندهاند، کافى است؟
ج - در فرض مرقوم، جماعت صحيح است و اعاده ندارد و فرقى بين شبهاى مهتالى و غير مهتالى نيست.
«1344» س - کسى که قصد کرده است که تا پايان روز ترويه )هشتم ذىالحجه( در مکه اقامت نمايد، به تصور اينکه از آغاز ورودش به مکه تا روز ترويه ده روز است، و بر اين اساس، چند روز نماز را تمام خواند، بعد خلاف آن ثابت گرديد و معلوم شد ده روز نبوده است، وظيفه او در نماز چيست؟ آيا تمام است يا قصر؟
ج - اگر واقع ده روز را قصد کرده و بعد خلاف آن معلوم شده است، مثل اينکه يقين داشت که ماه سى روز است و روز ترويه مثلاً سهشنبه است، بعداً معلوم شد ماه 29 روز است و روز ترويه دوشنبه است، بايد نماز را تمام بخواند، و اگر واقع آن را قصد ندارد فقط خيال مىکند که ده روز مىماند، مثل اينکه مىداند ماه 29 روز و ترويه دوشنبه است ولى در حساب اشتباه کرده و خيال مىکند تا آن روز ده روز است در حالى که واعقاً نيست، بايد بعد از کشف خلاف نمازها را قصر بخواند گرچه احتياط در جمع خواندن مطلوب است و آنچه تمام خوانده را نيز قصراً قضا نمايد.
«1345» س - شخصى مقلد هيچ يک از فقها نبوده، مثلاً ده سال، حالا مىخواهد تقليد کند، در اين ده سال مکه هم رفته است، آيا عبادتهاى او مثل نماز و روزه و حجش صحيح است يا نه؟
ج - اگر اعمالش مطابق فتواى کسى که بايد از او تقليد کند باشد، صحيح است.
«1346» س - قرآنهايى که در مسجد الحرام است، بر بعضى نوشته شده که وقف است. ولى بر بعضى ديگر نوشته نشده است، شايع است که آنها که کلمه وقف و يا عبارت ديگرى که مفهم وقف بودن باشد ندارد جايز است بردارند و چنين کارى احياناً شده است، بفرماييد جايز است يا نه؟
ج - برداشتن آنها بدون اينکه از متصدى ذيربط بگيرند، جايز نيست و بايد برگردانده شود.
«1347» س - آيا مقدارى از سنگ صفا و مروه، يا از مشعر را مىشود با خود آورد يا نه؟
ج - از صفا و مروه جايز نيست، و از مشعر مانع ندارد.
«1348» س - نيت تيمم از حدث اکبر در مسجدين چيست؟
ج - اگر در مسجد نيت شده بايد فوراً خارج شود و براى خروج از مسجد اگر زمان تيمم کوتاهتر از رفتن بيرون باشد تيمم بدل از غسل جنابت کند، و با اين التفات اگر تيمم کند صحيح و با نيت است و الاّ بايد بدون تيمم بيرون رود.
«1349» س - در تطهير مسجدالحرام به نحوى که عين نجاست را برطرف مىکنند و بعد با ظرف آب مىريزند و مىشويند و از هر طرف با آب قليل شسته مىشود، انسان به نجاست تمام مسجد علم عادى پيدا مىکند، آيا جواز سجده بر آن سنگها از باب عسر و حرج است يا جهت ديگر؟
ج - علم پيدا نمىشود و با فرض شک نبايد اعتناء شود.
«1350» س - شخصى بدون اينکه خمس مال خود را بپردازد، به حج رفته است و الآن مىخواهد بپردازد، آيا حج او صحيح است يا خير؟
ج - اگر لباس احرام و قربانى با پول غير مخمس نبوده يا بصورت کلّى جنس خريده باشد عمل او اشکال ندارد، و در غير اين صورت تفصيلاتى دارد که به رساله مراجعه شود.
«1351» س - اينجانب که تحت تکفل پدرم هستم اگر خدا بخواهد، سال آينده به اتفاق مادرم به زيارت خانه خدا مشرف خواهم شد، لازم به يادآورى است که هزينه اين سفر را از پولهايى که پدرم طى هفت يا هشت سال به عنوان هفتگى و يا پولى که براى پسانداز به ما داده پرداختهايم، قابل ذکر است که پدرم تا اين تاريخ هيچگونه وجهى به عنوان خمس نپرداخته است، خواهشمندم مرقوم بفرماييد که حج ما با اين پول چه صورتى پيدا مىکند؟
ج - در فرض سوال خمس به پول تعلّق گرفته و بايد اخراج شود پس تهيه احرام و قربانى و ساير هزينههاى حج از اين پول جايز نيست.
«1352» س - فرمودهايد اگر از طواف قاضى مکه حکم شد که فلان روز عيد است و ما يقين به خلاف نداشته باشيم متابعت آن جايز است، آيا اگر در همين فرض بتوان احتياط کرد و وقوف عرفات به مشعر و اعمال منى را بدون محذور انجام داد تا متابعت قطعى واضع شود، آيا اين کار لازم است يا نه؟
ج - اگر ماه نزد قاضى اهل سنّت ثابت شده و بر طبق آن حکم نمود دو صورت دارد:
اول - آنکه احتمال برود که حکم او مطابق واقع است که در اين صورت پيروى از آنها واجب مىشود و بنابر أظهر همين مقدار در حج کافى است.
دوم - آنکه علم به خلاف فرض شود که انسان بداند روزى که به حکم قاضى روز عرفه )نهم( است واقعاً روز ترويه و هشتم باشد که بنابر احتياط در اين صورت وقوف با آنها کافى نخواهد بود و در اينحال اگر مکلف تمکن از عمل به وظيفه را داشته باشد ولو به وقوف اضطرارى در مزدلفه بدون عذر و حتى محذور مخالفت تقيه بايد عمل به وظيفه نمايد و در غير اينصورت بنابر احيتاط حجش بدل به عمره مفرده شده و حجّى نخواهد داشت و چنانچه استطاعتش از همين سال بوده و براى سالهاى بعد باقى نخواهد ماند وجوب حج از او ساقط خواهد بود مگر اينکه استطاعت تازهاى پيدا کند که بنابر احيتاط در اين صورت دوباره حج نمايد. البته تمام موارد در صورتى است که امکان انجام آنها ميسّر باشد و الاّ بايد از آنها متابعت کرده و لو آنکه علم به خلاف باشد.
«1353» س - آيا شخص فقير مىتواند گوشت کفاره تقصير خود را به مصرف فقرايى که نانخور هستند برساند؟
ج - براى کسانى که نفقه آنان بر او واجب است نمىشود صرف نمود.
«1354» س - کفاراتى که در احرام عمره تمتع بر گردن انسان مىآيد، در مکه معلوم است که فقير مؤمن نيست، آيا بايد صبر کنند تا در محل، ذبح کند و به فقير بدهدو اين تأخير عمدى مانع ندارد؟
ج - تأخير عمدى خلاف احتياط است، و در هر صورت ذبح در محل و دادن به فقرا کفايت مىکند.
«1355» س - اگر شخصى در مکه يا مدينه پول سعودى پيدا کند که نمىداند متعلّق به ايرانى است يا غير ايرانى، وظيفهاش چيست؟
ج - با يأس از پيدا شدن صاحبش از طرف او به فقير صدقه بدهد على الاحوط البته اين حکم بعد از توجه به اين مسئله است که برداشتن لطمه در حرم بنابر احتياط جايز نيست.
«1356» س - زنى به همراه شوهرش در روز يازدهم جهت رمى به طرف جمرات حرکت مىکند که بر اثر شدت گرمى هوا و کثرت جمعيت شوهر خود را گم مىکند، حالت اضطراب و شوکه شدن به او دست مىدهد و به زمين مىافتد، مأمورين او را به بيمارستان منتقل مىکنند، بعد از چهار روز تفحص و جستجوى زياد در بيمارستان پيدا مىشود که قادر به سخن گفتن نبوده و حتى قادر به انجام بقيه اعمال حج نمىباشد و در فاصله اين مدت همراهان او شوهرش را تکليف مىکنند که به نيابت از خانواده خودش بقيه اعمال او را انجام دهد، آنچه مسلم است اين بوده که شوهر در حال ناراحتى واضطراب و حواس پرتى بوده، ولى از او که سوال مىشود اعمال حج نيابتى را انجام داديد يا نه جواب مىدهد بلى انجام دادم، پس از مراجعت از حج شوهرش قسم جلاله ياد مىکند که من حالم بجا نبوده، واعمال نيابتى را انجام ندادم و اظهار مىکند که اجتماع ما با هم حرام است، آيا حج صحيح است يا نه؟ و درصورت عدم صحّت آيا با نيابت کفايت مىکند يا اينکه لازم است خودش بقيه اعمال حج را انجام دهد و قربانى که به واسطه عدم بيتوته در منى مىباشد، آيا در محل خودش ذبح کند کافى است و يا بايد به منى فرستاده شود؟
ج - اگر اعمال روز عيد را انجام داده و اعمال مکه را انجام نداد، در صورتى که مىتواند خودش به مکه برود بايد خودش آنها را انجام دهد، و اگر معذور است نايب بگيرد، و قربانى مورد سوال که وجوبش بنابر احتياط است در محل خودش هم صحيح است و لازم نيست به منى فرستاده شود و رمى که انجام نشده، سال بعد در ايام تشريق بايد قضاء شود، و اگر خودش نمىتواند برود، نيابت کافى است.
«1357» س - شخصى در سال 1361 به حج مشرف مىشود و در مغرب روز نهم ذيحجه با وانت کارگرى بدون توقف در مشعر الحرام به منى رفته و در خارج منى به دست غير مؤمن قربانى کرده و در خارج منى سرتراشيده است، تکليف اين شخص چيست، آيا مىتواند به نيت ديگرى يا براى خودش به حج مشرّف شود؟
ج - بعيد نيست بواسطه حلق در خارج منى از باب جهل به مسأله او را از احرام خارج کرده باشد و قربانى هم صحيح است چون در خود منى ميسور نيست و قربانى غير مؤمن مجزى است پس اشکال منحصر است در ترک وقوف مشعر به هر دو قسمش لذا بايد عمره مفرده بجا آورد سپس دوباره اصل حج را انجام دهد.
«1358» س - آيا در عرفات و منى و مشعر و بعد از مراجعت از اماکن مزبور در صورتى که مسافت شرعى محقق نشود وظيفه حجاجى که قبلاً در مکه معظمه قصد اقامت کردهاند از حيث قصر و اتمام چيست؟
ج - در فرض مذکور تمام است.
«1359» س - بعضى از حجاج در مکه قصد اقامه کردهاند، چه بطن مکه يا محلات آن مثل شيشه و ريعالذاخر يا مسفله يا حجون، اگر يقين داشته باشند که تا عرفات چهار فرسخ است، نماز را قصر و اگر شک داشته باشند در مسافت شرعى نماز را تمام مىخوانند بفرماييد در مراجعت از عرفات و منى، تکليف آنان از نظر قصر واتمام چيست؟ باتوجه به اينکه توقف آنان در مکه يک روز يا سه روز يا نه روز است و بايد به ايران يا مدينه حرکت کنند؟
ج - در صورت عدم مسافت شرعيه يا شک در آن که در نماز باقى بر تمام هستند، اگر از عرفات که به مکه برمىگردند، از جهت اينکه محل اقامه است مىروند و بعد از مکه قصد مسافرت مىکنند، در بازگشت به مکه و در خود مکه هم نمازشان تمام است چون فاصله مکه تا عرفات فعلاً مسافت شرعيه نيست و اگر قبلاً در مکه قصد اقامت کردهاند نمازشان در مکه و عرفات و در بازگشت تمام است.
«1360» س - اگر موقف دو روز اختلاف داشته باشد، وظيفه چيست؟
ج - فرقى بين يک روز اختلاف و دو روز در حکم مسأله نيست.
«1361» س - در مواردى که فرمودهايد: اگر مشقت يا حرج داشته باشد... بفرماييد منظور از مشقت و حرج شخصى است يا نوعى؟
ج - بايد خصوص مسأله ملاحظه شود، و اگر حکم دائر مدار حرج و مشقت باشد، شخصى آن منظور است.
«1362» س - حاجى تمام اعمال عمره و حج را انجام داده و بعد فهميد وضويش باطل بوده است، آيا با تدارک طوافها و نماز، حج او صحيح است يا نه؟ و بر فرض فساد چگونه از احرام خارج شود، وظيفه او چيست؟
ج - بلى با تدارک طوافها و نماز، حج او صحيح است اگر باطل بودن وضوء مربوط به خصوص حج باشد ولى اگر وضوء کلاً چه در عمره و چه در حج باطل شد در اينصورت بعد از جمرات طواف و نماز سعى و طواف نساء و نماز آن از احرام محل مىشود سپس عمره مفرده بجا آورد و در سال بعد حج واجب را بجا آورد اين در صورتى است که در مکه ماه ذىالحجه متوجه شود و اگر بعد از خروج ذىالحجه فهميد در اينصورت رجاءً از ميقات محرم شود به احرام عمره مفرده که با انجام اعمال آن و طواف نساء و نماز آن از احرام خارج شود و براى سال آينده حج واجب را بجا آورد.
«1363» س - اگر شخصى مبلغى أرز به فردى بدهد که عوض آن را - به قيمت دولتى يا آزاد - پول ايرانى بگيرد، چه حکمى دارد؟
ج - در تبديل پول بايد با هم تراضى نمايند، و خلاف مقررات هم نباشد.
«1364» م - پيشاهنگانى که مىخواهند بدون احرام در عرفات و منى باشند و نمىتوانند در آنجا با احرام باشند، مىتوانند براى ورود به مکه ،عمره مفرده انجام دهند و براى حج محرم نشوند، ولى کسى که مستطيع است نبايد اين کار را قبول کند و بايد عمره و حج تمتع بجا آورد و در هر صورت اگر محرم شد و با لباس مخيط بود حج او صحيح است و بايد کفاره بدهد.
«1365» س - شخصى بعد از احرام عمره تمتع ديوانه شده است، دوستان او بدون اجازه براى او نايب مىگيرند و يا تبرعاً باقى اعمال او را انجام مىدهند، آيا اين اعمال براى شخص اول مجزى است و از احرام خارج مىشود يا نه؟ و اگر پولى خرج شد، آيا مىشود از ولى کسى که ديوانه شده گرفت يا نه؟
ج - نيابت مزبور کفايت نمىکند، و احرام شخص ديوانه با جنونش باطل شده است همچنانکه حج و عمره او باطل خواهد بود و پولى که خرج شده از مال کسى است که خرج کرده است و نمىتواند به ديگرى رجوع کند، مگر آنکه مغرور شده باشد.
«1366» س - آيا عمره و حج به واسطه جماع، يا ترک طواف، يا ترک احد الموقفين، فاسد مىشود يا نه؟ و بر فرض فساد، چگونه بايد از احرام خارج شد؟
ج - تفصيل موارد فساد به واسطه امور ذکر شده، در مناسک موجود است، و جماع در عمره تمتع مفسد نيست، و چنانچه در حج فساد به واسطه جماع باشد، بايدعمل حج را تمام کند گرچه فاسد است، و با اتمام حج از احرام خارج مىشود ولى در موارد ديگر، اگر فساد به ترک طواف در عمره تمتع، در مناسک مفصلاً بيان شده است، و ترک طواف در حج صورى دارد که بعض آنها در مناسک ذکر شده است.
«1367» س - کسى که حج او را به واسطه ترک وقوفين فاسد شده و باقى اعمال را بجا آورده و بدون عذر عمره مفرده به ايران آمده است ،تکليف فعلى و آينده اين محرم چيست؟
ج - به احرام باقى است و مىتواند براى خروج از احرام عمره مفرده انجام دهد و اگر شخصاً نمىتواند به مکه برود نايب بگيرد.
«1368» س - آيا قصد ابطال عمره يا حج و يا بعض اجزاء آن مبطل است يا نه؟
ج - قصد ابطال مبطل نيست.
«1369» س - آيا مصرف کنسروهاى گوشت و ماهى خارجى که در بازار مسلمين به فروش مىرسد، جايز است يا نه؟
ج - اگر ندانند از کجا وارد شده يا بدانند که از بلاد مسلمين است مانع ندارد و اگر بدانند از بلاد کفر وارد مىشود، درصورتى محکوم به حليت است که وارد کننده مسلمان باشد و احتمال بدهند که احراز تذکيه آن را کرده و در دسترس مسلمين قرار داده است.