استفتائات استطاعت
«60» س - کسى در مدينه مريض شده)سکته کرده( و فعلاً در بيمارستان است و دکترها گفتهاند که بايد تا دو هفته استراحت کند، آيا بعد از مدت استراحت در صورتى که حمل او براى انجام دادن اعمال مشکل باشد اگر او را به مکه ببرند وظيفه اين شخص چيست؟
ج - اگر سال اول استطاعت او است و قدرت اعمال را مباشر تا حتى به نحو اضطرارى و يا قدرت گرفتن نايب را نداشته باشد از استطاعت افتاده و حج بر او واجب نيست ولى براى دخول مکه بايد مُحرم شود و با انجام اعمال عمره مفرده ولو اضطرارى آن از احرام خارج مىشود، و چنانچه سال اول استطاعت او نباشد و حج بر او مستقر شده اگر مأيوس از خوب شدن باشد بايد نايب بگيرد که برايش عمره و حج تمتع انجام دهد و خودش براى دخول مکه مُحرم شود و عمره مفرده به طورى که به نحو اضطراى و انجام اضطرارى اعمال، لازم است مُحرم شود و هر مقدار از اعمال را که مىتواند ولو با کمک گرفتن از ديگرى انجام دهد، و هر مقدار را که نمىتواند، نايب بگيرد ولى در وقوفين، گرفتن نايب کافى نيست.
«61» س - کسى که احتمال مىدهد حجى که در سالهاى قبل انجام داده صحيح نبوده يا مستطيع نبوده است و فعلاً شرايط استطاعت را دارد و بخواهد احتياط کند، حج را به چه نيتى بجا آورد؟
ج - مىتواند قصد مافىالذمه يعنى قصد امتثال مطلق امر متوجه به او را کند و مىتواند قصد حَجةالاسلام احتياطاً نمايد.
«62» س - شخصى که حج واجب خود را انجام داده است آيا مىتواند آن را بقصد مافىالذمه اعاده کند؟
ج - بقصد رجاء مانع ندارد ولى اعاده حج کفايت از اجزاء - در صورت صحت حج سابق و بطلان اجزاء - نمىکند و بايد خود آن جزء تدارک شود.
«63» س - کسى که با وجود تقليد صحيح قبلاً به حج مشرف شد و چون رجوع به کفايت را مجتهد او شرط استطاعت نمىدانسته حَجةالاسلام قصد نموده و بجا آورده است با اينکه رجوع به کفايت نداشته است، فعلاً همه شرايط استطاعت براى او موجود است و از حضرت امام تقليد مىکند آيا بايد حج سابق را اعاده کند يا خير؟
ج - اعاده لازم نيست.
«64» س - شخصى بعد از انجام عمره تمتع مريض شد و از انجام حج منصرف شد و به ايران رفت و در مکه کسى را وکيل کرده که براى فراغ ذمه او اقدام نمايد، وظيفه در اين مورد چيست و آيا محرمات احرام بر چنين شخصى چه و ضعى دارد؟
ج - در فرض مسأله چنانچه سال اوّل استطاعت او بوده است و در اثر مرض از قدرت انجام حج مباشرتاً يا بالاستنابه افتاده باشد در اين صورت وجوب حج بر او موقوف است به بقاء استطاعت تا سالهاى بعد، ولى در صورتى که سال اول استطاعت نبوده و حج بر او از قبل واجب بوده است چنانچه مأيوس از خوب شدن باشد بايد در همان سال و اگر خوب نشد سال بعد براى حج و عمره تمتع نايب بگيرد، و در صورتى که مأيوس از خوب شدن نباشد نايب نمىتواند بگيرد و بايد خودش حج و عمره تمتع را مجدداً انجام دهد، و در هر صورت فعلاً از احرام خارج و محرمات احرام بر او حلال شده است.
«65» س - در حال حاضر که هر کسى بخواهد حج مشرف شود بايد قبلاً براى ثبت نام و مقدمات حج اقدام نمايد، اگر کسى ثبت نام کرد ولى نوبت او را براى چند سال ديگر اعلام نمودند، اگر قبل از رسيدن آن نوبت، از راه ديگر وسيله رفتن براى او فراهم شد و پول قرض کرد و به مکه رفت، آيا حج او حَجةالاسلام است يا خير؟
ج - اگر قبلاً حج بر او مستقر نشده و فعلاً هم نمىتواند به حج برود مگر با قرضى، که قدرت پرداخت آنرا ندارد، حج بر او واجب نشده است، و حج او حَجةالاسلام نيست.
«66» س - اگر کسى به خيال اينکه استطاعت دارد بقصد عمره تمتع مُحرم شد و به ترتيب کليه اعمال حج تمتع حَجةالاسلام را انجام داد و بعد از تمام شدن اعمال معلوم شد که مستطيع نبوده است، بفرمائيد احرام و اعمال گذشتهاش چگونه است، و نسبت به آينده اگر مستطيع شد، آيا حَجةالاسلام بر او واجب است يا نه؟
ج - مُحرم نيست، ولى اگر مستطيع شد بايد حَجةالاسلام بجا آورد.
«67» س - کسى خيال مىکرد مستطيع نيست، به نيت استحباب مُحرم شد و اعمال عمره تمتع را انجام داد. بعد در مکه پرسيد، معلوم شد مستطيع بوده است، آيا مجدداً بايد به نيت وجوب، مُحرم شود يا کافى است؟
ج - کفايت مىکند، و حج نوبى واقع نمىشود
«68» س - شخصى براى زيارت سوريه ثبت نام کرده است و فعلاً سه هزار روپيه بدست آورده است و خرج حج بيتاللَّه هم همين مقدار مىشود، آيا رفتن حج واجب است يا مىتواند به زيارت سوريه برود؟
ج - اگر ساير شرايط استطاعت را داشته باشد بايد به حج برود.
«69» س - در قبالههاى کنونى براى ازدواج، مبلغ زيادى نوشته مىشود، آيا زنى که مىخواهد ازدواج کند طبق برنامه مذکور واجب الحج مىشود يا خير؟ ضمناً مشخص فرمائيد مبلغ چقدر باشد بهتر است؟
ج - اگر بدون مفسده بتواند مهر را بگيرد و به حج برود مستطيع است، و مهر السنة بهتر است و استحباب دارد.
«70» س - اگر پدرى بعد از ثبت نام براى حج فوت کرده است و چند پسر دارد، و اجازه حج به يکى از پسران داده مىشود آيا چنين موردى استطاعت طريقى براى کدام حاصل مىشود؟
ج - اين مسئله سه صورت مىتواند داسته باشد 1- آنکه پدر حج بر او مستقر شده است و بعد ثبت نام نموده بايد براى پدر حج انجام شود 2- اگر پدر حج بر او مستقر نشده ولى وصيت کرده باشد و از ثلث او بيشتر نباشد بايد براى پدر حج انجام شود 3- اگر حج بر پدر مستقر نشده و يا آنکه وصيت نکرده باشد و يا وصيت کرده ولى از ثلث اموال او بيشتر است به هر کدام از پسرها که اجازه داده شود و ديگر ورثه توافق کند مستطيع مىشود و حج بر او واجب است.
«71» س - پدرى براى حج ثبت نام کرده است و در وصيتش گفته است که برايش حج مستحبى بجا آورند، و پسر بزرگتر چون ديده خودش استطاعت بدنى و مالى دارد، و فقط استطاعت طريقى نداشته که آنهم با فوت پدر برايش حاصل شده به نيت خود حج را انجام داده، نه به نيابت از پدر، آيا حج او صحيح است يا نه؟ چون استطاعت طربقى نداشته مگر از طريق نيابت؟
ج - فرض مزبور نيابت نيست، و حج خودش صحيح و مُجزى است و بايد براى پدر هم حج استحبابى که مورد وضعيت است انجام دهد.
«72» س - مسلمين بعضى از کشورهايى که حکومتشان کمونيستى است، اگر بخواهند حج بروند بايد مبلغ زيادى به آن حکومت کمک کنند و قهراً اين پول براى تقويت چنين حکومتى مصرف مىشود، در صورتى که راه منحصر به اين کار باشد آيا اولاً حج بر چنين اشخاصى واجب است يا نه؟ و ثانياً اگر اين مقدار پول را بدهند و به حج بروند از حَجةالاسلام کفايت مىکند يا نه؟
ج - آنچه ذکر شد موجب سقوط حج نمىشود و کفايت از حَجةالاسلام مىکند.
«73» س - زنى براى حج ثبت نام کرده است، ولى شوهرش که او هم استطاعت داشته به عللى ثبت نام ننموده است، آيا زن مىتواند شرعاً نوبت خود را به شوهرش بدهد به اين اميد که در آينده هر دو با هم ثبت نام نمايند يا نه؟
ج - اگر زن مستطيعه است نمىتواند نوبت خود را به شوهرش بدهد،ولى اگر نوبت را به او داد حج شوهر صحيح است.
«74» س - من با داشتن بيست هزار تومان قرض و گرفتن يک ماه حقوق قبل از پرداخت آن موفق به سفر حج شدم، با توجه به اينکه شخص طلبکار از اين سفر حج کاملاً راضى و به پولش احتياج ندارد، آيا اين حج واجب محسوب مىشود يا نه؟
ج - اگر استطاعت مالى از براى شما محقق بوده، در فرض مزبور حج شما صحيح و حج واجب محسوب است،
«75» س - اگر کسى مستطيع شد، آيا مىتواند مال خودش را به پدر يا مادر ببخشد و خرج سفر حج ايشان نمايد، و اگر چنين کرده است، تکليفش چيست؟
ج - اگر شخصاً مستطيع است بايد حج بجا آورد، و با بخشش پول به والدين، تکليف از او ساقط نمىشود، و در صورتى که با بخشش پول به والدين نتواند حج واجب بر خود را بجا آورد بخشش جايز نيست، اگر چه صحيح است.
«76» س - اشخاصى که در وقت اسم نويسى براى حج، استطاعت مالى دارند و از طرف دولت براى پنج سال يا بيشتر اسم مىنويسند، آيا براى اين گونه اشخاص اسم نويسى واجب است يا نه؟ و بر فرض وجوب اگر مسامحه کردند و ننوشتند و بعد از مدت پنج سال مردند يا از استطاعت مالى افتادند، فقط ترک واجب کردهاند يا اينکه حج هم بر آنان مستقر است؟
ج - اگر احتمال دهند که قرعه در همان سال اول به نامشان بيرون مىآيد لازم نيست شرکت کنند، ولى اگر مىدانند در عرض پنج سال استطاعت مالى پيدا مىکنند و مستطيع مىشوند و شرکت نکردند بعيد نيست حج بر ذمه آنها مستقر شده باشد.
«77» س - اينجانب با شرايط زير طبق قرعه کشى سازمان حج و زيارت انشاءاللَّه در سال 1366 عازم بيتاللَّه الحرام هستم:
1- هزينه کامل زيارت خود و همسرم از پول مُخَمّص تهيه شده است.
2- معلم آموزش و پرورش بوده و حقوق مستمر در حد معمول زندگى يا قناعت را دريافت مىدارم.
3- فاقد مسکن و اتومبيل شخصى بوده و در هر شهرى که شاغل باشم. مستأجر هستم.
4- وسائل زندگى را در حد معمول دارا مىباشم.
با توجه به شرايط فوق و شبهاتى که نسبت به وجوب حج و عدم آن از اطراف القاء مىشود آيا حج اينجانب و همسرم از حج واجب کفايت مىکند يا خير؟
ج - در فرض مرقوم چنانچه همسر شما به مقدار رفتن و بر گشتن براى حج پول دارند و مىتوانند بروند، مستطيع هستند، و شما در صورتى استطاعت داريد که لوازم زندگى خود و عائله را به مقدار شأنتان دارا باشيد، و بعد از بر گشتن بتوانيد با در آمد کسب خودتان زندگى خود و عائله را اداره کنيد.
«78» س - اگر شخصى مستطيع بود و در رفتن به حج مسامحه کرد تا نوبت او از دست رفت، حال که اسم نمىنويسند آيا با واسطه و سفارش در ايران يا خارج از ايران و با صرف مبالغى زياد، جايز است به حج مشرف شود يا خير؟ زيرا در غير اين صورت سالها فريضه او تأخير مىافتد و خوف اين را دارد که خداى ناکرده از تارکين حج به حساب آيد؟
ج - بايد به هر نحو که باشد و در صورتيکه مستلزم عمل حرام نباشد به حج مشرف شود.
«79» س - شخصى قبلاً حج بر او مستقر نشده، اما در موقع ثبت نام جهت حج تمتع مستطيع بوده و ثبت نام نموده، ولى بعداً از نظر مالى محتاج شده و احتياج به پول سپرده شده در بانک را دارد، بفرمائيد مىتواند پول را پس بگيرد يا خير؟ و چنانچه در سال اول يا سالهاى بعد قرعه به نام او اصابت کند، فرق دارد يا نه؟
ج - اگر در همان سال ثبت نام محتاج شده مستطيع نيست و مىتواند پول را بگيرد چه قرعه بنامش اصابت کرده باشد و چه نکرده باشد
«80» س - پدرم در سال 1360 براى زيارت خانه خدا مستطيع شد و در سال 1362 جهت زيارت خانه خدا به مکه مشرف شد، ولى بعد از احرام بستن، بين راه سکته و فوت کرد و هيچ گونه عملى را انجام نداد، آيا حج به گردنش مىباشد يا خير؟
ج - اگر بعد از احرام و دخول حرم مرده، حج از او ساقط شده است، و اگر قبل از احرام و دخول حرم فوت کرده، در صورتى حج واجب نيست که سال اول استطاعت او باشد.
«81» س - شخصى دارايى او قريب هفتصد و پنجاه هزار تومان از اصل ملک و خانه که ارث از پدرش به او رسيده مىباشد به اضافه اينکه يک باب منزل مسکونى هم دارد، اکنون که نامبرده در اثر سانحهاى از دنيا رفته است داراى يک همسر و دو بچه صغير مىباشد که معاش آنان از در آمد همين املاک مذکور تأمين مىشود، آيا شخص مُتَوفى مستطيع بوده يا خير؟ و در صورت وجوب حج آيا حج بَلَدى گرفته شود يا ميقاتى کفايت مىکند؟ و آيا مىشود مخارج حج از کل ترکه پرداخت گردد؟
ج - چنانچه شخص متوفى در حال حيات خرج رفت و برگشت خود و عيالاتش را داشته و در برگشتن هم در آمد لايق به حال خود و خانواده را داشته و مىتوانسته به مکّه برود و تأخير انداخته و يا اينکه عاجز از مباشرت حج بوده و مىتوانسته نايب بگيرد و نگرفته مستطيع بوده، و چنانچه وصيت نکرده حج ميقاتى از اصل ترکه خارج مىگردد.
«82» س - شخصى که حج بجاآورده، لکن چون امرار معاش او از وجوه و امثال آن بوده وآن نيز متذکر مسأله مربوط به عدم استطاعت چنين شخصى نشده و گمان کرده که حج واجب خود را انجام داده است، پس از آن و در حال استطاعت قطعى نيابتاً حج بجا آورده است، آيا حج نيابتى وى صحيح است يا بايد پس از انجام حج واجب مستقر خودش، نيابت را تکرار کند؟
ج - در فرض مزبور در وقت انجام حج اول مستطيع بوده و حج او صحيح است پس حج نيابتى او هم صحيح مىباشد.
«83» س - کسى که واجب الحج بوده از پاکستان عازم حج شد و در مدينه منوره بيمار گرديد و در حال بيمارى به طرف مکّه رهسپار شد و در بيمارستان مکّه قبل ازحج وفات نمود، تمام دارائيش در وقت فوت، مقدارى پول و قطعه زمينى در پاکستان بوده است، با توجه به اينکه پول موجودش براى نيابت حج او کفايت نمىکند، آيا ورثهاش بايد زمين را بفروشند و برايش نايب بگيرند، و يا اينکه با فوت او حج ساقط مىشود؟ اجرکم على اللّه.
ج - اگر با احرام عمره تمتع داخل مکّه شده و پيش از انجام يا اکمال اعمال عمره يا بعد از انجام آن فوت نمود، همان مقدار عمل او مُجزى و حج از او ساقط است، ولى اگر بدون احرام عمره وارد مکّه شد و در آنجا فوت نمود در صورتى که حج بر او قبلاً مستقر بوده، بايد از اصل ترکه او برايش نايب بگيرند. و حج ميقاتى کفايت مىکند.
«84» س - اينجانب در موقع ازدواج يک سفر حج به زوجهام وعده دادهام، آيا ادائش چگونه مىباشد؟
ج - اگر مجرد وعده بوده است، لازم نيست اداى آن. و اگر مهر يا شرط در ضمن عقد لازم بوده بايد به آن عمل کند.
«85» س - اينجانب که به علت کهولت سن و بالا بودن قند خون و امراض ديگر قادر به انجام فريضه حج نمىباشم، آيا مىتوانم نيابتاً از طرف خود کسى را حج بفرستم يا خير؟
ج - اگرقبلاً از جميع جهات مستطيع بودهايد، و ليکن اقدام بر انجام حج نکردهايد و در نتيجه حج بر شما مستقر شده و فعلاً در اثر پيرى يا بيمارى که اميد خوب شدن نباشد تمکن از سفر حج نداريد واجب است کسى را نايب بگيريد تا براى شما حج بجا آورد.
«86» س - شخصى پدرش وصيت کرده است که فرزندش از جانب او حج بجا آورد، بعد از مرگ پدر، فرزند مستطيع مىشود، آيا لازم است حج خود را بر حج پدر مقدم بدارد، و اگر حج خود را مقدم بدارد آيا صحيح است يا نه؟
ج - اگر قبل از آنکه پسر مستطيع شود، پدر او را اجير کرده که بعد از فوت او در سال اول حج براى پدر انجام دهد يا نسبت به مدت، مطلق بوده که منصرف به سال اول است و پسر قبل از استطاعت خود اجاره را قبول کرده، لازم است سال اول بعد از فوت پدر حح نيابى براى پدر انجام دهد. و در غير اين صورت بايد براى خودش حج کند و در صورت اول اگر براى خودش حج بجا آورد صحيح است، گرچه در مخالفت اجاره معصيت کرده است. ولى در صورت دوم اگر حج نيابى بجا آورد صحتش خالى از اشکال نيست و نه براى خودش واقع مىشود و نه براى پدرش، و حج بر خودش مستقر مىشود که بايد به هر نحو شده در يال بعد اتيان کند و اگر بجا نياورد در سالهاى بعد با مراعات فوراً ففوراً انجام دهد و به نظر ما وصيت مانند اجاره است که بعد از قبول آن و با قيد مباشرت و مقيد بودن به همان سال بايد به وصيت عمل شود.
«87» س - خانم خانه دارى که حج بر او واجب شده است و شوهرش اجازه مسافرت به تنهايى را نمىدهد و مىگويد چون براى حج اسم مرا ننوشتهاى من اجازه نمىدهم، وظيفهاش چيست؟ و آيا بدون اجازه شوهر مىتواند به حج برود يا نه؟
ج - در سفر حج واجب، براى زن اجازه شوهر شرط نيست و زن بايد حج واجب خود را بجا آورد ولو اينکه شوهر او راضى به مسافرت او براى حج نباشد.
«88» س - شخصى طبق وصيت پدر که پول به حساب سازمان حج واريز کرده است به نيابت او به مکه آمده در حالى که خود فرزند نيز استطاعت مالى داشته است آيا به نيابت پدر حج بجا آورد، يا حج خود را انجام دهد؟
ج - اگر راه براى پسر باز نبوده و از جهت نوبت پدر و نيابت از او راه براى او باز شده است بايد براى پدرش حج کند، در صورتيکه وصيت به حج مقيد به همان سال بوده و پسر هم در حال وصيت مستطيع نبوده و در مسئله سابق روشن شد که وصيت حکم اجاره را دارد مگر آنکه تبرعاً و بدون اجاره به نيابت پدر آمده باشد، که در اين صورت مستطيع شده و بايد براى خودش حج بجا آورد، و گذشت که به مجرد و صيت و قبول فرزند، نيابت واجب نمىشود مگر آنکه قبل از استطاعت اجير شود.
«89» س - شخصى بجز براى هَدى، استطاعت حج را دارا است، آيا حج براى او واجب است؟
ج - در صورتى که بتواند بجاى هدى روزه بگيرد مستطيع است و الا مستطيع نيست چون پول هدى جزء استطاعت نيست.
«90» س - اينجانب سال گذشته به حج مشرف شدهام و شنيدهام که طلاب در صورتى مستطيع مىشوند که از وجوه شرعيه مستغنى باشند، لذا اينجانب مقدار پولى با افراد ذىحق )پدر و همسايه( مبادله و دستگردان کردم و به عنوان اينکه نسبت به بنده ذىحق هستند به آنان بخشيدم و ايشان آن را جهت مخارج حج به من برگرداندند، من هم در تمام اعمال و مناسک حج نيت حَجةالاسلام کردم، آيا اين حج براى اينجانب کفايت از حَجةالاسلام مىکند يانه؟ ضمناً لازم به تذکر است که در ثبت نام عمومى سال 1360 پول به حساب ريختم و آن موقع فتواى فوق را نديده بودم و پولى که دستگردان شده بود جايگزين آن پولى که در حساب واريز کرده بودم قرار گرفت، بفرمائيد آيا عين پول مبذول بايد هزينه باشد يا بذل آن کافى است؟
ج - حج شما از حَجةالاسلام کفايت مىکند و احتياج باعاده ندارد.
«91» س - شخصى قدرت مسافرت حج را ندارد و از قادر شدن بعد هم مأيوس است و استطاعت مالى هم ندارد، اگر به او بذل نفقه حج نمايند آيا بايد قبول کند و نايب بگيرد يا اينکه قبول وا جب نيست، و نيز اگر او را مهمان کنند حج واجب مىشود تا استنابه کند يا خير؟
ج - در فرض مرقوم حج واجب نيست.
«92» س - اگر در ميقات مستطيع شد و حجة الاسلام بجا آورد، مجزى است يا نه؟ و آيا در فرض مسئله رجوع به کفايت، شرط است يا نه؟
ج - اگر مستطيع شده، مجزى است، ولى رجوع به کفايت شرط است. اگر انجام عمل حج در او تأثيرى داشته باشد.
«93» س - شحصى که استطاعت رفتن به حج را پيدا کرده، آيا مىتواند پول حج را به مصرف لازمى در غير مؤونه خود و افراد واجب النفقهاش خرج کند و خود را از استطاعت بيندازد؟
ج - مستطيع بايد به حج برود، در صورتيکه استطاعت مالى او در ايام و موسم حج باشد و الاّ صرفش و لو موجب سقوط از استطاعت شود اشکالى ندارد.
«94» س - در مواردى که نهاد يا ارگانى فردى را به حج مىفرستد، بدون اينکه ملزم باشد کارى انجام دهد، آيا او موارد حج بذلى است يا خير؟ و قبول آن واجب است ؟
ج - با فرض مشروعيت آن بدون تعهد به هيچ کارى، حکم حج بذلى دارد.
«95» س - مقدارى پول دارم که براى رفت و آمد به سفر مکه کافى است، ولى هنوز از طرف دولت جمهورى اسلامى وقتى براى ثبت نام اعلام نشده است، آيا نگهدارى آن پول لازم است، و من مستطيع هستم ؟
ج - اگر ساير شرايط را داريد و در همين سال هم ثبت نام مىشود و ايام هم ايام موسم حج باشد بايد ثبت نام کنيد. و در غير اين صورت مستطيع نيستيد و نگهدارى پول لازم نيست .
«96» س - همسر شهيدى که داراى دو بچه چهار ساله مىباشد و عملاً سرپرستى اين دو بچه را دارد و به عنوان خانواده شهيد قرعه حج هم بنام او در آمده است آيا مشاراليها مىتواند مخارج را از مال اين دو صغير بردارد و مناسک حج را انجام دهد يا خير؟
ج - نمىتواند مصارف حج را از اموال صغير بر دارد.
«97» س - کسى که چهار پسر دارد و زن براى همه شان گرفته است، و خرج سالانه خود را هم دارد و قرض هم ندارد، و با پسرانش در آمدشان يکجا است الان خرج دو نفر را دارند که به حج بروند، آيا حج واجب است يا نه، و اگر واجب شدهاست آيا تنها بر پدر واجب شده يا بر پسر هم واجب شدهاست، و اگر بر پسر هم واجب شدهاست کدامشان حق اولويت را دارند؟
ج - بايد مال مربوز بررسى شود و حق هر کدام معلوم گردد پس کسى که از مال خودش به مقدار حج دارد و مىتواند به مکه برود و بعد از برگشت زندگانى لايق شأنش را داشته باشد مستطيع است و بايد حج برود.
«98» س - کسى که واجد شرايط حج باشد و نوهاى دارد که شرعاً و عرفاً به زن احتياج دارد که اگر زن نگيرد به حرام مىافتد، آيا کدام مقدم است و وظيفه پدريزرگ چيست، ازدواج براى نوهاش يا حج؟
ج - حج خودش مقدم است چون مخارج ازدواج نوه از نفقات واجبه بر پدربزرگ نيست مگر آنکه ترک ازدواج او مستلزم تحمل امر حرجى بر پدربزرگ باشد.
«99» س - اينجانب با داشتن استطاعت مالى و هفتاد و دو سال سن، چون معتاد به خوردن ترياک هستم طبق مقررات کشورى، اداره بهداشت از رفتن حج جلوگيرى مىکند، از نظر شرع تکليف چيست؟
ج - اگر قبلاًمستطيع بودهايد و با امکان، حج نرفتهايد حج بر شما مستقر شدهاست، پس اگر قدرت به ترک اعتياد يا رفتن به خارج از کشور از راه ديگر را نداريد بايد نايب بگيريد و قبلاً استطاعت نداشتهايد در فرض مذکور اگر قدرت نداريد به خارج از کشور رويد و از آن طريق حج انجام دهيد مستطيع نيستيد، مگر آنکه بتوانيد، ولو با ترک ترياک، تحصيل اجازه کنيد و به مکه برويد.
«100» س - آيا از منافع خمس و زکات، کسى مستطيع مىشود يا نه، و آيا خمس و زکات جزء ترکه ميت است يا نه؟
ج - چنانچه به عنوان مصرف از طرف ولّى امر به او داده شده، مالک شده و جزو ترکه او محسوب است، و از منافع آنهم با وجود ساير شرايط مستطيع مىشود ولى در سهم امامعليه السلام اگر مجاز در تصرف فقط بوده مالک نمىشود و جزو ترکه ميّت نيست پس استطاعت هم از منافع آن حاصل نمىگردد.
«101» س - هر گاه کسى سرمايه يا ابزار کار دارد که اگر مقدارى از آن را بفروشد مىتواند با آن زندگى کند بدون زحمت، و با تفاوت آن قادر بر حج است آيا اين شخص مستطيع است؟
ج - با وجود ساير شرايط، مستطيع است.
«102» س - شخصى باغى دارد که چند سال است در آمدى نداشته، اما از نظر قيمت براى سفر حج کافى بوده، صاحب باغ عرفاً اطمينان دارد وقتى باغ ثمر بدهد او هم از کار افتاده خواهد شد و بايد از درآمد باغ امرار معاش نمايد، آيا اين شخص مستطيع است؟
ج - اگر تمکن از امرار معاش بغير از درآمد آن باغ نداشته باشد مستطيع نيست.
«103» س - شخصى که بعد از عمره تمتع ديوانه شده، آيا لازم است که او را براى حج محرم کنند و وظيفه چيست؟
ج - لازم نيست و بر ديوانه تکليفى نيست.
«104» س - اگر دختر بچه سه ساله را مادرش در سفر مکه معظمه همراه ببرد، و در ميقات نيت احرام و تلبيه را از جانب دخترش انجام بدهد، و در طواف عمره و سعى بين صفا و مروه و طواف زيارت و طواف نساء و وقوف عرفات و مشعر و منى، مادر از طرف دختر نيت نموده و خود دختر را طواف و سعى و توقف بدهد و آنچه از اعمال حج که دختر قادر نيست مادرش از جانب او انجام دهد، آيا آن دختر بعد از بلوغ و رشد مىتواند شوهر نمايد يا خير؟
ج - با فرض اينکه تمام اعمال را مطابق وظيفه انجام دادهاند از احرام خارج شده و مىتواند شوهر کند.
«105» س - اگر اطفال غير مميز - پسر يا دختر - را پدر و يا مادر در سفر مکه معظمه همراه ببرند آيا واجب است که پدر يا مادر در صورت تمکن اطفال، خود اطفال را وادار به انجام اعمال حج و عمره و طواف نساء نمايندو يا خود پدر و مادر و يا نايب ايشان اعمال عمره و حج و طواف نساء را از جانب اطفال بجا آورند، و اگر هيچکدام کارهاى مذکور فوق را پدر و مادر و اطفال عملى نکنند آيا اين اطفال بعد از بلوغ و رشد مىتوانند ازدواج کنند و يا بايد به مکه بروند و عمره و حج و طواف نساء را انجام دهند و بعد از ازدواج نمايند، و يا تنها طواف نساء برگردن آنان است؟
ج - بر ولّى طفل واجب نيست او را محرم کند يا از طرف او حج انجام دهد، ولى اگر او را محرم کرد بايد وظائف و اعمال را مطابق وظيفهاى که در مناسک و رساله ذکر شدهاست انجام دهند، و گرنه در بعض صور طفل در احرام باقى مىماند و تا تدارک نکند نمىتواندذ ازدواج نمايد.
«106» س - اولا با وجود دَين چه مقدار پول براى استطاعت کافى است؟ و ثانياً در صورتى که پول باشد ليکن به علت بيمارى قلب، مقامات پزشکى سازمان حج و زيارت تشرف را خالى از خطر ندانسته و تجويز ننمايند، آيا بايستى يک نفر براى انجام حج اعزام گردد؟
ج - شما اگر قبل از آنکه استطاعت پيدا کنيد مريض شدهايد که قدرت رفتن به مکه را از جهت مرض نداشتهايد، مستطيع نشدهايد و نايب گرفتن لازم نيست، و نيز استطاعت مالى در صورتى موجود است که پول به مقدار رفتن و برگشتن داشته باشيد و پس از برگشت امکان پرداخت دَين به سهولت براى شما باشد.