مسائل متفرّقه اجاره
مسأله 2208 :
مالي را که مستأجر بابت اجاره ميدهد بايد معلوم باشد، پس اگر ازچيزهائي است که مثل گندم با وزن معامله ميکنند بايد وزن آن معلوم و اگر از چيزهائي است که مثل تخم مرغ با شماره معامله ميکنند، بايد شماره آن معيّن باشد و اگر مثل اسب وگوسفند است، بايد اجاره دهنده آن را ببيند يا مستأجر خصوصيّات آن را به او بگويد.
مسأله 2209 :
اگر زميني رابراي زراعت جو،يا گندم اجاره دهد ومال الاجاره را جو يا گندم که معيّن شده بوزن يا به کيل از همان زمين قرار دهد اجاره صحيح نيست.
مسأله 2210 :
کسي که چيزي را اجاره داده، تا آن چيز را تحويل ندهد، حقّ ندارد اجاره آن را مطالبه کند و نيز اگر براي انجام عملي اجير شده باشد پيش ازانجام عمل حقّ مطالبه اجرت را ندارد.
مسأله 2211 :
هرگاه چيزي را که اجاره داده تحويل دهد، اگرچه مستأجر تحويل نگيرد، يا تحويل بگيرد و تا آخر مدّت اجاره از آن استفاده نکند، بايد مال الاجاره آن را بدهد.
مسأله 2212 :
اگر انسان اجير شود که در روز معيّني کاري را انجام دهد و در آن روز براي انجام آن کار حاضر شود، کسي که او را اجير کرده اگرچه آن کار را به او مراجعه نکند، بايد اجرت او را بدهد مثلاً خيّاطي را در روز معيّني براي دوختن لباسي اجير نمايد وخيّاط در آن روز آماده کار باشد، اگرچه پارچه را به او ندهد که بدوزد، بايد اجرتش را بدهد چه خيّاط بيکار باشد، چه براي خودش يا ديگري کار کند.
مسأله 2213 :
اگر بعد از تمام شدن مدّت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، مستأجر بايد مال الاجاره را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد مثلاً اگر خانهاي را يکساله به صد تومان اجاره کند بعد بفهمد اجاره باطل بوده چنانچه اجاره آن خانه معمولاً پنجاه تومان است بايد پنجاه تومان را بدهد، اگر دويست تومان است بايد دويست تومان را بپردازد و نيز اگر بعد از گذشتن مقداري از مدّت اجاره معلوم شود که باطل بوده، بايد اجاره آن مدّت را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد.
مسأله 2214 :
اگر چيزي را که اجاره کرده از بين برود، چنانچه در نگهداري آن کوتاهي نکرده و در استفاده آن زيادهروي ننموده ضامن نيست و نيز اگر مثلاً پارچهاي را که به خيّاط داده از بين برود در صورتي که خيّاط زيادهروي نکرده و در نگهداري آنهم کوتاهي نکرده باشد، نبايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2215 :
هرگاه صنعتگر چيزي را که گرفته ضايع کند، ضامن است.
مسأله 2216 :
اگر قصّاب سر حيواني را ببرد و آن را حرام کند چه مزد گرفته باشد، چه مجاني سر بريده باشد، بايد قيمت آن را به صاحبش بدهد.
مسأله 2217 :
اگر حيواني را اجاره کند ومعيّن نمايد چقدر بار بر آن بگذارد، چنانچه بيشتر از آن مقدار بار کند و آن حيوان بميرد يا معيوب شود، ضامن است، و نيز اگر مقدار بار را معيّن نکرده باشد وبيشتر از معمول بار کند وحيوان تلف شود يا معيوب گردد، ضامن ميباشد و بايد در هردو صورت براي مقدار زيادي، اجرت معمول را بدهد.
مسأله 2218 :
اگر حيواني را براي بردن بار شکستني اجاره دهد چنانچه آن حيوان بلغزد، يا رم کند وبار را بشکند، صاحب حيوان ضامن نيست، ولي اگر به واسطه زدن ومانند آن کاري کند که حيوان زمين بخورد وبار را بشکند، ضامن است.
مسأله 2219 :
اگر کسي بچهاي را با اجازه وليّ ختنه کند وضرري به آن برسد، يا بميرد چنانچه بيشتر از معمول بريده باشد، ضامن است و اگر بيشتر از معمول نبريده باشد، ضامن نيست.
مسأله 2220 :
اگر دکتر به دست خود دوا بدهد و در معالجه خطا کند و به مريض ضرري برسد يا بميرد، دکتر ضامن است ولي اگر درد ودواي مريض را به او بگويد، يا فقط بگويد فلان دوا براي فلان مرض فائده دارد و به واسطه خوردن دوا ضرري به مريض برسد يا بميرد، ضمان ندارد.
مسأله 2221 :
هرگاه دکتر به مريض يا وليّ او بگويد که اگر ضرري به مريض برسد ضامن نباشد، در صورتي که دقّت و احتياط خود را بکند و به مريض ضرري برسد يا بميرد، دکتر ضامن نيست.
مسأله 2222 :
مستأجر و کسي که چيزي را اجاره داده با رضايت يکديگر ميتوانند معامله را به هم بزنند و نيز اگر در اجاره شرط کنند که هردو يا يکي از آنان حقّ به هم زدن معامله را داشته باشند، ميتوانند مطابق قرارداد، اجاره را به هم بزنند.
مسأله 2223 :
اگر اجاره دهنده يا مستأجر بفهمد که مغبون شده است، چنانچه در موقع خواندن صيغه ملتفت نباشد که مغبون است، ميتواند اجاره را به هم بزند ولي اگر در صيغه اجاره شرط کند که اگر مغبون هم باشد، حقّ به هم زدن اجاره را نداشته باشد، نميتواند اجاره را به هم بزند.
مسأله 2224 :
اگر چيزي را اجاره دهد و پيش از آن که تحويل دهد کسي آن را غصب نمايد، مستأجر ميتواند اجاره را به هم بزند وچيزي را که به اجاره دهنده داده پس بگيرد، يا اجاره را به هم نزند واجاره مدّتي را که در تصرّف غصب کننده بوده بميزان معمول از او بگيرد، پس اگر حيواني را يک ماهه به ده تومان اجاره نمايد و کسي آن را ده روز غصب کند واجاره معمولي ده روز آن پانزده تومان باشد، ميتواند پانزده تومان را از غصب کننده بگيرد.
مسأله 2225 :
اگر چيزي را که اجاره کرده تحويل بگيرد و بعد ديگري آن را غصب کند نميتواند اجاره را به هم بزند، وفقط حق دارد کرايه آن چيز را به مقدار معمول از غصب کننده بگيرد.
مسأله 2226 :
اگر پيش از آن که مدّت اجاره تمام شود، ملک را به مستأجر بفروشد، اجاره به هم نميخورد ومستأجر بايد مال الاجاره را بفروشنده بدهد و همچنين است اگر آن را به ديگري بفروشد ومشتري علم باجاره دادن او داشته باشد.
مسأله 2227 :
اگر پيش از ابتداي مدّت اجاره، ملک به طوري خراب شود که هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفادهاي که شرط کردهاند نباشد، اجاره باطل ميشود وپولي که مستأجر به صاحب ملک داده به او بر ميگردد، بلکه اگر طوري باشد که بتواند استفاده مختصري هم از آن ببرد، ميتواند اجاره را به هم بزند و اگر مدّتي استفاده کرده، اجرة المثل آن را بدهد.
مسأله 2228 :
اگر ملکي را اجاره کند، بعد از گذشتن مقداري از مدّت اجاره به طوري خراب شود که هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفادهاي که شرط کردهاند نباشد، اجاره مدّتي که باقي مانده، باطل ميشود و اگر استفاده مختصري هم بتواند از آن ببرد، ميتواند اجاره مدّت باقيمانده را به هم بزند.
مسأله 2229 :
اگر خانهاي را که مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد ويک اطاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آن را بسازد وهيچ مقدار از استفاده آن از بين نرود اجاره آن باطل نميشود ومستأجر هم نميتواند اجاره را به هم بزند ولي وقوعش بعيد است ولذا بنظر ميرسد اجاره نسبت به آن باطل باشد و در باقيمانده ميتواند اجاره را، مستأجر به هم بزند وهم چنين اگر ساختن آن به قدري طول بکشد که مقداري از استفاده مستأجر از بين برود، اجاره به آن مقدار باطل ميشود ومستأجر ميتواند اجاره باقيمانده را به هم بزند.
مسأله 2230 :
اگر اجاره دهنده و يا مستأجر بميرد، اجاره باطل نميشود. ولي اگر خانه مال اجاره دهنده نباشد، مثلاً ديگري وصيّت کرده باشد که تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد يا اين که خانه را از کسي اجاره نموده، چنانچه آن خانه را اجاره دهد و پيش از تمام شدن مدّت اجاره بميرد، از وقتي که مرده اجاره باطل است.
مسأله 2231 :
اگر صاحب کار بنّا را وکيل کند که براي او عمله بگيرد چنانچه بنّا کمتر از مقداري که از صاحب کار ميگيرد به عمله بدهد، زيادي آن بر او حرام است و بايد آن را به صاحب کار بدهد ولي اگر اجير شود که ساختمان را تمام کند وبراي خود اختيار بگذارد که خودش بسازد، يا به ديگري بدهد در صورتي که کمتر از مقداري که اجير شده به ديگري بدهد، زيادي آن براي او حلال ميباشد اگر ديگري شاگرد او باشد که ماهانه حقوق دريافت ميکند در غير اين صورت گرفتن زيادي اشکال دارد.
مسأله 2232 :
اگر رنگرزي قرار بگذارد که مثلاً پارچه را با نيل رنگ کند چنانچه با رنگ ديگر رنگ نمايد، حقّ ندارد چيزي بگيرد.