مسائل متفرقه اجاره
مسأله 2201 :
مالى را که مستاجر بابت اجاره مى دهد بايد معلوم باشد, پس اگراز چيزهايى است کـه مـثل گندم با وزن معامله مى کنند, بايد وزن آن معلوم باشد و اگراز چيزهايى است که مثل تـخـم مرغ با شماره معامله مى کنند, بايد شماره آن معين باشد و اگر مثل اسب وگوسفند است , بايد اجاره دهنده آن را ببيند, يا مستاجرخصوصيات آن را به او بگويد.
مسأله 2202 :
اگر زمينى را براى زراعت جو, يا گندم اجاره دهد ومال الاجاره راجو, يا گندم همان زمين قرار دهد, اجاره صحيح نيست .
مسأله 2203 :
کـسـى که چيزى را اجاره داده , تا آن چيز را تحويل ندهد, حق ندارداجاره آن را مـطـالـبـه کند و نيز اگر براى انجام عملى اجير شده باشد پيش از انجام عمل حق مطالبه اجرت ندارد مگر آن که شرط کرده باشد يا معمول باشد که قبل ازعمل اجرت را بدهند.
مسأله 2204 :
هـرگـاه چيزى را که اجاره داده تحويل دهد, اگر چه مستاجر تحويل نگيرد, يا تحويل بگيرد وتا آخر مدت اجاره از آن استفاده نکند, بايد مال الاجاره آن را بدهد.
مسأله 2205 :
اگر انسان اجير شود که در روز معينى کارى را انجام دهد و در آن روز براى انجام آن کار حاضر شود, کسى که او را اجير کرده اگر چه در آن کار به اومراجعه نکند, بايد اجرت او را بدهد, مثلا اگر خياطى را در روز معينى براى دوختن لباسى اجير نمايد و خياط در آن روز آماده کـار بـاشـد, اگرچه پارچه را به او ندهد که بدوزد, بايد اجرتش را بدهد چه خياط بيکار باشد, چه براى خودش يا ديگرى کارکند.
مسأله 2206 :
اگر بعد از تمام شدن مدت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده ,مستاجر بايد مال الاجـاره (اجـاره بـها) را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد, مثلااگر خانه اى را يکساله به صد تـومـان اجاره کند, بعد بفهمد اجاره باطل بوده , چنانچه اجاره آن خانه معمولا پنجاه تومان است , بايد پنجاه تومان را بدهد و اگر دويست تومان است , بايد دويست تومان را بپردازد.
و نيز اگر بعد از گـذشـتـن مقدارى از مدت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده , بايد اجاره آن مدت را بمقدار معمول به صاحب ملک بدهد.
مسأله 2207 :
اگر چيزى را که اجاره کرده از بين برود, چنانچه در نگهدارى آن کوتاهى نکرده و در استفاده بردن از آن هم زياده روى ننموده ضامن نيست .
و نيز اگرمثلا پارچه اى راکه به خياط داده ازبين برود, در صورتى که خياط بر خلاف دستور اوعمل نکرده و در نگهدارى آن هم کوتاهى نکرده باشد, نبايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2208 :
هرگاه صنعتگر چيزى را که گرفته ضايع کند ضامن است .
مسأله 2209 :
اگر قصاب سر حيوانى را ببرد وآن را حرام کند چه مزد گرفته باشد,چه مجانى سر بريده باشد, بايد قيمت آن را به صاحبش بدهد.
مسأله 2210 :
اگر حيوانى را اجاره کند ومعين نمايد که چقدر بار بر آن بگذارد ,چنانچه بيشتر از آن مقدار بار کند وآن حيوان بميرد يا معيوب شود ضامن است .
ونيز اگر مقدار بار را معين نکرده بـاشـد وبـيـشتر از معمول بار کند وحيوان تلف شود, يامعيوب گردد ضامن مى باشد و در هر دو صورت اجرت زيادى بار را بر حسب معمول نيز بايد بدهد.
مسأله 2211 :
اگر حيوانى را براى بردن بار شکستنى اجاره دهد, چنانچه آن حيوان بلغزد, يا رم کـنـد وبـار را بشکند, صاحب حيوان ضامن نيست ولى اگر بواسطه زدن ومانند آن کارى کند که حيوان زمين بخورد و بار را بشکند ضامن است .
مسأله 2212 :
اگر کسى بچه اى را ختنه کند وضررى به آن بچه برسد, يا بميردچنانچه بيشتر از مـعـمـول بـريده باشد ضامن است .
و اگر بيشتر از معمول نبريده باشداگر فقط به او رجوع شده باشد ضامن نيست .
و اما اگر تشخيص ضرر داشتن يا ضررنداشتن را هم به عهده او گذاشته باشد جراح ضامن است .
مسأله 2213 :
اگـر دکـتر بدست خود به مريض دوا بدهد, يا درد و دواى مريض رابه او بگويد ومـريض دوا را بخورد, چنانچه در معالجه خطا کند و به مريض ضررى برسد يا بميرد, دکتر ضامن اسـت .
ولـى اگـر فـقط بگويد: فلان دوا براى فلان مرض فايده دارد و بواسطه خوردن دوا ضررى بمريض برسد يا بميرد دکتر ضامن نيست .
مسأله 2214 :
هـر گـاه دکتر به مريض يا ولى او بگويد: که اگر ضررى به مريض برسد ضامن نـبـاشـد, در صورتى که دقت واحتياط خود را بکند و به مريض ضررى برسد يا بميرد دکتر ضامن نيست .
مسأله 2215 :
مستاجر وکسى که چيزى را اجاره داده , با رضايت يکديگرمى توانند معامله را بهم بزنند.
و نيز اگر در اجاره شرط کنند که هر دو يا يکى از آنان حق بهم زدن معامله را داشته باشند, مى توانند مطابق قرار داد, اجاره را بهم بزنند.
مسأله 2216 :
اگر اجاره دهنده , يا مستاجر بفهمد که مغبون شده است , چنانچه در موقع خواندن صـيـغـه ملتفت نباشد که مغبون است , مى تواند اجاره را بهم بزند,ولى اگر در صيغه اجاره شرط کـنـنـد کـه اگر مغبون هم باشند حق بهم زدن معامله رانداشته باشند, نمى توانند اجاره را بهم بزنند.
مسأله 2217 :
اگـر چـيزى را اجاره دهد وپيش از آن که تحويل دهد کسى آن راغصب نمايد, مـسـتاجر مى تواند اجاره را بهم بزند وچيزى را که به اجاره دهنده داده پس بگيرد, يا اجاره را بهم نـزند واجاره مدتى را که در تصرف غاصب بوده بميزان معمول از او بگيرد, پس اگر حيوانى را يک مـاهـه بـه ده تـومان اجاره نمايد وکسى آن راده روز غصب کند واجاره معمولى ده روز آن پانزده تومان باشد, مى تواند پانزده تومان را از غاصب بگيرد.
مسأله 2218 :
اگر چيزى را که اجاره کرده تحويل بگيرد و بعد ديگرى آن را غصب کند, نمى تواند اجاره را بهم بزند و فقط حق دارد کرايه آن چيز را به مقدار معمول ازغاصب بگيرد.
مسأله 2219 :
اگـر پـيـش از آن کـه اجاره تمام شود, ملک را به مستاجر بفروشد,اجاره باطل نـمـى شـود و مـستاجر بايد مال الاجاره را بدهد.
همچنين اگر آن را به ديگرى بفروشد اجاره بهم نمى خورد.
مسأله 2220 :
اگر پيش از ابتداى مدت اجاره , ملک بطورى خراب شود که هيچ قابل استفاده نـبـاشـد, يـا قـابل استفاده اى که شرط کرده اند نباشد, اجاره باطل مى شودو پولى که مستاجر به صـاحب ملک داده به او برمى گردد.
بلکه اگر طورى باشد که بتواند استفاده مختصرى هم از آن ببرد, مى تواند اجاره را بهم بزند.
مسأله 2221 :
اگر ملکى را اجاره کند وبعد از گذشتن مقدارى از مدت اجاره بطورى خراب شود کـه هيچ قابل استفاده نباشد يا قابل استفاده اى که شرط کرده اندنباشد, اجاره مدتى که باقيمانده باطل مى شود و اگر استفاده مختصرى هم بتواند ازآن ببرد, مى تواند اجاره مدت باقيمانده را بهم بزند.
مسأله 2222 :
اگر خانه اى را که مثلا دو اطاق دارد اجاره دهد و يک اطاق آن خراب شود, اگر هـر يـک از اطاقها جز اجاره باشد اجاره نسبت به اطاقى که خراب شده باطل مى شود اگرچه فورا آن را بسازد ومستاجر مى تواند اجاره باقيمانده را بهم بزند.
مسأله 2223 :
اگر اجاره دهنده يا مستاجر بميرد, اجاره باطل نمى شود.
ولى اگرخانه مال اجاره دهـنده نباشد مثلا ديگرى وصيت کرده باشد که تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد, چنانچه آن خانه را اجاره دهد وپيش از تمام شدن مدت اجاره بميرد, از وقتى که مرده اجاره باطل است .
مسأله 2224 :
اگـر صـاحـب کـار بنا را وکيل کند که براى او عمله بگيرد, چنانچه بناکمتر از مقدارى که از صاحب کار مى گيرد به عمله بدهد, زيادى آن بر او حرام است وبايد آن را به صاحب کـار بـدهـد و نـيـز اگر اجير شود که ساختمان را تمام کند وبراى خود اختيار بگذارد که خودش بـسـازد, يا بديگرى بدهد در صورتى که کمتر ازمقدارى که اجير شده به ديگرى بدهد, زيادى آن براى او حرام مى باشد, مگر آنکه مقدارى خودش کار کرده باشد و باقى مانده را به کمتر از آن مقدار بدهد.
مسأله 2225 :
اگر رنگرز قرار بگذارد که مثلا پارچه را بانيل رنگ کند, چنانچه بارنگ ديگر رنگ نمايد حق ندارد چيزى بگيرد.