وقت نماز ظهر و عصر
مسأله 737 :
اگر چوب يا چيزي مانند آن را، راست در زمين هموار فرو برند، صبح که خورشيد بيرون ميآيد سايه آن بطرف مغرب ميافتد و هرچه آفتاب بالا ميآيد، اين سايه کم ميشود و در شهرهاي ما، در اوّل ظهر شرعي به آخرين درجه کمي ميرسد وظهر که گذشت، سايه آن بطرف مشرق برميگردد و هرچه خورشيد رو به مغرب ميرود، سايه زيادتر ميشود، بنابراين وقتي سايه به آخرين درجه کمي رسيد ودو مرتبه رو بزياد شدن گذاشت، معلوم ميشود ظهر شرعي شده است ولي در بعضي شهرها مثل مکه که گاهي موقع ظهر سايه بکلّي از بين ميرود بعد از آن که سايه دوباره پيدا شد، معلوم ميشود ظهر شده است.
مسأله 738 :
چوب يا چيز ديگري را که براي معيّن کردن ظهر به زمين فرو ميبرند شاخص گويند.
مسأله 739 :
نماز ظهر وعصر هر کدام وقت مخصوص ومشترکي دارند.
وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تاوقتي که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد، که اگر کسي سهواً تمام نماز عصر را در اين وقت بخواند، نمازش صحيح است ولي احتياطاً يک نماز چهار رکعتي به قصد ما في الذمّة بخواند وقصد ظهر وعصر را بالخصوص ننمايد ووقت مخصوص نماز عصر موقعي است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسي تا اين موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و بايد نماز عصر رابخواند، ومابين وقت مخصوص نماز ظهر ووقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر ونماز عصر است، که اگر کسي در اين وقت اشتباهاً تمام نماز عصر را پيش از نماز ظهر بخواند نمازش صحيح است و بايد نماز ظهر را بعد از آن بجا آورد.
مسأله 740 :
اگر پيش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود و در بين نماز بفهمد اشتباه کرده است، چنانچه در وقت مشترک باشد بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند يعني نيّت کند که آنچه که تا بحال خواندهام و آنچه را مشغولم و آنچه بعد ميخوانم همه نماز ظهر باشد و بعد از آن که نماز را تمام کرد، نماز عصر را بخواند، و اگر در وقت مخصوص به ظهر باشد والتفات هم در وقت مختص بوده نماز صحيح است و بعد عمل کند به آنچه در مسأله قبل گفته شد و اگر التفات در وقت مشترک بوده، اگرچه شروع در نماز در وقت مختصّ به ظهر باشد عدول صحيح است.
مسأله 741 :
در زمان حضور امام $ واجب است انسان در روز جمعه به جاي نماز ظهر، دو رکعت نماز جمعه بخواند، ولي در اين زمان اگر کسي نماز جمعه را برجاء مطلوبيّت بخواند، واجب است که نماز ظهر را همبخواند.
مسأله 742 :
وقت نماز جمعه از اوّل ظهر است تا وقتي که سايه شاخص به اندازه خود شاخص شود.
وقت نماز مغرب و عشاء
مسأله 743 :
مغرب موقعي است بنابر احتياط که سرخي طرف مشرق، که بعد از غروب آفتاب پيدا ميشود، از بالاي سر انسان بگذرد.
مسأله 744 :
نماز مغرب وعشا هرکدام وقت مخصوص ومشترکي دارند: وقت مخصوص نماز مغرب از اوّل مغرب است تا وقتي که از مغرب به اندازه خواندن سه رکعت نماز بگذرد، که اگر کسي مثلاً مسافر باشد وتمام نماز عشا را سهواً در اين وقت بخواند، نمازش صحيح است ولي با تفصيلي که گذشت، ووقت مخصوص نماز عشا موقعي است که به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب مانده باشد، که اگر کسي تا اين موقع نماز مغرب را نخواند، بايد اوّل نماز عشا و بعد از آن نماز مغرب را بخواند وبين وقت مخصوص نماز مغرب ووقت مخصوص نماز عشا، وقت مشترک نماز مغرب وعشا است، که اگر کسي در اين وقت اشتباهاً نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز ملتفت شود، نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد.
مسأله 745 :
وقت مخصوص ومشترک که معناي آن در مسأله پيش گفته شد، براي اشخاص فرق ميکند، مثلاً اگر به اندازه خواندن دو رکعت نماز از اوّل ظهر بگذرد، وقت مخصوص نماز ظهر کسي که مسافر است تمام شده وداخل وقت مشترک ميشود وبراي کسي که مسافر نيست، بايد به اندازه خواندن چهار رکعت نماز بگذرد.
مسأله 746 :
اگر پيش از خواندن نماز مغرب سهواً مشغول نماز عشا شود و در بين نماز بفهمد که اشتباه کرده، چنانچه تمام آنچه را خوانده يا مقداري از آن را، در وقت مشترک خوانده و به رکوع رکعت چهارم نرفته است، بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند ونماز را تمام کند و بعد نماز عشا را بخواند و اگر به رکوع رکعت چهارم رفته بايد نماز را تمام کند، بعد نمازمغرب را بخواند وامّا اگر تمام آنچه را خوانده در وقت مخصوص نماز مغرب خوانده باشد و پيش از دخول در رکوع رکعت چهارم يادش بيايد، نمازش صحيح است ونيّت را به نماز مغرب برگرداند، گرچه دوباره خواندن موافق با احتياط است.
مسأله 747 :
آخر وقت نماز عشا، نصف شب است، وشب را بايد از اوّل غروب تا اذان صبح حساب کرد، نه تا اوّل آفتاب.
مسأله 748 :
اگر از روي معصيت، يا به واسطه عذري نماز مغرب يا نماز عشا را تا نصف شب نخواند، بنابر احتياط واجب، بايد تا قبل از اذان صبح بدون اين که نيّت ادا وقضا کند بجا آورد.
وقت نماز صبح
مسأله 749 :
نزديک اذان صبح از طرف مشرق، سفيدهاي رو به بالا حرکت ميکند که آن را فجر اوّل گويند، موقعي که آن سفيده پهن شد، فجر دوم واوّل وقت نماز صبح است وآخر وقت نماز صبح موقعي است که آفتاب بيرون ميآيد.
احکام وقت نماز
مسأله 750 :
موقعي انسان ميتواند مشغول نماز شود که يقين کند وقت داخل شده است، يا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند.
مسأله 751 :
اگر به واسطه ابر يا غبار يا نابينايي و يا بودن در زندان، نتواند در اوّل وقت نماز، به داخل شدن وقت يقين کند، چنانچه گمان داشته باشد که وقت داخل شده، ميتواند مشغول نماز شود، ولي اقوي آن است که نماز را تأخير بيندازد تا يقين کند وقت داخل شده است، مخصوصاً اگر خودش موجب اين وضع شده باشد.
مسأله 752 :
اگر دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند، يا انسان يقين کند که وقت نماز شده ومشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است و همچنين است اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پيش از وقت خوانده، ولي اگر در بين نماز بفهمد وقت داخلشده، يا بعد از نماز بفهمد که در بين نماز وقت داخل شده، نماز او صحيح است.
مسأله 753 :
اگر انسان ملتفت نباشد که بايد با يقين به داخل شدن وقت مشغول نماز شود، چنانچه بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را در وقت خوانده نماز او صحيح است و اگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت خوانده، يا نفهمد که در وقت خوانده يا پيش از وقت، نمازش باطل است بلکه اگر بعد از نماز بفهمد که در بين نماز وقت داخل شده است، دوباره آن نماز را بخواند.
مسأله 754 :
اگر يقين کند وقت داخل شده ومشغول نماز شود و در بين نماز شک کند که وقت داخل شده يا نه، نماز او باطل است ولي اگر در بين نماز يقين داشته باشد که وقت شده، وشک کند که آنچه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه نمازش صحيح است.
مسأله 755 :
اگر وقت نماز به قدري تنگ است که به واسطه بجا آوردن بعضي از کارهاي مستحبّ نماز، مقداري از آن بعد از وقت خوانده ميشود، بايد آن مستحبّ را بجا نياورد، مثلاً اگر به واسطه خواندن قنوت مقداري از نماز بعد از وقت خوانده ميشود، بايد قنوت نخواند.
مسأله 756 :
کسي که به اندازه خواندن يک رکعت نماز وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند ولي نبايد عمداً نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد.
مسأله 757 :
کسي که مسافر نيست اگر تا مغرب به اندازه خواندن پنج رکعت نماز وقت دارد بايد نماز ظهر وعصر هر دو را بخواند و اگر کمتر وقت دارد، بايد فقط نماز عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا کند و همچنين اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج رکعت نماز وقت دارد، بايد نماز مغرب وعشا را بخواند و اگر کمتر وقت دارد بايد فقط عشا را بخواند و بعداً مغرب را انجام دهد ونيّت اداء وقضا نکند و به قصد ما في الذمّة بخواند.
مسأله 758 :
کسي که مسافر است اگر تامغرب به اندازه خواندن سه رکعت نماز وقت دارد، بايد نماز ظهر وعصر را بخواند و اگر کمتر وقت دارد، بايد فقط عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا کند و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار رکعت نمازوقت دارد، بايد نماز مغرب وعشا را بخواند و اگر کمتر وقت دارد بايد فقط عشا را بخواند و بعداً مغرب را به تفصيلي که گفته شد بخواند و چنانچه بعد ازخواندن عشا معلوم شود که به مقدار يک رکعت يا بيشتر وقت به نصف شب مانده است بايد فوراً نماز مغرب را به نيّت ادا بجا آورد.
مسأله 759 :
مستحبّ است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند وراجع به آن خيلي سفارش شده است و هرچه به اوّل وقت نزديکتر باشد بهتر است، مگر آن که تأخير آن از جهتي بهتر باشد مثلاً صبر کند که نماز را به جماعت بخواند.
مسأله 760 :
هرگاه انسان عذري دارد که اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند، ناچار است مثلاً با تيمّم يا با لباس نجس نماز بخواند، چنانچه بداند عذر او تا آخر وقت باقي است ميتواند در اوّل وقت، نماز بخواند، ولي اگر احتمال دهد که عذر او از بين ميرود لازم است صبر کند تا عذرش برطرف شود.
مسأله 761 :
کسي که مسائل نماز وشکيّات وسهويّات را نميداند واحتمال ميدهد که يکي از اينها در نماز پيش آيد، بايد براي ياد گرفتن اينها نماز را از اوّل وقت تأخير بيندازد، ولي اگر اطمينان دارد که نماز را بطور صحيح تمام ميکند ميتواند در اوّل وقت مشغول نماز شود، پس اگر در نماز مسألهاي که حکم آن را نميداند پيش نيايد، نماز او صحيح است و اگر مسألهاي که حکم آن را نميداند پيش آيد، جائز است به يکي از دو طرفي که احتمال ميدهد عمل نمايد ونماز را تمام کند ولي بعد از نماز بايد مسأله را بپرسد که اگر نمازش باطل بوده دوباره بخواند و اگر صحيح بوده اکتفاء به همان نماز بنمايد.
مسأله 762 :
اگر وقت نماز وسعت دارد وطلبکار هم طلب خود را مطالبه ميکند، در صورتي که ممکن است، بايد اوّل قرض خود را بدهد بعد نماز بخواند و همچنين است اگر کار واجب ديگري که بايد فوراً آن را بجا آورد پيش آمد کند مثلاً ببيند مسجد نجس است که بايد اوّل مسجد را تطهير کند،بعد نماز بخواند و چنانچه اوّل نماز بخواند، معصيت کرده ولي نماز او صحيح است.