احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند (آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی)

احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند (آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی)

احکام چيزهايى که روزه را باطل مى کند

مسأله 1662 :

اگـر انـسـان عـمدا و از روى اختيار کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, روزه اش بـاطـل مـى شـود وچـنـانـچـه از روى عـمد نباشد, اشکال ندارد ولى جنب اگر بخوابد وبتفصيلى که در مسأله 1640 گفته شد تا اذان صبح غسل نکند روزه اش باطل است .

مسأله 1663 :

اگر روزه دار سهوا يکى از کارهايى که روزه را باطل مى کند انجام دهد وبخيال اين که روزه اش باطل شده , عمدا دوباره يکى از آنها رابجا آورد,روزه اش باطل مى شود.

مسأله 1664 :

اگـر چيزى به زور در گلوى روزه دار بريزند, يا سر او را به زور در آب فرو برند, روزه اش بـاطـل نـمى شود ولى اگر مجبورش کنند که روزه خود را باطل کندمثلا به او بگويند: اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مى زنيم و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد, روزه اش باطل مى شود.

مسأله 1665 :

روزه دار نـبايد جايى برود که مى داند يا ايمن از آن نباشد که چيزى در گلويش مى ريزند يا مجبورش مى کنند که خودش روزه خود را باطل کند, و اگربرود وچيزى در گلويش بـريـزند, يا از روى ناچارى کارى که روزه را باطل مى کندانجام دهد روزه اش باطل مى شود, بلکه اگر قصد رفتن کند, اگر چه نرود روزه اش باطل است .

آنچه براى روزه دار مکروه است (مسأله 1666) چند چيز براى روزه دار مکروه است و از آن جمله است : دواريختن به چشم وسرمه کـشيدن , در صورتى که مزه يا بوى آن به حلق برسد, انجام دادن هر کارى که مانند خون گرفتن وحـمـام رفتن باعث ضعف مى شود, انفيه کشيدن , اگر نداند که به حلق مى رسد و اگر بداند به حـلـق مـى رسـد جـايـز نـيست , بو کردن گياههاى معطر واحوط ترک نشستن زن است در آب , اسـتـعـمـال شياف , تر کردن لباسى که در بدن است , کشيدن دندان و هر کارى که بواسطه آن از دهـان خـون بـيـايد,مسواک کردن به چوب تر, بى جهت آب يا چيزى در دهان کردن و نيز مکروه اسـت انـسـان بـدون قـصد بيرون آمدن منى , زن خود را ببوسد, يا کارى کند که شهوت خودرا به حرکت آورد.

و اگر به قصد بيرون آمدن منى باشد روزه او باطل مى شود .

مواردى که قضا وکفاره واجب است (مسأله 1667) اگر درروزه رمضان در شب جنب شود وبه تفصيلى که در مسأله1640 گفته شد بيدار شود ودوباره بخوابد وتا اذان صبح بيدار نشود و يا بيدار بشودوبراى مرتبه سوم بخوابد وبيدار نشود بايد قضاى آن روز رابگيرد وبنا بر احتياطمستحب براى مرتبه سوم کفاره نيز بدهد, ولى اگر کـار ديـگـرى کـه روزه راباطل مى کندعمدا انجام دهد, در صورتى که مى دانسته آن کار روزه را باطل مى کند, قضا وکفاره بر او واجب مى شود واين حکم در ارتماس بنا بر احتياط واجب است .

مسأله 1668 :

اگر بواسطه ندانستن مسأله کارى انجام دهد که روزه را باطل مى کندچنانچه در يـاد گـرفـتـن مسأله تقصير کرده و در وقت بجا آوردن آن کار احتمال مفطربودن آن را مى داده کفاره بر او واجب مى شود و اگر در وقت بجا آوردن آن غفلت داشته بنابر احتياط کفاره لازم است ولى اگر در ياد گرفتن مسأله تقصير نکرده باشدکفاره واجب نيست .

کفاره روزه (مسأله 1669) کسى که کفاره روزه رمضان بر او واجب است , بايد يک بنده آزادکند, يا به دستورى که در مسأله بعد گفته مى شود دو ماه روزه بگيرد, يا شصت فقيررا سير کند يا به هر کدام يک مد کـه تـقـريبا ده سير است طعام يعنى گندم يا جو ومانند اينها بدهد, و چنانچه اينها برايش ممکن نـبـاشد هر مقدار مى تواند صدقه به فقرا بدهد و استغفار کند و اگر از دادن صدقه هم عاجز باشد اکـتـفـا به استغفار نمايداگر چه مثلا يک مرتبه بگويد استغفر اللّه و احتياط واجب آن است که هر وقت بتواندکفاره را بدهد.

مسأله 1670 :

کسى که مى خواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگيرد, بايد سى ويک روز آن را پى در پى بگيرد و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشکال ندارد.

مسأله 1671 :

کسى که مى خواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگيرد, نبايد موقعى شروع کند که در بين سى ويک روز, روزى باشد که مانند عيد قربان , روزه آن حرام است .

مسأله 1672 :

کسى که بايد پى در پى روزه بگيرد اگر در بين آن بدون عذر يک روزروزه نگيرد, يـا وقـتى شروع کند که در بين آن به روزى برسد که روزه آن واجب است ,مثلا به روزى برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگيرد, بايد روزه ها را از سر بگيرد.

مسأله 1673 :

اگر در بين روزهايى که بايد پى در پى روزه بگيرد, عذرى مثل حيض يا نفاس , يا سفرى که در رفتن آن مجبور است , براى او پيش آيد, بعد ازبرطرف شدن عذر واجب نيست روزها را از سر بگيرد, بلکه بقيه را بعد از برطرف شدن عذر بجا مى آورد.

مسأله 1674 :

اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل کند, چه آن چيز اصلا حرام باشد مثل شراب وزنـا, يـا بـه جـهـتـى حـرام بـاشـد, مثل خوردن غذاى حلالى که براى انسان ضررمعتنى به دارد ونزديکى کردن با عيال خود درحال حيض , کفاره جمع براو واجب مى شود.

يعنى بايد يک بنده آزاد کـنـد و دو مـاه روزه بـگيرد و شصت فقير راسير کند, يا به هر کدام آنها يک مد که تقريبا ده سير اسـت , گندم يا جو يا نان وماننداينها بدهد, و چنانچه هر سه برايش ممکن نباشد, هر کدام آنها که ممکن است بايدانجام دهد.

مسأله 1675 :

اگر روزه دار دروغى را به خدا وپيغمبر(ص ) نسبت دهد بنابراحتياط کفاره جمع که تفصيل آن در مسأله پيش گفته شد بر او لازم مى شود.

مسأله 1676 :

اگر روزه دار دريک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند, بنابراحتياط براى هر دفـعـه , يـک کـفاره بر او واجب است .

ولى اگر جماع او حرام باشد,براى هر دفعه يک کفاره جمع واجب مى شود.

مسأله 1677 :

اگر روزه دار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه غير جماع کار ديگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, براى همه آنها يک کفاره کافى است .

مسأله 1678 :

اگـر روزه دار غير جماع کار ديگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد وبعد با حلال خود جماع نمايد, بنا بر احتياط براى هر کدام يک کفاره واجب مى شود.

مسأله 1679 :

اگر روزه دار غير جماع کارديگرى که حلال است وروزه را باطل مى کند, انجام دهـد مـثـلا آب بياشامد وبعد کار ديگرى که حرام است و روزه را باطل مى کند غير از جماع انجام دهد, مثلا غذاى حرام بخورد, يک کفاره کافى است .

مسأله 1680 :

اگر روزه دار آروغ بزند وچيزى در دهانش بيايد, چنانچه آن را فروببرد, روزه اش بـاطل است .

و بايد قضاى آن را بگيرد و کفاره هم بر او واجب مى شود, و اگر خوردن آن چيز حرام بـاشـد, مـثلا موقع آروغ زدن خون يا غذايى که ازصورت غذا بودن خارج شده , به دهان او بيايد و عمدا آن را فرو برد بايد قضاى آن روزه را بگيرد وکفاره جمع هم بر او واجب مى شود.

مسأله 1681 :

اگر نذر کند که روز معينى را روزه بگيرد, چنانچه در آن روز عمداروزه خود را بـاطـل کند, در کفاره آن دو قول است : يکى اين است که يک بنده آزادنمايد و يا دو ماه پى در پى روزه بـگـيـرد يـا بـه شصت فقير طعام دهد و اين قول درصورت اختيار آزاد کردن بنده يا اطعام شـصت فقير مطابق با احتياط است و قول ديگر تخيير بين آزاد کردن يک بنده و طعام دادن به ده فقير يا پوشاندن آنها و اگرهيچيک را نتواند, سه روز پى در پى روزه بگيرد.

مسأله 1682 :

کسى که مى تواند وقت را تشخيص دهد, اگر به گفته کسى که مى گويد مغرب شده افطار کند وبعد بفهمد مغرب نبوده است , قضا و کفاره بر اوواجب مى شود.

مسأله 1683 :

کسى که عمدا روزه خود را باطل کرده , اگر بعد از ظهر مسافرت کند, يا پيش از ظهر براى فرار از کفاره سفر نمايد کفاره از او ساقط نمى شود بلکه اگرقبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آمد کند, بنابر احتياط کفاره بر او واجب است .

مسأله 1684 :

اگر عمدا روزه خود را باطل کند وبعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود, بنابر احتياط کفاره بر او واجب مى شود.

مسأله 1685 :

اگر يقين کند که روز اول ماه رمضان است وعمدا روزه خود را باطل کند, بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده بنابر احتياط کفاره بر او واجب نيست .

مسأله 1686 :

اگر انسان شک کند که آخر رمضان است يا اول شوال و عمدا روزه خود را باطل کند, بعد معلوم شود اول شوال بوده کفاره بر او واجب نيست .

مسأله 1687 :

اگـر روزه دار در رمضان با زن خود که روزه دار است جماع کند,چنانچه زن را مـجبور کرده باشد, کفاره روزه خودش و روزه زن را بايد بدهد و اگر زن به جماع راضى بوده , بر هر کدام يک کفاره واجب مى شود.

مسأله 1688 :

اگر زنى شوهر روزه دار خود را مجبور کند که جماع نمايد, يا کارديگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, واجب نيست کفاره روزه شوهر را بدهد.

مسأله 1689 :

اگر روزه دار در ماه رمضان , زن خود را مجبور به جماع کند و در بين جماع , زن راضى شود, بنا بر احتياط واجب بايد مرد دو کفاره وزن يک کفاره بدهد.

مسأله 1690 :

اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه دار خود که خواب است جماع نمايد, يک کفاره بر او واجب مى شود و روزه زن صحيح است و کفاره هم بر اوواجب نيست .

مسأله 1691 :

اگر مرد زن خود را مجبور کند که غير جماع کار ديگرى که روزه راباطل مى کند بجا آورد, کفاره زن را نبايد بدهد وبر خود زن هم کفاره واجب نيست .

مسأله 1692 :

کسى که بواسطه مسافرت يا مرض روزه نمى گيرد, نمى تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع کند.

ولى اگر او را مجبور نمايد, کفاره بر مرد واجب نيست .

مسأله 1693 :

انسان نبايد در بجا آوردن کفاره کوتاهى کند, ولى لازم نيست فوراآن را انجام دهد.

مسأله 1694 :

اگر کفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نياورد, چيزى بر آن اضافه نمى شود.

مسأله 1695 :

کسى که بايد براى کفاره يک روز شصت فقير را طعام بدهد اگر به شصت فقير دسـتـرسـى دارد, نبايد بهر کدام از آنها بيشتر از يک مد که تقريبا ده سيراست طعام بدهد, يا يک فـقـيـر را بـيشتر از يک مرتبه سير نمايد, ولى مى تواند براى هر يک از عيالات فقير اگر چه صغير باشند يک مد به آن فقير بدهد.

مسأله 1696 :

کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته , اگر بعد ازظهر عمدا کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بايد به ده فقير هر کدام يک مد که تقريبا ده سيراست طعام بدهد و اگر نمى تواند, سه روز روزه بگيرد.

جاهايى که فقط قضاى روزه واجب است (مسأله 1697) در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و کفاره واجب نيست : اول - آن که در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى که در مسأله 1640 گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بيدار نشود ولى در خواب سوم احتياط مستحب موکد, کفاره است .

دوم - عـمـلى که روزه را باطل مى کند بجا نياورد ولى نيت روزه نکند, يا ريا کند, ياقصد کند که روزه نباشد, يا قصد کند کارى که روز را باطل مى کند انجام دهد.

سوم - آن که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت يک روز ياچند روز روزه بگيرد.

چـهـارم - آن کـه در ماه رمضان بدون اين که تحقيق کند صبح شده يا نه , کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده , و نيز اگر بعد از تحقيق با اين که گمان دارد صبح شـده , کـارى کـه روزه را بـاطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شودصبح بوده قضاى آنروزه بر او واجـب اسـت .

بلکه اگر بعد از تحقيق شک کند که صبح شده يا نه يا ظن پيدا کند به آن که صبح نشده وکارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده احتياط واجب آن است که قضاى روزه آن روز رابجا آورد.

پـنـجم - آن که کسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده است .

ششم - آن که کسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نکند, يا خيال کندشوخى مى کند و کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده است .

هفتم - آن که کور ومانند آن به گفته ديگرى افطار کنند, بعد معلوم شود مغرب نبوده است .

هـشـتم - آن که در هواى صاف بواسطه تاريکى يقين کند که مغرب شده و افطار کند,بعد معلوم شـود مـغـرب نبوده است و اگر شک داشته باشد که مغرب شده و افطارکند و معلوم شود مغرب نـبـوده کفاره هم واجب است .

ولى اگر در هواى ابر به گمان اين که مغرب شده افطار کند, بعد معلوم شود مغرب نبوده , قضا لازم نيست .

نهم - آن که براى خنک شدن , مضمضه کند يعنى آب در دهان بگرداند و بى اختيارفرو رود و اگر بى جهت مضمضه کند و فرو رود احتياط لازم قضا است ولى اگرفراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد يا براى وضو مضمضه کند و بى اختيارفرو رود قضا بر او واجب نيست .

دهـم - آن که روزه دار از جهت اکراه يا اضطرار يا تقيه افطار کند که در اين صورت لازم است قضا نمايد و کفاره ندارد.

مسأله 1698 :

اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد وبى اختيار فرو رود يا آب داخل بينى کند وبى اختيار فرو رود, قضا بر اوواجب نيست .

مسأله 1699 :

مضمضه زياد براى روزه دار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد, بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.

مسأله 1700 :

اگر انسان بداند يا ايمن نباشد که بواسطه مضمضه بى اختيار يا ازروى فراموشى آب وارد گلويش شود, نبايد مضمضه کند.

مسأله 1701 :

اگر در ماه رمضان , بعد از تحقيق يقين کند که صبح نشده و کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده , قضا لازم نيست .

مسأله 1702 :

اگر انسان شک کند که مغرب شده يا نه نمى تواند افطار کند.

ولى اگر شک کند که صبح شده يا نه , پيش از تحقيق هم مى تواند کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

Powered by TayaCMS