احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند (آیت الله سید علی سیستانی)

احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند (آیت الله سید علی سیستانی)

چيزهايى که روزه را باطل مى کند

مسأله 1581 :

چند چيز روزه را باطل مى کند : اول خوردن و آشاميدن .

دوم جماع .

سوم استمناء و استمناء آن است که انسان با خود يا ديگرى غير از جماع کارى کند که منى از او بيرون آيد.

چهارم دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم السلام .

پنجم رساندن غبار به حلق .

ششم فرو بردن تمام سر در آب بنابر مشهور.

هفتم باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح .

هشتم اماله کردن با چيزهاى روان .

نهم قى کردن .

و احکام اينها در مسائل آينده گفته مى شود.

( خوردن و آشاميدن ).

مسأله 1582 :

اگر روزه دار با التفات به اين که روزه دارد , عمدا چيزى بخورد يا بياشامد , روزه او باطل مى شود , چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد , مثل نان , و آب , چه معمول نباشد , مثل خاک و شيره درخت , و چه کم باشد يا زياد , حتى اگر مسواک را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو بـرد روزه باطل مى شود , مگر آن که رطوبت مسواک در آب دهان به طورى از بين برود که رطوبت خارج به آن گفته نشود.

مسأله 1583 :

اگـر مـوقـعى که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده , بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمدا فرو ببرد , روزه اش باطل است , و به دستورى که بعدا گفته خواهد شد کفاره هم بر او واجب مى شود.

مسأله 1584 :

اگر روزه دار سهوا چيزى بخورد يا بياشامد , روزه اش باطل نمى شود.

مسأله 1585 :

آمپولى که عضو را بى حس مى کند يا به جهت ديگر استعمال مى شود , براى روزه دار اشکال ندارد.

و بهتر آن است که از استعمال آمپولى که به جاى دوا و غذا به کار مى برند خوددارى کند.

مسأله 1586 :

اگر روزه دار چيزى را که لاى دندان مانده است , عمدا فرو ببرد , روزه اش باطل مى شود.

مسأله 1587 :

کسى که مى خواهد روزه بگيرد , لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال کند , ولى اگر بداند غذايى که لاى دندان مانده در روز فرو مى رود , بايد خلال کند.

مسأله 1588 :

فـرو بـردن آب دهان , اگر چه به واسطه خيال کردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد , روزه را باطل نمى کند.

مسأله 1589 :

فرو بردن اخلاط سر و سينه , تا به فضاى دهان نرسيده اشکال ندارد , ولى اگر داخل فضاى دهان شود , احتياط واجب آن است که آن را فرو نبرند.

مسأله 1590 :

اگر روزه دار به قدرى تشنه شود که بترسد از تشنگى بميرد يا به او ضررى برسد يا آن که به سختى بيفتد , که قابل تحمل نيست , مى تواند به اندازه اى که ترس از اين امور برطرف شود آب بياشامد ولى روزه او بـاطـل مى شود و اگر ماه رمضان باشد , بايد بنابر احتياط لازم بيشتر از آن نياشامد و در بقيه روز از بجا آوردن کارى که روزه را باطل مى کند خوددارى نمايد.

مسأله 1591 :

جـويـدن غـذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها که معمولا به حلق نمى رسد , اگر چه اتـفـاقـا به حلق برسد , روزه را باطل نمى کند , ولى اگر انسان از اول بداند که به حلق مى رسد , روزه اش باطل مى شود و بايد قضاى آن را بگيرد , و کفاره هم بر او واجب است .

مسأله 1592 :

انسان نمى تواند براى ضعف , روزه را بخورد , ولى اگر ضعف او به قدرى است که معمولا نمى شود آن را تحمل کرد , خوردن روزه اشکال ندارد.

( جماع ).

مسأله 1593 :

جماع روزه را باطل مى کند , اگر چه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.

مسأله 1594 :

اگـر کـمـتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد , روزه باطل نمى شود , ولى در شـخـصى که ختنه گاه ندارد اگر کمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود بمقدارى که گويند نزديکى کرده روزه اش باطل مى شود.

مسأله 1595 :

اگـر عـمـدا قـصد جماع نمايد , و شک کند که به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه , روزه او بنابر احتياط لازم باطل است , و لازم است قضا نمايد , ولى کفاره واجب نيست .

مسأله 1596 :

اگـر فـرامـوش کـند که روزه است و جماع نمايد , يا او را به جماع مجبور نمايند , به نحوى که از اختيار او خارج شود , روزه او باطل نمى شود , ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد يا جبر او برداشته شود , بايد فورا از حال جماع خارج شود , و اگر خارج نشود , روزه او باطل است .

( استمنا ).

مسأله 1597 :

اگر روزه دار استمنا کند ( معناى استمنا در مسأله 1581 گذشت ) , روزه اش باطل مى شود.

مسأله 1598 :

اگر بى اختيار منى از انسان بيرون آيد , روزه اش باطل نيست .

مسأله 1599 :

هـرگـاه روزه دار بـدانـد که اگر در روز بخوابد محتلم مى شود , يعنى در خواب منى از او بيرون مى آيد , جايز است بخوابد , هر چند به سبب نخوابيدن به زحمت نيفتد , و اگر محتلم شود , روزه اش باطل نمى شود.

مسأله 1600 :

اگـر روزه دار در حـال بـيـرون آمـدن منى از خواب بيدار شود , واجب نيست از بيرون آمدن منى جلوگيرى کند.

مسأله 1601 :

روزه دارى که محتلم شده , مى تواند بول کند , اگر چه بداند به واسطه بول کردن باقيمانده منى از مجرى بيرون مى آيد.

مسأله 1602 :

روزه دارى کـه مـحـلتم شده , اگر بداند منى در مجرى مانده , و در صورتى که پيش از غسل بول نکند بعد از غسل منى از او بيرون مى آيد , احتياط مستحب آن است که پيش از غسل بول کند.

مسأله 1603 :

کـسـى که به قصد بيرون آمدن منى بازى و شوخى کند , اگر چه منى از او بيرون نيايد , بايد بنابر احتياط لازم روزه را تمام کند و قضا هم بنمايد.

مسأله 1604 :

اگـر روزه دار بـدون قصد بيرون آمدن منى مثلا با زن خود بازى و شوخى کند , چنانچه اطمينان دارد که منى از او خارج نمى شود , اگر چه اتفاقا منى بيرون آيد روزه او صحيح است .

ولى اگر اطمينان ندارد , در صورتى که منى از او بيرون آيد روزه اش باطل است .

( دروغ بستن به خدا و پيغمبر ).

مسأله 1605 :

اگـر روزه دار بـه گـفـتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر ( ص ) و جانشينان پـيغمبر ( ص ) عمدا نسبتى را بدهد که دروغ است - اگر چه فورا بگويد دروغ گفتم يا توبه کند - روزه او بـنـابر احتياط لازم باطل است هم چنين است بنابر احتياط مستحب دروغ بستن به حضرت زهرا سلام اللّه عليها و ساير پيغمبران و جانشينان آنان .

مسأله 1606 :

اگر بخواهد خبرى را که دليلى بر حجيت او ندارد , و نمى داند راست است يا دروغ , نقل کند , بنابر احتياط واجب بايد از کسى که آن خبر را گفته , يا از کتابى که آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.

مسأله 1607 :

اگر چيزى را به اعتقاد اين که راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده , روزه اش باطل نمى شود.

مسأله 1608 :

اگـر چـيزى را که مى داند دروغ است به خدا و پيغمبر نسبت دهد و بعدا بفهمد آنچه را که گفته راست بوده , بايد بنابر احتياط لازم روزه را تمام کند و قضاى آن را هم به جا آورد.

مسأله 1609 :

اگـر دروغـى را کـه ديـگـرى ساخته عمدا به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد , بنابر احتياط لازم روزه اش باطل مى شود , ولى اگر از قول کسى که آن دروغ را ساخته نقل کند اشکال ندارد.

مسأله 1610 :

اگر از روزه دار بپرسند که آيا پيغمبر صلى اللّه عليه وآله چنين مطلبى فرموده اند و او جايى که در جـواب بـايـد بگويد نه , عمدا بگويد , بلى , يا جايى که بايد بگويد بلى عمدا بگويد نه , روزه اش بنابر احتياط لازم باطل مى شود.

مسأله 1611 :

اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم , يا در شب به دروغ به آنان نسبتى بدهد و فرداى آن که روزه مى باشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است , روزه اش باطل مى شود , مگر آن که مقصودش بيان حال خبرش باشد.

( رساندن غبار به حلق ).

مسأله 1612 :

بـنـابر احتياط واجب رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مى کند , چه غبار از چيزى باشد که خوردن آن حلال است , مثل آرد , يا غبار چيزى باشد که خوردن آن حرام است مثل خاک .

مسأله 1613 :

رساندن غبار غير غليظ به حلق - بنابر اقوى - روزه را باطل نمى کند.

مسأله 1614 :

اگر به واسطه باد غبارى غليظ پيدا شود و انسان با اين که متوجه است و مى تواند , مواظبت نکند و به حلق برسد , بنابر احتياط واجب روزه اش باطل مى شود.

مسأله 1615 :

احتياط واجب آن است که روزه دار دود سيگار و تنباکو و مانند اينها را هم به حلق نرساند.

مسأله 1616 :

اگر مواظبت نکند و غبار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود , چنانچه يقين يا اطمينان داشته که بـه حـلق نمى رسد , روزه اش صحيح است , و اگر گمان مى کرده که به حلق نمى رسد , بهتر آن است که آن روزه را قضا کند.

مسأله 1617 :

اگـر فـرامـوش کـنـد که روزه است و مواظبت نکند , يا بى اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد روزه اش باطل نمى شود.

( فرو بردن سر در آب ).

مسأله 1618 :

اگـر روزه دار عـمـدا تمام سر را در آب فرو برد , اگر چه باقى بدن او از آب بيرون باشد , روزه اش بـنابر مشهور باطل مى شود , ولى بعيد نيست که اين کار روزه را باطل نکند , اگر چه کراهت شديد دارد و رعايت احتياط در صورت امکان بهتر است .

مسأله 1619 :

اگر نصف سر را يک دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد , روزه اش هيچ اشکالى ندارد .

مسأله 1620 :

اگر تمام سر زير آب برود اگر چه مقدارى از موها بيرون بماند , همان حکمى را که در مسأله 1618 گفته شد دارد.

مسأله 1621 :

سـر فـرو بردن در غير آب از چيزهاى روان مانند شير به روزه هيچ ضررى ندارد , و هم چنين است فرو بردن سر در آب مضاف .

مسأله 1622 :

اگـر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و آب تمام سر او را بگيرد , يا فراموش کند که روزه است و سر در آب فرو برد , روزه او هيچ اشکالى ندارد.

مسأله 1623 :

اگـر بـه خـيـال اين که آب سر او را نمى گيرد , خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد , روزه اش هيچ اشکالى ندارد.

مسأله 1624 :

اگـر فـراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد , چنانچه در زير آب يادش بيايد که روزه است , بهتر آن است که فورا سر را بيرون آورد ولى چنانچه بيرون نياورد , روزه اش باطل نمى شود.

مسأله 1625 :

اگـر کـسى به زور سر او را در آب فرو برد , روزه اش هيچ اشکالى ندارد , ولى چنانچه در حالى که زير آب است , آن کس دست بردارد بهتر آن است که فورا سرش را بيرون آورد.

مسأله 1626 :

اگر روزه دار به نيت غسل سر را در آب فرو برد , روزه و غسل او هر دو صحيح است .

مسأله 1627 :

اگـر بـراى آن که کسى را از غرق شدن نجات دهد , سر را در آب فرو برد , اگر چه نجات دادن او واجب باشد , احتياط مستحب آن است که روزه اش را قضا کند.

( باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح ).

مسأله 1628 :

اگر جنب عمدا در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نکند روزه اش باطل است , و کسى که وظيفه اش تيمم است و عمدا تيمم ننمايد , روزه اش نيز باطل است , و حکم قضاى ماه رمضان نيز همين است .

مسأله 1629 :

اگر در روزه غير ماه رمضان و قضاء آن از روزه هاى واجبى که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است , جنب عمدا تا اذان صبح غسل نکند اظهر اين است که روزه اش صحيح است .

مسأله 1630 :

کسى که در شب ماه رمضان جنب است , چنانچه عمدا غسل نکند تا وقت تنگ شود , بايد تيمم کند و روزه بگيرد , و احتياط مستحب آن است که قضاى آن را هم به جا آورد.

مسأله 1631 :

اگـر جـنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از يک روز يادش بيايد , بايد روزه آن روز را قـضا نمايد , و اگر بعد از چند روز يادش بيايد روزه هر چند روزى را که يقين دارد جنب بوده قضا نمايد , مثلا اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا چهار روز , بايد روزه سه روز را قضا کند.

مسأله 1632 :

کـسـى که در شب ماه رمضان براى هيچ کدام از غسل و تيمم وقت ندارد , اگر خود را جنب کند , روزه اش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مى شود.

مسأله 1633 :

اگر براى آن که بفهمد وقت دارد يا نه , جستجو نمايد و گمان کند که به اندازه غسل وقت دارد و خـود را جـنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده و تيمم کند , روزه اش صحيح است , و اگر بدون جستجو گـمـان کند که وقت دارد و خود را جنب نمايد و بعد بفهمد وقت تنگ بوده , و با تيمم روزه بگيرد , بنابر احتياط مستحب بايد روزه آن روز را قضا کند.

مسأله 1634 :

کـسـى کـه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند که اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى شود , نبايد غسل نکرده بخوابد و چنانچه پيش از غسل اختيارا بخوابد و تا صبح بيدار نشود , روزه اش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مى شود.

مسأله 1635 :

هـرگـاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود احتياط واجب آن است که پيش از غسل در صـورتـى کـه اطمينان به بيدار شدن ندارد نخوابد , اگر چه احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود.

مسأله 1636 :

کـسـى کـه در شـب مـاه رمـضان جنب است و يقين دارد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود , چنانچه تصميم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند , روزه اش صحيح است .

و هم چنين است کسى که اطمينان به بيدار شدن قبل از اذان صبح دارد.

مسأله 1637 :

کـسى که در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود , چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بيدار شدن بايد غسل کند , در صورتى که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند بنابر احتياط قضا بر او واجب مى شود.

مسأله 1638 :

کـسـى کـه در شب ماه رمضان جنب است و يقين دارد يا احتمال مى دهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود , چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل کند , در صورتى که بخوابد و بيدار نشود , روزه اش باطل و قضا و کفاره لازم است و هم چنين است بنابر احتياط لازم اگر ترديد داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند يا نه .

مسأله 1639 :

اگـر جـنـب در شـب مـاه رمضان بخوابد و بيدار شود و يقين کند يا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود و تصميم هم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند , چنانچه دوبـاره بخوابد و تا اذان بيدار نشود , بايد عقوبة روزه آن روز را قضا کند , و اگر از خواب دوم بيدار شود و بـراى مـرتـبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود بايد روزه آن روز را قضا کند و بنابر احتياط استحبابى کفاره نيز بدهد.

مسأله 1640 :

مـراد از خواب اول و دوم و سوم , در صورتى که انسان در خواب محتلم شود خوابى است که از بعد بيدار شدن بخوابد و اما خوابى که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمى شود.

مسأله 1641 :

اگر روزه دار در روز محتلم شود , واجب نيست فورا غسل کند.

مسأله 1642 :

هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده , اگر چه بداند پيش از اذان محتلم شده , روزه او صحيح است .

مسأله 1643 :

کـسـى که مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد , هر گاه تا اذان صبح جنب بماند , اگر از روى عمد باشد , نمى تواند آن روز را روزه بگيرد وگرنه مى تواند روزه بگيرد , هر چند احتياط در ترک آن است .

مسأله 1644 :

کسى که مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد , اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شـده و بداند پيش از اذان محتلم شده است , بنابر اقوى مى تواند آن روز را به قصد قضاى ماه رمضان روزه بگيرد.

مسأله 1645 :

اگر در روزه واجبى غير قضاى روزه رمضان از روزه هايى که مثل روزه کفاره وقت معينى ندارد , عـمـدا تا اذان صبح جنب بماند , اظهر اين است که روزه اش صحيح است , ولى بهتر آن است که غير از آن روزه روز ديگرى را روزه بگيرد.

مسأله 1646 :

اگـر زن پـيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود , و عمدا غسل نکند و يا در تنگى وقت - هر چند از روى اختيار باشد - تيمم نکند در روزه ماه رمضان - و هم چنين در قضاء او بنابر احتياط - روزه اش باطل است .

و در غير اين دو باطل نيست اگر چه احوط غسل کردن است و زنى که وظيفه اش نسبت به حيض يا نفاس تيمم است در روزه ماه رمضان و هم چنين در قضاء او بنابر احتياط اگر عمدا پيش از اذان صبح تيمم نکند روزه اش باطل است .

مسأله 1647 :

اگـر زن پـيـش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاک شود , و براى غسل وقت نداشته باشد , بايد تيمم نمايد ولى لازم نيست تا اذان صبح بيدار بماند و هم چنين است حکم جنب در صورتى که وظيفه اش تيمم باشد.

مسأله 1648 :

اگـر زن نـزديـک اذان صبح در ماه مبارک رمضان از حيض يا نفاس پاک شود و براى هيچ کدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد , روزه اش صحيح است .

مسأله 1649 :

اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاک شود , يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند , اگر چه نزديک مغرب باشد , روزه او باطل است .

مسأله 1650 :

اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش کند و بعد از يک روز يا چند روز يادش بيايد , روزه هايى که گرفته صحيح است .

مسأله 1651 :

اگـر زن پـيـش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاک شود و در غسل کوتاهى کند و تا اذان غـسـل نـکـنـد و در تنگى وقت تيمم هم نکند , روزه اش باطل است ولى چنانچه کوتاهى نکند , مثلا مـنتظر باشد که حمام زنانه شود , اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند , و در تيمم کردن کوتاهى نکند , روزه او صحيح است .

مسأله 1652 :

اگـر زنـى کـه در حـال اسـتحاضه کثيره است , هر چند غسلهاى خود را به تفصيلى که در احکام اسـتـحـاضـه در مسأله ( 402 ) گفته شد به جا نياورد , روزه او صحيح است , همچنان که در استحاضه متوسطه اگر چه غسل نکند روزه اش صحيح است .

مسأله 1653 :

کسى که مس ميت کرده يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميت رسانده , مى تواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد , و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد , روزه او باطل نمى شود.

( اماله کردن ).

مسأله 1654 :

اماله کردن با چيز روان اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه باشد روزه را باطل مى کند.

( قى کردن ).

مسأله 1655 :

هـرگـاه روزه دار عـمـدا قى کند اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد , روزه اش باطل مى شود ولى اگر سهوا يا بى اختيار قى کند اشکال ندارد.

مسأله 1656 :

اگر در شب چيزى بخورد که مى داند به واسطه خوردن آن , در روز بى اختيار قى مى کند , احتياط مستحب آن است که روزه آن روز را قضا نمايد.

مسأله 1657 :

اگر روزه دار بتواند از قى کردن خوددارى کند , چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد , بهتر آن است که خوددارى نمايد.

مسأله 1658 :

اگـر مـگـس در گـلـوى روزه دار برود , چنانچه به مقدارى فرو رفته باشد که به پايين دادن آن خـوردن گـفـتـه نشود لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه اش صحيح است , و اما اگر به اين مقدار فرو نـرفـته باشد بايد آن را بيرون آورد , هر چند که اين کار متوقف بر قى کردن باشد - مگر در صورتى که قى کردن براى او ضرر يا مشقت زيادى داشته باشد - و چنانچه آن را قى نکند و فرو برد روزه اش باطل مى شود .

مسأله 1659 :

اگر سهوا چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به معده يادش بيايد که روزه است , بيرون آوردن آن لازم نيست و روزه او صحيح است .

مسأله 1660 :

اگـر يـقـين داشته باشد که به واسطه آروغ زدن , چيزى از گلو بيرون مى آيد , بنابر احتياط نبايد عمدا آروغ بزند , ولى اگر يقين نداشته باشد اشکال ندارد.

مسأله 1661 :

اگـر آروغ بزند و چيزى در گلو يا دهانش بيايد , بايد آن را بيرون بريزد و اگر بى اختيار فرو رود , روزه اش صحيح است .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

Powered by TayaCMS