عقد نکاح
سوال 1 :
آيا مىشود عاقد عقد منقطع زنى را براى چند نفر عقد کند، يعنى از طرف زن وکيل باشد که او را از يک آبان تا پنجم به عقد زيد در آورد سپس از ششم تا دهم به عقد عمرو در آورد ؟
جواب :
اگر وکيل شود که عقدها را در همان روز يعنى اول و ششم بخواند و زن مانعى هم نداشته باشد، عقد صحيح است و مانعى ندارد امّا اگر بخواهد الان عقدها را اجراء کند و آن را معلّق به آمدن آن روزها کند، عقد باطل است .
سوال 2 :
در بعضى از شهرها اگر قتلى واقع مىشود دختر قاتل را به عنوان پاگيره بالاجبار به خانواده مقتول مىدهند گرچه دختر ظاهراً جواب مثبت مىدهد، لکن باطناً راضى نيست چون چارهاى ندارد و بله مىگويد، حکم چيست، آيا عقد صحيح است ؟
جواب :
اينگونه اعمال شرعيّت ندارد و گناه است و در صورت اقدام به اين کار در صورتى که شرايط محيط طورى باشد که زن را مضطر کنند و رضايت عن اضطرارٍ داشته باشد، عقد صحيح است .
سوال 3 :
آيا دولت اسلامى مىتواند بعلت مصالحى مهّم، صحّت بعض عقود يا ايقاعات مثل ازدواج يا طلاق را منوط به ثبت در دفاتر رسمى کشور يا منوط به گذراندن مراحلى خاصّ کند ؟
جواب :
صحّت عقود و يا ايقاعات از نظر وضعى منوط به ثبت دفتر نمىگردد، ولى از نظر حکم تکليفى و حکومتى ممکن است دستورالعملى اجرا گردد، زيرا جعل احکام وضعيّه مربوط به خود شارع است .
سوال 4 :
اگر در هنگام عقد، نام دختر اشتباهاً برده شد، عقد صحيح است ؟
جواب :
اگر قرائنى داشته باشد که دختر از حيث عقد معلوم باشد و فقط اشتباه اسمى است، عقد صحيح است .
سوال 5 :
مرد مقلّد مرجعى است که چند بار خواندن ايجاب و قبول را شرط مىداند ولى زن مقلّد مجتهدى است که يکبار خواندن آن را کافى مىداند چطور عمل شود ؟
جواب :
بايد به فتواى کسى عمل شود که ايجاب و قبول را بيشتر لازم مىداند .
سوال 6 :
شخصى زنى را عقد دائم کرده ولى قصد او اين است که يک روز بعد از مجامعت زن را طلاق دهد، آيا اين عقد دائم مىشود يا موقّت در صورتى که اگر زن بفهمد به عقد او در نمىآيد ؟
جواب :
ظاهراً عقدش صحيح است، اگر چه احوط ترک آن است .
سوال 7 :
مجرى عقد دختر و پسرى که هر دو شيعه يا هر دو سنى يا يکى سنّى و ديگرى شيعه، عالم اهل تسنن است و نمىدانيم در ازدواج دائم که به فتواى مراجع شيعه صيغه بايد از ماده أنکحت و زوّجت باشد استفاده کرده يا خير، آيا در اين صورت بعد از شيعه شدن نياز به خواندن عقد مجدّد هست يا خير ؟
جواب :
در صورت شيعه بودن هر دو يا يکى از آنان اگر چنين شکّى عارض شود، لازم به احراز عقد صحيح است، تا چه رسد نسبت به بعد از تشيّع مگر جائى باشد که اصل صحّت فعل مسلم بر او جارى باشد و به آن شکّ اعتناء نشود، که در اين صورت بعد از شيعه شدن هم لازم به تجديد عقد نيست، گرچه احيتاط در تجديد است .
سوال 8 :
آيا لازم است وکيل در امر نکاح به خصوصيّات و شروط مورد نظر طرفين ازدواج علم و اطّلاع داشته باشد ؟
جواب :
بايد وکيل که مىخواهد قصد انشاء نکاح کند عالم به خصوصيّات باشد .
سوال 9 :
اگر زيد از جانب چند نفر وکيل بوده براى اجراى عقد دائم و بعد از اجراء عقد يقين دارد يکى از آنها باطل بوده، با توجّه به اين که زيد اسامى موکّلين و ميزان مهريّه را فراموش کرده، تکليف چيست ؟
جواب :
عمل به احتياط کند و بعد از استفسار از ميزان مهريّه، دوباره همه را عقد کند .
عيوب موجب فسخ
سوال 1 :
در مناطق ما شرط بکارت براى دختر يک شرط لازمى و از پيش توافق شده است حال اگر کسى بعد از عقد فهميد دختر باکره نبوده، آيا عدم بکارت موجب جواز فسخ عقد مىشود و آيا پرداخت حقّ المهر بر گردن مرد ثابت است ؟
جواب :
اگر زن با اقرار بگويد که ازاله بکارت از قبل از عقد است و يا با بيّنه ثابت شود که ازاله بکارت در قبل از عقد صورت گرفته، مرد حقّ فسخ را دارد و در غير اين صورت حقّ فسخ ندارد و حقّ المهر بر ذمّه مرد مىباشد .
سوال 2 :
آيا بيمارى ايدز را از جمله عيوبى مىدانيد که بشود بدون طلاق، عقد را فسخ کرد ؟
جواب :
محلّ اشکال است .
مهريّه
سوال 1 :
اگر مرد مهريّهاش را به زن داد لازم است به او بگويد اين پول مهريّه است يا خير ؟
جواب :
در ابراء ذمّه اطّلاع دادن لازم نيست، ولى بهتر آن است که خبر دهد .
سوال 2 :
اگر فردى در هنگام عقد، قصدش آن است که مهريّه زنش را ندهد، عقدش چه حکمى دارد ؟
جواب :
بايد به همسرش اعلام کند و در صورت رضايت بعيد نيست که عقد صحيح باشد، ولى احتياطاً تجديد عقد ترک نشود .
سوال 3 :
زنى شوهرش مُرد در حالى که هيچ مالى ندارد و ورثهاى هم موجود نيست و زن مهريّهاش را هم نبخشيده، حالا آن را از چه کسى بايد بگيرد ؟
جواب :
مراجعه به حاکم شرع نمايد در صورت امکان و صلاحديد وى حکمش روشن مىشود .
سوال 4 :
مردى با زنش ملاعبه مىکند از مرد منى خارج مىشود و بدون دخول منى جذب رحم زن مىشود و حامله مىگردد آيا اين حالت موجب ثبوت مهر است يا خير ؟ آيا زن در اين صورت جنب است ؟
جواب :
به مجرد عقد تمام مهر به ذمّه شوهر مىآيد چه دخول نمايد چه ننمايد، مگر آن که طلاقى قبل از دخول تحقّق يابد که در اين صورت مهر نصف مىگردد و دخول منى در فرج زن بدون نزديکى موجب جنابت زن نمىشود، اگرچه با جذب منى حامله شده باشد .
سوال 5 :
پس از عقد نکاح، آيا زن در صورت اعسار زوج از پرداخت مهريّه مىتواند بخاطر دريافت مهريّه تمکين ننمايد و در صورت جواز آيا تمکين فقط شامل بضع مىشود يا ساير استمتاعات را هم در بر مىگيرد ؟ و آيا در اين موارد نشوز صدق مىکند يا خير ؟
جواب :
اگر در ضمن عقد، شرط پرداخت کرده باشد حقّ استنکاف را دارد ولى در صورت اطلاق و به ذمّه گذاشتن مهريّه، با فرض اعسار زوج بعيد نيست حقّ استنکاف نداشته باشد، البتّه اطلاق تمکين شامل هرگونه استمتاعات مىشود گرچه حقيقت تمکين در بضع است در نتيجه، صدق نشوز در جايى است که از تصرّف در بضع مانع شود، نه مقدّمات آن .
سوال 6 :
اگر در مهريّهاى که بر ذمّه مرد هست تفاوتى بوجود آمده باشد، آيا ملاک مقدار معيّن حين العقد است يا ارزش به پول رايج ؟
جواب :
در صورتى که مهر به حدّى تنزّل قيمت کرده که از ماليّت ساقط شده باشد، بايد مصالحه گردد .
سوال 7 :
شخصى مهريّه زنش را حجّ عمره و زيارت عتبات عاليات قرار مىدهد، آيا عقد صحيح است ؟
جواب :
اگر هزينه و مخارج را تعيين کند، عقد صحيح است .
سوال 8 :
اگر کسى زنى را صيغه کرده و مهر را تعيين نکردهاند، آيا عقد صحيح است ؟
جواب :
در عقد دائم عقد صحيح است و بايد مهرالمثل پرداخت کند، در صورتى که دخول کرده است و در متعه عقد باطل است .
ازدواج موقّت
سوال 1 :
شخصى مدّت پنج سال، هشت زن را صيغه کرده و مدّت را در هنگام خواندن صيغه فراموش کرده حکم اين زنها چيست ؟ آيا عمل جنسى او حرام يا وطى به شبهه بوده است و ارث آنها چه حکمى دارد ؟
جواب :
اگر عدم ذکر مدّت در تمام هشت عقد بوده، بنابر قول مشهور چهار زن اوّلى عقدشان دائمى مىشود و از پنجم به بعد عقد باطل است و اگر جاهل مقصّر بوده، عمل حرام به جا آورده است و ارث هم فقط مربوط به زنان دائمى مىباشد، ولى بنظر ما دائمى شدن عقد مورد اشکال است پس وطى آنها با علم به حکم، حرام است مگر در چهارتاى اوّل به مجتهد ديگرى رجوع نمايد که جايز مىداند و ارث بردن هم به نظر ما مشکل است .
سوال 2 :
شخصى زنى را صيغه عقد غير دائم کرده و لکن مدّت در ضمن عقد را فراموش کرده و ضمناً ايجاب را مرد خوانده است، آيا محرميّت واقع شده است يا نه اگر محرميّت واقع شده، بعد از يکسال طرف را نمىشناسد، آيا مىتواند طلاق بدهد ؟
جواب :
احتياط در آن است که اگر اسم زن را مىداند، طلاق بدهد و لو خودش را نشناسد بلکه اگر اسمش را هم نداند بوسيله عنوان و علائمى او را معيّن کند، سپس طلاق دهد گرچه محرم بودنش از اوّل مشکل است .
سوال 3 :
زنى به مردى گفته من صيغه شما مىشوم بعد خودش صيغه ايجاب را خوانده و قبول را از طرف مرد وکيل شده، آيا اين عمل درست است يا نه ؟
جواب :
اگر با رضايت مرد وکيل در قبول شده باشد، اشکال ندارد ولى بهتر آن است که عقد را دو نفر بخوانند .
سوال 4 :
با زنى که صيغه موقّت خوانده شده، آيا مىشود عقد دائمى خواند ؟
جواب :
بايد با بخشيدن مدّت يا سر آمدن آن عقد دائم با او خوانده شود .
سوال 5 :
آيا مىشود دختر باکره را به عقد موقّت در آورد ؟
جواب :
با اذن ولىّ دختر اشکال ندارد .
سوال 6 :
متعه دختر بالغه عاقله رشيده بدون اذن ولىّ
چطور است ؟
جواب :
محلّ اشکال است .
سوال 7 :
اگر دختر و پسرى بخواهند با عقد موقّت، با يکديگر رابطه شرعى داشته باشند، در موارد ذيل حکم چيست :
الف - رابطه فقط رابطه شغلى است ؟
ب - رابطه بخاطر استمتاع جنسى بدون دخول باشد ؟
جواب :
بايد با اذن پدر دختر عقد بسته شود .
سوال 8 :
آيا مىشود بدون انقضاى مدّت عقد موقّت، عقد دائم را جارى کرد اگر بعداً متوجّه شود آيا عقد دائم باطل است ؟
جواب :
در صورتى که دخول انجام شده و زن يائسه نشده بايد عدّه نگه دارد مگر آن که به عقد دائم خود زوج در آيد .
شرط ضمن عقد
سوال 1 :
بنابر آنچه در دفترچههاى ثبتى محضرهاى ازدواج نوشته شده که زوجين آنها را امضاء مىکنند از جمله آنها زوجه شرط نموده هرگاه طلاق بدرخواست زوجه نباشد و طبق امور شرعيّه بود و زن از وظائف همسرى کوتاهى نکرده و از سوء اخلاق و رفتار هم برخوردار نبوده زوج موظّف است تا نصف دارايى موجود خود را که در ايّام زناشوئى با او بدست آمده يا معادل آن را بلاعوض به زوجه منتقل نمايد و يا اين که زوجه شرط ديگرى کرده به اين که زوج همسر ديگرى بدون رضايت زوجه اوّل اختيار نکند، آيا چنين شرايطى مشروعيّت دارد و اگر زوج يا زوجه يا هر دو از روى حياء يا اکراه عقدنامه را امضاء کردند، آيا شروط مذکور مشروعيّت دارد ؟
جواب :
اين شروط اختيارش در دست زوج است و مىتواند امضاء نکند چون شرط مىکند انتقال دارايى را و پس از شرط اگر انتقال نداد خلاف وفاء به شرط کرده ولى اموال مال زوجه نمىشود و بعد از شرط، وفاء به آن واجب است ولى اگر اکراه يا اجبار باشد، وفاء به آن واجب نيست .
سوال 2 :
آيا وکالت بلاعزل با حقّ توکيل، که در ضمن عقد نکاح يا عقد خارج لازم زوج به زوجه مىدهد که در موارد دوازدهگانه حقّ طلاق با زوجه باشد شرط فعل است يا شرط نتيجه ؟ چون زوجه پيش از اجراى صيغه عقد نکاح با قبول تمام شرايط از طرف زوج حاضر است که با مشاراليه ازدواج کند ؟
جواب :
وکالت بواسطه شرط ضمن عقد به صورت شرط فعل محقّق مىشود ولى اجراى آن از نظر عمل بستگى به تحقّق شرايطش دارد و از قبيل شرط نتيجه مىباشد .
سوال 3 :
در صورتى که وکالت بلاعزل با حقّ توکيل غيرى که زوج در ضمن عقد نکاح يا عقد خارج لازم به زوجه داده باشد تا در موارد دوازدهگانه حقّ طلاق با زوجه باشد نه شرط فعل باشد نه شرط نتيجه آيا زوج مىتواند زوجه را از وکالت بلاعزل با حقّ توکيل غيرى که در ضمن عقد نکاح يا عقد خارج لازم به مشاراليها داده عزل کند يا با توافق زوجين زوجه از وکالت عزل شده يا خود زوجه از وکالتى که زوج به مشاراليها داده خود را عزل کند ؟ يا اين که تا زمانى که زوجه همسر زوج مىباشد و نکاح منحل نشده وکالت بلاعزل با حقّ توکيل غيرى که زوج به زوجه در ضمن عقد نکاح يا عقد خارج لازم داده به قوّت خود باقى است، در صورتى که زوج مرتکب يکى از امور دوازدهگانه شد زوجه مىتواند با اختيار خود اعمال وکالت بکند و خود را با انجام تشريفات شرعى و قانونى مطلّقه نمايد و هر زمانى که اراده کند اين اختيار را دارد که اعمال وکالت کند ؟
جواب :
بعد از تعيين مورد از نظر شرط فعل يا نتيجه ديگر براى سوال مذکور وجهى باقى نمىماند همچنان که معلوم شد وکالت بايد با رضايت خود وکيل باشد که از حقّ خود گذشت نمايد .
سوال 4 :
در صورتى که شرط نتيجه باشد، آيا زوج مىتواند زوجه را از وکالتى که به مشاراليها داده عزل کند ؟ يا با توافق زوجين زوجه از وکالت عزل مىشود و شرايط دوازدهگانه اسقاط و ملغى شده يا زوجه خود را از وکالت بعضى شرايط از طرف زوج عزل کند ؟
جواب :
بايد عزل وکالت با توافق و رضايت زوجه )وکيل( باشد و الاّ عزل محقّق نمىشود .
وکالت، ولايت و اذن در عقد
سوال 1 :
زيد دختر خود را قبل از بلوغ با عمرو تزويج کرد، بعد از بلوغ دختر عمرو را قبول نمىکند در حالى که عمرو براى اجراء طلاق هم آماده نيست، آيا اين نکاح فقط با انکار دختر فسخ مىشود يا طلاق براى اين نکاح لازم است و اگر طلاق لازم است آيا وکيل مجتهد مىتواند صيغه طلاق را جارى کند ؟
جواب :
نکاح قبل از بلوغ از جانب ولىّ در صورتى صحيح است که علم به مفسده نداشته باشد، در اين صورت جدا شدن احتياج به طلاق دارد و الاّ نکاح فاسد است و طلاق دادن وکيل مجتهد در صورتى است که خود مستقيماً نظارت داشته باشد و مأذون از قبال مجتهد جامع الشرايط باشد و احراز کند که در صورت طلاق ندادن موجب خونريزى و فساد مىشود بلکه احوط آن است که خود شوهر را الزام به طلاق نمايند . والّله العالم .
سوال 2 :
زنى که پدر و پدر بزرگ ندارد اجازه ازدواج او با چه کسى است ؟
جواب :
اگر باکره بالغه رشيده باشد، در فرض مزبور اذن کسى لازم نيست گرچه اگر از حاکم شرع اجازه بگيرد بهتر است .
سوال 3 :
آيا حاکم شرع مىتواند دخترى که پدر و جدّ او معلوم نيست و دخترى که به سنّ بلوغ نرسيده را تزويج کند ؟ اگر نتواند نماينده حاکم شرع صيغه عقد را بخواند آيا باطل است يا خير ؟
جواب :
اگر مصلحت بداند اشکالى ندارد، امّا عقد نماينده در فرض مزبور فضولى است و بستگى به اجازه حاکم شرع دارد .
سوال 4 :
اگر زنى مردى را وکيل مىکند که او را به عقد دائم خود در آورد و مرد بر خلاف نظر زن، او را به عقد منقطع در مىآورد و بعد از مدّتى اين دو با هم زندگى مىکنند و بچّهدار مىشوند مرد اعلام مىکند که عقد تو منقطع است، آيا اين عقد صحيح بوده يا خير و آيا مسئله ارث براى بچّهها به چه نحو است و آيا بعد از اتمام مدّت على فرض صحّت عقد چه کنند ؟
جواب :
در ادامه زندگى بايد مجدّداً عقد نمايند متعةً يا دواماً، ولى نسبت به گذشته اگر مرد گمان بر صحّت عقد مزبور داشته بچّهها از پدر ارث مىبرند همانگونه که پدر از آنان ارث مىبرد ولى با رضايت ساير ورثه باشد اوفق به احتياط است و حدّ زنا هم در اين صورت ثابت نيست، امّا چنانچه مىدانسته عدم صحّت عقد را بنابر عدم صحّت توارث ساقط و زنا ثابت است ولى مسئله خالى از شکال نيست، بهتر آن است که توارث با توافق ورثه باشد .
سوال 5 :
در ازدواج دختر باکره اذن پدر شرط است حال اگر دختر اجازه نگرفت و ازدواج نمود يا دائمى يا موقّت آيا عقد باطل است و آيا مىتوانند بدون طلاق در دائم و بدون بخشش بقيّه در موقّت جدا شوند يا خير ؟
جواب :
صحّت عقد بقاءً بستگى دارد به اجازه پدر و اگر اجازه نداد احوط وجوبى در اين صورت دادن طلاق در دائم و بخشش در موقّت است، چون در فروج امر به احتياط شده است .
سوال 6 :
آيا پسر نابالغ مىتواند دختر نابالغ را به عقد خود در آورد يا خير ؟
جواب :
با اذن ولىّ اشکال ندارد و به شرط آن که مفسده براى بچّهها نداشته باشد .
سوال 7 :
حال که اذن پدر براى ازدواج دختر باکره واجب است، آيا اذن لفظى، تلفنى، کتبى، از فحوا و قرينه يا دادن اذن بوسيله وکيل کفايت مىکند ؟
جواب :
بايد يقين شود که به هر صورت پدر اذن داده است .
سوال 8 :
دخترى که بر اثر انجام کارهاى ورزشى بکارتش را از دست داده آيا در ازدواجش اذن پدر لازم است ؟
جواب :
اذن پدر لازم است .
سوال 9 :
بدون اذن پدر عقد فضولى دختر واقع شده و دخول هم صورت پذيرفته اگر پدر دختر اجازه ندهد وظيفه چيست ؟
جواب :
تکليفاً عمل حرامى انجام داده است ولى عقد به قوّت خود باقى است و بايد تعزير شود و اگر فرزندى به دنيا بيايد حلال زاده است تا پدر اذن ندهد نمىتواند به آن عقد ترتيب اثر دهد .
سوال 10 :
دختر و پسرى هم شأن شرعى و عرفى يکديگرند و قصد ازدواج دارند آيا باز هم اذن پدر لازم است ؟
جواب :
اذن پدر لازم است .
سوال 11 :
آيا حاکم شرع در صورتى که پدر و جدّ مرده باشند يا زندهاند امّا در دسترس نيستند، ولايت دارد ؟
جواب :
بلى ولايت دارد .
سوال 12 :
اگر پسر و دخترى به دليل مخالفت پدر و مادر به حرام بيفتند، آيا مىتوانند بدون اذن ولىّ ازدواج موقّت کنند ؟
جواب :
دختر نمىتواند بدون اذن پدر ازدواج کند و بايد خود را از حرام هم حفظ کند .
محرميّت
سوال 1 :
ما دو خواهر هستيم که من با فردى ازدواج کردم و خواهر ديگرم همسر شهيد بود آيا شوهرم مىتواند خواهرم را به صيغه خود در آورد و خواهرم يک دختر کوچک دارد آيا خواهرم از طريق او مىتواند با شوهرم محرم شود ؟
جواب :
ازدواج با خواهر زن بطور کلّى جايز نيست تا زمانى که خواهر او در عقد مرد است ولى مىتواند با اجازه زنش )که خاله دختر کوچک است( با آن دختر ازدواج نمايد تا مادرش که خواهر زن است محرم شود .
سوال 2 :
فردى دختر زنى را براى محرميّت، به عقد موقّت خويش در آورده است بعد خداوند به اين مرد از زن ديگر اولادى داد آيا مادر بچّه معقوده به اين بچّهها محرم است يا خير ؟
جواب :
محرميّت ندارد .
سوال 3 :
اگر زيد با زنى ازدواج کرد و از او بچّهدار شد، آن گاه او را طلاق داد بعد با زنى ديگر ازدواج نمود و از او بچّهدار شد، آيا بچّههاى زن دوّم با زن اوّلش محرم هستند يا خير ؟
جواب :
بلى محرمند چون زن اوّل نامادرى آنها مىباشد .
سوال 4 :
کسى دو مادر دارد يکى مادر خود و ديگرى نا تنى آيا مادر نا تنى با داماد پسر خود محرم هستند يا نه ؟
جواب :
داماد پسر انسان با نامادرى او محرميّت ندارد .
سوال 5 :
اگر دخترى را انسان در بدو تولّد به عنوان فرزندى پذيرفت، چگونه مىتواند به پدرخوانده خود محرم شود ؟
جواب :
از دو راه مىتوان محرم نمود : 1 - از راه عقد ازدواج براى پدر مرد و يا پدر مادر مرد و يا پسرش اگر داشته باشد 2 - از راه شير دادن يعنى همسر مرد يا خواهرش يا زن برادرش يا دخترش يا عروسش به بچّه شير کامل شرعى که در رساله بيان شده بدهند .
سوال 6 :
مردى داراى دو زن است و از هر دو داراى اولاد است و مىدانيم که اولاد پسر و اولاد اولاد پسر اين زن با آن ديگر زن محرم است حال آيا اولاد دختر آن زن )مثل پسر دختر و پسر پسر دختر( نيز به اين زن ديگر محرم مىباشند يا نه ؟
جواب :
بچّههاى آن زن هر چه تنزّل نمايند به نامادرى محرمند چه از دختر و چه از پسر باشند .
سوال 7 :
شخصى زنى را صيغه کرده آيا پس از تمام شدن مدّت، مادر و دختر آن هر چه بالا رود يا پائين حرام است و آنها که با اين صيغه محرم شدند آيا صله رحم با آنها واجب است اگر چه مفسده اعظم داشته باشد ؟
جواب :
مادر زن يا دختر او با خروج زن از زوجيّت از محرميّت خارج نمىشوند، ولى رحم نيستند که صله رحم لازم باشد .
سوال 8 :
شخصى به علّت نداشتن فرزند، دختر بچّه شش سالهاى که خواهرزاده خودش است به منزل آورده و حالا دختر هفده ساله شده و با شخصى ازدواج کرده، آيا راهى وجود دارد تا شوهر اين دختر با زن اين شخص که دختر را بزرگ کرده محرم شود يا نه ؟ )ضمناً مادر اين زن يا مرده يا شوهر دارد يعنى شوهر دختر نمىتواند با مادر اين زن ازدواج موقّت کند و دخول هم حاصل شود تا با دخترش محرم شود(
جواب :
اگر اين زن دخترى داشته باشد چه صلبى و چه رضاعى و لو از شوهر ديگر مىتواند با اين مرد ازدواج کند و اين زن محرم شود که در اين صورت مادر زن او خواهد بود و يا اين که اين مرد پسر صلبى داشته باشد از زن ديگر يا پسر رضاعى، پس اين زن )نامادرى اين دختر( از شوهرش طلاق بگيرد بعد از انقضاء عدّه به او صيغه شود و لو به يک ساعت قبل از دخول زن به عقد شوهر اوّلش در آيد و اين زن عروس شخص مورد نظر که بنا بود محرم او گردد مىشود .
سوال 9 :
شخصى با زنى ازدواج کرده که آن زن يک پسر دارد، آيا مادر شوهر با اين پسر محرم است يا نه ؟
جواب :
پسر با مادر ناپدرى محرم نيست .
سوال 10 :
زنى از شوهر قبلىاش پسرى دارد که ازدواج کرده آيا همسر او بر شوهر فعلى اين زن محرم است ؟
جواب :
بر شوهر اين زن محرم نيست .
سوال 11 :
اگر کسى خواست دختر نابالغ را براى خود محرم کند راه آن چيست ؟
جواب :
دختر را با اذن پدر و مادرش به صيغه خود در آورد و تا زمانى که در عقد صيغه باشد محرم است، البتّه جواز اين عقد در صورتى است که براى دختر مفسده نداشته باشد .
سوال 12 :
نوزاد دخترى به مدّت يکماه هر روز از ساعت هفت صبح الى سه بعد از ظهر شير زنى را مىخورد و بعد از آن تا هفت صبح فردا از شير مادرش استفاده نموده، محرميّت اين دختر نسبت به فرزندان و شوهر زن مذکور )دايه( چگونه است ؟
جواب :
با فرض مذکور محرميّت نمىآورد، گرچه در ازدواج و نظر احتياط لازم به نظر مىرسد .
سوال 13 :
اگر مردى با زنى که از شوهر قبلى خود پسر يا دختر دارد ازدواج کرد، آيا بچّههاى او با پدر و مادر مرد محرم هستند ؟
جواب :
محرم نيستند .
موارد حرمت ابدى
سوال 1 :
فردى در عدّه طلاق يا وفات با زنى ازدواج کرده است در صورت جهل هر دو يا يکى از آنها به مسئله، حکم چيست ؟
جواب :
در صورت وقوع دخول حرمت ابدى حاصل مىگردد البتّه اگر در عدّه طلاق رجعى يا وفات باشد و اين حرمت براى هر دو مىباشد ولى اگر دخول نشده در عدّه طلاق رجعى و يا وفات با علم به حکم باز هم حرمت ابدى مىآيد .
سوال 2 :
ازدواج لواط کننده با اقوام نزديک لواط شده مانند دختر برادر موطوء، دختر خواهر، عمه و خاله او چه صورت دارد ؟ آيا احتياطى در ترک اين ازدواج وجود دارد، با توجّه به اين که روايتى در احتياط آن موجود نيست ؟
جواب :
اشکالى ندارد و احتياط لازم نيست .
سوال 3 :
آيا فرزند لواط کننده مىتواند با مادر، دختر و خواهر لواط شده ازدواج نمايد ؟
جواب :
اشکالى ندارد ولى بهتر آن است که ازدواج نکند خصوصاً با دختر لواط شده .
سوال 4 :
اگر کسى با پسرى لواط کند چه کسانى از منسوبين لواط شده بر لواط کننده حرام مىشوند ؟
جواب :
ازدواج لواط کننده با مادر و مادر مادر هر چه بالا رود و دختر و دختر دختر هر چه تنزّل کند و هم چنين خواهر او حرام است .
سوال 5 :
فردى زنى را صيغه يک ساله نمود و بعد از انقضاء مدّت بلافاصله او را به عقد دائم خود درآورد و در اين مدّت با مادر زن خود مقاربت کرده لکن نمىداند مقاربت در زمان عقد منقطع بوده يا دائم حکمش چيست ؟
جواب :
مقاربت و زناى با مادر زن در هنگامى که دختر او در حباله مرد است، موجب حرمت زن نمىشود چه زوجه به عقد دائم و يا منقطع باشد به شرط آن که بلافاصله عقد بعدى صورت گرفته باشد ولى اگر فاصله شده و شکّ کند که مقاربت در همين ايّام بوده يا نه باز هم عقدش محکوم به صحّت است لکن اگر بداند در اين فاصله، مقاربت انجام شده، عقد بعدى محکوم به بطلان است چون زن بعد از مقاربت مرد با مادرش حرام ابدى مىگردد .
سوال 6 :
زنى شوهر دار با مردى اجنبى عمل نامشروع انجام داده و همين عمل نيز موجب طلاق او گرديده، بعد از مدّتى با همان مرد ازدواج نموده و بچّهدار شده عقد آنها چه صورتى دارد و سرنوشت بچّه چه مىشود ؟
جواب :
در فرض سوال ازدواج با آن مرد حرام و اگر بداند از همين ازدواج فرزند بوجود آمده آن هم حرام است در صورتى که علم به حرمت ازدواج داشته باشد . والّله العالم .
سوال 7 :
دخترى که فقط عقد کرده شوهرش قبل از عروسى از راه دبر با او نزديکى نموده است، بعداً جدا شدهاند حالا دختر در زمان عدّه اين آميزش، با مرد ديگرى ازدواج کرده، حکم مسئله را بيان کنيد ؟
جواب :
زن بر شوهر دوّم حرمت ابدى دارد .
سوال 8 :
اگر دخترى به عقد دائم در آيد و داماد قبل از عروسى از راه دبر در او تصرّف کند و از هم جدا شوند و دختر نمىدانسته که واجب بوده عدّه نگهدارد و لذا به عقد ديگرى در مىآيد و از شوهر دوّم دو فرزند دارد حکم چيست ؟
جواب :
در فرض مزبور زن به همسرش حرام ابدى است و بايد از هم جدا شوند و در مورد فرزندان، اگر علم به حرمت ازدواج داشتهاند حرامزاده و الاّ ولد شبهه هستند .
سوال 9 :
اگر کسى زنى را صيغه موقّت نموده، آيا بعد از اتمام صيغه مىتواند دختر او را صيغه کند ؟
جواب :
در صورتى که به مادر او دخول کرده باشد نمىتواند دختر او را صيغه کند .
سوال 10 :
ازدواج لواط کننده با خواهر لواط شده چگونه است ؟
جواب :
ازدواج لواط کننده با خواهر و مادر لواط شده حرام است .
الحاق ولد و فرزند خواندهگى
سوال 1 :
زن و شوهرى به دليل نداشتن فرزند از پرورشگاه کودکى اختيار مىکنند، ضمن گرفتن شناسنامه براى او ارث نيز برايش تعيين مىکنند بفرمائيد اين مسئله و مسئله محرميّت کودک با آنان چه صورت دارد ؟
جواب :
اين که شناسنامه بنام فرزند خودش بگيرد جايز نيست، مگر بنام شخصى کند که بچّه از اوست و ارث هم از اين مرد و زن نمىبرد و حکم فرزند ندارد و محرم هم نيست، مگر از طرق شرعى او را محرم نمايند
سوال 2 :
اگر زنى با دو مرد رابطه نامشروع داشته شب را با يک نفر و روز را با ديگرى سپرى نموده تا يک هفته سپس حامله شده و بچّه متولّد گرديد ملحق به کداميک است ؟
جواب :
اگر راهى براى الحاق نباشد بايد قرعه انداخته شود و در نکاح و نگاه کردن،بايد احتياط کند و از هر دو اجتناب نمايد .
سوال 3 :
اينجانب سيّد هستم بعلّت نداشتن فرزند نوزادى را از بنياد حمايت کودکان به فرزندى گرفتم و نامش را سيّد على گذاشته و برايش شناسنامه گرفتهام حکم چيست ؟
جواب :
اين عمل مشروعيّت ندارد و جايز نيست .
شير بهاء
سوال 1 :
گرفتن شير بهاء چه حکمى دارد ؟
جواب :
شرعيّت ندارد مگر روى مهريّه حساب گردد .
حقّ حضانت
سوال 1 :
در مواردى که بين زوجين مفارقت حاصل شود، با توجّه به فتاواى متأخّرين مبنى بر اولويّت حقّ حضانت مادر در مورد دختر تا هفت سالگى و پسر تا دو سالگى و بودن مشکلاتى از قبيل علقه بيشتر فرزندان خردسال به مادر و ايجاد اخلال در مسائل تربيتى آنان در صورت جدائى از مادر وابستگى فرزندان به يکديگر و عدم امکان جدائى بين آنها در چه صورتى که بعضى با پدر و بعضى با مادر باشد و عسر و حرج براى پدر در نگهدارى فرزندان و هم چنين وجود احاديث معتبره خواهشمند است نظر مبارک را اعلام فرمائيد ؟
جواب :
مسائلى که عنوان فرمودهايد ممکن است ضرورتهاى شخصى باشد که ايجاب کند طبق آن ضرورتها، حاکم شرع حقّ حضانت يکى از ابوين را سلب و به ديگرى بدهد و در صورتى که ضرورتى را حاکم شرع احراز کند اشکال ندارد و امّا مسائل مذکوره نمىتواند بعنوان يک ضرورت نوعيّه مطرح باشد تا اين که مغيّر حکم گردد در مورد رواياتى که ذکر کردهايد روايات ديگرى هم در اين زمنيه هست که اصحاب بين چند طائفه از ادلّه جمع کردهاند و لذا فتوى دادهاند که در پسر دو سال و در دختر هفت سال حقّ حضانت با مادر است .
سوال 2 :
آيا مادر مىتواند از حقّ حضانت )دو سال پسر و هفت سال دختر( خوددارى کند و بگويد من حضانت آنها را قبول نمىکنم ؟
جواب :
بلى مادر حقّ دارد حضانت را ردّ يا قبول نمايد .
ازدواج با اهل کتاب و ديگر فرق مسلمين
سوال 1 :
آيا شيعه مىتواند دختر خود را به فرقههاى مختلف صوفى بدهد يا خير ؟
جواب :
دختر به آنها داده نشود چه بسا بعضى از آنها معتقد به خلاف بعضى از ضروريّات اسلام باشند .
سوال 2 :
آيا متعه اهل کتاب جايز است ؟
جواب :
جايز است .
متفرّقات
سوال 1 :
اگر زنى به مردى پيشنهاد ازدواج کند و مرد از او سوال کند باکره هستى يا نه بگويد باکره نيستم آيا حرفش پذيرفته مىشود ؟
جواب :
حرف زن در اين مورد قبول است .
سوال 2 :
آيا فردى که چند زن دارد تقسيم شبها بين زنان بر او واجب است يا اين که مستحبّ و يا رجحان دارد ؟
جواب :
اگر چهار زن داشته باشد واجب است هر شبى از چهار شب را پيش يکى باشد و ترجيح بعضى بر بعضى ديگر حرام است .
سوال 3 :
مردى بعد از مرگ زن چهارمش با زن پنجم ازدواج کرد بعد بنحوى زن چهارم زنده شد کداميک زن او به حساب مىآيند ؟
جواب :
اگر حقيقتاً مرده باشد بعد از زنده شدن زن پنجم همسر اوست و زنى که مرده و زنده شده همسر او نيست زيرا اثبات زوجيّت اوليّه مشکل است .
سوال 4 :
مردى زنى را به مدّتى عقد کرد، در اين مدّت زن ديوانه شد و يا بيهوش گرديد آيا حقّ جماع با او را دارد ؟
جواب :
وطى او در حال زوجه بودن مانعى ندارد چه ديوانه باشد يا بيهوش .
سوال 5 :
همسر اينجانب مدّت 3/5 سال است که خانه خود را ترک گفته و به همراه تنها فرزندم به منزل پدرش در شهر ديگرى رفته و اين در حالى است که بنده رضايت ندارم از رفتن ايشان و از طرفى هيچگونه مشکل مالى، جسمانى يا انحرافات اخلاقى و فکرى متوجّه اينجانب نمىباشد، آيا ايشان که بدون رضايت شوهر و هيچگونه کمبودى منزل را ترک کرده ناشزه مىباشد يا نه ؟ در اين صورت آيا نماز و روزههاى ايشان صحّت دارد يا خير ؟
جواب :
در صورتى که همسر در عقد، شرط سکونت غير اين خانه نکرده باشد و جهت انتفاع و استمتاع تمکين نکند، ناشزه است در فرض مزبور نماز و روزههاى ايشان صحيح است ولى قبولى آن با عدم رضايت شوهر مشکل است . والّله العالم .
سوال 6 :
آيا تجسّس قبل از ازدواج در اين که دو نفر مىخواهند ازدواج کنند به اين که برادر و خواهر رضاعى نباشند واجب است ؟ بعد از ازدواج چطور ؟ البتّه در صورتى که فقط احتمال مىدهند ؟
جواب :
تجسّس واجب نيست مگر احتمال رضاع يا غيره عقلائى باشد که در اين صورت تجسّس مفيد است زيرا که ترکش چه بسا موجب پشيمانى باشد .
سوال 7 :
کسى چهار زن دارد پنجمى را هم عقد کرده، آيا پنجمى باطل است ؟
جواب :
عقد پنجمى باطل است در صورتى که همه عقدها دائمى باشد .
سوال 8 :
در صورت اتّصال و چسبندگى سر دو خواهر مسئله ازدواج آن دو چه حکمى دارد ؟
جواب :
ازدواج دو خواهر به هم پيوسته اگر براى صرف محرميّت باشد نه زناشوئى، براى پسر و پدر جايز است چون يکى عروس اوست و ديگرى زن پدر و هر دو محرمند، ولى براى زناشوئى چون مستلزم امر غير مشروع است، اشکال دارد .
سوال 9 :
طبق رساله عمليّه مراجع عظام اطاعت پدر براى فرزند واجب است، حال اگر در يک امر مباح پدر امر به فعل آن کرد ولى مادر بر عکس آن و يا پدر چيزى گفته پدر بزرگ چيز ديگر را، در اين صورت چه بايد کرد در صورتى که جمع بين فعل و ترک ممکن نيست ؟
جواب :
پدر ولايت دارد نه مادر، پس حرف ولىّ مقدّم است همان طور که در تعارض بين حرف پدر و جدّ، دوّمى مقدّم است چون جدّ ولايت بر پدر را هم دارد .
سوال 10 :
مرتدّ فطرى و ملّى کيست و چه حکمى دارد ؟
جواب :
مرتدّ فطرى مسلمانى است که کافر شود با آن که انعقاد نطفهاش در حالى بوده که يکى از پدر يا مادرش يا هر دو مسلمان بوده و ملّى به مسلمانى مىگويند که کافر شود و پدر و مادرش در حال انعقاد نطفه او کافر باشند و حکم مرتدّ فطرى آن است که به مجرد ارتداد مالش به ورثه منتقل مىشود و زن بر او حرام و کشتنش واجب است و توبهاش مورد قبول نيست و مرتد ملّى همين حکم را دارد بجز اين که کشته نمىشود و اگر توبه نمود توبهاش قبول است و از تصرّف در اموالش جلوگيرى مىگردد، احکامى که گفته شد مخصوص به مرتدّ مرد است و اگر زن مرتدّ گردد، کشته نمىشود چهمرتدّ ملّى باشد و چه مرتدّ فطرى .
سوال 11 :
آيا عقد نکاح زن سيّده با مرد غير سيّد جايز است ؟
جواب :
بهتر آن است که از عقد کردن زن علويّه به غير سيّد تا ضرورت عرفى پيش نيايد اجتناب شود .
سوال 12 :
خانواده پسر با پرداخت صد هزار تومان به خانواده دختر فقط به توافق رسيدند که دختر را به عقد پسر در آورند، الان چهار سال است از پسر خبرى نيست، آيا دختر مىتواند ازدواج کند ؟
جواب :
ازدواج دختر اشکال ندارد، زيرا شرعاً همسر کسى نيست .
سوال 13 :
زنى که شوهرش چند سال در جبهه مفقودالاثر است و فعلاً نمىداند، آيا جزء شهداء است يا اين که باز هم در اسارت است، آيا مىتواند ازدواج کند ؟
جواب :
بايد به حاکم شرع مراجعه کند تا تصميم مقتضى گرفته شود .