3 ـ قيام (ايستادن)
مسأله 981 :
قيام در هنگام گفتن تَکبيرةُالاِحرام و قيام متّصل به رکوع ـ به اين معنا که از حالت قيام به رکوع برود ـ رکن است، ولى قيام در هنگام خواندن حمد و سوره و قيام بعد از رکوع رکن نيست و اگر کسى آن را از روى فراموشى ترک کند، نماز او صحيح است.
مسأله 982 :
واجب است پيش از گفتن تکبير و بعد از آن مقدارى بايستد تا يقين
(184)
کند که در حال ايستادن، تکبير گفته است.
مسأله 983 :
اگر رکوع را فراموش کند و بعد از حمد و سوره بنشيند و به خاطر آورد که رکوع نکرده، بايد بايستد و به رکوع رود و اگر بدون اين که بايستد، به حال خميدگى به رکوع برگردد، چون قيام متصل به رکوع را بجا نياورده، نماز او باطل است.
مسأله 984 :
نبايد هنگامى که ايستاده است بدن را حرکت دهد و به طرفى خم شود و بنابر احتياط به جايى تکيه نيز نبايد بکند؛ ولى اگر از روى ناچارى باشد يا در حال خم شدن براى رکوع پاها را حرکت دهد، اشکال ندارد.
مسأله 985 :
اگر هنگامى که ايستاده از روى فراموشى بدن را حرکت دهد يا به طرفى خم شود يا به جايى تکيه کند، اشکال ندارد، ولى اگر در قيام به هنگام گفتن تکبيرةالاحرام و قيام متصل به رکوع از روى فراموشى به طرفى خم شود، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تمام کند و دوباره بخواند.
مسأله 986 :
هنگام ايستادن بنابر احتياط بايد هر دو پا روى زمين باشد، ولى لازم نيست سنگينى بدن روى هر دو پا باشد و اگر روى يک پا نيز باشد، اشکال ندارد.
مسأله 987 :
اگر کسى که مىتواند درست بايستد، پاها را به قدرى از هم فاصله دهد که به حال ايستادن معمولى نباشد، نماز او باطل است.
مسأله 988 :
اگر انسان در نماز بخواهد کمى جلو يا عقب رود يا کمى بدن را به طرف راست يا چپ حرکت دهد، نبايد چيزى بگويد، ولى «بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ أَقُومُ وَأَقْعُدُ» را بايد در حال برخاستن بگويد و در هنگام گفتن ذکرهاى واجب نيز بدن بايد بىحرکت باشد؛ بلکه احتياط واجب آن است که در هنگام گفتن ذکرهاى مستحبّى نماز نيز بدنش آرام باشد.
مسأله 989 :
اگر عمدا در حال حرکت بدن ذکر بگويد، مثلاً هنگام رفتن به رکوع يا سجده تکبير بگويد، چنانچه آن را به قصد ذکرى که در نماز دستور دادهاند بگويد، احتياطا بايد نماز را دوباره بخواند و اگر به اين قصد نگويد بلکه بخواهد ذکرى گفته باشد، نماز صحيح است.
(185)
مسأله 990 :
حرکت دادن دست و انگشتان در هنگام خواندن حمد اشکال ندارد، اگرچه احتياط مستحب آن است که آنها را نيز حرکت ندهد.
مسأله 991 :
اگر هنگام خواندن حمد و سوره يا تسبيحات، بىاختيار به قدرى حرکت کند که از حال آرام بودن خارج شود، احتياط واجب آن است که بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه را در حال حرکت خوانده، دوباره بخواند.
مسأله 992 :
اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود، بايد بنشيند و اگر از نشستن نيز عاجز شود، بايد بخوابد، ولى تا بدن آرام نگرفته، نبايد چيزى بخواند.
مسأله 993 :
انسان تا مىتواند ايستاده نماز بخواند نبايد بنشيند، مثلاً کسى که در هنگام ايستادن، بدنش حرکت مىکند يا مجبور است به چيزى تکيه دهد يا بدنش را کج کند يا خم شود يا پاها را بيشتر از معمول از هم فاصله دهد، بايد به هر نحوى که مىتواند ايستاده نماز بخواند، ولى اگر به هيچ صورت، حتّى مثل حال رکوع نيز نتواند بايستد، بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.
مسأله 994 :
انسان تا مىتواند بنشيند، نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند، بايد به هر نحو که مىتواند بنشيند و اگر به هيچ صورت نتواند بنشيند، بايد به گونهاى که در احکام قبله گفته شد، به پهلوى راست بخوابد و اگر نتواند، به پهلوى چپ بخوابد و اگر آن نيز ممکن نباشد، به گونهاى به پشت بخوابد که کف پاهاى او رو به قبله باشد.
مسأله 995 :
اگر کسى که نشسته نماز مىخواند، بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد و رکوع را ايستاده بجا آورد، بايد بايستد و از حال ايستاده به رکوع رود و اگر نتواند، بايد رکوع را نيز نشسته بجا آورد.
مسأله 996 :
اگر کسى که خوابيده نماز مىخواند، در بين نماز بتواند بنشيند، بايد مقدارى را که مىتواند نشسته بخواند و نيز اگر مىتواند بايستد، بايد مقدارى را که مىتواند ايستاده بخواند، ولى تا بدن آرام نگرفته، نبايد چيزى بخواند.
مسأله 997 :
اگر کسى که نشسته نماز مىخواند، در بين نماز بتواند بايستد، بايد
(186)
مقدارى را که مىتواند، ايستاده بخواند، ولى تا بدن آرام نگرفته، نبايد چيزى بخواند.
مسأله 998 :
کسى که مىتواند بايستد، اگر بترسد که به واسطه ايستادن مريض شود يا ضررى به او برسد، بايد نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن نيز بترسد، بايد خوابيده نماز بخواند.
مسأله 999 :
اگر انسان گمان داشته باشد که تا آخر وقت مىتواند ايستاده نماز بخواند، بايد نماز را به تأخير بيندازد، ولى اگر احتمال دهد، لازم نيست آن را به تأخير بيندازد.
مسأله 1000 :
مستحب است نمازگزار در حال ايستادن، ستون فقرات و گردن خود را صاف نگهدارد، شانهها و دستها را پايين بيندازد و کف دستها را روى رانها بگذارد، انگشتان را به هم بچسباند، جاى سجده را نگاه کند، سنگينى بدن را به طور مساوى روى دو پا بيندازد، با خضوع و خشوع باشد، پاها را پس و پيش نگذارد و پاها را سه انگشتِ باز تا يک وجب از هم فاصله دهد.