5. آيت اللّه خامنه اى
احتراماً معروض مى دارد تعدادى از بيماران به دليل ضايعات مغزى غيرقابل بازگشت و غيرقابل جبران, فعاليت هاى قشر مغز خود را از دست داده, در حالت اغماى کامل بوده و به تحريکات داخلى و خارجى پاسخ نمى دهند, ضمناً فعاليت هاى ساقه مغز خود را نيز از دست داده, فاقد تنفس و پاسخ به تحريکات متفاوت نورى و فيزيکى مى باشند. در اين گونه موارد احتمال بازگشت فعاليت هاى مورد اشاره مطلقاً وجود نداشته, بيمار داراى ضربان خودکار قلب بوده که ادامه اين ضربان هم موقتى و تنها به کمک دستگاه تنفس مصنوعى به مدت چند ساعت و حداکثر چند روز مقدور مى باشد. اين وضعيت در اصطلاح پزشکى مرگ مغزى ناميده مى شود. از طرفى نجات جان عده ديگرى از بيماران منوط به استفاده از اعضاى مبتلايان به مرگ مغزى است.
با عنايت به اين که به طور خلاصه بيماران با مرگ مغزى فاقد تنفس, شعور, احساس و حرکت ارادى مى باشند و هيچ گاه حيات خود را باز نمى يابند, مستدعى است ارشاد فرماييد, آيا در صورت احراز شرايط فوق مى توان از اعضاى بيمار مبتلا به مرگ مغزى براى نجات جان بيماران ديگر استفاده نمود؟
در فرض سوال, استفاده از اعضاى بدن موصوف, در صورتى که نجات نفس محترمه اى متوقف بر آن باشد, اشکال ندارد.(1)
مستدعى است پاسخ چند سوال فقهى زير که در پزشکى مبتلا به مى باشد, مرقوم فرماييد.
امواجى که بر روى نوار ثبت مى شود دال بر فعاليت مغز يا قلب مى باشند با توجه به اين که مى تواند امواج مغزى وجود نداشته باشد و قلب انسان با کمک دستگاه هاى مصنوعى فعاليت داشته باشد, سوال اين است که:
1ـ آيا نداشتن امواج مغزى دال بر مرگ است يا نداشتن امواج قلبى؟
2ـ در حالت اغماى بدون برگشت که مغز به طور کلى مرده است و حرکات قلبى, عروقى و تنفسى به کمک دستگاه ها و داروها نگه دارى مى شود, بنابر اين که پيوند اعضاى بدن مباح باشد, آيا جدا کردن عضوى مثل قلب از بدن شخص در اين حالت براى پيوند به شخص ديگر جايز است؟
3ـ آيا جدا کردن عضو در اين حالت, جدا کردن عضو از انسان زنده محسوب مى شود يا از بدن مرده؟
4ـ چه زمانى احکام ميت مانند ارث,وصيت, عده وفات در مورد زوجه و … بر او جارى مى شود؟ از زمان مرگ مغزى يا از زمان جدا کردن دستگاه هاى مذکور و توقف قلب؟
تشخيص مفهوم مرگ هم, مثل ساير موضوعات عرفيه با عرف است نه ملاحظه امواج فوق الذکر, و عرف تا حسّ و حرکتى در شخص باشد او را مرده نمى بيند; بلى جدا کردن عضو از انسان براى پيوند در مورد جواز, تابع صدق ميّت نيست و اگر نجات نفس محترمه از مرگ موقوف باشد بر جدا کردن عضو در اين حال و پيوند به او و با شرايط معتبره ديگر جايز است, هر چند احکام ميّت از ارث و غيره در اين حال مترتب نمى شود.(1)
بيماران با مرگ مغزى فاقد تنفّس, شعور, احساس و حرکت ارادى هستند, ولى داراى ضربان خودکار قلب موقتى مى باشند, آيا مى توان از اعضاى اين بيماران براى نجات جان ساير بيماران استفاده نمود؟ آيا اجازه قبلى بيمار يا اولياى او شرط است؟
اگر اين کار در مردن او اثر ندارد, با اجازه قبلى خود بيمار يا اولياى او اشکال ندارد.
در صورتى که در اثر وقوع بيمارى لاعلاج و پيش رونده از نظر پزشکان مرگ حتمى قريب باشد, آيا مى توان از اعضاى بدن بيمار نظير قلب, کليه و کبد براى پيوند به بيماران و نجات جان آنان استفاده نمود؟
اگر هنوز نمرده و قطع اعضاى مزبور بر زنده واقع مى شود اشکال دارد; بلى اگر عرفاً مرده به حساب آيد با شرايط معتبره مانع ندارد.
در صحنه جنگ مسلمانان با کفّار, در صورتى که حيات رزمنده مسلمان متوقف بر پيوند اعضا باشد, آيا مى توان اعضاى ميّت غيرمسلمان را قطع و براى پيوند استفاده نمود؟
برفرض جواز آيا در اين صورت ديه لازم است يا نه؟ و بر عهده بيمار است يا قطع کننده؟ آيا عضو پيوند شده براى نماز اشکال ايجاد نمى کند؟
قطع عضو ميّت غيرمسلمان و پيوند آن مانع ندارد و ديه ندارد و پس از پيوند به مسلمان حکم عضو مسلمان را پيدا مى کند.
بعضى از افراد براى کمک به درمان بيمارانى که نياز به فرآورده هاى خونى يا اعضاى بدن دارند حاضر مى شوند که خون يا مثلاً کليه يا چشم خود را بفروشند, اين موضوع چه حکمى دارد؟
اگر براى خود آن ها ضرر لازم المراعات نداشته باشد, مانع ندارد.
خريد و فروش اعضا براى پيوند در اين که عضو مورد اشاره يک کليه يا يک چشم باشد فرقى نمى کند؟
فرقى ندارد, بلى جواز اعطاى کليه در فرض توقّف حيات مؤمنى بر آن, بى اشکال است.(1)
تزريق خون به دستور پزشک از زن به مرد يا بالعکس و يا از کافر به مسلمان چه حکمى دارد؟
اشکال ندارد.(1)
در صورتى که عضو يا اندام بيرونى, مانند دست و پاى فرد غيرهم جنسى را به کسى پيوند زنند آيا لمس آن قسمت توسط فرد اشکال دارد؟
اگر عضو او شده لمس آن براى او مانع ندارد.(1)
شخصى که اجازه تشريح و پيوند اعضاى بدن خود را نداده, آيا بعد از مرگش اولياى او مى توانند اجازه بدهند؟
اگر جدا کردن بعضى اعضا از بدن ميّت موجب مثله يا هتک ميّت نشود مانع ندارد.
شخصى که وصيت به تشريح و پيوند اعضاى بدن خود را کرده; آيا بعد از(1) مرگش اولياى او مى توانند اجازه چنين کارى را ندهند؟
احتياط آن است که بدون اجازه عمل نکنند, مگر در موارد ضرورت لازم المراعات.