فصل چهارم: نیابت در حجّ

فصل چهارم: نیابت در حجّ

فصل چهارم: نيابت در حجّ‌

نيابت عبارت است از انجام دادن عملى از طرف ديگرى. به عبارت ديگر اين که کسى از طرف ديگرى عملى را انجام دهد تا ذمّه کسى که تکليف بر عهده او آمده، برى‌ء شود. به کسى که کارى را از طرف ديگرى انجام مى‌دهد "نايب"، به کسى که عمل براى او انجام مى‌شود "منوب عنه" و به کسى که فردى را براى خود يا ديگرى به نيابت مى‌گيرد، "مُستنيب" مى‌گويند. نايب گرفتن ممکن است به وسيله اجير کردن کسى از طريق عقد اجاره، جُعاله، شرط کردن يا راههاى ديگر باشد. همچنين ممکن است کسى به طور تبرّعى و مجّانى عملى را به نيابت از ديگرى انجام دهد. نيابت در عمل عبادى حجّ نيز با شرايطى که خواهد آمد صحيح و مشروع است، بلکه در مواردى نايب گرفتن واجب است.

لف - مسايل مربوط به نيابت‌ در حجّ

مسأله 145) کسى که شرايط استطاعت را داشته و در نتيجه حجّ بر او مستقرّ شده است اگر به علّت پيرى، بيمارى يا عذرى که اميد به برطرف شدن آن نيست نتواند خودش به حجّ برود، واجب است ديگرى را نايب کند تا از طرف او حجّ بجا آورد و اگر تا هنگام وفات نايب نگرفت چنانچه مالى داشته باشد بر وارثان او واجب است برايش نايب بگيرند.

مسأله 146) اگر کسى از زمانى که استطاعت مالى پيدا کرده، فاقد استطاعت بدنى باشد و بعد از اين نيز نااميد از استطاعت بدنى باشد، واجب نيست براى حجّ نايب بگيرد، هرچند نايب گرفتن موافق با احتياط استحبابى است.

مسأله 147) اگر مستطيع در سال اوّل استطاعت بميرد لازم نيست براى او حجّ نيابتى بگيرند، هرچند ميّت مال زيادى از خود بجا گذاشته باشد. ولى اگر ورّاث براى او نايب بگيرند، بسيار عمل پسنديده‌اى است.

مسأله 148) کسى که خود از انجام حجّ، معذور است مى‌تواند مستقيماً يا به وسيله وکيلش براى انجام حجّ، نايب بگيرد. هرگاه براى شخص زنده توسّط ديگرى و بدون اطّلاع منوب عنه، نايب بگيرند در صورتى که قبلاً و فعلاً راضى باشد به گونه‌اى که وقتى به او اطّلاع مى‌دهند، راضى باشد، کافى است.

مسأله 149) وصىّ، ولىّ و ورّاث کسى که فوت کرده و حجّ بر او واجب بوده مى‌توانند براى او نايب بگيرند. همچنين کسى که به ميّت بدهکار است و مى‌داند که ورّاث ميّت در نايب گرفتن براى او کوتاهى مى‌کنند مى‌تواند با اجازه حاکم شرع براى ميّت نايب بگيرد.

مسأله 150) در حجّ نيابتى که ورّاث براى ميّت مى‌گيرند، حجّ ميقاتى(8) کافى است و هزينه آن از اصل مال و پيش از تقسيم آن ميان ورّاث برداشته مى‌شود.

مسأله 151) اگر نايبى که به قيمت معمولى و متعارف حجّ را انجام بدهد پيدا نشود، و چاره‌اى جز پرداخت بيش از مقدار متعارف نباشد، بايد بپردازند تا حجّ به تأخير نيفتد. حتّى در فرضى که نايب گرفتن براى حجّ ميقاتى کفايت مى‌کند اگر حجّ ميقاتى ممکن نيست، بايد حجّ بلدى بگيرند تا حجّ ميّت به تأخير نيفتد.

مسأله 152) با عمل نايب، حجّ از منوب عنه معذور ساقط مى‌شود؛ ولى اگر عذر معذور برطرف شود چه رفع عذر قبل از احرام نايب باشد و چه بعد از آن وچه قبل از اتمام حجِّ نايب باشد و چه پس از اتمام آن، بنابر احتياط واجب معذور نبايد به حجّ نايب اکتفا کند و خودش بايد حجّ را بجا آورد.

ب - شرايط نايب‌

مسأله 153) نايب بايد شرايط زير را دارا باشد:

1 - بلوغ، بنابر احتياط واجب؛ بنابراين نيابت کردن کودکى که بالغ نشده، حتّى اگر مميّز باشد، خالى از اشکال نيست.

2 - عقل.

3 - ايمان، بنابر مشهور؛ پس نايب علاوه بر اعتقاد به خداوند، پيامبرصلى الله عليه وآله و معاد، بايد به امامان دوازده‌گانه نيز اعتقاد داشته باشد.

4 - وثاقت و اطمينان لازم براى انجام عمل حجّ؛ بنابراين نايب نبايد متّهم به سهل‌انگارى و مسامحه‌کارى باشد، ولى اطمينان به صحّت عمل نايب لازم نيست.

5 - آشنايى لازم به افعال و اعمال حجّ، هرچند با ارشاد و راهنمايى کسى در حال عمل باشد.

6 - فارغ الذِّمه بودن؛ يعنى حجّ واجب بر عهده او نباشد.

7 - معذور نبودن از انجام اعمال حجّ.

مسأله 154) نيابت و احرام کسى که از تلبيه صحيح يا قرائت صحيح در نماز معذور است، باطل است، ولى نيابت کسى که مى‌تواند قرائت يا تلبيه خود را تا هنگام عمل اصلاح کند مانعى ندارد.

مسأله 155) کسى که شرعاً نمى‌تواند نايب شود هرگاه نيابت را قبول کند و حجّ نيابتى بجا آورد، نه استحقاق اجرت المثل دارد و نه اجرت‌المسمّى، اعمّ از آن که منوب عنه يا مستنيب هنگام نيابت وضعيّت نايب را بدانند يا ندانند.

مسأله 156) کسى که به احرام صحيحى محرم شده نمى‌تواند نيّت خود را عوض کند و آن را به عنوان نيابت از ديگرى قرار دهد، بلکه بايد با همان نيّتى که از آغاز داشته، عمل را به پايان برساند.

مسأله 157) شرط ايمان، همان گونه که در اصل نيابت، معتبر است، در ساير اعمالى که نيابت در آن جايز است مانند سنگ زدن به جمرات و طواف، نيز شرط است. شرط ايمان در کسى که به نيابت از ديگرى قربانى مى‌کند معتبر نيست، هرچند مؤمن بودن ذابح موافق با احتياط مستحبّى است.

مسأله 158) براى اکتفا کردن به حجّ نيابتى لازم است که علم يا حجّت شرعى مبنى بر اين که نايب عمل را انجام داده، وجود داشته باشد. بنابراين اگر ترديد وجود داشته باشد که آيا نايب عمل را انجام داده يا نه، نمى‌توان ذمّه منوب‌عنه را برى‌ء دانست. ولى اگر اصل انجام عمل معلوم باشد و تنها در صحّت و درستى عمل ترديد وجود داشته باشد، لازم نيست صحّت عمل با علم يا حجّت شرعى ثابت شود؛ بلکه احتمال صحّت نيز کافى است.

مسأله 159) ذمّه نايب در سالى که مى‌خواهد حجّ نيابتى بجا آورد نبايد مشغول به حجّ باشد؛ اعمّ از آن که در همان سال مستطيع شده باشد، يا حجّ از قبل بر او مستقرّ باشد.

مسأله 160) کسى که خود استطاعت مالى ندارد و براى انجام حجّ نيابتى در سال معيّنى اجير شود، هرگاه در همان سال از نظر مالى مستطيع شود، بايد براى خودش حجّ بجا آورد و عقد اجاره باطل است؛ مگر اين که استطاعت به وسيله اجير شدن حاصل شود که در اين صورت بايد ابتدا حجّ نيابتى را بجا آورد و اگر استطاعتش تا سال آينده باقى بماند، حجّ خود را در سال آينده بجا آورد.

مسأله 161) اگر کسى به ديگرى وصيّت کند که براى او حجّ واجب يا مستحبّ بجا آورد و وصىّ در هنگام قبول وصيّت مستطيع نباشد ولى بعداً مستطيع شود بايد حجّت‌الاسلام خود را بجا آورد و انجام حجّ نيابتى باطل است.

مسأله 162) کسى که از نظر مالى مستطيع شده، ولى فيش رفتن به حجّ را ندارد و بدون فيش هم امکان رفتن به حجّ براى او وجود ندارد، مى‌تواند اجير کسى شود که فيش دارد و براى او حجّ نيابتى بجا بياورد؛ چه سال اوّل استطاعت او باشد و چه حجّ از قبل بر او مستقرّ شده باشد.

مسأله 163) کسى که از نظر مالى مستطيع بوده و در نام نويسى براى حجّ و شرکت در قرعه کوتاهى نموده و احتمال مى‌دهد که اگر مقدّمات را انجام مى‌داد قرعه به نامش بيرون مى‌آمد، حجّ بر او مستقرّ شده و نمى‌تواند از طرف ديگرى حجّ نيابتى انجام دهد.

مسأله 164) کسى که واقعاً مستطيع بوده و نمى‌دانسته که مستطيع است يا مى‌دانسته ولى نمى‌دانسته که مستطيع بايد حجّ خود را بجا آورد اگر در ميقات به نيّت نيابت از ديگرى احرام ببندد و در اثناى عمره يا پس از اتمام آن متوجّه مسأله شود، احرام و عملش باطل است. چنين کسى اگر وقت براى بجا آوردن عمره ديگرى باقى است، بايد به ميقات برود و براى خود احرام عمره تمتّع ببندد و اعمال آن را انجام دهد و اگر نمى‌تواند به ميقات برود، ولى وقت عمره باقى است بايد تا آنجا که مى‌تواند به سوى ميقات برگردد و از آن‌جا محرم شود. و اگر اين مقدار هم ممکن نيست در بيرون از حرم احرام ببندد و اگر اين نيز مقدور نباشد از همان جا که هست احرام ببندد و اعمال عمره را انجام دهد. و اگر وقت براى عمره ديگرى ندارد حجّ او به حجّ افراد تبديل مى‌شود و بايد حجّ افراد و عمره مفرده پس از آن را از طرف خود بجا آورد. امّا اگر در اثناى حجّ و زمانى متوجّه شود که اگر بخواهد براى خود احرام ببندد به وقوفين نمى‌رسد، اعمال را رجاءً به نيت سابق انجام دهد. ولى کفايت اين حجّ براى خود شخص يا منوب عنه محلّ اشکال است و بايد در سال آينده براى خود حجّ بجا آورد و منوب عنه نيز با حجّ صحيح ذمّه خود را برى‌ء نمايد.

مسأله 165) کسى که براى انجام حجّ نيابتى اجير شده، خودش بايد حجّ را بجا آورد و نمى‌تواند ديگرى را اجير کند، مگر اين که منوب عنه يا کسى که او را به نيابت گرفته به او اجازه نايب گرفتن داده باشد، يا اجير شدن براى مطلق انجام حجّ باشد.

مسأله 166) کسى که از انجام برخى اعمال حجّ معذور است نمى‌تواند براى حجّ نيابتى اجير شود، هرچند آن عمل از واجباتى باشد که ترک عمدى آن هم موجب بطلان حجّ نباشد.

مسأله 167) شخص معذور حتّى اگر حجّ نيابتى را تبرّعاً بجا آورد، ذمّه منوب عنه برى‌ء نمى‌شود.

مسأله 168) چون در حال اختيار هم لازم نيست حاجى گوسفند قربانى را خودش ذبح نمايد، بنابراين نايب مى‌تواند ذبح قربانى را به ديگرى واگذار کند. در اين صورت ذابح نيّت مى‌کند که آنچه را بر عهده نايب است انجام مى‌دهد، ولى نيّت ذابح کافى نيست و خود نايب نيز بايد نيّت کند.

مسأله 169) نايب در انجام عمره تمتّع و حجّ تمتّع بايد يک شخص باشد، بنابراين هرگاه نايب پس از انجام عمره تمتّع از انجام حجّ معذور شود نمى‌توان شخص ديگرى را تنها براى انجام حجّ تمتّع نايب گرفت.

مسأله 170) خدمه کاروان‌ها که متصدّى امور زنان، کودکان، پيرمردان و ضعيفان هستند و ناچارند شب دهم ذى‌حجّه با آنان از مشعر به منى‌ بروند و در نتيجه نمى‌توانند در فاصله زمانى بين طلوع فجر تا طلوع آفتاب در مشعر باشند، معذور به شمار مى‌آيند و نمى‌توانند حجّ نيابتى بجا آورند.

مسأله 171) اگر پس از پذيرفتن نيابت عذرى براى نايب پيش آمد مانند اين که کسى براى حجّ نيابتى اجير شود و بعداً به خدمت کاروان در آيد و در تقسيم کار، او را مسئول رسيدگى به امور ضعيفان و زنان نمايند و قبول نکردن اين کار نيز برايش مشقّت داشته باشد در صورتى که هنگام اجير شدن احتمال پيش آمدن اين وضعيّت را نمى‌داده، بعيد نيست که حجّ نيابتى او صحيح باشد.

مسأله 172) زنها که شبانه از مشعر به منى‌ مى‌روند و در فاصله ميان طلوع فجر تا طلوع آفتاب در مشعر وقوف نمى‌کنند چون تکليفشان همين است، از اين جهت معذور به شمار نمى‌آيند و مى‌توانند حجّ نيابتى انجام دهند.

مسأله 173) کسى که نمى‌تواند عمره تمتّع و حجّ تمتّع بجا آورد و مجبور است حجّ افراد و عمره مفرده انجام دهد نمى‌تواند از طرف کسى که وظيفه او حجّ تمتّع است نايب شود. ولى کسى که قبلاً براى انجام حجّ و عمره تمتّع اجير شده و بعداً به علّت تنگى وقت مجبور شده باشد که حجّ افراد و عمره مفرده انجام دهد، بعيد نيست عملش صحيح باشد، ولى از نظر اجرت بايد با کسى که او را به نيابت گرفته، مصالحه کند.

ج - شرايط منوب عنه‌

مسأله 174) در منوب‌عنه چند شرط معتبر است:

شرط اوّل: اسلام؛ بنابراين نايب شدن براى کسى که در حال انجام حجّ براى او، کافر است صحيح نيست و نيابت شيعه از سنّى بنابر اقوى صحيح است.

شرط دوّم: زنده نبودن منوب‌عنه در حجّ واجب؛ مگر اين که حجّ از قبل بر منوب‌عنه مستقرّ شده باشد و به علّت پيرى يا بيمارى‌اى که اميد به بهبودى آن نيست و يا عذر ديگرى که اميد به برطرف شدن آن نيست نتواند حجّ بجا آورد، امّا در حجّ استحبابى زنده بودن منوب عنه اشکال ندارد.

مسأله 175) "عقل" و "بلوغ" در منوب عنه شرط نيست؛ بنابراين نيابت از ديوانه‌اى که قبلاً عاقل بوده و حجّ بر او مستقرّ شده و اميدى به بهبودى او نيست، جايز است، همچنان که نيابت کردن از صغير جايز است.

مسأله 176) اگر شخصى، عاقل و مستطيع بوده و حجّ بجا نياورده و سپس ديوانه شده و فوت کرده است، چنانچه مالى از خود بجا گذاشته باشد بايد از مال او برايش نايب بگيرند تا از طرف او حجّ بجا آورد.

مسأله 177) کسى که سال اوّل استطاعت اوست، اگر پس از احرام بستن و قبل از اتمام اعمال ديوانه شود، لازم نيست براى او نايب بگيرند و اگر عاقل شد حکم اشخاص محرم ديگر را دارد.

مسأله 178) همجنس بودن نايب و منوب‌عنه شرط نيست؛ بنابراين زن مى‌تواند نايب مرد و مرد مى‌تواند نايب زن شود.

مسأله 179) صَرُوره يعنى کسى که تا کنون حجّ بجا نياورده اگر مستطيع نباشد در صورتى که انسان در انجام اعمال به او اطمينان داشته باشد مى‌تواند نايب ديگرى شود.

مسأله 180) حجّ استحبابى، عمره مفرده استحبابى و طواف مستحبّ را مى‌توان به نيابت از چند نفر انجام داد؛ ولى حجّ، عمره و طواف واجب تنها به نيابت از يک نفر صحيح است.

مسأله 181) جايز است انسان به نيابت از حضرت ولى عصر"عج" حجّ بجا آورد.

مسأله 182) در حجّت‌الاسلام و حجّى که به عنوان کفّاره واجب شده نمى‌توان در يک سال يک نفر را نايب از چند نفر قرارداد. ولى در حجّ مستحبّ، عمره مفرده استحبابى و طواف مستحبّ مانعى ندارد. و در حجّى که با نذر يا عهد يا قسم واجب شده تابع قصد است و در حجّى که با اجاره يا شرط واجب شده باشد تابع قرارداد است.

‌ د - وظايف و تکاليف نايب

مسأله 183) نايب بايد هنگام انجام اعمال قصد نيابت کند و منوب‌عنه را هرچند به طور اجمال در نيّت تعيين کند، ولى لازم نيست اسم او را بداند يا ذکر کند، گرچه بردن نام منوب‌عنه در هنگام عمل مستحبّ است.

مسأله 184) قصد نيابت در همه اعمال حتّى در طواف نساء لازم است، ولى اگر نايب، طواف نساء را به طور صحيح انجام ندهد، زن برخود او حرام مى‌شود، نه بر منوب‌عنه.

مسأله 185) در قصد نيابت و تعيين منوب‌عنه، قصد فعلى شرط نيست؛ بنابراين اگر نيابت و منوب‌عنه تفصيلاً قصد نشود و تنها در ارتکاز نايب يعنى در عمق جان او باشد کافى است، هرچند قصد فعلى و حتّى بردن نام منوب‌عنه بهتر است.

مسأله 186) اگر نايب در اثناى عمل متوجّه شود که قصد نيابت - هرچند به طور اجمالى - ننموده است، بايد به ميقات برگردد و مجدّداً براى منوب‌عنه نيّت کند و احرام ببندد و حجّ را بجا آورد. و اگر پس از گذشت زمان وقوفين که امکان اعاده نيست متوجّه شود اعمال را رجاءً به نيّت اجمالى يعنى همان نيّتى که در واقع هنگام احرام داشته اتمام کند و در نيابت به اين حجّ اکتفا نمى‌شود.

مسأله 187) نايب بايد در عبادت‌هاى نيابتى - از جمله حجّ - قصد تقرّب منوب‌عنه و امتثال فرمانى را که به او متوجّه شده، بنمايد، نه قصد تقرّب خود را؛ هرچند نايب نيز با قصد قربتى که در اصل نيابت دارد، از پاداش الهى برخوردار مى‌شود.

مسأله 188) اگر نايب در اثناى اعمال شک کند که آيا هنگام احرام بستن قصد نيابت کرده يا نه؛ چنانچه فعلاً خود را نايب مى‌داند و در نيّت احرام شک دارد عمل خود را حمل بر صحّت نمايد و بقيّه اعمال را بجا آورد. همچنين اگر نايب براى انجام حجّ واجب اجير شده و وظيفه داشته که در ميقات براى منوب‌عنه محرم شود اگر شک کند که آيا براى منوب‌عنه محرم شده يا به عنوان ديگرى، عمل خود را حمل بر صحّت کند و حجّ را براى منوب‌عنه اتمام نمايد. ولى اگر شکّ دارد که آيا تبرعاً براى ديگرى محرم شده يا به عنوان حجّ استحبابى براى خودش محرم شده، به همان نيّت اجمالى يعنى نيّتى که هنگام احرام داشته حجّ را تمام کند و در نيابت به اين حجّ اکتفا نمى‌شود.

مسأله 189) ذمّه منوب‌عنه در صورتى برى‌ء مى‌شود که نايب اعمال را به طور صحيح انجام دهد، ولى اگر نايب پس از احرام بستن و ورود به حرم بميرد و موفّق به انجام بقيّه اعمال نشود، کفايت از ذمّه منوب‌عنه مى‌کند.

مسأله 190) لباس احرام و پول قربانى در حجّ نيابتى بر عهده نايب است، مگر اين که شرط شده باشد که مستنيب آن را بپردازد.

مسأله 191) اگر نايب کارى که موجب کفّاره است انجام دهد، کفّاره بر عهده خود اوست.

مسأله 192) کسى که به نيابت از ديگرى به حجّ رفته و براى او عمره و حجّ تمتّع بجا آورده، اگر تاکنون براى خود حجّ بجا نياورده باشد، بنابر احتياط واجب بايد براى خودش نيز يک عمره مفرده بجا بياورد.

مسأله 193) کسى که به نيابت از ديگرى به حجّ رفته مى‌تواند به نيابت از شخص ثالث، طواف، نماز، سعى و ذبح انجام دهد. همچنان که مى‌تواند پس از پايان عمره و حجّ تمتّع براى خود يا ديگرى عمره مفرده انجام دهد.

مسأله 194) اگر رأى نايب يا رأى مجتهدى که از او تقليد مى‌کند با رأى منوب‌عنه يا وصىّ ميّت يا مرجع تقليد آنان مخالف باشد، نايب بايد بنابر احتياط واجب به رأيى که با احتياط موافق‌تر است، عمل کند.

مسأله 195) اگر کسى را براى حجّ اجير کنند و قرار نگذارند که اجرت تعيين شده تنها در برابر انجام مناسک عمره و حجّ است يا در برابر مجموع اعمال به اضافه رفت و آمد؛ در اين صورت هرگاه نايب پيش از ورود به حرم بميرد، مستحق اجرت رفتن تا محلّى که در آن‌جا مرده است، مى‌باشد.

مسأله 196) هرگاه نايب پس از احرام بستن و ورود به حرم بميرد گرچه حجّ از ميّت ساقط مى‌شود، ولى نايب تنها استحقاق اجرت رفتن تا محلّ مرگش به اضافه اجرت احرام بستن را دارد، مگر اين که نايب براى برى‌ء کردن ذمّه منوب‌عنه اجير شده باشد يا قصد ارتکازى طرفين عقد اجاره اين گونه باشد که در اين صورت استحقاق همه اجرت تعيين شده را دارد.

مسأله 197) هرگاه نايب پس از انجام بخشى از اعمال عمره بميرد، مستحقّ اجرت اعمالى است که بجا آورده؛ ولى اگر اعمال را به‌گونه‌اى انجام داده که در عرف گفته شود عمره و حجّ را بجا آورده، مستحقّ تمام اجرت تعيين شده خواهد بود، هرچند برخى از اعمال را که ضررى به صحّت حجّ ندارد و محتاج به اعاده نيست، از روى نسيان ترک کرده باشد.

مسأله 198) کسى که فقط براى انجام طواف از طرف ديگرى نايب شده، بايد طواف عمره تمتّع را در ماههاى حجّ تا قبل از زمان وقوف به عرفات و طواف حجّ را در ماه ذى‌حجّه بجا آورد؛ مگر اين که منوب‌عنه پس از گذشتن موسم حجّ نايب بگيرد که در اين صورت نايب مى‌تواند در غير موسم حجّ نيز طواف را بجا بياورد.

مسأله 199) در حجّى که انسان تبرّعاً به نيابت از ديگران انجام مى‌دهد، انجام مستحبّات مکّه و مدينه لازم نيست، گرچه خوب است؛ امّا اگر نايب براى انجام حجّ نيابتى اجير شده، بايد علاوه بر اعمال عمره و حجّ، آن مقدار از مستحبّات مکّه و مدينه را که متعارف است انجام دهد، مگر اين که در اين باره شرط خاصّى شده باشد که در اين صورت بايد بر طبق شرط و قرارداد عمل شود.

مسأله 200) کسى که براى انجام حجّ بلدى اجير شده، لازم نيست پس از پايان حجّ به شهر منوب‌عنه برگردد؛ مگر اين که شرط شده باشد.

Powered by TayaCMS