خاتمه مباحث خلل در مسائل متفرقه

خاتمه مباحث خلل در مسائل متفرقه

خاتمه مباحث خلل در مسائل متفرقه

مساءله 1 - اگر شک کند در اينکه نمازى که فعلا مشغول آن است نماز ظهر است و يا نماز عصر اگر قبلا ظهر را خوانده اين نمازش باطل است و اگر نخوانده و يا شک درخواندن آن دارد اگر عصر را نخوانده وقت هم مشترک است نيت خود را بظهر برمى گرداند و در صورتى هم وقت مختص به عصر باشد ولى آن قدر هست که ظهر را تمام کند و يک رکعت از عصر را در وقت درک کند عدول بظهر مى کند و اما اگر وقت گنجايش اين را ندارد و تنها مى تواند يک رکعت از عصر را در وقت درک کند آنچه در دست خواندن دارد رها مى کند و نماز را به نيت عصر شروع مى کند و ظهرش را قضاء مى کند و اگر يک رکعت از عصر را هم در وقت درک نمى کند احتياط آن است که آن نماز را به نيت عصر تمام کند و در خارج وقت ظهر و عصر را قضاء کند هرچند که جواز صرفنظر کردن از نمازى که مشغول آن است خالى از وجه نيست و در اين مسئله صور بسيارى تصور مى شود که اى بسا به سى و شش صورت بالغ گردد و از آن چه که گذشت حال صورتى هم که شک کند نمازى که مشغول به آن است مغربست يا عشائ روشن مى شود.

بله در اينجا تنها قبل از رکوع رکعت چهارم مى تواند نيت خود را به مغرب عدول دهد.

مساءله 2 - اگر بعد از نماز بفهمد که از دو رکعت دو سجده را ترک کرده چه دو رکعت اول باشد و چه دو رکعت دوم نمازش صحيح است و تنها قضاء آن دو سجده و سپس دو بار دو سجده سهو بر او واجب است و همچنين اگر بداند دو سجده از او فوت شده و نداند از کدام رکعت بوده ولى يقين دارد که هر دو از يک رکعت نبوده و نيز همين دستور در جائى هم که در بين نماز و بعد از گذشتن از محل بفهمد دو سجده از دو رکعت از او فوت شده مى آيد.

مساءله 3 - اگر مثلا در رکعت چهارم شک کند در اين که شک بين دو و سه که قبلا در رکعت چهارم داشت بعد از اکمال دو سجده بود يا قبل از آن احتياط آن است که هم بنا را بر اين بگذارد که شکش بعد از اکمال بوده و به وظيفه شکش عمل کند و هم نمازش را از نو بخواند و همچنين اگر شک نامبرده از بعد از نماز پيدا شود.

مساءله 4 - اگر شک کند در اينکه رکعتى که مشغول آن است رکعت آخر ظهر است و هنوز عصر را شروع نکرده و يا آنکه ظهر راتمام کرده و اين رکعت اول عصر است در صورتى که در وقت مشترک قرار دارد آن رکعت را رکعت آخر ظهر حساب مى کند و اگر در وقت مختص به عصر قرار دارد اقوى آن است که بنا را بر اين بگذارد که ظهر را خوانده و نمازش را بشکند و نماز عصر را شروع کند البته اين در فرضى است که حداقل يک رکعت از نماز عصرش در وقت واقع شود و اگر وقت گنجايش آن را ندارد احتياط آن است که همان نماز را که مشغول است عصر قرار داده تمام کند و در خارج وقت نيز نماز عصر را قضاء کند هر چند که در اين صورت نيز جواز چشم پوشى از نمازى که مشغول آن است خالى از وجه نيست .

مساءله 5 - اگر در نماز عشاء شک کند در اينکه سه رکعت خوانده و يا چهار رکعت و در همان لحظه بيادش بيايد که مغرب را نخوانده نمازش باطل است هر چند که نزديک تر به احتياط آن است که بنا را بر چهار بگذارد و آن نماز را به نيت عشاء تمام کند و نماز احتياطش را هم بخواند و سپس هم مغرب را بخواند و هم عشاء را.

مساءله 6 - اگر در بين نماز عصر به يادش آيد که از نماز ظهر يک رکعت مانده اقوى آن است که نماز عصرش را رها نموده و بدون انجام منافى بقيه نماز را تمام کند و سپس نماز عصرش را بخواند بلکه تمام کردن عصر و سپس ‍ خواندن ظهر نيز وجهى دارد ولى احتياط آن است که همان طريقه اول را انجام دهد باينکه بعد از تمام شدن ظهر عصر را بياورد و نزديک تر به احتياط آن است که هم ظهر را اعاده کند و هم عصر را همه اينها در فرضى بود که نماز گذارددر وقت مشترک باشد و اما اگر در وقت مختص باشد تفصيلى دارد.

مساءله 7 - اگر دو نماز بخواند و سپس يقين کند که مثلا يک رکعت از يکى از آندو نماز ناقص شده و نداند از کداميک بوده اگر بعد از هر دو نماز عملى منافى با نماز انجام داده و آن دو نماز از نظر عدد رکعات مختلف بوده ( مثلا مغرب و عشاء بوده ) بايد هر دو نماز را اعاده کند و اگر هر دو مثلا چهار رکعتى بوده يک نماز چهار رکعتى به نيت آن چه در ذمه اش هست مى آورد.

و اما اگر هنوز بعد از نماز دوم عملى منافى نياورده تنها بعد از نماز اول عمل منافى آورده برمى خيزد و يک رکعت و يا هر چند رکعتى که مى داند ناقض ‍ بوده به نماز متصل مى کند و آن گاه نماز اول را اعاده مى کند و اگر بعد از نماز اول نيز عملى منافى نياورده بعيد نيست بگوئيم کافى است يک رکعت بعنوان آنچه در ذمه دارد به نمازيکه سلام آن را داده متصل کند لکن ترک احتياط به اعاده نماز اول سزاوار نيست همه اينها وقتى است که علم به نقصان يک رکعت از دو نماز در مشترک اتفاق افتاده باشد.

و اما اگر در وقت مختص به عصر باشد ظاهرا جائز باشد که به متصل کردن يک رکعت بقصد نماز عصر اکتفاء کند و اعاده نماز اول واجب نباشد.

مساءله 8 - اگر شک کند بين سه و دو بعد از اکمال دو سجده و يا غير آن از شکهائى که صحيح است و سپس شک کند در اينکه رکعتى که در دست خواندن دارد رکعت آخر نماز است و يا رکعت نماز احتياط است آن رکعت را بقصد آن چه در ذمه دارد تمام مى کند و سپس نماز احتياط را مى خواند و اعاده نماز بر او واجب نيست البته اين وقتى است که نماز احتياط يک رکعتى بعهده اش آمده و اما اگر دو رکعتى بعده اش آمده مثلا شکش بين دو و چهار بوده احتياط آن است که علاوه بر آنچه گفته شد نماز را اعاده کند.

مساءله 9 - اگر شک کند در اينکه آنچه در دست خواندن دارد چهارمين رکعت نماز مغرب است و يا آن که مغرب را در سر سه رکعتى سلام داده و عشارا در دست خواندن دارد؟ اگر اين شک بعد از رکوع اتفاق افتاده باشد نمازش ‍ باطل است و واجب است که دوباره نماز مغرب را بخواند و اگر قبل از رکوع پيدا شده آن چه را که در دست دارد از نماز مغرب حساب مى کند و بدون رکوع و سجود مى نشيند و تشهد و سلام ميدهد و چيزى بر عهده او نيست .

مساءله 10 - اگر در حالى که دو سجده را تمام کرده و نشسته شک کند بين دو و سه و يقين داشته باشد که در اين نماز هيچ تشهدى نخوانده بنا را بر سه مى گذارد و بعد از نماز تشهد رکعت دوم را قضاء مى کند.

و همچنين اگر در حال قيام شک کند بين سه و چهار با علم به اينکه تشهدى نياورده .

مساءله 11 - اگر شک کند در اينکه بعد از رکوع رکعت سوم است و يا قبل از رکوع رکعت چهارم على الظاهر نمازش باطل است و اگر شک او عکس اين باشد يعنى شک کند در اينکه قبل از رکوع رکعت سوم است يا بعد از رکوع رکعت چهارم بنا را بر اين مى گذارد که هنوز رکوع چهارم را نياورده رکوع مى کند و آن گاه به وظيفه شک بين سه و چهار عمل مى کند لکن نزديک تر به احتياط اين است که علاوه بر آنچه گفته شد نماز را اعاده کند.

مساءله 12 - اگر ايستاده و مى داند که در رکعت دوم در نماز است و يقين کند که در اين نمازش دو بار رکوع کرده اما ترديد دارد در اينکه هر دو رکوع را در رکعت اول آورده و يا يکى رادر رکعت اول و دومى را در اين رکعت على الظاهر نمازش باطل است .

مساءله 13 - اگر بعد ازتمام شدن نماز يقين کند که دو سجده را ترک کرده و شک کند در اينکه هر دو سجده از يک رکعت بوده و يا از دو رکعت احتياط آن است که در سجده بعنوان قضاء بياورد و دو بار سجده سهو کند و سپس ‍ نماز را هم اعاده کند اين وظيفه در جائى هم که بين نماز يقين بترک دو سجده پيدا کند ميآيد البته بشرطيکه محل تدارک باقى نمانده باشد و اما با بقاء محل اقوى اين است که دو سجده بياورد و چيزى بر او نيست .

مساءله 14 - اگر بعد از آن که مثلا داخل سجده دوم شد يقين کند که يا قرائت اين رکعت را نياورده و يا رکوع را ظاهرا نمازش صحيح است و همچنين اگر بعد از تمام شدن نماز اين شک برايش پيدا شود و اگر در همين دو فرض ‍ (يعنى بعد از دخول در سجده دوم يا بعد از نماز) شک کند در اينکه آيا سجده رکعت قبلى را ترک کرده و يا رکوع اين رکعت را واجب است بر او که بعد از احتياط به تمام کردن نماز و قضاء سجده و آوردن دو سجده سهو اينکه نماز را اعاده کند.

مساءله 15 - اگر قبل از آن که داخل رکوع شود يقين کند که يا دو سجده از رکعت قبل را ترک کرده و يا قرائت اين رکعت را که با بقاء محل شکى (به اينکه هنوز بطرف رکوع سرازير نشده ) اقوى آن است که به آوردن قرائت اکتفاء کند و همچنين در هر علم اجمالى شبيه به آن و يا تجاوز از محل (مشکوک باينکه بطرف رکوع سرازير شده ولى بحد رکوع نرسيده باشد) و بقاء محل شکى تدارک لازم است بايد برگردد و دو سجده و قرائت را تدارک کند.

مساءله 16 - اگر بعد از برخاستن براى رکعت سوم يقين کند که تشهد را ترک کرده و شک کند در اينکه سجده را نيز ترک يا نه اقوى آن است که به آوردن تشهد اکتفاء کند يعنى بنشيند و تشهد را بخواند و سپس براى رکعت سوم برخيزد.

مساءله 17 - اگر بطور اجمال يقين داشته باشد باينکه يکى از دو وظيفه سجده تشهد را آورده ولى نداند آنچه آورده تشهد بوده يا سجده اگر چنانچه داخل در قيام شده بشک خود اعتناء نکند و اگر هنوز در محل شک باقى است (يعنى هنوز برنخاسته ) ظاهر اين است که مى تواند به آوردن تشهد اکتفاء کند و چيز ديگرى بر عهده او نيست .

مساءله 18 - اگر علم اجمالى داشته باشد باينکه با يک سجده از رکعت قبل را ترک کرده و يا تشهد از اين رکعت را در صورتى که در حال جلوس است بايد تشهد را بخواند و نماز را تمام کند و چيزى بر عهده او نيست و اگر برخاسته تا به ايستد و يا در حال ايستادن بوده و دچار اين شک شده اقوى اين است واجب است برگردد و بنشيند و تشهد را تدارک نموده سپس بقيه نماز را بخواند و سجده اى را قضا نموده سپس دو سجده سهو بياورد در نظائر اين مسئله نيز حکم همين است مثل جائيکه يقين کند که يک سجده را ترک کرده يا از اين رکعت و يا از رکعت قبلى که مى نشيند و يک سجده به جا مى آورد و نماز را تمام نموده يک سجده قضاء مى کند و سجده سهو مى آورد.

مساءله 19 - اگر در سجده مثلا رکعت دوم و يا بعد از آن بيادش آيد که يک يا دو سجده از رکعت اول ترک کرده و از اين رکعت هم رکوع را ترک کرده دو سجده اى که مشغول انجام آن است سجده رکعت اول قرار ميدهد و برخاسته حمد و سوره و قنوت رکعت دوم را مى خواند و نمازش را به آخر مى رساند و چيزى بر او نيست و همين طور است دستور در جائيکه چنين فرضى در سايررکعات اتفاق بيفتد مثل اينکه چنين شکى در سجده رکعت چهارم برايش بيايد.

مساءله 20 - اگر نماز ظهر و عصر را خوانده قبل از سلام نماز عصر اجمالا يقين پيدا کند که يا يک رکعت از ظهر را جا گذاشته و در نتيجه رکعتى که مشغول آن است چهارم از عصر است و يا ظهر را تمام خوانده و رکعت فعلى سوم عصر است بنا را بر اين مى گذارد که ظهر را تمام خوانده و نسبت به عصر هم بنا را بر چهار مى گذارد آن را تمام مى کند و نماز احتياط مى خواند و محتمل است بتواند اکتفاء کند باضافه نمودن يک رکعت به نماز عصر بقصد ما فى الذمه (تا اگر نقص در ظهر بوده جبران آن باشد و اگر در عصر بوده عصر هم تکميل شود) و اگر عين اين علم اجمالى در نماز مغرب و عشاء پيدا شود حکم آن نيز همين است .

مساءله 21 - اگر نماز ظهر و عصر را هشت رکعت و نماز مغرب و عشاء را هفت رکعت بخواند ولکن نفهمد آيا هر دو را صحيح خوانده و يا يکى از آن دو يک رکعت کم وديگرى را يک رکعت زياد خوانده هر دو نمازش صحيح است و چيزى بر او نيست .

مساءله 22 - اگر با علم به اينکه ظهر و عصر را هشت رکعت خوانده قبل از سلام نماز عصر شک کند در اينکه آيا ظهر را چهار رکعت ورکعتى که مشغول آن است چهارم عصر است و ياظهر را پنج رکعت خوانده و رکعت فعليش سوم عصر است بنا را بر اين مى گذارد که نماز ظهرش صحيح انجام شده و نسبت به عصرش بنا را بر چهار مى گذارد و بوظيفه شک عمل مى کند و در نماز مغرب و عشاء نيز وظيفه همين است باين معنا که اگر بداند هفت رکعت خوانده و قبل از سلام از نماز عشاء شک کند در اينکه نماز مغرب را در سه رکعتى سلام داده و يا در چهار رکعتى ؟.

مساءله 23 - اگر يقين داشته باشد که نماز ظهر و عصر را نه رکعت خوانده يعنى يک رکعت اضافى خوانده ولى نداند نماز ظهر را يک رکعت اضافى خوانده و يا نماز عصر را اگر اين حالت بعد از سلام از نماز عصر پيدا شده واجب است که يک نماز چهار رکعتى به قصد آنچه در ذمه اش مانده و بدون نيت ظهر و عصر بخواند و اگر قبل از سلام و قبل از اکمال دو سجده باشد ظاهرا بايد حکم کند به اينکه نماز دومش باطل و نماز اولش صحيح است و اگر قبل از سلام و بعد از اکمال دو سجده بوده نيت را به ظهر بر مى گرداند و نماز را تمام نموده (سپس نماز عصر را مى آورد).

مساءله 24 - و اگر يقين کند که نماز مغرب و عشائش را هشت رکعت خوانده و نداند کداميک را اضافى خوانده واجب است هر دو را اعاده کند چه اينکه شک او بعد از سلام باشد و يا قبل از سلام و بعد از اکمال دو سجده .

بله اگر قبل از اکمال دو سجده شک پيدا شده باشد ظاهرا بايد حکم کند به اينکه دومى باطل و اولى صحيح است .

مساءله 25 - اگر يک نماز بخواند و سپس معتقد شود باينکه آن را نخوانده مجددا شروع به خواندن آن کند و قبل از سلام نماز بيادش آيد که آن را خوانده بود ولکن يقين کند که در دو نماز يک رکعت زيادى خوانده و نداند در اولى بوده و يا در دومى مى تواند نماز اولى را صحيح بداند و از نماز دومى صرف نظر کند.

مساءله 26 - اگر در جائى که محل شکى هنوز باقى است شک کند آيا تشهد را خوانده يا نه و به اينکه واجب است در همان لحظه تشهد را بياورد غفلت ورزيد و بپا خاست چنين شکى بعد از تجاوز محل نيست بلکه واجب است از آن قيام صرفنظر نموده بنشيند و تشهد را بخواند و اگر چنين شکى درباره رکوع پيدا شود و از تدارک آن غفلت ورزيده داخل سجده اول شود از آن سجده صرف نظر نموده بر مى گردد و رکوع را مى آورد و از باب احتياط نماز را دوباره بخواند.

و اما اگر بعد از داخل شدن در سجده دوم بيادش آيد نمازش باطل است و اگر جزئى که مشکوک شده غير رکن باشد و بعد از داخل شدن در رکن بيادش آيد نمازش صحيح است و تنها دو سجده سهو بجا مى آورد و اگر از اجزائى است که نقيصه آن موجب سجده سهو است .

مساءله 27 - اگر يقين کند که چيزى از نماز را از ياد برده و اين يقين وقتى پيدا شود که هنوز محل آن جزء فراموش شده باقى است لکن فراموش کرد آن را تدارک کند وقتى بيادش آيد که داخل در رکن بعدى شده باشد ولى ناگهان يقينى که بفراموشى آن جزء داشت مبدل به شک شود و خلاصه شک کند که آيا من جزء قبلى را فراموش کرده ام يا نه اگر آن جزء رکن باشد در اينجا حکم مى کند به اينکه نمازش صحيح است و قصاء و دو سجده سهو - اگر سجده سهو داشته باشد - بر او واجب نيست البته اين وقتى است که علم بفراموشى بعد از محل شکى رخ داده باشد.

و اما اگر در محل شکى پيدا شده باشد (يعنى در جائيکه به شک اعتناء مى شود) محل اشکال است هرچند که به نظر قريب مى نمايد.

مساءله 28 - اگر بعد از سلام و قبل از انجام عملى منافى چه عمدا و چه سهوا يقين کند که نمازش ناقض بوده ولى شک کند در اينکه نقصان نمازش يک رکعت بوده و يا دو رکعت حکم شک بين دو و سه درباره او جارى است يعنى بنا را بر سه گذاشته يک رکعت ديگر به نمازش متصل مى کند و پس از سلام نماز احتياط را مى خواند و دو سجده سهو بخاطر سلام بى جا احتياط مى آورد و همين حکم در جائى که يقين به نقصان يکرکعت داشته و بعد از شروع در آن شک کرده که آيا رکعتى ديگر ناقض بوده يا نه مى آيد که بنابر اين اگر در نماز مغرب باشد حکم به بطلان آن مى کند.

مساءله 29 - اگر بعد از سلام و قبل از انجام منافى يقين کند که يک رکعت کم خوانده آن گاه شک کند در اينکه آن يک رکعت را خواندم يا نه واجب است بر او که يک رکعت به نماز خود اضافه کند و اگر اين شک قبل از سلام باشد ظاهرا حکم شک در آن جارى مى شود اگر در چهاررکعتى باشد و بايد بنا را بر اکثر بگذارد و اگر در غير چهار رکعتى باشد حکم به بطلان آن کند.

مساءله 30 - اگر بداند رکعتى که مشغول آن است چهارمى است لکن نفهمد که چهارمى واقعى است و يا چهارمى بنا گذارى است و آيا او قبل از اين شک بين دو و سه داشته و بنا را بر سه گذاشته و اين چهارمى است واجب است بر او که بعد از نماز رکعت احتياط را بياورد.

مساءله 31 - اگر بعد از برخاستن براى رکعت بعدى يقين کند که از رکعت قبلى يا يک سجده و يا دو سجده و يا تشهدى را فراموش کرده آنگاه شک کند در اينکه آيا برگشته و آن را تدارک کرده و بعد از تدارک برخاسته است و اين برخاستن همان برخاستن اول است دراينجا ظاهرا واجب باشد برگردد و آن چه فراموش کرده تدارک کند و اگر در رکنى بعد از تجاوز محل شک کند که آيا آن را انجام داده ام يا نه و فراموش کند که به محل گذشته برگردد و آن را تدارک کند ظاهرا نمازش باطل است و اگر بعد از تجاوز محل شک کند در عملى که زيادش اش باعث دو سجده سهو مى شود ولى فراموش کند که محل گذشته و آن را بياورد احتياط آن است که بگوئيم دو سجده سهو بر او واجب است .

مساءله 32 - اگر در تشهد باشد و بيادش بيايد که رکوع را فراموش کرده و در عين حال شک کند در اينکه دو سجده را آورده يا نه ظاهرا واجب است برگردد و اول رکوع و سپس دو سجده را تدارک کند حال چه اينکه اول فراموشى رکوع را بياد آورد و آن گاه شک درآوردن دو سجده کند و يا بعکس ‍ و نزديک تر به احتياط آن است که نماز را هم اعاده کند.

مساءله 33 - اگر شک کندبين سه و چهار مثلا و بداند که بفرض اينکه سه رکعت خوانده باشد يک رکن ترک کرده و يا عمليکه باعث بطلان نماز مى شود انجام داده ظاهرا نمازش باطل است و همچنين اگر اين علم را در صورت چهار رکعت خواندن انجام داده ظاهرا نمازش باطل است و همچنين اگر اين علم را در صورت چهار رکعت خواندن داشته باشد و اگر بداند که بفرض ‍ سه رکعت بودن و يا چهار رکعت بود يا اين است که کارى کرده که دو سجده سهو بخاطر آن واجب مى شود ويا کارى را ترک کرده که قضاء آن موجب است چيزى بر عهده او نيست .

مساءله 34 - اگر بعد از برخاستن و يا داخل تشهد شدن يقين کند که يکى از دو سجده را فراموش کرده و در سجده ديگر هم شک کند که آورده يا نه نزديک تر به نظر اين است که بايد برگردد و آن چه را فراموش کرده بياورد و نسبت به آن چه شک دارد قاعده تجاوز را جارى کند و همچنين است حکم در صورتى که نظير اين باشد.

مساءله 35 - اگر داخل در سجده رکعت دوم شود و شک کند در اينکه رکوع اين رکعت و دو سجده رکعت اول را انجام داده ام يا نه بنا را بر اين مى گذارد که رکوع و دو سجده رکعت قبلى را انجام داده .

و بنابراين اگر بعداز اکمال دو سجده شک کند بين دو و سه يا اينکه شک دارد در رکوع اين رکعت و دو سجده رکعت قبلى شک او شک بين دو و سه بعد از اکمال دو سجده خواهد بود به وظيفه اين شک عمل مى کند و نمازش صحيح است .

بله اگر يقين داشته باشد که رکوع و دو سجده رکعت قبلى را ترک کرده نمازش باطل است .

مساءله 36 - حکم کثيرالشک در اطراف علم اجمالى جارى نيست بنابراين اگر يقين اجمالى داشته باشد که يکى از دو جزء نماز را نياورده در صورتى که کثير الشک باشد بايد مراعات آن جزء را بکند هرچند که نسبت به يک يک آن دو جزء شک دارد.

مساءله 37 - اگر يقين کند باينکه يا يک سجده از رکعت اول ترک کرده و يا يک سجده در رکعت دوم اضافى آورده چيزى بر او نيست و اگر يقين کند باينکه يا يک سجده را ترک کرده و يا تشهد را احتياط آن است که قضاء هر دو را با يکبار دو سجده سهو بجاى آورد.

مساءله 38 - اگر در حاليکه مشغول تشهد است و يا بعد از تمام شدن آن شک کند در اينکه دو رکعت خوانده و در نتيجه اين تشهد بجا واقع شده و يا سه رکعت خوانده و اين تشهد بى جا بوده حکم شک بين دو و سه را جارى مى کند ( يعنى بنا را بر سه مى گذارد و در نتيجه تشهديکه در دست خواندن داشته بى مورد مى شود ولى در عين حال بخاطر تشهد بيجا) سجده سهو بر او واجب نيست هرچند که نزديکتر به احتياط آن است که آن را انجام دهد.

مساءله 39 - کسى که تکليفش نماز خواندن بچهار طرف است بعد از سلام نماز چهار اگر يقين کند که يکى از آن چهار نماز باطل واقع شده بايد بنا را بر اين بگذارد که نمازش صحيح است و چيزى بر عهده او نيست .

مساءله 40 - اگر در محلى قصد اقامه کند و يک نماز چهار رکعتى بخواند آن گاه تصميم بگيرد که از آن محل خارج شود با اينکه وظيفه اش اين است که تا در آنجا است نماز را تمام بخواند غفلتا و يا بخاطر ندانستن مسئله نمازش را شکسته بخواند آن گاه يقين کند که يا نماز تمامش باطل بوده و يا نماز شکسته اش بنا را بر اين مى گذارد که نماز تمامش صحيح واقع شده و تکليفش نسبت به نمازهاى آينده اش اين است که آن ها را تمام بخواند.

Powered by TayaCMS