گفتار در شک در عدد رکعات نمازهاى واجب

گفتار در شک در عدد رکعات نمازهاى واجب

گفتار در شک در عدد رکعات نمازهاى واجب

مساءله 1 - شک در عدد رکعات نمازهاى واجب بعد از برطرف شدن هيچ حکمى ندارد.

بله اگر شک زائل نشد و همچنان باقى ماند چنين شکى در نمازهاى دو رکعتى و سه رکعتى و در رکعت اول نمازهاى چهار رکعتى نماز را باطل مى کند که شک حاصل قبل از سربرداشتن از سجده دوم نماز را باطل مى کند و اما شکى که بعد از سربرداشتن از سجده دوم پيدا شود و يا بگو بعد از احراز تماميت دو رکعت پيدا شود در چند صورت قابل علاج است .

و اما اگر بعد از تماميت ذکر واجب سجده دوم وقبل از سر برداشتن پيدا شود نزديکتر به احتياط آن است که به دستورات وارده در علاج شک صحيح عمل کند و بعدا نماز را دوباره بخواند هرچند که عدم وجوب اعاده و مفسد نبدن اين شک بنظر اقوى است .

اول - صورت اولى که گفتيم در آن علاج دارد اين است که مکلف بعد از تمام کردن دو سجده شک کند در اين که تا اينجا دو رکعت خوانده ام يا سه رکعت دستور اين است که بنا را بگذارد بر اينکه سه رکعت خوانده ام آن گاه رکعت چهارم را آورده نماز راتمام کند و سپس يک رکعت ايستاده و يا دو رکعت نشسته به نيت نماز احتياطبخواند و نزديک تر به احتياط و بهتر آن است که هم يک رکعت ايستاده را بخواند و هم آن ديگرى را و نماز ايستاده را اول و نشسته را بعدا بخواند و نمازش را دوباره از سر بگيرد.

صورت دوم - اينکه شک کند بين سه و چهار که اين شک در هر جا باشد چه قبل از اکمال دو سجده و چه بعد از آن قابل علاج است و علاجش اين است که بنا را بر چهار گذاشته نماز را تمام مى کند و حکم مسئله قبلى را و حتى احتياطش را در اينجا نيز بکار مى زند (مگر در مقدم داشتن رکعت ايستاده ).

صورت سوم - اينکه بعد از اکمال دو سجده شک کند بين دو و چهار که بنا را بر چهار گذاشته نمازش را تمام مى کند و سپس دو رکعت ايستاده مى خواند.

صورت چهارم - شک بين دو و سه و چهار بعد از اکمال دو سجده که بنا را بر چهار گذاشته و سپس دو رکعت ايستاده و دو رکعت نشسته به نيت نماز احتياط مى خواند و جلوانداختن دو رکعت ايستاده بر دو رکعت نشسته احوط و بلکه اقوى است .

صورت پنجم - اينکه شک کند بين چهار و پنج که اين خود دو صورت دارد يکى اينکه شکش بعد از سر برداشتن از سجده دوم باشد که بنا را بر چهار گذاشته تشهد و سلام را مى گويد و سپس دو سجده سهو بجا مى آورد صورت دوم اينکه شکش در حال قيام پيدا شده باشد که حکم کسى را دارد که در حال قيام نمى داند سه رکعت خوانده يا چهار بايد بنا را بر چهار بگذارد و بنشيند و تشهد و سلام بدهد و دو رکعت نشسته و يا يک رکعت ايستاده بعنوان نماز احتياط بخواند حال در همه صورت هائى که بايد قيام را بر هم بزند همين است يعنى نشستن باعث انقلاب شک از صورتى به صورت ديگر نمى شود بلکه نشستن مقدمه سلام کردن است بعد از آن که شک مورد بحث از شک هائى که مربوط به رکعات در حال قيام است .

صورت ششم - اينکه شک کند بين سه و پنج در حال قيام که اين داخل است در شک بين دو و چهار و به خاطر خواندن تشهد و سلام مى نشيند و نماز را تمام نموده بوظيفه شک خود عمل مى کند (يعنى دو رکعت نماز احتياط ايستاده مى خواند).

هفتم - اينکه در حال قيام شک کند بين سه و چهار و پنج که در حقيقت برمى گردد بشک بين دو و سه و چهار لذا مى نشيند و نماز را تمام نموده بدستوريکه در صورت چهارم گذشت عمل مى کند.

هشتم شک بين پنج و شش در حال قيام است که در حقيقت برگشت آن بشک بين چهار و پنج است که مى نشيند و نماز را تمام نموده دو نوبت دو سجده سهو بجا مى آورد يک نوبت آن بخاطر شکش واجب است و نوبت ديگرش بخاطر قيام است که از باب احتياط مى آورد هرچند که واجب نبودن آن بخاطر زيادى قيام خالى از قوت نيست و نزديک تر به احتياط در چهار صورت اخير اين است که در عين حال نماز را از نو بخواند.

مساءله 2 - اگر در حال قيام شک کند بين سه و چهار و يا بين سه و پنج و يا بين سه و چهار و پنج و يقين داشته باشد به اينکه يک و يا دو سجده از رکعتى که بعد از فراغت از آن برخاسته و ايستاده ترک کرده است نمازش باطل است براى اينکه با ترک سجده برگشت شکش بشک بين دو و بيشتر از دو مى شود آن هم شک قبل از اکمال دو سجده .

مساءله 3 - در شکهائى که اکمال دو سجده در آن معتبر است اگر شک کند در اينکه دو سجده را اکمال کرده يا نه اگر در حال جلوس است يعنى هنوز برنخاسته و يا مشغول تشهد نشده نمازش باطل است و اگر از حال جلوس ‍ تجاوز کرده در صحت و بطلان نمازش اشکال است و احتياط به اين که بنا را بر صحت گذاشته و به دستور شک عمل نموده و در عين حال نماز را اعاده کند ترک نشود.

مساءله 4 - شک در عدد رکعات نماز در غير چند صورتى که گذشت باعث بطلان نماز است هرچند که طرف کمترش چهار باشد و شک بعد اکمال دو سجده پيدا شده باشد و يا شک بين چهار و کمتر و يا بيشتر از چهار و بعد از اکمال دو سجده باشد مثلا شک کند بين سه و چهار و شش .

مساءله 5 - اگر شک کند بين دو و سه و به دستور شک عمل کند و بعد از آن که از نماز احتياط فارغ شد شک کند در اينکه آيا شک سابقش قبل از اکمال دو سجده بود و يا بعد از آن بشک خود اعتناء ننموده بنا را بر صحت نماز مى گذارد.

و اما اگر در بين نماز و يا بعد از نماز و قبل از خواندن نماز احتياط و يا در بين نماز احتياط چنين شکى کند احتياط اين است که بنا را بر صحت بگذارد و به دستور شک عمل نموده آن گاه نماز را اعاده کند.

مساءله 6 - اگر بعد از فراغت از نماز شک کند در اينکه شکش باعث دو رکعت نماز احتياط شد و يا يک رکعت احتياط آن است که هم دو رکعتى بخواند و هم يک رکعتى و نماز را اعاده کند.

و همچنين اگر چنانچه بعد از نماز شک کند که شک در بين نمازش از کدام قسم از شکهاى صحيح بوده که بايد بعد از عمل به دستور همه شکوک نماز را اعاده کند به اين معنا که يک دو رکعتى ايستاده و دو رکعتى نشسته و يک سجده سهو انجام مى دهد و نماز را اعاده مى کند و همچنين اگر احتمالاتش ‍ منحصر به شکهاى صحيح نباشد بلکه هم آن را احتمال دهد و هم بعضى از وجوه باطله را که احتياط اين است که به دستورات شکهاى صحيح عمل نموده نماز را اعاده کند.

مساءله 7 - اگر در بين نماز به يکى از شکها دچار شود و دستور آن را نداند در صورتى که وقت تنگ باشد و يا دسترسى به آموختن مسئله نداشته باشد تنها وظيفه اش اين است که احتمال قوى تر را - البته اگر يکى از احتمالاتش ‍ قوى تر باشد - گرفته به آن عمل کند و اگر احتمال قوى تر ندارد مختار است که به يکى از دو طرف شک عمل کند و نماز را تمام نموده در وسعت وقت دوباره به عنوان احتياط آن را اعاده نمايد و اگر بعدا معلوم شود که عمل بشک مخالف واقع بوده در صورتى که در وقت اعاده نکرده دوباره آن را مى خواند.

و اما اگر وقت وسيعت باشد و تمکن از آموختن احکام شک در وقت را نيز داشته باشد نماز را بشکند و بعد از آموختن نماز را از سربگيردهرچند که جائز هم هست نمازرا به يکى از احتمالاتش تمام کند و بعدا احکام شک را بياموزد بعد از آموختن اگر ديد نمازى که خوانده مطابق دستور بوده که هيچ و اگر نبوده نماز را اعاده کند هرچند که نزديک تر به احتياط آن است که در صورت موافقت هم نماز را اعاده کند.

مساءله 8 - اگر شک او بعد از نماز مبدل به شکى ديگر شود مثل اينکه مثلا در بين نماز شک کند بين دو و چهار و بعد از نمازش شکش برگردد بشک بين سه و چهار و يا در نماز شک کن بين دو و سه و چهار و بعد از نماز شکش ‍ برگردد بشک سه و چهار بعيد نيست بگوئيم لازم است در فرع اول و نظائر آن يک رکعت متصل به نماز بخواند و در فرع دوم و نظائر آن که اطراف احتمال سه طرف بوده و يک طرفش از ظرفيت خارج شده لازم است به دستور دومين صورت از صور هشتگانه شک عمل کند البته اين در صورتى است که شکش بشکى منقلب شود که مانند دو فرع بالا باشد يعنى از انقلاب يقينى به ناقص شدن نماز پيدا نشود و اما اگر پيدا شود مثل اينکه شک کند بين دو و چهار و آن گاه بعد از سلام شکش منقلب شود بشک بين دو و سه در اينجا يقين پيدا مى کند هنوز در نماز است و بيجا سلام داده چون وظيفه اش عمل بشکى است که تازه پيدا شده در نتيجه برمى خيزد و يک رکعت باقيمانده را مى خواند و بعد از نمازعلاوه بر عمل به دستور شک دوم دو سجده سهو بخاطر سلام بيجا انجام مى دهد.

مساءله 9 - اگر شک کند بين دو و سه و بر حسب دستور بنا را بر سه بگذارد و بار ديگر شک کند بين سه رکعتى که بنا گذاشته و بين چهار در اينجا ظاهرا شکش منقلب شده بين دو و سه و چهار که بايد به وظيفه آن عمل کند.

مساءله 10 - اگر شک کند بين دو و سه و بنا را بر سه بگذارد و رکعت چهارم را بخواند همين که چهارم را خواند يقين کند که در حال شک سه رکعت نخوانده لکن نداند که در آن حال (يعنى حال شک ) يک رکعت خوانده بود يا دو رکعت قهرا شک او نسبت به حال فعليش که يک رکعت اضافه کرده به شک بين دو و سه برمى گردد و بايد عمل آن را انجام دهد.

مساءله 11 - کسى که از ايستاده نماز خواندن عاجز است و در نماز دچار يکى از هشت شک صحيح شود اگر شک او نماز احتياطى دارد که مخير بين ايستاده خواندن و يا نشسته خواندن باشد که نشسته را اختيار مى کند و در جائيکه دستور اين باشد که متعينا نماز احتياطى ايستاده بخواند وظيفه اش ‍ بخاطر عجز نشسته خواندن است .

بنابراين در شک بين دو و سه و يا شک بين سه و چهار که در خواندن نماز احتياط مخير بود بين دو رکعت نشسته و يا يک رکعت ايستاده وظيفه او متعين مى شود به خواندن دو رکعت نشسته و در شک بين دو و چهار که وظيفه اش خواندن دو رکعت ايستاده بود مبدل مى شود به دو رکعت نشسته بجاى دو رکعت ايستاده و در شک بين دو و سه و چهار که هر دو وظيفه را داشت به خاطر عجز وظيفه اش مبدل مى شود بخواندن دو رکعت نشسته بجاى دو رکعت ايستاده و سپس دو رکعت نشسته که وظيفه اصليش بود البته دو رکعت عوض و بدل را قبل از دو رکعت وظيفه اصلى مى آورد و نزديک تر به احتياط و بهتر آن است که در همه فرضها بعد از انجام وظيفه شک نماز را دوباره بخواند.

مساءله 12 - در شکهاى صحيح مکلف نمى تواند نماز خود را بشکند و از سربگيرد بلکه واجب است بر طبق وظيفه عمل کند.

بله اگر نمازش را باطل کند و از نو نماز را شروع کند نمازش صحيح است و تنها به خاطر شکستن نماز گناهى مرتکب شد.

مساءله 13 - در شکهاى باطل اگر از شک خود غفلت کند و نماز را تمام نمايد و سپس برايش معلوم شود که نمازش مطابق واقع بوده در اينکه بگوئيم نمازش صحيح است و يا باطل است دو وجه استکه وجيه تر آن دو اين است که بگوئيم نمازش صحيح است البته در غير شک در رکعت اول که در آن صورت احتياط آن است که نماز را اعاده کند.

مساءله 14 - اگر مسافر در يکى از اماکن متبرکه اى که مخير است بين قصر و اتمام نظير مسجد الحرام و مسجد النبى صلى الله عليه و آله و غيره به نيت قصر نماز را دو رکعتى شروع کن و در بين نماز در عدد رکعات شک کند (مثل اينکه پس از سربرداشتن از سجده دوم شک کند بين دو و سه يا دو و چهار) بعيد نيست بگوئيم وظيفه اش عمل کردن به حکم شک است و بخاطر دو رکعتى بودن نماز شک او باعث بطلان نمازش نمى شود بلکه بدون احتياج به اينکه در نيت از دو رکعتى به چهار رکعتى عدول کند بايد بعلاج نماز خود بپردازد لکن سزاوار است که اين احتياط را ترک نکند که اولا نيت خود را از دو رکعتى به چهار رکعتى عدول دهد و ثانيا به وظيفه شک عمل کند و ثالثا نماز را اعاده نمايد.

مساءله 15 - اگر در حالى که بعد از سجده دوم نشسته شک کند بين اينکه دو رکعت خواندم و يا سه رکعت و در عين حال يقين داشته باشد که در اين نمازش تشهد نخوانده قوى تر ادر نظر اين است که بگوئيم بايد بنا را بر سه گذاشته نماز را تا به آخر برساند و بعد از نماز تشهد نخوانده را قضاء کند و همچنين اگر در حالى که ايستاده شک کند بين اين که سه رکعت خوانده ام يا چهار رکعت و يقين داشته باشد به اين که در اين نمازش تشهد نخوانده بنا را بر چهار مى گذارد و نماز را تمام نموده تشهد فراموش شده را قضاء مى کند.

Powered by TayaCMS