فصل در نماز جماعت

فصل در نماز جماعت

فصل در نماز جماعت

نماز جماعت يکى از مستحبات مؤ کد در همه نمازهاى واجب و مخصوصا در نمازهاى يوميه است البته در نماز صبح و مغرب و عشاء تاءکيد بيشترى دارد و براى نماز جماعت ثواب عظيمى است و جماعت بحسب اصل شرع در هيچ نمازى واجب نيست و در صحت هيچ نمازى شرط نيز نشده است جز نماز جمعه که يکى از شرائطش جماعت است و شرائط ديگرى دارد که در بحث جمعه گذشت و جماعت در هيچ نمازى مستحبى اصلى مشروع نيست هرچند که به خاطر عوارضى چون نذر و امثال آن مشروع مى شود تنها نماز استسقاء است که در عين اينکه مستحبى است بجماعت و اما نماز عيد فطر و قربان در جاى خودش گفتيم که بايد فرادى خوانده شود و اگر خواستند بجماعت بخوانند بعنوان عمل به دستور نخوانند بلکه به نيت رجاء بخوانند.

مساءله 1 - در صحت نماز جماعت شرط نيست که نماز امام و ماءموم از نظر نوع و کيفيت يک نماز باشد مثلا هر دو ظهر و هر دو اداء يا هر دو قضاء باشد بلکه نمازگزار مى تواند نماز روزانه خود را هر نمازى که باشد به امام جماعت در نماز يوميه او هر چه که باشد اقتداء کند هرچند که از يکى قصر و از ديگرى تمام يا از يکى اداء و از ديگرى قضاء باشد و همچنين مى تواند نماز آيات را به امامى که او هم نماز آيات مى خواند اقتداء کند هرچند که اين مثلا براى آيت زلزله مى خواند و او براى آيتى ديگر.

بله نماز يوميه را نمى توان بکسى که مشغول خواندن نماز عيد يا نماز آيات و يا نماز ميت است اقتداء کرد بلکه حتى يوميه را نمى توان در نماز احتياط و يا نماز طواف امام اقتداء کرد و همچنين عکس قضيه يعنى نماز طواف و احتياط و آيات و عيدين و اموات را نمى شود به نماز يوميه امام اقتداء کرد و نيز هيچيک از اين پنج نماز نامبرده را به امامى که يکى ديگر از آن ها را ميخواند نمى توان اقتداء کرد بلکه اصولا مشروع بودن جماعت در نماز طواف و همچنين نماز احتياط محل اشکال است .

مساءله 2 - کمترين عددى که با آن عدد جماعت منعقد مى شود در غير جمعه و عيد فطر و قربان دو نفر است که يکى امام باشد و ديگرى ماءموم حال چه اينکه ماءموم مرد باشد يا زن حتى با کودک مميز نيز، بنابراقوى جماعت منعقد مى شود.

مساءله 3 - در انعقاد نماز جماعت لازم نيست امام جماعت نيت امامت و جماعت کند هرچند که اگر بخواهد ثواب جماعت در حق او نوشته شود لازم است نيت آن را داشته باشد.

بله در نماز جمعه و عيد فطر و عيد قربان و در بعضى از فروع نماز معاده ( يعنى نمازى که مکلف قبلا خوانده و بعد از تمام شدن آن به جماعتى برخورد کرده مى خواهد همان نماز را دوباره بخواند تا بثواب جماعت برسد) بنابر مشروعيت آن نيت جماعت و امامت لازم است .

و اما ماءموم نمازش نماز جماعت نمى شود مگر وقتى که نيت جماعت و اقتداء به امام را داشته باشد پس اگر چنين نيتى نداشته باشد نماز او جماعت نيست هر چند که در صف نماز جماعت قرار گرفته و در افعال و گفتارها از امام پيروى هم کرده باشد.

و در نماز جماعت وحدت امام معتبر است يعنى بايد به يک امام اقتداء کند پس اگر به دو نفر اقتداء کند نماز جماعتش جماعت نمى شود هرچند که آن دو امام همه افعال و اقوال نماز را با هم انجام دهند.

و نيز واجب است بر مکلف که امام خود را به اسم و مشخصات معين کند و يا حداقل در دلش با اشاره ذهنى و يا در خارج با اشاره خارجى تعيين کند مثلا دردلش نيت کند که به اين شخص حاضر اقتداء مى کنم هرچند که از خصوصيات او هيچ آگاهى نداشته باشد ولى اين مقدار را مى داند که او شخصى است عادل که صلاحيت اقتداء را دارد پس اگر مکلف نيت کند که من بيکى از اين دو نفر اقتداء مى کنم نماز جماعت در حق او منعقد نمى شود هرچند که منظورش اين باشد که بعدا يکى از آن دورا معين مى کنم .

مساءله 4 - اگر شک کند در اينکه نيت اقتداء را کرده يا نه بنا را بر اين مى گذارد که نيت اقتداء نکرده ام هرچند که بداند بقصد دخول در جماعت براى نماز برخاسته است بلکه هر چند که هيئت جماعت خوانان را بخود گرفته باشد.

بله اگر کارهاى جماعتخوانان را نيز کرده باشد و مثلا مانند آنان سکوت مستجب در جماعت رارعايت کرده باشد در اين صورت بنا را بر اين مى گذارد که نيت جماعت داشته است .

مساءله 5 - اگر نيت اقتداء به شخصى معين را داشته که مثلا نامش زيد است ولى معلومش شود که امام جماعت زيد نيست بلکه عمرو است در اين فرض اگر عمر و عادل نبوده جماعتش باطل است .

و اما نمازش در صورتى باطل است که بخيال جماعت رکنى اضافه کرده باشد و اما اگر چيزى اضافه نکرده صحت نمازش خالى از قوت نيست و به احتياط نزديکتر آن است که هم آن نماز را تمام کند و هم اعاده اش نمايد و اگر عمرو نيز عادل بوده هم نمازش صحيح است و هم جماعتش چه اينکه منظورش اقتداء به زيد بوده و خيال مى کرده امام حاضر همان زيد است و يا منظورش اقتداء به امام حاضر بوده و خيال مى کرده که او زيد است و نزديک تر به احتياط آن است که در صورت اول ( نيت اقتداء به زيد کرده و مى پنداشته امام حاضر همان زيد است ) اگر نمازش با نماز فرادى مخالفتى داشته ( مثل اينکه از اول وارد جماعت شده و حمد و سوره را نخوانده و يا بقصد متابعت رکوعى زياد کرده باشد آن را تمام و سپس اعاده نمايد.

مساءله 6 - بنابراحتياط جائز نيست کسى که نماز فرادى مى خواند در اين نماز عدول بجماعت کند.

مساءله 7 - ظاهرا عدول از جماعت بفرادى در همه حالات نماز جائز باشد هر چند که اضطرارى در بين نباشد و هرچند که از اول نماز قصدش اين بوده که در وسط نماز قصد فرادى نمايد و بقيه نماز را فرادى بخواند لکن نزديک تر به احتياط آن است که تا ضرورتى هرچند دنيائى برايش پيش نيامده قصد فرادى نکند تا چه رسد به اينکه از اول نماز قصد کند که در بين نماز قصد فرادى کند.

مساءله 8 - اگر بعد از قرائت امام و قبل از رکوع قصد فرادى کند لازم نيست حمد و سوره را که خود او نخوانده بود بخواند حتى اگر دربين قرائت قصد فرادى کند باز لازم نيست آن چند آيه اى را که امام خوانده خودش نخواند بلکه خواندن بقيه کافى است هرچند که نزديک تر به احتياط آن است که بقصد قربت و رجاء (نه بعنوان دستور) آن چه را که امام خوانده بخواند مخصوصا در صورت دوم يعنى آن جا که بخواهد در بين قرائت قصد فرادى کند.

مساءله 9 - بنابراحتياط کسى که در بين نماز قصد فرادى کرده ديگر جائز نيست قصد اقتداء کند.

مساءله 10 - اگر وقتى به جماعت رسيد که امام در رکوع است و هنوز سر برنداشته هرچند که ذکر را گفته باشد و يا هنوز به رکوع نرفته جائز است اقتداء کند و در هر صورت يک رکعت از نماز او حساب مى شود و بايد دانست که رکوع امام آخرين فرصتى است که ماءموم مى تواند باو ملحق شود پس درک کردن رکعت در ابتداء جماعت موقوف است به درک کردن رکوع امام تا رکوع و اما اگر شروع به برخاستن کند ديگر نمى شود به او ملحق شد.

و اما در رکعتهاى ديگر نماز نرسيدن به رکوع امام نماز و جماعت را باطل نمى کند پس اگر نمازگزارى که در حال خواندن رکعت دوم و يا سوم ويا چهارم نماز خويش در جماعت است وقتى به رکوع برود که امام سربرداشته نه نمازش باطل مى شود و نه جماعتش البته اين در صورتى است که قبل از رکوع قسمتى از قرائت يا قنوت امام را درک کرده باشد چه در غير اين صورت ( يعنى در صورتى که مثلا مشغول تشهد و يا سجده رکعت قبلى بوده و امام برخاسته تسبيحات را گفته و رکوع رفته و سر از رکوع برداشته و ماءموم بعد از رکوع ملحق شده ) مسئله محل اشکال است .

مساءله 11 - ظاهرا اگر مکلف در اول رکعت داخل نماز جماعت شود و يا در بين قرائت (ويا تسبيحات ) داخل شده باشد و تصادفا نتوانسته باشد برکوع امام برسد نمازش و جماعتش صحيح است و همان رکعت را يک رکعت از نماز خود حساب مى کند و آن چه در مسئله قبلى گفتيم مربوط به جائى است که مکلف در حال رکوع امام و يا بعد از قرائت وقبل از رکوع وارد جماعت شده باشد که گفتيم اگر به رکوع امام نرسد جماعتش باطل مى شود.

مساءله 12 - اگر بخيال اينکه به رکوع امام مى رسد تکبيرة الاحرام بگويد و رکوع کند ولکن امام را در رکوع درک نکند و يا شک کند در اينکه درک کرده يا نه بعيد نيست نمازش صحيح و جماعتش باطل باشد و نزديک تر به احتياط آن است که همان نماز را تمام نموده دوباره اعاده کند.

مساءله 13 - اگر نمازگزار با اينکه اطمينان ندارد به رکوع امام برسد ولى باميد رسيدن داخل در نماز جماعت شود اقوى اين است که اشکالى ندارد اگر درک کرد نمازش و جماعتش صحيح است و گرنه باطل است و اگر باين قصد تکبيرة الاحرام بگويد که اگر به رکوع امام رسيدم نماز را بجماعت مى خوانم وگرنه فرادى مى خوانم و يا منتظر مى مانم تا در رکعت بعد ملحق شوم اشکالى ندارد بشرطى که نماز خواندن امام کند نباشد.

مساءله 14 - اگرنيت اقتداء کند و تکبيرة الاحرام را بگويد ولى قبل از اينکه او به رکوع برود امام سر از رکوع بردارد مى تواند نمازش را فرادى بخواند و مى تواند ايستاده صبر کند تا رکعت بعد و آن رکعت را رکعت اول نماز خود حساب کند بشرطى که امام در نمازش آنقدر کند نباشد که ديگر عنوان اقتداء صدق نکند و گرنه صبر کردن جائز نيست و بايد نماز را فرادى بخواند.

مساءله 15 - اگر امام را در سجده اول و يا دوم رکعت آخر نماز درک کند يعنى وقتى برسد که امام بسجده ميرفته و بخواهد بمقدار دو سجده و يک تشهد و سلام ثواب جماعت را درک کند مى تواند نيت کند و تکبيرة الاحرام بگويد و با امام سجده کند و تشهد را بگويد و بعد از سلام امام برخيزد و نماز خودش را بخواند و اين احتياط را ترک نکند که اين نمازش را تمام نموده دوباره بخواند هرچند که کافى بودن آن نيت و آن تکبيرة الاحرام و بحساب نيامدن سجده و تشهد با امام و بالاخره صحيح بودن نمازش خالى از وجه نيست و بهتر آن است که اصلا در چنين وضعى داخل در جماعت نشود و اگر وقتى برسد که امام دارد تشهد آخر نماز را مى خواند جائز است نيت و تکبيرة الاحرام را انجام داده بنشيند و با امام تشهد را بگويد همينکه امام سلام گفت او برخيزد و نمازش را با همان نيت و همان تکبيرة الاحرام بخواند که اگر چنين کند بفضيلت نماز جماعت رسيده هرچند که يک رکعت را هم درک نکرده باشد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

فصل در نماز جماعت

No image

گفتار در شرائط جماعت

No image

گفتار در احکام جماعت

Powered by TayaCMS