پنجم: تقصیر یا کوتاه کردن مو

پنجم: تقصير يا کوتاه کردن مو

آخرين عمل از اعمال عمره تمتع«تقصير» به معنى کوتاه کردن مو است و کافى است که مقدارى از موى شارب، و يا ريش و يا سر را کوتاه سازد و اگر بخواهد ناخن بگيرد، قبلاً از موى خود بزند، آنگاه ناخن بگيرد.

مسأله425. در عمره تمتع نمى تواند به جاى کوتاه کردن مو، سر را بتراشد، بلکه تراشيدن سر، حرام است.

مسأله426. کوتاه کردن مو از ديگر نقاط بدن کفايت نمى کند، همچنين کندن مو از سر و ريش و شارب کافى نيست.

صفحه 132

مسأله427. «تقصير» در عمره تمتع يک واجب عبادى است که حتماً بايد با نيّت و براى خدا صورت پذيرد.

مسأله428. در انجام «تقصير» مکانى خاص معتبر نيست، پس از پايان عمل سعى، مى تواند در هر نقطه اى حتى در منزل اين فريضه را انجام دهد، و ملاک کوتاه کردن مو است، به هر ابزارى صورت بپذيرد، البته کندن مو کافى نيست.

مسأله429. تقصير يکى از ارکان حج است، معنى رکن در حج اين است که اگر آن را تا وقت بستن احرام حج، عمداً ترک کند، عمره او باطل مى شود، و حج او، به حج افراد تبديل مى گردد، و بايد پس از آوردن اعمال حج ( که بعداً مى آيد) عمره مفرده اى به جا بياورد، و مستحب است به اين حج اکتفا نکند، و در صورت امکان، در آينده حج تمتعى به جا آورد.

مسأله430. اگر تقصير را تا لحظه اى که براى حج محرم مى شود فراموش کند، عمره او صحيح است و مستحب است که گوسفندى را قربانى کند.

مسأله431.هرگاه پس از تقصير متوجه شود که سعى او هفت دور کامل نبوده است، اين فرض سه حالت دارد:

الف. معلوم شود که پس از شش دور کامل، تقصير کرده است در اين صورت سعى را تکميل مى کند، و اعاده تقصير لازم

صفحه 133

نيست، مگر بخواهد احتياط کند.

ب. معلوم شود که قبل از چهار دور کامل، تقصير کرده است، در اين صورت سعى را تکميل و نيز اعاده نمايد، سپس تقصير کند.

ج. معلوم شود که پس از چهار دور تقصير کرده است، سعى را تکميل و تقصير را اعاده مى نمايد.

مسأله432. هرگاه پس از تقصير، بعدها در صحت تقصير شک کرد، اعتنا نکند.

مسأله433. در تقصير لازم نيست خود انسان مو را کوتاه کند، اگر پس از نيت، ديگرى موى او را کوتاه کند کفايت مى کند، ولى تا خود تقصير نکرده، نبايد موى ديگرى را بزند.

مسأله434. پس از تقصير در عمره تمتع کليه محرمات احرام براى او حلال مى شود حتى نزديکى با همسر.

کسى که عمره تمتع به جا آورده، پيش از احرام حج نمى تواند از مکه و توابع آن مانند منى، فراتر رود، مگر اين که محرم به احرام حج بشود و تا فرا رسيدن ايام حج (نهم ذى حجه) بايد در حال احرام باقى بماند. در اين صورت بيرون رفتن از مکه و توابع آن، مانند جده مانع ندارد.

مسأله435. کسانى که در کاروان ها مشغول خدمت هستند، اگر بخواهند پس از عمره تمتع به عرفات بروند، بايد محرم به احرام

صفحه 134

حج شوند، مگر اين که انجام وظايف محوله با محرم شدن، موجب حرج و مشقت باشد، در اين صورت بدون احرام مى توانند از مکه و توابع آن بيرون بروند. امّا اگر بداند براى احرام حج، از مکّه قبل از عرفات با مشکل روبرو مى شود، در اين صورت، با احرام از مکه بيرون برود.

مسأله436. رفتن به غار حرا، پس از عمره تمتع اشکال ندارد، ولى از رفتن به «غار ثور» خوددارى شود که جزء توابع مکه نيست.

مسأله437. کسى که پس از عمره تمتع، بدون بستن احرام حج، به بيرون از مکه و توابع آن برود، مرتکب گناه شده و عمره و حجّ او صحيح است.

صفحه 135