واجبات طواف
واجبات طواف بر دو گونه است:
اوّل: مقدمات طواف که مربوط به شخص طواف کننده است.
دوم: کيفيت طواف که مربوط به خود طواف است.
نخست درباره مقدمات، سپس درباره کيفيت آن سخن مى گوييم:
مقدمات طواف
مقدمات طواف را پنج چيز تشکيل مى دهد:
اوّل: نيت
طواف يک عمل عبادى است، و روح عبادت و اثر آن در نفس انسان، و در نيّت آن نهفته است. از اين جهت بايد، طواف به صورت آگاهانه و براى خداوند متعال انجام گيرد. و اگر براى ريا و يا
صفحه 93
ديگر انگيزه هاى غير الهى صورت پذيرد، عمل او باطل خواهد بود.
دوم: طهارت از حدث اکبر و اصغر
«حدث اکبر» يعنى جنابت، حيض و نفاس، و «حدث اصغر» يعنى خواب وبول و غايط و ريح. و طهارت از هر دو به معنى غسل کردن (در حدث اکبر) و وضو گرفتن(در حدث اصغر) هنگام طواف لازم است.
مسأله277. طهارت از هر دو نوع حدث، شرط هر نوع طواف واجب است، خواه طواف عمره باشد يا طواف حج، و يا طواف نساء، هر گاه شخصى در چنين حالتى طواف کند، طواف او باطل است، خواه از روى علم و عمد اين کار را انجام دهد يا از روى سهو و جهل.
مسأله278. در طواف مستحب، طهارت از حدث اکبر، شرط است ولى طهارت از حدث اصغر شرط نيست.
مسأله279. در گذشته يادآور شديم: طواف از هفت شوط تشکيل مى شود، اگر پيش از انجام نيمى از هفت شوط (سه شوط و نيم) حدثى اعم از اصغر و اکبر رخ دهد، طواف او باطل مى گردد و پس از تحصيل طهارت بايد عمل طواف را از سر گيرد و اگر پس از تجاوز از نصف، چنين حالتى پديد آيد ، پس از تحصيل طهارت از همان جا که قطع کرده به تکميل آن مى پردازد.
مسأله280. اگر در اثناء طواف، جنابت و يا حيض رخ دهد
صفحه 94
بايد فوراً مسجد را ترک کند، و حکم طواف از نظر تجديد و يا تکميل همان است که در مسأله قبل گفته شد.
مسأله281. هرگاه از به کارگيرى آب براى وضو و غسل معذور باشد، در صورتى که شرايط تيمم موجود باشد، مى تواند تيمم کند، و طواف نمايد.
مسأله282. هرگاه در اثناء طواف متوجه شود قبلاً با وضو بوده ولى احتمال مى دهد که بعداً حدثى مانند بول و يا خواب رخ داده باشد به شک خود اعتنا نکند، و عمل طواف را انجام دهد و همچنين است اگر بر طهارت خود از حدث اکبر يقين داشته ولى احتمال مى دهد که جنب شده باشد، بايد به شک خود اعتنا ننمايد. اگر بعد از فارغ شدن از طواف شک کرد، به شک خود اعتنا نکند.
مسأله283. هرگاه قبل از طواف، لازم بود که غسل کند، و يا وضو بگيرد ولى از وضع خود غفلت کرد و وارد عمل طواف شد، و احتمال مى دهد که قبل از طواف، غسل کرده و يا وضو گرفته باشد، عمل او باطل است، خواه اين شک در اثناء طواف رخ دهد، يا پس از پايان يافتن آن. و در اثنا هم، پيش از رسيدن به نيمه آن،باشد، يا پس از تجاوز از نيمه. بنابراين بايد خصوص جنب و حائض فوراً مسجد را ترک کند و پس از تحصيل طهارت لازم، طواف را انجام دهد.
صفحه 95
مسأله284. اگر پس از پايان يافتن طواف، در طهارت خود از حدث اکبر و اصغر، شک کند و سابقه او از نظر طهارت و حدث قبل از شروع به طواف روشن نباشد، به شک خود اعتنا نکند، ولى بايد براى اعمال بعد، طهارت لازم را تحصيل کند.
مسأله285. اگر پس از فراغ از طواف بفهمد که وضو نداشته يا وضوى او باطل بوده است، بايد طواف را اعاده کند و اگر نماز طواف نيز انجام داده است آن را نيز دو مرتبه بخواند.
مسأله286. اگر بعد از سعى ـ که يکى از اعمال عمره پس از طواف است، فهميد که در حال طواف وضو نداشته يا وضوى او باطل بوده بايد طواف و نماز طواف و سعى را اعاده کند.
مسأله287. اگر پس از عمل تقصير ـ که آخرين عمل از اعمال عمره است، فهميد که در حال طواف وضو نداشته و يا وضوى او باطل بوده، بايد همه اعمال را از طواف تا تقصير با پوشيدن دو جامه احرام، اعاده کند.
سوم : طهارت بدن و لباس
مسأله288. بايد بدن محرم و جامه هاى احرام او از هر نوع نجاست پاک باشد، حتى از برخى از نجاساتى که در حال نماز عفو شده ـ مانند خون کمتر از مقدار درهم ـ(1) نيز اجتناب کند.
1 . مقدار درهم: مساوى با گودى کف دست انسان است.
صفحه 96
مسأله289. چيز نجسى که ساتر «عورتين» نيست مانند جوراب و دستمال کوچک و حمل آنها در نماز جايز است ، در حال طواف نيز بى اشکال است.
مسأله290. هرگاه بدن محرم به سبب دمل و يا زخم، خون آلود باشد بايد براى طواف بدن را تطهير کند، و جامه آلوده به خون را بشويد و يا عوض نمايد.
مسأله291. هرگاه تطهير بدن از خون دمل و زخم، حرجى باشد، اگر وقت طواف وسيع است، بايد صبر کند تا به نحو آسان، بدن را تطهير نمايد، و در صورت ضيق وقت، مى تواند با همان حالت، طواف نمايد.
مسأله292. اگر پس از طواف آگاه شود که بدن و يا جامه هاى احرام، نجس بوده است، طواف او صحيح است.
مسأله293. اگر به هنگام شروع در طواف در پاکى بدن و جامه هاى احرام خود شک کند، اگر حالت سابقه آن دو، طهارت و يا نامعلوم بوده باشد مى تواند طواف کند، حتى اگر بعداً کشف خلاف شود و معلوم گردد که بدن و جامه هاى او نجس بوده است، طواف او صحيح است و اعاده لازم نيست، ولى اگر حالت سابقه آن دو نجاست بوده نمى تواند وارد طواف شود و اگر هم طواف کرده است،عمل او باطل است، بلکه بايد به تطهير هر دو بپردازد سپس طواف کند.
صفحه 97
مسأله294. اگر در اثناء طواف بدن و يا جامه هاى احرام، نجس شود، اگر بدون رها کردن طواف تطهير آن ممکن نباشد،،طواف را رها کند و فوراً برگردد و طواف را از همان جا که قطع کرده شروع و به پايان برساند و در اين جهت فرقى بين عروض نجاست پيش از نيمه طواف و يا پس از آن، نيست.
مسأله295. اگر در اثناء طواف در بدن و جامه هاى احرام خود، نجاستى را ببيند و احتمال دهد که نجاست در اثناء طواف عارض شده است، حکم آن همان است که در مسأله پيش گفته شد.
مسأله296. اگر در اثناء طواف در بدن و يا جامه هاى احرام خود، نجاستى را مشاهده کرد و يقين کند که اين آلودگى قبل از طواف همراه او بوده است اگر تطهير آن، بدون رها کردن طواف ممکن نيست، طواف را رها کند و پس از تطهير از همان جا که طواف را قطع کرده است به پايان برساند.
مسأله297. اگر قبلاً در نجس بودن بدن و يا جامه ها آگاه باشد ولى بعداً فراموش کند ـ مع الوصف ـ طواف نمايد، طواف او باطل و بايد اعاده کند.
مسأله298. نجاستى که در حال نماز از آن عفو شده در حال طواف معفو نيست، ولى محمول متنجس اگر ساتر نباشد براى طواف
صفحه 98
مضر نيست.
مسأله299. افرادى که مبتلا به خروج مدفوع و يا بول يا باد هستند اگر وقت مشخصى دارد بتواند طواف و نماز را با وضو انجام دهد آن وقت را انتخاب کند و طواف و نماز را با وضو و بدن پاک انجام دهد و اگر چنين وقتى ندارد، براى طواف يک وضو و براى نماز وضوى ديگر بگيرد، و بنا بر احتياط نائب هم بگيرد.
شرط چهارم: ختنه
ختنه در مردان يکى از شرايط صحت طواف است و همچنين است پسر بچه نابالغ، خواه مميز باشد يعنى خوب و بد را تشخيص دهد و خود محرم شود و يا به خاطر کوچکى او را محرم کنند.
مسأله300. احرام کودک نابالغ صحيح است ولى پسر بچه اگر ختنه نشده باشد، طواف او باطل است و اگر بعدها ازدواج کرد چون ـ طواف نساء او که يکى از اعمال حج تمتع است ـ باطل مى باشد، نمى تواند با همسر خود نزديکى کند، مگر اين که ختنه شود و شخصاً طواف کند، و يا نائب بگيرد.
مسأله301. اگر کودک، ختنه شده متولد شود، طواف او صحيح است.
صفحه 99
شرط پنجم: ستر عورت
ستر عورت يکى از شرايط صحت طواف است، بلکه لازم است علاوه بر ستر عورت عريان و برهنه نيز نباشد.
مسأله302. بايد جامه و کفش و ديگر لباس هاى طواف کننده مباح باشد، بنابر اين طواف در جامه و کفش غصبى باطل است.
مسأله303. پوشيدن جامه دوخته در حال احرام، موجب کفاره است و بايد گوسفندى قربانى کند ولى اگر با همان حالت طواف کند طواف او صحيح است.
مسأله304. زن محرم بايد در حال طواف روى پا و کف آن را بپوشاند، هر چند در حال نماز پوشانيدن آنها لازم نيست، و همچنين در حال نماز مى تواند صورت خود را بپوشاند ولى در حال احرام پوشاندن آن جايز نيست و براى حفظ از نامحرم مى تواند از وسيله اى استفاده کند که با عدم تماس با صورت، مانع از رؤيت گردد.
مسأله305. هرگاه در حال طواف مقدارى از موهاى سر زن و يا برخى از جاهاى بدن به خاطر غفلت بيرون باشد اشکالى ندارد و اگر آگاهانه و با توجه به حکم شرعى آن، آن را نپوشاند مرتکب گناه شده ولى طواف او صحيح است، ولى اگر لباس احرام آن قدر نازک باشد که بدن زن از زير آن ديده شود و يا در حال عرق کردن، چسبيدن لباس به بدن، بدن يا قسمتى از آن نمايان گردد، طواف و نماز با آن
صفحه 100
اشکال دارد.
مسأله306. طواف که از هفت شوط تشکيل مى يابد بايد آن را به صورت عمل واحد به جا آورد و نبايد آن قدر طول دهد که از اين حالت بيرون آيد.