وصیت به حج

وصیت به حج

وصيت به حج

مسأله 73 : کسى که حجة الاسلام بر ذمه اش مى باشد و مرگش نزديک شود ، چنانچه مالى دارد که وافى به هزينه حج باشد ، بر او لازم است ترتيبى دهد که اطمينان برايش حاصل شود که پس از مرگش حج را از طرف او انجام مى دهند ، اگرچه با وصيت نمودن به حج در حضور شهود باشد ، و اگر مالى نداشته باشد و احتمال دهد که شخصى مجاناً از طرفش انجام دهد ، باز هم واجب است که وصيت نمايد .

و اگر شخصى که حجة الاسلام بر او مستقر شده باشد ، بميرد ، واجب است حجش را از اصل اموالش قضا نمايند ، اگر چه وصيت نکرده باشد ، همچنين حجش از اصل ميراث خارج مى شود در صورتى که وصيت نموده ولى مقيد به ثلث خود نکرده است ، و اگر وصيت نموده ولى مقيد به ثلث خود نکرده است ، و اگر وصيت نموده و مفيد به ثلث هم نموده ، در اين صورت اگر ثلثش ( يک سوم دارائيش ) وافى به مخارج حج باشد ، واجب است حج را از ثلث اخراج نمايند ، و بر ساير چيزهايى که به آنها وصيت کرده مقدم است ، و اگر ثلث وافى به آن نباشد ، لازم است کمبود را از اصل دارائيش تکميل نمايند .

مسأله 74 : اگر کسى بميرد و حجة الاسلام بر ذمه وى باشد و نزد شخصى وديعه و امانتى داشته باشد ، بعض علماء فرموده اند که اگر احتمال بدهد که چنانچه آن وديعه را به ورثه اش برگرداند حج را به جا نخواهد آورد ، در اين صورت براى او جائز بلکه واجب است که مال امانت را مصرف قضاء حج صاحب امانت نمايد ، به اينکه خود با مال مذکور از طرف او حج نمايد ، و يا اينکه کسى را اجير اين کار کند ، و چنانچه چيزى از امانت زياد آمد ، زيادى را به ورثه او بدهد ، ولى اين حکم خالى از اشکال نيست .

مسأله 75 : کسى که بميرد و حجة الاسلام بر ذمه وى باشد ، و خمس و زکات نيز بر ذمه داشته باشد ، و دارائى او کفاف تمام اينها را ندهد ، پس اگر مالى که خمس يا زکات به آن تعلق گرفته موجود باشد ، بايد خمس و زکات را بر حج مقدم بدارند و آنها را بپردازند و آنها را بپردازند ، و اگر خود آن مال موجود نباشد و خمس و زکات به ذمه وى منتقل شده باشد ، حج بر آنها مقدم خواهد بود ، و اگر دين و بدهى بر ذمه ميت باشد ، بعيد نيست که دين مقدم بر حج باشد باشد .

مسأله 76 : کسى که بميرد و حجة الاسلام بر ذمه وى باشد ، براى ورثه جائز نيست تا زمانيکه ذمه او بحج مشغول است به طورى در ميراث تصرّف نمايند که منافى با قضاء حج ميّت از ميراث باشد يا کمتر از آن . بلى در صورتى که هزينه حج کمتر از ميراث باشد ، مانعى ندارد ورثه در مقدار زائد بر هزينه حج تصرف نمايند ، اگر چه باين تصرف تلف شود.

مسأله 77 : کسى که بميرد و حجة الاسلام بر ذمه وى باشد ، و ميراث وى به مقدار هزينه حج نباشد ، واجب است در صورتى که بدهى يا خمس يا زکات داشته باشد در آنها صرف شود ، و اگر نداشته باشد ميراث براى ورثه است ، و بر ورثه واجب نيست کمبود هزينه حج را از مال خود تکميل نمايند تا بوسيله آن حج او را انجام دهند .

مسأله 78 : کسى که بميرد و حجة الاسلام بر ذمه وى باشد ، واجب نيست از وطن نايب بگيرند ، بلکه نايب گرفتن از ميقات کافى است ، اگر چه نزديکترين ميقاتها به مکه باشد ، بلى احوط اين است که از وطن ، نايب گرفته شود . و اگر ميراث ميت وافى به مصارف حج باشد ، از هر ميقات که نايب گرفته شود کافى است ، اگرچه ارزانترين آنها باشد ، در صورتى که ميراث گنجايش حج از وطن و غير آن ، از واجباتى که بايد ذمه را از آنها فارغ نمود داشته باشد ، ولى اجرت بيشتر از ميقات نبايد از سهم وارثان صغير کسر گردد بلکه از سهم وارثان بالغ ، با رضايت آنها کسر مى گردد .

مسأله 79 : کسى که بميرد و حجة الاسلام بر ذمه وى باشد و ميراث او وافى به هزينه حج باشد ، احوط اين است که فوراً براى فارغ شده ذمه او اقدام نمايند ، اگرچه با اجير گرفتن از ميراثش باشد ، و اگر در همان سال اول استيجار و نايب گرفتن از ميقات ممکن نباشد ، احوط اين است که از وطنش نايب بگيرند و تا سال آينده به تأخير نيندازند ، اگر چه بداند کا نايب گرفتن از ميقات در سال بعد ممکن است ، ولى مقدار زائد بر استيجار از ميقات نبايد از سهم نابالغان ورثه کسر شود .

مسأله 80 : کسى که بميرد و حجة الاسلام بر ذمه وى باشد و ميراث او وافى به مصارف حج باشد ، اگر نايبى پيدا نشود مگر به بيشتر از مقدار معمول ، احتياط اين است که نايب گرفته شود ، و براى صرفه جوئى بر ورثه تا سال آينده به تأخير انداخته نشود ، ولى در اين صورت زائد بر اجرت معمول از سهم نابالغان ورثه نبايد حساب شود .

مسأله 81 : کسى که بميرد و بعضى از ورثه وى اقرار کنند که حجة الاسلام بر ذمه متوفى بوده و ساير ورثه منکر آن باشند ، بر اقرار کننده واجب نيست مگر پرداخت سهم خود از هزينه حج معادل سهمش از ارث ، مثلاً اگر نصرف ارث مال او باشد نصرف هزينه هم بعده او است ، پس اگر سهمش وافى به هزينه حج بود اگر چه با کامل نمودن کسرى آن بوسيله پرداخت مجانى شخص ديگرى يا بوسيله ديگرى ـ اجير گرفتن بر او واجب خواهد شد ، و اگر وافى نبود واجب نخواهد شد ، و بر قرار کننده واجب نيست که کسرى را از سهم الارث يا مال شخصى خودش جبران نمايد .

مسأله 82 : کسى که بميرد و حجة الاسلام بر ذمه وى باشد ، چنانچه شخصى بدون اجرت به جاى او حج نمود کفايت ميکند و واجب نيست که از ميراثش براى او نايب بگيرند ، و همچنين اگر وصيت به حج از ثلث خود نمايد و شخصى حج را به جاى او بدون اجرت به جا آورد ، که در اين صورت هم واجب نيست از ثلث برايش نايب بگيرند ، ولى معادل هزينه حج از ثلث حق ورثه نخواهد بود ، بلکه بايد در خيراتى مصرف شود که به نظر ميت نزديکتر باشد.

مسأله 83 : کسى که بميرد و حجة الاسلام بر ذمه وى باشد و وصيت نموده که از وطنش نايب گرفته شود واجب است از وطن نايب گرفته شود ، ولى مازاد بر اجرت ميقات از ثلث خارج مى شود ، و چنانچه فقط وصيت به حج نموده و چيزى تعيين نکند به نايب گرفتن از ميقات اکتفا مى شود .

مگر در صورتى که قرينه اى باشد که مراد وى استيجار و نايب گرفتن از وطن باشد ، مثل اين که مقدارى از مال را تعيين کند که مناسب حج از وطن باشد .

مسأله 84 : هر گاه وصيت به حج از وطن نمايد ، ولى وصى يا وارث کسى را از ميقات اجير نمايد ، در صورتى که اجاره از مال ميت باشد اجاره باطل است ، ولى ذمه ميت با عمل اجير از حج فارغ مى شود .

مسأله 85 : چنانچه وصيت به حج از وطنى غير وطن خود نمايد ، مثل اين که شخصى که اهل مشهد است وصيت کند از نجف ـ مثلاً ـ برايش نايب بگيرند ، عمل به اين وصيت واجب است ، و مازاد بر اجرت حج ميقاتى از ثلثش اخراج مى شود .

مسأله 86 : اگر وصيت کند که براى حجة الاسلام از طرف او نايب گرفته شود و اجرت را نيز تعيين نموده باشد ، عمل به اين وصيت واجب است ، و هزينه اش از اصل ميراث برداشته مى شود ، در صورتى که بيش از اجرت معمولى عمل وصيت شده نباشد ، و اگر بيش از آن بود تفاوتش از ثلث خواهد بود .

مسأله 87 : هر گاه وصيت کند که از مال معينى برايش حج بجا آورند و وصى بداند که به آن مال خمس يا زکات تعلق گرفته ، واجب است اول خمس يا زکات آن مال را داده و باقيمانده را صرف در راه حج نمايد ، و چنانچه کفايت مصارف حج را ننمود ، لازم است کمبود را از اصل ميراث جبران نمود ، در صورتى که حجى که وصيت نموده حجة الاسلام باشد ، و اگر حجة الاسلام نباشد باقيمانده در خيراتى بايد مصرف شود که به غرض ميت نزديکتر باشد ، در صورتى که وصيت به نحو تعدد مطلوب باشد ، يعنى اين که غرض از ميت از وصيت به حج ـ که بر حسب فرض حجة الاسلام نمى باشد ـ دو مطلب باشد ، يکى خود انجام شدن کار خير و دوم اين که اين کار خير حج باشد ، ولى اگر به نحو تعدد مطلوب نباشد باقيمانده مال معين جزء ميراث و براى وارث خواهد بود .

مسأله 88 : در صورتى که نايب گرفتن براى حج از طرف ميت به وصيت يا غير وصيت واجب شده باشد ، و کسى که واجب بود نايب بگيرد سهل انگارى و اهمال نموده ، و مالى که براى حج در نظر گرفته شده بود تلف شود ، اين شخص ضامن خواهد بود ، و بر او واجب است که از مال خود برايش نايب بگيرد .

مسأله 89 : در صورتى که ثبوت و استقرار حج بر ذمه ميت معلوم و به جا آوردنش مشکوک باشد ، واجب است از طرف او به جا آورده شود ، و هزينه اش از اصل ميراث خارج مى گردد .

مسأله 90 : به مجرد اجير گرفتن ذمه ميت فارغ نمى شود ، بنابر اين اگر دانسته شود که اجير بجهت عذر يا بدون آن حج را به جا نياورده ، واجب است دوباره اجير گرفته شود ، و مخارج اجير گرفتن بار دوم از اصل ميراث برداشت مى شود . و در صورتى که اجرت اولى از مال ميت بوده و پس گرفتنش ممکن باشد لازم است پس گرفته شود .

مسأله 91 : اگر اجيرهاى متعددى باشد ، بنابر اظهر واجب است کسى را اجير نمود که از حيث فضيلت و شرف اجير نمودن او منافى با شؤون ميت نباشد ، اگرچه غير او اجرتش کمتر باشد ، و اگرچه اجير گرفتن از اصل ميراث باشد و از ثلث نباشد و در ورثه قاصرى و يا بالغ ناراضى باشد . بلى اجير گرفتن به نحوى که گذشت در صورتى که مزاحکم يا اداء و پرداخت بعضى از واجبات مالى متعلق به ذمه ميت ، مانند قرض و زکات باشد مشکل است ، و همچنين اگر مزاحکم با غير واجب مالى از چيزهايى که به آنها وصيت نموده است باشد .

مسأله 92 : در وجوب اجير گرفتن از وطن يا ميقات تقليد يا اجتهاد وارث مراعات مى شود نه خود ميت ، پس چنانچه عقيده ميت وجوب حج از وطن بوده و عقيده وارث جواز استيجار از ميقات باشد ، بر وارث واجب نيست از وطن اجير بگيرد .

مسأله 93 : هر گاه حجة الاسلام بر ذمه ميت باشد و ميراثى نداشته باشد ، بر وارث واجب نيست که براى او اجير بگيرد . بلى بر مؤمنين ـ مخصوصاً نزديکانش ـ مستحب است ذمه او را فارغ نمايند .

مسأله 94 : هر گاه ميت وصيت به حج بنمايد ، پس اگر دانسته شوئد که حجى که وصيت به آن کرده حجة الاسلام بوده ، لازم است هزينه آن از اصل ميراث برداشته شود ، مگر در صورتى که خودش تعيين کرده باشد که از ثلث برداشته شود ، مگر در صورتى که خودش تعيين کرده باشد که از ثلث برداشته شود ، که در اين صورت از ثلث برداشته ميشود ، و اما اگر دانسته شود که حجى که وصيت نموده حجة الاسلام نيست يا شک در آن حاصل شود ، در اين صورت هزينه حج از ثلث برداشته مى شود .

مسأله 95 : هر گاه وصيت به حج نموده و شخص بخصوصى را براى به جا آوردن حج تعيين کرده باشد ، لازم است عمل به وصيت شود ، پس اگر آن شخص قبول نکرد مگر اينکه اجرتى بيش از مقدار متعارف به او بدهند ، مقدار زيادى از ثلث برداشته مى شود اگر حجى را وصيت نموده حجة الاسلام باشد ، و چنانچه آن هم ممکن نباشد ، ديگرى را به همان مقدار متعارف اجير نمايند ، در صورتى که وصيت به حجة الاسلام نموده باشد ، يا وصيت به نحو تعدد مطلوب باشد ، يعنى اينکه غرض ميت از وصيت به حج و تعيين شخص دو مطلب باشد ، يکى اصل انجام شدن حج و ديگرى اين که حج توسط شخص معين انجام شود .

مسأله 96 : هر گأه وصيت به حج نموده و اجرتى تعيين کند که هيچ کس رغبت به آن نداشته باشد ، يعنى کمتر از مقدار متعارف باشد ، پس اگر حجى که وصيت نموده حجة الاسلام باشد ، لازم است کمبود را از اصل ميراث جبران نموده ، و چنانچه حجة الاسلام نباشد لازم است اجرتى که تعيين نموده در خيراتى مصرف شود که به غرض ميت نزديکتر باشد ، در صورتى که وصيت به نحو تعدد مطلوب باشد ، يعنى اين که غرض ميت از وصيت به حج دو مطلب باشد ، يکى اصل انجام شدن کار خير و دوم اين که اين کار خير حج باشد ، ولى اگر به نحو تعدد مطلوب نباشد ، وصيت باطل و اجرت تعيين شده جزء ميراث است .

مسأله 97 : اگر کسى منزل خود را ـ مثلاً ـ بفروشد به مبلغى ، و با مشترى شرط کرده باشد که آن مبلغ را پس از مردنش صرف در حج از طرفش بنمايد ، در اين صورت قيمت منزل جزء ميراث خواهد بود ، پس اگر آن حج حجة الاسلام بوده باشد شرط مزبور لازم شده و واجب است قيمت منزل صرف اجرت حج شود ، در صورتى که بيش از اجرت متعارف از اصل ميراث و مازاد بر آن باشد مقدار متعارف از اصل ميراث و مازاد بر آن باشد مقدار متعارف از اصل ميراث و مازاد بر آن از ثلث حساب مى شود ، و اگر آن حج حجة الاسلام نبوده ، باز هم شرط لازم است و تمام اجرت حج که همان قيمت منزل است از ثلث حساب مى شود ، و چنانچه ثلث کمتر از آن اجرت و قيمت باشد شرط مذکور در مازاد بر ثلث لازم العمل نخواهد بود .

مسأله 98 : هر گاه شخصى منزل خود را ـ مثلاً ـ به ديگرى مصالحه کند به شرط آنکه پس از مردنش براى او حج به جا آورد ، چنين شرطى صحيح و لازم خواهد بود ، و آن منزل از ملک مصالح و شرط کننده خارج شده او از ميراث محسوب نخواهد بود ، هر چند آن حج ، حج مستحبى باشد و حکم وصيت شامل آن منزل نخواهد شد ، و همچنين است اگر منزل خود را به ديگرى واگذار و تمليک نمايد به شرط آنکه آن را فروخته و قيمتش را صرف حج براى او پس از مردنش بنمايد ، پس تمام اينها صحيح و لازم خواهد بود ، هر چند چيزى که شرط شده عمل مستحبى باشد ، و ورثه حقى در آن منزل نخواهد داشت . و اگر طرف مقابل از عمل به شرط تخلف نمود ، ورثه حق به هم زدن معامله را ندارند بلکه ولى ميت خواه وصى او باشد خواه حاکم شرع ، ميتواند معامله را فسخ نمايد و اگر فسخ نمود ، آن مال به ملک ميت برميگردد سپس جزء ميراث و براى ورثه خواهد شد .

مسأله 99 : هر گاه وصى بميرد و دانسته نشود که براى حج موصى قبل از مردن اجير گرفته يا نه ، در صورتى که وصيت به حجة الاسلام بوده باشد واجب است از اصل ميراث اجير گرفته شود . و اگر غير حجة الاسلام باشد بايد از ثلث اجير گرفته شود . و چنانچه وجهى که بابت حج در نظر بوده وصى آن را قبض کرده و موجود باشد اخذ مى شود ، اگر چه احتمال برود که وصى از مال خود اجير گرفته و بعداً مال موصى را براى خود به جاى آن برداشته ، و اگر موجود نباشد ضمانتى بر وصى نخواهد بود ، زيرا که احتمال مى رود بدون سهل انگارى نزد او تلف شده باشد .

مسأله 100 : چنانچه مالى که براى حج در نظر گرفته شده بدون سهل انگارى در نگهدارى آن در دست وصى تلف شود ، وصى ضامن نخواهد بود ، و واجب است از بقيه ميراث اجير گرفته شود ، در صورتى که حج وصيت شده حجة الاسلام باشد ، و چنانچه حجة الاسلام نباشد از بقيه ثلث بايد اجير گرفته شود ، و چنانچه بقيه بين ورثه تقسيم شده باشد بايد اجرت اجير از آنها به نسبت پس گرفته شود ، يعنى اينکه کسى که نصف بقيه را برداشته ـ مثلاً ـ بايد نصف اجرت را بدهد . و همچنين اگر کسى براى حج اجير شده و قبل از به جا آوردن حج بميرد و ميراثى نداشته باشد يا داشته ولى گرفتن از آن ممکن نباشد .

مسأله 101 : هر گاه مال قبل از اجير گرفتن در دست وصى تلف شود و دانسته نشود که تلف در اثر سهل انگارى بوده ، جايز نيست تاوان و بدل آن از وصى گرفته شود .

مسأله 102 : اگر کسى وصيت کند که فلان مقدار از مال در غير حجة الاسلام صرف شود ، و احتمال برود آن مقدار بيشتر از ثلث است ، جايز نيست تمام آن صرف شود مگر با رضايت ورثه .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

وصیت به حج

No image

وصیت به حج

No image

وصیت به حج

No image

وصیت به حج

پر بازدیدترین ها

No image

15ـ کشتن جانوران بدن

No image

واجبات طواف

No image

تروک احرام

No image

17 ـ روغن مالى بدن

Powered by TayaCMS