احکام متفرّقه طلاق
مسأله 2552 :
اگر با زن نامحرمي به گمان اين که عيال خود او است نزديکي کند، چه زن بداند که او شوهر نيست يا گمان کند شوهرش ميباشد، بايد عدّه نگهدارد.
مسأله 2553 :
اگر با زني که ميداند عيالش نيست زنا کند، چه زن بداند که آن مرد شوهر او نيست يا گمان کند شوهرش ميباشد لازم نيست عدّه نگهدارد.
مسأله 2554 :
اگر مرد، زني را گول بزند که از شوهرش طلاق بگيرد و زن او شود، طلاق و عقد آن زن صحيح است ولي هردو معصيت بزرگي کردهاند.
مسأله 2555 :
هرگاه زن در ضمن عقد لازم با شوهر شرط کند که اگر شوهر مسافرت نمايد، يا مثلاً شش ماه به او خرجي ندهد اختيار طلاق با او باشد، اين شرط باطل است ولي چنانچه شرط کند که اگر مرد مسافرت کند، يا مثلاً تا شش ماه خرجي ندهد، فعلاً از طرف او براي طلاق خود وکيل باشد چنانچه خود را طلاق دهد، صحيح است در صورتي که از وکالت عزلش نکرده باشد و در اين صورت وکالت فعلي ومنجّز است وتعليق در وقت طلاق ميباشد.
مسأله 2556 :
زني که شوهرش گم شده، اگر بخواهد به ديگري شوهر کند، بايد نزد حاکم شرع برود و به دستور او عمل نمايد.
مسأله 2557 :
پدر وجدّ پدري ديوانه ميتوانند زن او را طلاق بدهند.
مسأله 2558 :
اگر پدر يا جدّ پدري براي طفل خود زني را صيغه کند، اگرچه مقداري از زمان تکليف بچه جزء مدّت صيغه باشد، مثلاً براي پسر 14 ساله خودش زني را دو ساله صيغه کند اگرچه صلاح بچه باشد، بخشيدن آن مدّت را به زن اشکال دارد امّا زن دائمي او را نميتواند طلاق دهد.
مسأله 2559 :
اگر از روي علاماتي که در شرع معيّن شده، مرد دو نفر را عادل بداند و زن خود را پيش آنان طلاق دهد، ديگري که آنانرا عادل نميداند، مشکل است که آن زن را بعد از تمام عدّهاش براي خود يا براي کسي ديگر عقد کند.
مسأله 2560 :
اگر کسي زن خود را بدون اين که او بفهمد طلاق دهد، چنانچه مخارج او را مثل وقتي که زنش بوده بدهد ومثلاً بعد از يک سال بگويد يک سال پيش تو را طلاق دادم وشرعاً هم ثابت کند، ميتواند چيزهائي را که در آن مدّت براي زن تهيّه نموده و او مصرف نکرده است از او پس بگيرد، ولي چيزهائي را که مصرف کرده نميتواند از او مطالبه نمايد.