احکام متفرقه طلاق
مسأله 2545 :
اگر با زن نامحرمى به گمان اين که عيال خود اوست , نزديکى کند,چه زن بداند که او شوهرش نيست , يا گمان کند شوهرش مى باشد, بايد عده نگهدارد.
مسأله 2546 :
اگر با زنى که مى داند عيالش نيست زنا کند, چنانچه زن بداند که آن مرد شوهر او نـيـسـت , لازم نـيـست عده نگهدارد, و در صورتى که زن گمان کندشوهرش مى باشد, احتياط مستحب نگهداشتن عده است .
مسأله 2547 :
اگرمرد, زنى را گول بزند که از شوهرش طلاق بگيرد, و زن او شود,طلاق و عقد آن زن صحيح است , ولى هر دو معصيت بزرگى کرده اند.
مسأله 2548 :
هرگاه زن در ضمن عقد با شوهر شرط کند که اگر شوهر مسافرت نمايد, يا مثلا شـش مـاه به او خرجى ندهد اختيار طلاق با او باشد, اين شرط باطل است .
ولى چنانچه شرط کند وکـالـت فعلى خود را از طرف شوهر به اين که در ضمن عقد شرط شود, که مثلا زن از حين عقد وکـيـل باشد که اگر شوهر مسافرت کند يامثلا تا شش ماه خرجى ندهد, طلاق خود را بدهد, اين شـرط صـحيح است , و تاشوهر او را عزل نکرده , و يا عزلش از وکالت به او نرسيده , چنانچه خود را طـلاق دهد صحيح است .
ولى چنانچه وکالت معلق بر خرجى ندادن يا مسافرت شوهرباشد صحيح نيست .
مسأله 2549 :
زنـى که شوهرش گم شده , اگر بخواهد به ديگرى شوهر کند بايد نزدمجتهد عادل برود و به دستور او عمل نمايد.
مسأله 2550 :
پدر و جد پدرى ديوانه , که ديوانگى او متصل به زمان صغيربودنش باشد, مى توانند زن او را طـلاق بـدهـند.
و اگر متصل نباشد با حاکم شرع است .
و احتياط لازم آن است که حاکم شرع هم از آنان اذن بگيرد.
مسأله 2551 :
اگر پدر يا جد پدرى براى طفل خود زنى را متعه کند, اگر چه مقدارى از زمان تکليف بچه جز مدت عقد باشد, مثلا براى پسر چهارده ساله اش زنى را دو ساله متعه کند, چنانچه صلاح بچه باشد, مى تواند مدت آن زن را ببخشد, ولى زن دائمى او را نمى تواند طلاق دهد.
مسأله 2552 :
اگر از روى علاماتى که در شرع معين شده , مرد دو نفر را عادل بداند, و زن خود را پـيـش آن دو طـلاق بدهد, ديگرى که شک در عدالت آن دوداشته باشد, مى تواند آن زن را بعد از تمام شدن عده اش براى خود, يا براى کس ديگر عقد کند.
ولى براى کسى که آن دو را فاسق بداند اکـتـفا به آن طلاق اشکال دارد, و احتياط واجب آن است که از ازدواج با او خوددارى نمايد وبراى ديگرى هم او را عقد نکند.
مسأله 2553 :
اگر کسى زن خود را بدون اين که او بفهمد طلاق بدهد, چنانچه مخارج او مثل وقـتى که زنش بوده بدهد, و مثلا بعد از يک سال بگويد: يک سال پيش تورا طلاق دادم وشرعا هم ثـابت کند, مى تواند چيزهايى را که در آن مدت براى زن تهيه نموده , و او مصرف نکرده است , از او پس بگيرد, ولى چيزهايى را که مصرف کرده نمى تواند از او مطالبه نمايد.