مسأله ۷۰۳.:
کالا و بهای آن باید دارای اوصاف زیر باشند: ۱. مقدار آنها از لحاظ وزن، پیمانه، شماره، مساحت و مانند آن معلوم باشد. ۲. ویژگی هایی که سبب افزایش یا کاهش رغبت مردم به آنهاست، معلوم باشد. ۳. هرکدام از کالا و بها، ملک آزاد (طلق) داد و ستد کننده باشد و متعلق حقی نباشد، پس مال وقفی و مال گرو را نمی توان فروخت یا با آنها چیزی خرید؛ البته برای داد و ستد مال وقفی، صورتهایی پیش بینی شده که جای آن در بخش وقف است و فروش مال گرو با اجازه گرودار است). ۴. مالی که فروخته میشود، حتما باید عین باشد، پس منفعت چیزی مانند خانه را نمی توان فروخت؛ ولی بهای کالا می تواند عین یا منفعت باشد؛ برای مثال، هم خانه، هم منفعت آن را می توان بهای کالایی قرار داد. ۵. هر کدام از کالا و بهای آن در دسترس طرف مقابل باشد؛ یعنی خریدار به کالا و فروشنده به بهای آن دسترسی داشته باشد، هرچند فروشنده نتواند کالا را تحویل دهد و یا خریدار نتواند بها را تسلیم نماید.
مسأله ۷۰۴.:
هرگاه فروشنده دو چیز را در یک معامله بفروشد که یکی در دسترس خریدار قرار می گیرد و دیگری به دست او نمی رسد، معامله نسبت به چیزی که در دسترس خریدار واقع می شود، صحيح است و نسبت به چیزی که امیدی به دستیابی آن نیست، باطل است. البته خریدار می تواند داد و ستد را نسبت به چیزی که معامله آن صحیح است، به هم بزند.
مسأله ۷۰۵.:
خرید و فروش هر کالا برابر قانون عرفي زمان و مکان خاص است، اگر کالایی در زمان مخصوص یا شهر معین با وزن یا پیمانه داد و ستد میشد، باید وزنی یا پیمانهای معامله شود و اگر در عصر دیگر یا شهر دیگر با مشاهده داد و ستد می شود، به صورتی که با دیدن، اطلاع لازم به دست آید، معامله آن با مشاهده، صحیح است.
مسأله ۷۰۶.:
داد و ستد کالای وزنی با پیمانه ای که بیانگر وزن باشد، صحيح است؛ مثلا با پیمانهای که ظرفیت یک لیتر شیر را دارد، می توان ده لیتر شیر را با پر کردن ده بار آن، معامله کرد.
مسأله ۷۰۷.:
هر گاه داد و ستد، یکی از شرایط یادشده را نداشته باشد، باطل است و تصرف در کالا یا بها بدون رضایت مالک، نیز رضایت صاحب حق متعلق به هر کدام از جنس و عوض، جایز نیست و تصرف با رضایت آنها اشکال ندارد، بنابراین گرچه خرید و فروش کالای رهنی باطل است؛ ولی با رضایت صاحب کالا (راهن) و رضایت صاحب حق گرو (مرتهن) تصرف در آن جایز است.
مسأله ۷۰۸.:
داد و ستد چیزی که وقف شده، باطل است؛ ولی اگر در معرض خرابی یا فرسودگی قرار گیرد که اگر فروخته نشود، از بین میرود، یا سبب هلاک دیگران می شود، فروش آن جایز است و باید با همان پول، مثل آن را وقف نمود و اگر بخشی از اموال موقوف، مانند اموال مسجد، در معرض از بین رفتن است، متولی می تواند آن را بفروشد و بهای آن را در مصرف مشابه مسجد هزینه کند و اگر مصرف مشابه ندارد، در سایر مصرفهای همان مسجد، هزینه نماید.
مسأله ۷۰۹.:
هرگاه بین کسانی که مال برای آنان وقف شده، اختلافی پیدا شود که اگر مال وقفی فروخته نشود، سبب از بین رفتن جان یا مال خواهد شد، می توان آن را فروخت و به مصرفی رساند که مقصود واقف را تأمین میکند.
مسأله ۷۱۰.:
خرید و فروش ملکی که آن را به دیگری اجاره داده اند، اشکال ندارد و خریدار نمی تواند مستأجر را بیرون کند. اگر خریدار از اصل اجاره آن ملک آگاه نباشد یا بر فرض اطلاع از اصل اجاره آن، از طولانی بودن مدت اجاره آگاه نباشد، می تواند داد و ستد خود را به هم بزند.
مسأله ۷۱۱.:
خرید و فروش به هر لفظ یا فعلی که به طور روشن دلالت کند که صاحب کالا متاع خود را فروخته و خریدار آن را پذیرفته، صحیح است و لفظ تازی، فارسی و ... یکسان اند.
مسأله ۷۱۲.:
خرید و فروش به چهار صورت انجام می شود: ۱. هر دو صیغه بخوانند؛ یعنی هر کسی با زبان ملی خود می تواند خریدن و فروختن را به قصد انشا با لغت خاص ادا کند. ۲. هر دو به قصد خرید و فروش - بدون آنکه لفظ و سخنی گفته باشند - کالا و بهای آن را تحویل یکدیگر دهند. 3. فروشنده، فروختن را با لفظ اظهار کند و خریدار، خریدن را با فعل انجام دهد. ۴. خریدار، خریدن را با لفظ اظهار نماید، پس از آنکه فروشنده با فعل، فروختن را انشا کند. البته همزمان بودن دو لفظ یا دو فعل یا یک لفظ و یک فعل، اشکال ندارد.
مسأله ۷۱۳.:
فعل در خرید و فروش - که به جای لفظ است . گاهی به صورت امضای کتبی یا انگشت مهر انجام می گیرد. |
مسأله ۷۱۴.:
اشاره افراد گنگ، به منزله صیغه لفظی آنهاست و تحویل و تحول خارجی آنان، همانند دیگران داد و ستد معاطاتی است.
مسأله ۷۱۵.:
داد و ستد با لفظ یا فعل، گاهی بین دو فرد، زمانی بین دو نهاد شخصیت حقوقی) و گاهی بین فرد و نهاد است و در همه این موارد، صحیح است.
مسأله ۷۱۶.:
خرید و فروش میوه ای که روی درخت است، در صورتی صحیح است که کاملا بسته شده و از آفت گذشته باشد و مقدار آن نیز معلوم باشد. فروش میوه، در زمانی که شکوفه است و هنوز احتمال ریزش و آسیب آن می رود، وقتی صحیح است که ضمیمه چیزی شود که مالیت دارد و معامله آن، صحیح باشد.
مسأله ۷۱۷.:
داد و ستد غوره، پیش از چیدن از درخت، همچنین معامله سایر میوهها، مانند خرما، آلو و... که به رشد کامل نرسیده اند، صحیح است. البته مقدار همه اینها باید معلوم باشد.
مسأله ۷۱۸.:
خرید و فروش میوه تازه، خواه روی درخت و خواه بعد از چیدن باشد، مانند خرمای زرد یا سرخ، نیز انگورهای گوناگون که هرکدام با وزن یا کیل داد و ستد می شوند، اگر با همجنس خود معامله شود، حتما باید تساوی در کیل و وزن رعایت شود.
مسأله ۷۱۹.:
اگر طب و انگور که تازه اند، به خرما و کشمش که خشک شده اند، معامله شود، باید تفاوت وزن میان تازه که تر است و خشک، ملاحظه شود و احتیاط در ترک این گونه داد و ستد است.
مسأله ۷۲۰.:
خرید و فروش میوه هایی که چند بار از بوته ها چیده میشوند، مانند خیار، بادمجان، گوجه، نیز سبزی های گوناگون، در صورتی که نمایان شده باشند و نوبتهای بهره برداری از آنها تعیین شوند، صحیح است
مسأله ۷۲۱.:
خرید و فروش خوشه گندم و جو پس از بستن دانه، به خوشه گندم و جوی دیگر، با تساوی در کیل یا وزن، نیز داد و ستد آنها با چیز دیگر صحیح است؛ ولی احتیاط در ترک معامله آنها با خود گندم و جو است.