شرکت
سوال 1233 :
زمينى را خريدم بعد از مدتى که قيمت آن افزايش يافت ,شخصى را با خود شريک ساختم و قرار شد نصف قيمت رابدهد , و شريک شود .
مقدارى از وجه را پرداخت قرار شدباقى را چند روز ديگر بپردازد .
حال ايشان مى گويد : شما بايدهمان طور که خريده ايد , با من حساب کنيد , نه در حال گرانى قيمت ؟
جواب :
چنانچه در وقتى که ايشان را شريک قرار مى داديد , قيمت ملک رابا ايشان طى کرديد و ايشان هم قـبـول کرد , همان طور که ظاهرفرض سوال است , قيمتى را که با هم توافق کرديد ملاک است , وگفته ايشان در محاسبه قيمت خريد اثرى ندارد , واللّه العالم .
سوال 1234 :
چـند چشمه ميان دو آبادى پايين و بالا بوده .
اهالى محله بالا براى شستن لباس و غسل و وضـو و غـيـره استفاده مى کرده اند , اهالى پايين براى آبيارى درختان و باغها آيا به جرم اين که آب صـابـون و اب تـايـد بـراى درخـتـان و بـاغـهـا ضرردارد , مى توانند اهالى ده بالا را منع نمايند و جلوگيرى کنند ؟
جواب :
در فـرض مـزبـور اهالى محله بالا حق استعمال اب چشمه ها به نحوى که متعارف بوده را دارند و اهـالـى مـحله پايين حق منع نسبت به ان را ندارند و اگر شستن لباس و نحو ان با استفاده ازمواد شيميائى فعلى باشد که در سابق متعارف نبوده و براى مزارع مضر است اهالى محله بالا حق ندارند ان را مـخـلـوط اب چـشمه بنمايند بلکه بايد لباس را در خارج چشمه ها بشويند ودر انجا ان را اب بکشند , واللّه العالم .
سوال 1235 :
بـا هـمـسرم خانه اى را به شراکت خريده ام , و خيلى ازاثاثيه منزلم مال همسرم مى باشد .
ايـشـان راضى نيست ازاموالش پدر , و مادرم و خواهرم استفاده نمايند .
راه صحيح آن چگونه است که استفاده نمايم ؟
جواب :
مـى تـوانـيد با يک قرار داد اجاره يا صلح دراز مدت , در ازاى مبلغى , منافع سهم ايشان از منزل و اثاث را به خود اختصاص دهيد , و پس از اين قرار داد , اجازه ايشان لازم نيست , واللّه العالم .
سوال 1236 :
شخصى در حريم زمين و قريه ديگران عمارت درست مى کند .
در ابتدا از اهل قريه کسى از آن جـلو گيرى نمى کند .
وقدرت آن را نداشتند , ولى پس از آن اعتراض مى کنند .
تکليف شرعى آن چيست ؟
جواب :
اگر عمارت در حريم شرعى که در رساله تعيين شده , ساخته شده باشد , اهالى قريه حق مطالبه و اجبار بر خراب کردن آن رادارند , در فرضى که مزاحمت با اهل قريه داشته باشد , واللّه العالم .
سوال 1237 :
در ميان مردم يک روستا هر يک زمين زراعى خود راتعيين حدود کرده اند .
يکى از آنها که کـمتر از همه زمين دارد ,براى استفاده از علف آن براى زمستان دامهايش , تعيين کرده است .
آيا آنان که زمين بيشتر دارند , مى توانند از وارد شدن دامهاى آن يک به چراگاه جلوگيرى نمايند ؟
جواب :
حـق مـمـانعت ندارد , مگر با توافقى که ذيل مسأله بعدى گفته مى شود که بايد بر طبق ان عمل کنند , واللّه العالم .
سوال 1238 :
آيا حريم قريه قابل تقسيم است يا خير ؟
اگر فرضا تقسيم شود آيا آن که دام بيشتر يا زمين و حق بيشتر دارد , مقدم است ؟
جواب :
حريم شرعى قريه متعلق به تمام اهل قريه است , و ملک نيست تا قابل تقسيم باشد , ولى اگر اهل قـريـه توافق کنند که بعضى ازيک ناحيه و بعضى ديگر از ناحيه ديگر استفاده کنند , مانعى ندارد , چه زمين دار باشند چه حيوان دارد , واللّه العالم .
سوال 1239 :
کـسـى کـه در بالاى زمين کسى درختى دارد و آن را مى برد ,سپس از ريشه آن نهالى در زمين ديگرى مى رويد , آيا نهال ازآن صاحب زمين است يا صاحب درخت ؟
جواب :
نهال درخت از صاحب درخت است که آن را بريده , مگر با صاحب زمين قرار دادى داشته باشد که در اين صورت اگر درخت رابريد , ديگر حقى در ريشه آن ندارد , واللّه العالم .
سوال 1240 :
در روستاها رسم است علفزارهاى کوه را روستاييان ميان خود تعيين مى کنند .
و هر يک در مـحـدوده خـود نـشـانـه اى قـرارمـى دهـد و درو مى کند .
گاه کسى بيرون از زمين خود علف درومى کند و مى برد , يا کسى که دام ندارد , اما علف خود رامى فروشد , آيا اين دو شرعا حق دارند ؟
جواب :
گـرفـتن علف از دست کسى که درو کرده و به آن احتياج دارد , و ياپولرفتن شخص از ديگران به خاطر علفى که به آن محتاج نيست , اشکال دارد , مگر در حريم ملک او باشد , واللّه العالم .
سوال 1241 :
بـرادرانـى , از آغاز زندگى تاکنون با هم زندگى اشتراکى داشته اند .
و يک از ايشان بعض املاک و غير املاک را به نام خود ثبت کرده است , آيا همه ايشان شريک هستند ؟
جواب :
چنانچه اموالى به آنان از طريق ارث رسيده است , بر حسب سهام ارث شريک هستند .
و اموالى که بـا پول مشترک خريدارى شده , به نسبت پولى که به شرکت گذارده اند , شريک هستند .
واموالى کـه بـا پـول مـخـصوص خود هر يک از ايشان خريده , ولواين که در جمع اموال نهاده باشد , مال شـخص خود اوست ,چنانچه در اموال مشترک نسبت سهم را نمى دانند , در تقسيم باهم مصالحه کنند از نظر شرعى به ثبت دادن ملک مشترک اثرى در اختصاص ندارد , واللّه العالم .
سوال 1242 :
مـلـکـى را چـندين نفر شريک هستند .
يکى از شرکا در اين ملک منزل مسکونى ساخته و سکونت دارد .
ـ با توجه به اين که بنا بود هر گاه هر يک از شريکان , زمين را خواستند , بهاى همان مـقـدار را بـه نرخ روز حساب کنند , و بپردازند ـ حال که وى حاضر به پرداخت بها يا تخليه ملک نيست ـ , حکم مسئله چيست ؟
جواب :
تـصرف بعضى از شرکا در مال مشترک جايز نيست , مگر با اذن و رضاى باقى شرکا .
و چنانچه يکى از شـرکا بدون رضاى باقى تصرف کرد , حکم غصب را دارد .
و اما اگر شرکا اذن داده بودندکه در بـعضى از زمين تصرف کند ولکن زايد بر حصه خود را به قيمت روز حساب کرده و به آنها پرداخت کـنـد , متصرف بايد به شرط عمل کند .
و در غير اين صورت نسبت به تصرف در مقدارزايد غاصب حساب مى شود , واللّه العالم .
سوال 1243 :
شخصى مال مشترک را از جانب شرکا به فضولى مى فروشد .
و شرکا نيز راضى نمى شوند , پـس بايع را وکيل مى گيرند که حق ايشان را از مشترى بگيرد .
آيا وکالت بايع صحيح است ؟
يا اين که قيمت مجموع را از اين بايغ اخذکرده ؟
جواب :
شريک مى تواند بايع را الزام کند که حصه وى را از مشترى بگيرد , و به او برگرداند , واللّه العالم .
سوال 1244 :
مـوتـور آبـى از آن دو نفر است .
شريک آن را به جاى ديگربرده و اجاره مى دهد حکمش را بيان فرماييد ؟
جواب :
تصرف در مال مشترک بدون اجازه شريک جايز نيست .
و درصورت تصرف بدون رضايت به اندازه شـهم شريک اجرة المثل را ـ چه استفاده بکند چه نکند ـ و هم استهلاک و هم اصل موتوررا ضامن است , بطورى که اگر تلف شد , بايد غرامت سهم شريک رابپردازد , واللّه العالم .
سوال 1245 :
زمينى از آن سه برادر است .
در غرب آن که آب باران وآبهاى ديگر به طرف دره سرازيرى مـى شود و ديگر زمينها راسيراب مى کند , پس تقسيم به دست يکى از برادران افتاده .
اينک وى از رسيدن آب به ديگر زمينها جلوگيرى مى کند ,حکمش چيست ؟
جواب :
حق سابق بر تقسيم , به قوت خود باقى است , مگر اين که هنگام تقسيم خلاف آن شرط شده باشد , واللّه العالم .
سوال 1246 :
آيـا اجـازه مـى فرماييد ضمن عقد شرکت , شريک متعهدشود , سهم الشرکه خود را بعد از مدتى ـ مثلا يک سال ـ به قيمتى که ضمن عقد تعيين مى شود , به شريک ديگربفروشد ؟
جواب :
اشتراط مذکور , مانعى ندارد , ولى با فسخ شرکت , تعهد مزبورلازم الوفا نيست , واللّه العالم .
سوال 1247 :
در يـک مـزرعه مشاع , در صورتى که يکى از مالکان بدون رضايت ديگران و با مخارج خود چاهى حفر نمايد , آيا اين چاه ملک طلق حاضر مى شود ؟
آيا ديگران در اين چاه حقى دارند ؟
جواب :
در فـرض سوال , آب چـاه و خـود چاه ملک مشاع همه شرکا است , وحافر حق مطالبه مخارج را ندارد , واللّه العالم .
سوال 1248 :
چند برادر در يک خانه و ملک مشاع زندگى مى کنند .
يکى از برادران , کارگر , يا زراع در بالاى زمين , بى اجازه يا بااجازه پدر درختى مى نشاند , اکنون ايا صاحب آن درخت ,شخص صاحب زمين است يا کسى که ان را کاشته ؟
جواب :
درخـت ملک کسى است که آن را نشانده است نه ملک صاحب زمين , مگر اين که بعد از کاشتن يا قبل از آن درخت را به صاحب زمين واگذار کند , واللّه العالم .