قتل عمد و شبه عمد
سوال 1249 :
اگر مأمورى در تعقيب متّهمى به سوى او تيراندازى کند و متّهم به قتل برسد، آيا اين قتل عمد است يا شبه عمد؟ حکم مسأله چيست؟
جواب :
اين مسأله داراى چند صورت است:
صورت اوّل: اين که شخص فرارى، متّهم به انجام گناه کوچکى است که مجازات تعزير دارد، در اين صورت غير از تيراندازى هوايى يا به اطراف، کار ديگرى نمى توان کرد زيرا مفروض مسأله استحقاق چنين مجازاتى را حتّى پس از ثبوت جنايت ندارد.
صورت دوّم: آن است که عدم واکنش شديد در برابر چنين جرمى نظم کلّى جامعه را به هم مى ريزد و براى کلّ اجتماع خطر دارد. در اين صورت بايد از طريق «الاسهل فالاسهل» و استفاده از سلسله مراتب اقدام کرد و اگر چاره اى جز تيراندازى مثلا به سوى پاهاى متّهم نبوده و مأمور هم از مهارت کافى برخوردار بوده و در عين حال تير خطا رفت و به محلّى که مايه قتل اوست اصابت کرد، خونش هدر است نه قصاص دارد نه ديه; زيرا کارى که با اذن حاکم شرع انجام شده و طرف هم مستحقّ آن است، ديه ندارد.
صورت سوّم: در صورتى که موجب اختلال کلّى نباشد ولى جرم، جرم سنگينى است که اگر در خصوص آن جرم اقدامى نشود (مانند قاچاقچيان اسلحه براى دشمن در مواقع جنگ) که اگر در مناطق حسّاس جلوگيرى نکنيم کشته هاى زيادى مى دهيم بى آن که حتّى سرنوشت جنگ عوض شود و در اين جا نيز تيراندازى با سلسله مراتب جايز است و اگر منتهى به قتل گردد، خون طرف مقابل هدر است (با شرايطى که در بالا گفته شد).
سوال 1250 :
سربازى دو شيشه الکل صنعتى را با خود به پادگان مى آورد. ابتدا به انگيزه رفع خطر از الکل صنعتى با وسايلى که در اختيار داشته اند و با همکارى ديگر سربازان آن را تقطير نموده، سپس خودش و چند تن ديگر از سربازان، از آن مايع به قصد مست شدن مى نوشند. با توجه به اين که مصرف الکل صنعتى بسيار خطرناک و مهلک است، يکى از سربازان به دليل مصرف زياد فوت نموده و سايرين نيز دچار تهوع و استفراغ مى شوند، آيا سربازى که الکل را به پادگان آورده، در مقابل خون کسى که از روى اختيار آن را مصرف کرده، و فوت نموده، مسئوليتى دارد؟
جواب :
در صورتى که مصرف کنندگان از خطرات احتمالى آن باخبر بوده اند کسى در مقابل خونشان مسئول نيست، ولى اگر آورنده الکل آنها را اغفال کرده باشد که شرب آن مشکلى ندارد، در اين صورت مسئول است و در فرض اخير، قتل شبه عمد است.
سوال 1251 :
سه نفر نظامى در منطقه در سنگرهاى مخروبه مشغول تهيّه وسيله بوده اند. نظامى ديگرى با فاصله حدود سيصد متر، چندين تير به طرف آنها شلّيک کرده که منجر به قتل يکى از آنها شده، قاتل مدّعى است که من فکر کردم آنها افراد غير نظامى هستند و قصد تير هوايى و ترساندن آنها را داشتم که منطقه را ترک کنند ولى قصد شليک به آنها را نداشتم البتّه ادّعاى وى مبنى بر اين که فکر کردم افراد غير نظامى هستند قابل قبول نيست چون که افراد متعدّدى به وى گفته اند نظامى هستند. حال با توجّه به اين که قاتل افراد را مى ديده و به سوى آنها تيراندازى متعدّد کرده، بر فرض اين که قبول کنيم قصد تيراندازى به افراد يا فرد معيّنى را نداشته، آيا اين قتل عمد است يا خير؟
جواب :
مادام که ثابت نشود تيراندازى به سوى آنها و براى هدف قرار دادن آنها بوده، قتل عمد محسوب نمى شود.
سوال 1252 :
در صورتى که مردى زوجه اش را عمداً به قتل برساند و ورّاث مقتوله منحصر به مادر و يک دختر باشد و با عنايت به عدم امکان قصاص پدر توسط دختر و تقاضاى قصاص قاتل توسّط مادر مقتوله: الف) با عنايت به لزوم پرداخت نصف ديه توسط متقاضيّه قصاص به قاتل، آيا نسبت به سهم دختر بايد ديه پرداخت کند يا خير و با توجّه به اين که قاتل داراى پدر مى باشد که جدّ صغيره محسوب مى شود، آيا رعايت غبطه صغير، و تقاضاى ديه يا عفو به عهده جد مى باشد يا خير؟
جواب :
بايد سهم ديه دختر را بپردازد ظاهراً جدّ صغيره در اين امر ولايت دارد.
ب) در صورت امتناع و يا عدم توانايى مالى متقاضى قصاص نسبت به پرداخت ديات متعلّقه، آيا حقّ قصاص ساقط يا تبديل به ديه مى گردد يا اجراى آن به تأخير مى افتد و در صورت اخير، آيا محکوم از زندان آزاد مى گردد يا خير؟
جواب :
اگر اميدى به توانايى ولىّ دم درآينده نه چندان دور باشد بايد در انتظار آينده بود و محکوم با اخذ وثيقه کافى از زندان آزاد مى شود ولى اگر اميدى نيست ملزم به پرادخت ديه مى شود.
سوال 1253 :
جوانى به هنگام دعوا چاقو کشيده و در شکم جوان 22 ساله اى فرو کرده است (در حدود 15 الى 6 سانتى متر) جوان مجروح را به بيمارستان بردند و به گمان اين که زخم سطحى است و چيز مهمّى نيست جراحت را باز نکردند و منجر به فوت او شد، بعداً معلوم شد چاقو به طحال او سرايت کرده و اطبّا کوتاهى کرده اند و اگر باز مى کردند راه نجات وجود داشت. بعضى از قضات آن را جزء قتل عمد دانسته اند و بعضى ترديد دارند. لطفاً حکم آن را بيان فرماييد و نيز حکم اطبّايى که به گواهى پزشکى قانونى مرتکب قصور در اين مورد شده اند را بيان فرماييد؟
جواب :
مسأله ظاهراً از قبيل قتل عمد است هر چند جوان قاتل قصد قتل را هم نداشته باشد; زيرا چاقو را در محلى فروبرده است که احتمال قتل در آن شايع است و کوتاهى پزشکان ـ حتّى اگر از روى تقصير باشد ـ مانع از صدق قتل عمد نيست. در مورد پزشکان اگر مقصّر تشخيص داده شوند، تعزير دارند و ديه و امثال آن براى آنها ثابت نمى شود.
سوال 1254 :
تيرى به بدن کسى اصابت کرده و از طرف ديگر خارج شده و منجر به قطع کامل نخاع هم شده، مصدوم پس از مدّتى فوت نموده، پزشکى قانونى اعلام نموده علّت مرگ عوارض ناشى از جراحات اوّليّه است. حال با توجّه به اين که ضارب در مرحله اوّل يک ديه کامل براى قطع نخاع و دو ثلث يک ديه کامل هم براى جائفه مديون شده، خواهشمند است نظر مبارک را در مورد فوق و اين که ضارب چه مقدار ديه بدهکار است، بيان فرماييد؟
جواب :
هرگاه تيراندازى عمدى بوده، ضارب ديه داده شده را پس مى گيرد و آماده قصاص مى شود و اگر خطا يا شبه عمد است ديه جديدى تعلّق نمى گيرد و يک ديه کافى است و اگر ضربه واحده سبب مرگ شده، ديه جائفه نيز ندارد.
سوال 1255 :
کسى که در جنگها و درگيريهاى داخلى افغانستان نقش فعّالى داشته، توسط طرف ديگر در خانه خود ترور مى شود، حکم آن چيست؟
جواب :
هرکس مؤمنى را عمداً به قتل برساند حکمش قصاص است و اگر او مرتکب خطايى شده، بايد به وسيله حاکم شرع حکم الهى در مورد وى اجرا گردد.
سوال 1256 :
شخصى قصد کشتن فرد بى گناهى را دارد ولى به علّت اشتباه در هويّت مجنى عليه، شخص ديگرى را که وى نيز بى گناه بوده مى کشد، قتل واقع شده از چه نوعى خواهد بود؟
جواب :
اين قتل عمد است و قصاص دارد ولى احتياط مستحب آن است که اولياى مقتول با جانى مصالحه به ديه يا مانند آن کنند.
سوال 1257 :
شخصى قصد کشتن مهدورالدّمى را دارد ولى به علّت اشتباه در هويّت مجنىٌ عليه، شخص ديگرى را که محقون الدّم بوده مى کشد، قتل واقع شده از چه نوعى خواهد بود؟
جواب :
قتل شبه عمد است.
سوال 1258 :
در صورتى که قاتل به قصد کشتن زيد تيراندازى کند و بعد از مرگ معلوم شود آن شخص مقتول، بکر بوده است (اشتباه در هويّت) قتل عمد است يا شبه عمد؟
جواب :
در صورتى که هر دو محقون الدّم باشند قتل عمد محسوب مى شود.
سوال 1259 :
شخصى نسبت به ديگرى کارى انجام مى دهد که يا نوعاً کشنده است، مثل سمّ مهلک، و يا نوعاً کشنده نيست، مثل ايراد جرح جزئى به بازوى ديگرى، در هر حال طرف مقابل به بيمارستان منتقل مى شود و پزشک از انجام وظيفه و تخليه موادّ سمّى در فرض اوّل خوددارى مى نمايد و يا با سهل انگارى و به کار بردن مواد و ابزار آلوده و غير بهداشتى در فرض دوّم موجب ايجاد عفونت و تسرّى آن و قطع عضو يا مرگ مجروح مى گردد. در دو فرض مذکور چه کسى قاتل است؟ نوع قتل چيست؟ در صورتى که پزشک و ضارب هردو مسئول باشند ميزان مسئوليت هرکدام چگونه است؟
جواب :
در فرض اوّل کسى که سمّ مهلک داده است قاتل محسوب مى شود و قتل عمد است و در فرض دوّم که خطاى پزشک سبب مرگ شده، او قاتل محسوب مى شود ولى قتل، قتل شبه عمد است و در صورتى که هر دو مسئول باشند ديه به مقدار دخالت آنها در قتل، خواهد بود.
سوال 1260 :
راننده اى مقصر با عابر پياده تصادف مى کند و به بهانه انتقال به بيمارستان بيمار را سوار مى کند، امّا از ترس براى فرار از مجازات، او را در بيابان و دور از دسترس مردم رها مى سازد و مصدوم به علّت خونريزى و عدم کمک و مراقبت در همان محل فوت مى نمايد، آيا اين قتل، قتل عمد محسوب مى شود؟
جواب :
هرگاه رها کردن او به اين حال در بيابان قاعدتاً سبب مرگ بوده، قتل عمد محسوب مى شود.