تصرفات غير متولى
سوال 148 :
- مسجدى است که موقوفاتى هم دارد بانى مسجد بر اساس وقفنامهاى براى مسجد و موقوفاتش، متولّى و ناظر تعيين نموده و متجاوز از يک قرن است که در تحت يد متولّى و اعقاب وى بوده و هم اکنون متولّى در شهر ديگرى است و براى رسيدگى به امور موقوفه براى خود نمايندهاى تعيين نموده؛ در چنين صورتى آيا مىتوان بدون اذن متولّى و يا نماينده آن در رقبات تصرّف نمود و در آن مسجد نماز خواند يا نه؟
جواب:
- مسجد توليت بردار نيست و نماز خواندن در آن موقوف بر اجازه کسى نيست ولى تصرّف در موقوفات مسجد منوط به نظر و اجازه متولّى شرعى [آنها] است.
سوال 149 :
- زمين راه آهنى وقف اولاد ذکور است، نماز شخصى که در آنجا کارمند است و در خانه ادارى سکونت دارد و مسافرى که با قطار مسافرت مىکند و در عبور از راه آهن نماز مىخواند، چه صورتى دارد؟
استفتاءات، ج2، ص: 398
جواب:
- اگر احتمال داده شود که با نظر متولّى شرعى است، مانع ندارد.
سوال 150 :
- آيا بدون اجازه حاکم شرع، اختصاص قطعهاى به شهداء در مزار و محروم کردن ديگران از آن قطعه جايز است يا نه؟
بر فرض که جايز باشد ديوار کشى جايز است يا نه؟
در صورتى که اين ديوار زير بنايش قبرى باشد که هيچ آسيبى به قبر نرسد آيا کندن سنگ قبر براى اين هدف مهم احتياج به اجازه صاحبان قبر دارد؟
جواب:
- اگر وقف بودن قبرستان محرز نيست اشکال ندارد و اگر وقف است با نظر متولّى شرعى مىتوانند محلّى را براى شهداء اختصاص دهند ولى از کشيدن ديوار اجتناب کنند
سوال 151 :
- اگر کسى زمين وقف را به عنوان ملک شخصى ثبت نمايد و سند مالکيت به نام خود به دست بياورد آيا اين ثبت و اين سند باطل است يا نه؟
جواب:
- سند ميزان نيست اگر وقفيت به وجه شرعى ثابت باشد تمليک و تملّک آن جايز نيست و تصرّف در وقف منوط به اجازه متولّى شرعى با مراعات جهت و مصلحت وقف است.
استفتاءات، ج2، ص: 399
استفتاءات ج2 409 س 12 ..... ص : 408
سوال 152 :
- بفرماييد در خصوص ملکى که وقف يک عده خاص [باشد] (متعلّق به خانواده واقف [باشد]) و در داخل [آن] ملک [موقوفه] مسجد باشد، آيا امام جماعت يا شخص ديگر مىتواند در آن تصرّف کند يا خير؟
جواب:
- چنانچه احداث مسجد در وقف خاص شده، تصرّف بايد با نظر متولّى شرعى باشد و رعايت جهت وقف بشود و الّا حکم ساير مساجد را دارد.
سوال 153 :
- رژيم گذشته از همه مردم قريه پول گرفت که برايشان حمام بسازد و حمامى در يکى از محلههاى قريه ساخت که محلههاى ديگر نمىتوانند از آن استفاده نمايند اهالى محلات ديگر از اين امر ناراضى هستند ديگر اينکه حمام مزبور در زمين مزروعى ساخته شده که وقف حمام قديمى بوده که فعلا مخروبه مىباشد آيا از اين حمام مىشود استفاده نمود يا نه؟ و به هر حال تکليف مردم چيست؟
جواب:
- زمين حمام را بايد از متولى شرعى خاص و اگر نه از حاکم شرع اجاره کنند و مال الاجاره را در تعمير حمام قديمى صرف نمايند و اگر صاحبان پول در وقت ساختمان حمام يا بعدا رضايت داشتهاند تصرف مانع ندارد و اگر آب مباح باشد در هر صورت غسل صحيح است.
سوال 154 :
- هر گاه واقف و بانى، کلّ امور موقوفهاى را مثل مسجد و مدرسه به شخص معينى واگذار نمايد، آيا ديگرى حقّ مزاحمت و يا دخالت در آن،
استفتاءات، ج2، ص: 400
بدون اذن آن شخص دارد يا خير؟
جواب:
- بعد از تماميّت وقف و حصول قبض، امر وقف با متولّى شرعى است و ديگران حق دخالت و مزاحمت ندارند.
حبس
سوال 155 :
- منزلى است مسکونى که شخصى در حيات خود آن را براى مدت سى سال حبس موقت نموده که نزديکان وى هنگام مسافرت سالى 10 روز در آن خانه ساکن باشند، از تاريخ فوت آن مرحوم که قريب بيست و پنج سال است کسى از نزديکان او با وجود اطلاع از حبس و وصيت مزبور در مسافرتهايشان به آن خانه نيامدهاند، از اين رو، ورثه اقدام به فروش آن نمودهاند و مشترى حاضر شده که در صورت آمدن بستگان آن مرحوم به آن خانه طبق وصيت نامه به آنها اجازه 10 روز سکونت بدهد بفرمائيد اين معامله چه صورت دارد؟
توضيح اينکه نظر واقف که سکونت اقوام او است تا پايان مدت منظور (30 سال) در معامله شرط مىشود و خريدار با کمال اشتياق قبول مىکند، توضيح ديگر اينکه بيع و فروش خانه مرقوم هم به صلاح ورّاث و هم به صلاح موقوف عليهم است.
جواب:
- تا مدّت حبس سر نيامده ورثه نمىتوانند منزل را در اختيار ديگرى قرار دهند ولى فروش آن با محفوظ نگهداشتن حق سکنى براى موصى لهم مانع ندارد.
استفتاءات، ج2، ص: 401
سوال 156 :
- اگر شخصى ملکى را تا مدت هفده سال حبس موقت نمود که منافع ملک بعد از هزينه خود ملک صرف صوم و صلاة و غيره بشود و در اثناى اين هفده سال حابس ملک را فروخت آيا اين حبس صحيح است يا نه؟
جواب:
- بر فرض صحت حبس به فروش حبس باطل نمىشود ولى حبس براى صوم و صلاة خود حابس اشکال دارد.
استفتاءات، ج2، ص: 403