اجاره وقف
سوال 102 :
- چنانچه متولّى موقوفهاى، در قسمتى از زمين موقوفه با پول خود مبادرت به احداث دکّان نمايد به هنگام واگذارى دکّان به شخص غير، آيا سرقفلى که گرفته مىشود متعلّق به متولّى است يا به موقوفه؟
جواب:
- متولّى بايد مطابق صلاح وقف، آن را واگذار کند و چنانچه وقف عرفا سرقفلى دارد بايد به حساب وقف هم سرقفلى بگيرد.
استفتاءات، ج2، ص: 376
سوال 103 :
- زمين موقوفه مخروبهاى قبلا مستراح مسجد بوده سالهاى متمادى مخروبه مانده و از انتفاع خارج شده، شخصى از متولّى شرعى شفاها اجازه مىگيرد و طبقه پائين آن را مستراح و وضوخانه ساخته و فوقانى آن را به خرج خود چند مغازه مىسازد، و متولّى آن شفاها تشويق و ترغيب بر آن نموده آيا کسى ديگر حق اعتراض دارد؟ و آيا متولّى مىتواند بگويد اعيان را طبق نظر من وقف نمائيد؟ يا اعيان، ملک سازنده است و فقط کرايه زمين مخروبه موقوفه را بايد بدهد؟ اگر کسى پيدا شود مخارج اعيانى آن را بپردازد که سازنده واگذار به وقف نمايد نسبت به وجه سرقفلى که سازنده گرفته چه صورت دارد؟
جواب:
- اگر متولّى شرعى با مراعات صلاح وقف اجازه داده که شخص براى خودش ساختمان کند و اجاره زمين را بپردازد صاحب ساختمان اجاره زمين را ضامن است و زمين در حالى که ساختمان روى آن است ملاحظه مىشود نه مخروبه. "1"
سوال 104 :
- محلى احتياج به حمام دارد آيا اجازه مىفرمائيد زمين موقوفهاى را با اجازه متولّى و تصديق خبره اجاره کنند و روى آن حمام بسازند؟
جواب:
- با مراعات جهت و مصلحت وقف مانع ندارد.
استفتاءات، ج2، ص: 377
سوال 105 :
- اگر متولّى "موقوفه اولادى"، آن را بدون رعايت غبطه و مصلحت وقف و موقوف عليهم و بر خلاف ميل و رضاى آنها به اجاره دهد، به نحويکه متضمّن ضرر کلّى موقوف عليهم باشد، آيا اجاره صحيح است يا باطل؟
جواب:
- تصرف در وقف اگر خلاف جهت و مصلحت وقف باشد جايز نيست و عقد اجاره در فرض مرقوم صحيح نيست.
سوال 106 :
- شخصى زمينى را از سازمان اوقاف اجاره مىکند، و در روى آن زمين ساختمان مىنمايد آيا ساختمان آن در ملکيت موقوفه قرار مىگيرد يا به شخص سازنده متعلّق است؟
جواب:
- ساختمان ملک سازنده است مگر اينکه از عوائد يا مال الإجاره موقوفه ساخته شده باشد.
سوال 107 :
- اگر واقف مقرّر کرده باشد که موقوفه براى مدّت بيش از (مثلا) بيست سال اجاره داده نشود، ولى متولّى بر خلاف ترتيب مقرّر از سوى واقف، موقوفه را براى مدّت بيشتر (مثلا سى سال) اجاره بدهد، آيا در فرض مذکور، عقد اجاره از اصل و نسبت به تمام مدّت باطل است يا اين که نسبت به بيست سال که واقف اجازه داده صحيح است و نسبت به بقيّه باطل يا فضولى است يا اين که حکم ديگرى دارد؟
جواب:
- اجاره نسبت به بيست سال صحيح است.
استفتاءات، ج2، ص: 378
سوال 108 :
- مغازه وقف مقبرهاى را اجاره کرده بودند که در آن قيد شده است: تعميرات جزئى نظير کاهگل و خرده کارى بعهده مستأجر است، مستأجر، پايههاى مغازه تحت تصرف خود را آهنى و درب مغازه را تعويض کرده و حدود 30 هزار تومان خرج آهن و مصالح ساختمانى کرده است بعد هم متولّى- چون مغازه مرغوب شده- اجاره را اضافه نموده است. بعد از 3 سال از ساختن مغازه در سال 1361 در اثر عقب نشينى خيابان، مغازه بطور کامل خراب شده است و در مسير خيابان قرار گرفته در اينجا آيا آهن و مصالح از آن وقف است يا از مستأجر؟
جواب:
- اگر آنها را وقف نکرده و از مال الإجاره و عوايد وقف تهيه نشده ملک خود اوست.
سوال 109 :
- زمين موقوفهاى است به مساحت تقريبى 1500 متر در يکى از روستاها، که هر دو سال يک بار زراعت مىشود و واقف وقفنامه را بدينگونه تنظيم فرموده است که: "... همه ساله، مقدار ده من گندم بابت آن نان شود، و در دهه اول ماه محرم الحرام صرف تعزيه حضرت سيد الشهداء (عليه السّلام) گردد". [سپس در طى جملاتى عدم رضايت خود را از تغيير وقف به صراحت تمام اعلام کرده است] اکنون با توجه به اينکه زمين مزبور، ارزش زراعى خود را، از دست داده و براى سکونت مناسبتر است، همچنين با تصرف در آن و تبديلش به احسن، سالانه از ممرّ عوايد آن مىتوان دهها برابر آنچه واقف قيد نموده، صرف تعزيه حضرت ابا عبد اللّه الحسين (عليه السلام) نمود، آيا امام خمينى دامت بقائه الشريف اجازه تصرف و تغيير مىدهند يا خير؟
استفتاءات، ج2، ص: 379
جواب:
- اجاره زمين وقف براى ساختمان با نظر متولّى شرعى و صرف مال الاجاره در وقف اشکال ندارد.
سوال 110 :
- زيدى زمين موقوفهاى را اجاره نموده و در مدّت اجاره، حق خود را به ديگرى واگذار نمود به فلان مبلغ؛ آيا متولّى مىتواند براى موافقتش جهت واگذارى به ديگرى مبلغى دريافت کند؟
جواب:
- اگر در اجاره اوّلى حقّ واگذارى به غير را به مستأجر نداده، اجاره دوّم فضولى و موقوف است به اجازه متولّى شرعى، و متولّى بايد مطابق صلاح وقف عمل کند.
سوال 111 :
- يک زمين مزروعى با مقدارى آب وقف شده براى طلاب مدرسه علميّه و بود و نبود اين زمين در ازدياد اجاره بها مدخليّتى ندارد بلکه مستأجر، زمين هم باشد، فقط اجاره آب را مىدهد و در زمين کشت مىکند اين زمين متّصل به شهر واقع شده آيا مىشود اين زمين را به مؤسسات دولتى يا به مستضعفين جهت ساختن خانه مسکونى اجاره داد يا خير؟
جواب:
- اگر متولّى شرعى اجاره مىدهد و اجاره آن موافق جهت وقف باشد مانع ندارد.
استفتاءات ج2 379 ج ..... ص : 379
سوال 112 :
- بعضى از موقوفات هست که عرصه و اعيان، موقوفه بوده و به مرور زمان اعيان، از بين رفته و فعلا زمين تنها به اجاره واگذار مىشود که مستأجر ايجاد اعيان براى خود بنمايد. آيا موقوفه به اعتبار اعيان سابق حقّى بر اعيان مستحدثه پيدا ميکند يا خير؟ و آيا مىشود مستأجر را مقيد کرد که قسمتى از اعيان را به موقوفه تمليک کند، يا اينکه مىتوان بدون چنين قيدى فقط عرصه را به اجاره داد؟
جواب:
- اجاره جايز است و به اعتبار اعيان سابقه موقوفه حقى پيدا نمىکند، و تمليک يا عدم تمليک نيز تابع قراردادى است که با مستأجر منعقد مىکنند و نمىتوان مستأجر را ملزم به اين کار نمود.
سوال 113 :
- چنانچه شخصى مستأجر باغ و خانه وقفى باشد و کاملا روشن نباشد که دسترنج دارد يا نه، آيا بعد از مرگ وى براى اينکه حق اولادش پايمال نگردد، مىتوانند هر کدام مقدارى از باغ را اجاره کنند يا خير؟ لازم به تذکر است که باغ حدود 12000 متر وسعت دارد و حدود بيست اطاق و انبارى دارد و فعلا يکى از پسرها باغ و خانه را تصرف کرده است. و همچنين اين باغ حدود 90 سال است که در دست اين خانواده مىباشد؟
جواب:
- تا مدّت اجاره باقى است همه ورثه در مورد اجاره حق دارند و بعد از تماميّت مدت اجاره اختيار با متولى شرعى وقف است که با مراعات جهت و مصلحت وقف آن را اجاره دهد.
استفتاءات، ج2، ص: 381
سوال 114 :
- اجاره دادن زمين وقفى به کسى که مىخواهد در آن مشروب و گوشت خنزير بفروشد چه حکم دارد؟
جواب:
- اجاره محل براى استفادههاى محرم باطل است ولى اگر اجاره براى انتفاع محلل بوده ليکن مستأجر بعدا در آن محل، کار محرم انجام داده و مىدهد اجاره صحيح است و مستأجر مکلف است از انتفاع محرم خوددارى نمايد.
سوال 115 :
- اگر متولى يا ناظم وقف ملکيت وقف يا زمين موقوفهاى را براى شغل مزبور در سوال قبل اجاره دهد آيا اين عمل متولى يا ناظم وقف خلاف ديانت است و خيانت مىباشد يا نه؟
جواب:
- حکم همان است که در بالا ذکر شد و متولى اگر با التفات و توجّه موقوفه را براى انتفاع محرم اجاره دهد خلافکار است.
سوال 116 :
- احتراما استدعا دارد نسبت به دو مسأله زير حکم اللّه را بيان فرماييد:
سوال 1 :
- ملک موقوفهاى براى مدت 9 سال از طرف موجر يا متولّى به شخصى
استفتاءات، ج2، ص: 382
اجاره داده شده و در ضمن سند اجاره قيد شده: "پس از مدت 9 سال با همين شروط مستأجر حق دارد 9 سال ديگر ضمن تجديد نظر در مبلغ اجاره طبق نظر کارشناسان اوقاف و دادگسترى، اجاره را تجديد نمايد"، پس از انقضاى مدّت 9 سال اول، هر گاه کارشناسان نظريهاى دادند آيا موجر يا متولّى وقت مىتواند از نظر آن کارشناسان عدول نموده و از جهت رعايت غبطه (مصلحت) وقف از طريق مزايده آن را با قيمت بيشترى به همين افراد يا اشخاص ديگر اجاره دهد يا خير؟ و هر گاه شخص ثالثى داوطلب اجاره به مبلغ بيشترى از نظريّه کارشناسان بشود آيا در اين مورد عدول از نظريه کارشناسان جايز است يا خير؟
جواب:
- اگر در ضمن عقد اجاره شرط شده که براى مستأجر پس از پايان مدّت، تجديد اجاره شود، در صورتى که در پايان مدّت مستأجر خواهان تجديد اجاره به قيمت عادله باشد متولّى وقف مکلّف است بر طبق شرط به همان مستأجر اجاره دهد.
سوال 2 :
- ملک موقوفهاى از طرف موجر يا متولى براى مدّت 9 سال به شخصى به اجاره واگذار شده، در خلال مدّت، شخص ثالث و بعضى از کارگران کشاورزى همان ملک، داوطلب اجاره آن مىشوند؛ آيا شرعا موجر مىتواند نسبت به بقيّه مدّت، اجاره را فسخ و با زارعين، قرارداد اجاره نمايد يا بايستى مدّت اجاره سپرى گردد؟
جواب:
- عقد اجاره عقد لازم است و بدون حقّ فسخ قابل فسخ نيست مگر از راه اقاله که منوط به توافق طرفين است.
استفتاءات، ج2، ص: 383
سوال 117 :
- آيا متولى شرعى مىتواند وکيل بگيرد؟ و اگر کسى را وکيل خود نموده باشد وکالت وکيل اعتبار شرعى دارد يا خير؟
جواب:
- جايز است وکيل بگيرد مگر در صورتى که بر او شرط مباشرت شده باشد.
سوال 118 :
- از روزى که سر و صداى زمينهاى ملکى و غير ملکى مطرح شده مستأجرين زمينهاى موقوفه آستانه مقدسه حضرت معصومه (عليها السّلام) که زمينهاى مزبور به آنها واگذار گرديده و هم اکنون خانه ساخته و سکونت دارند از پرداخت مال الاجاره ناقابل معين شده خوددارى مىکنند و اظهار مىدارند که امام فرموده اجاره ندهيد و هر کس سکونت دارد مال خودش مىباشد لذا چون مرجعى براى رسيدگى مشخص و معيّن نمىباشد تقاضا مىشود براى حفظ حقوق موقوفه نظر خود را اعلام فرماييد؟
جواب:
- بايد مال الاجاره را بپردازند و من چنين چيزى نگفتهام.