مزارعه
سوال 1 :
- اگر صاحب زمين تمام خرج يک صيفى را تا هنگام محصول فراهم کند و براى اين زمين چند کارگر را به عنوان شريک- که تمام کار اين صيفى کارى را انجام دهند- به کار گيرد (مالک زمين فقط خرج محصول را مىدهد و ديگر کارى انجام نمىدهد) و در موقع برداشت محصول، هر چه خرج کرده از فروش محصول بردارد و بعدا بقيه محصول را بين خود و کارگران به نام شريک نصف کند. آيا از نظر اسلام حلال و جايز است يا خير؟
جواب:
- اگر مطابق شروط مزارعه قرارداد بستند اشکال ندارد.
سوال 2 :
- خورده مالکينى که بعضى از آنها براى به دست آوردن حاصل زمين، زارع يا کارگر مىگيرند آيا براى زارعين يا کارگران جايز است که منافع املاک و زمينها را تصاحب کنند و به صاحبان زمين چيزى ندهند يا اگر هم بدهند مختصرى بدهند و طبق قانون مزارعه عمل نکنند يا خير؟
استفتاءات، ج2، ص: 269
جواب:
- اگر قرارداد صحيحى بين مالک و زارع هست بايد بر طبق آن عمل کند و اگر قرارداد معيّنى نيست در صورتى که بذر از زارع باشد حاصل هم از اوست ولى اجرت المثل زمين را بايد به مالک بدهد.
سوال 3 :
- در رساله امام خمينى در باب مزارعه، مسأله 2228 چنين آمده است که: "مالک با زارع به اين قسم معامله کند که زمين را در اختيار او بگذارد تا زراعت کند و مقدارى از حاصل آن را به مالک بدهد" و در قسمتى از مسأله 2229 نيز چنين آمده: "سوم- همه حاصل زمين به يکى اختصاص داده نشود. چهارم- سهم هر کدام به طور مشاع باشد مثل نصف يا ثلث حاصل و مانند اينها و بايد تعيين شده باشد ... و نيز اگر مالک بگويد در اين زمين زراعت کن و هر چه مىخواهى به من بده صحيح نيست. پنجم- و مدتى را که بايد زمين در اختيار زارع باشد معيّن کنند ... هشتم- مالک زمين را معين کند، پس کسى که چند قطعه زمين دارد و با هم تفاوت دارند اگر به زارع بگويد در يکى از اين زمينها زراعت کن و آن را معين نکند مزارعه باطل است". و در مسأله 2231 چنين آمده: "اگر مدت مزارعه تمام شود و حاصل به دست نيايد، چنانچه مالک راضى شود که با اجاره يا بدون اجاره زراعت در زمين او بماند و زارع هم راضى باشد مانعى ندارد. و اگر مالک راضى نشود مىتواند زارع را وادار کند که زراعت را بچيند. و اگر براى چيدن زراعت ضررى به زارع برسد لازم نيست عوض آن را به او بدهد ولى زارع اگر چه راضى شود که به مالک چيزى بدهد نمىتواند مالک را مجبور کند که زراعت در زمين بماند".
حال با استناد به اين چند مسأله از مسائل مزارعه باز کسى مىتواند
استفتاءات، ج2، ص: 270
استفتاءات ج2 283 ج ..... ص : 283
پشتيبان فردى شد که به نام اسلام به دست يک کمونيست مالکيت را از بين ببرد. راستى هدف از مالکيت خصوصى در قانون اساسى چيست؟
جواب:
- حکم همان است که در رساله ذکر شده است و ملکيت در اسلام محترم است و هر کس خلاف بگويد مورد تأييد نيست.
سوال 4 :
- در گيلان معمول است که مزرعه و تخم شالى و کود شيميايى را به زارع تحويل داده و قرارداد مىنمايند که نصف محصول را به مالک زمين بدهد، اکنون عدهاى مىگويند اين عمل صحيح نيست و با تبليغات خود زارعين را منصرف مىنمايند و در نتيجه چون مالک زمين پير شده و قدرت کشت ندارد مزارع بلا استفاده مىماند بديهى است مالک زمين که روزى قدرت داشته و زمين موات را آباد کرده و يا با پول خريدارى کرده است اکنون حاضر نيست که زمين خود را مجانا در اختيار ديگرى قرار دهد مستدعى است حکم شرعى مسأله را بيان فرماييد تا زارعين با دلگرمى بکار خود اشتغال ورزند؟
جواب:
- قرارداد مذکور مزارعه و شرعا از معاملات صحيحه است و تصرف در ملک غير بدون رضايت مالک جايز نيست.
سوال 5 :
- خواهشمند است به سوالات ذيل پاسخ بفرماييد:
1- فرد مسلمانى با داشتن مدارک و شواهد متقن و مشروع از قانون
استفتاءات، ج2، ص: 271
تملک اسلامى داراى قطعات چندى زمين زراعى مىباشد و خودش امکان زرع ندارد و به مزارعه مىدهد چنانچه زارع ادعا کند زمين مال من است چون در آن کار مىکنم آيا اين ادعا مسموع و مشروع بوده يا مالک مىتواند شخصا يا با مراجعه به مراجع ذى صلاح حق خودش را ايفاء و زارع را خلع يد نمايد؟
2- مالک مزبور با شرح فوق اين زمين را به فرد ديگرى مىدهد که مزد بگيرد و باغ درست کند و يا حقى براى باغبان از درخت و زمين قائل مىشود حالا اگر باغبان ادعا کند که باغ مال من است آيا طبق قانون مقدس اسلام ادعاى باغبان مشروع و مسموع است يا مالک حق دارد شخصا يا با دست قانون حق خود را ايفا کند؟
3- اگر اين فرد مسلمان با کوشش و کار زراعت مشروع، سرمايهاى به دست آورده و چند خانه بنا کرده که از اين خانهها از طريق اجاره بهرهمند شود اگر مستأجر ادعا کند مالک حق ندارد و تخليه نمىکنم و يا اجاره مشخص شده را نصف يا ثلث بپردازد آيا اين عمل مستأجر را قانون مقدس اسلام تصديق مىکند و عبادات نامبرده نيز صورت شرعى دارد يا خير؟
جواب:
- زراعت در زمين ديگرى و همچنين باغبانى در ملک غير موجب ملکيت زارع و باغبان نيست و بعد از تماميت مدّت اجاره و مطالبه مالک، مستأجر بايد مورد اجاره را تخليه کند و نزاع بايد در محاکم صالحه مطرح و حل و فصل شود.
استفتاءات، ج2، ص: 272
سوال 6 :
- اينجانب پير مردى هشتاد ساله هستم که مدت شصت سال است که در زمين شخصى مشغول کشاورزى مىباشم و سهم مالکانه را نيز ساليانه به او پرداخت مىکنم و در زمين مذکور تعداد شش درخت گردو کاشتهام که بارور شدهاند و ساليان قبل نصف محصولات گردو و زمين را به ايشان مىدادم، اکنون صاحب زمين مىگويد طبق قانون اسلام چون درختان گردو در زمين اينجانب مىباشد تمام محصول گردو مربوط به من مىباشد با توجه به اينکه محصول گردوى مذکور در انجمن اسلامى به طور امانت گذاشته شده تا پاسخ شرعى اخذ گردد تمنا دارم براى حفظ حقوق دو مسلمان بفرماييد محصول گردو به صاحب زمين مىرسد يا به کسى که درختان گردو را غرس کرده است و اگر به صاحب زمين مىرسد به چه عنوان؟
جواب:
- درخت گردو ملک هر کس هست گردو هم ملک او است اگر از مال مالک زمين غرس کردهايد از او است و اگر از مال خودتان غرس نمودهايد از شما است و در صورت اول مالک بايد اجرت عمل شما را بدهد و در صورت دوم شما اجرت زمين مالک را بايد به او بدهيد.
استفتاءات، ج2، ص: 273