2 - معدن
مسأله 1816 :
اگر از معدن طلا ، نقره ، سرب ، مس ، آهن ، نفت ، زغال سنگ ، فيروزه ، عقيق ، زاج ، نمک و معدنهاى ديگر چيزى به دست آورد ، در صورتى که به مقدار نصاب باشد ، بايد خمس آن را بدهد .
مسأله 1817 :
نصاب معدن پانزده مثقال معمولى طلاى مسکوک است ، يعنى اگر قيمت چيزى را که از معدن بيرون آورده ، به پانزده مثقال طلاى مسکوک برسد ، بعد از کم کردن مخارجى که کرده است ، بايد خمس باقى مانده را بدهد .
مسأله 1818 :
چنانچه قيمت چيزى که از معدن بيرون آورده به پانزده مثقال طلاى مسکوک نرسد ، خمس آن در صورتى لازم است که به تنهايى يا با منفعتهاى ديگر کسب او از مخارج سالش زياد بيايد .
مسأله 1819 :
بر گچ ، آهک ، گل سر شور و گل سرخ ، حکم معدن جارى نيست ، و کسى که اينها را بيرون مى آورد ، در صورتى بايد خمس بدهد که آنچه را بيرون آورده به تنهايى يا با منافع ديگر کسبش از مخارج سال او زياد بيايد .
مسأله 1820 :
کسى که از معدن چيزى به دست مى آورد بايد خمس آن را بدهد ، چه معدن روى زمين باشد يا زير آن ، در زمينى باشد که ملک است يا در جايى باشد که مالک ندارد .
مسأله 1821 :
اگر نداند قيمت چيزى را که از معدن بيرون آورده به پانزده مثقال طلاى مسکوک مى رسد بنابر احتياط در صورت امکان بايد به وزن کردن يا از راه ديگر قيمت آن را معلوم کند ، و در صورت عدم امکان خمس ندارد .
مسأله 1822 :
اگر چند نفر از معدن چيزى بيرون آورند ، چنانچه قيمت آن به پانزده مثقال طلاى مسکوک برسد ، اگر چه سهم هر کدام آنها اين مقدار نباشد ، بعد از کم کردن مخارجى که کرده اند ، بنابر احتياط بايد خمس آن را بدهند .
مسأله 1823 :
اگر معدنى را که در ملک ديگرى است ، بدون اذن مالک استخراج کند ، آنچه از آن به دست مى آيد مال صاحب ملک است ، و چنانچه به مقدار نصاب برسد ، مالک بايد خمس تمام آنچه را که از معدن بيرون آمده بدهد .