2- معدن
مساله 1798 :
اگر از معدن طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، ذغال سنگ، فيروزه،عقيق، زاج، نمک و معدنهاى ديگر چيزى به دست آورد، در صورتى که به مقدار نصاب باشد، بايد خمس آن را بدهد.
مساله 1799 :
نصاب معدن بنابر احتياط 105 مثقال معمولى نقره يا 15 مثقال معمولى طلاست، يعنى اگر قيمت چيزى را که از معدن بيرون آورده، بعد از کم کردن مخارجى که براى آن کرده به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا برسد، بنابر احتياط واجب بايد خمس آن را بدهد.
مساله 1800 :
استفادهاى را که از معدن برده، اگر قيمت آن به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا نرسد، خمس آن در صورتى لازم است که به تنهايى يا با منفعتهاى ديگر کسب او از مخارج سالش زياد بيايد.
مساله 1801 :
گچ و آهک و گل سر شور و گل سرخ بنابر احتياط واجب از معدن محسوب است و خمس دارد.
مساله 1802 :
کسى که از معدن چيزى به دست مىآورد بايد خمس آن را بدهد، چه معدن روى زمين باشد يا زير آن، در زمينى باشد که ملک استيا در جايى باشد که مالک ندارد.
مساله 1803 :
اگر نداند چيزى را که از معدن بيرون آورده به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا مى رسد يا نه، بنابر احتياط واجب بايد به وزن کردن يا از راه ديگر،قيمت آن را معلوم کند.
مساله 1804 :
اگر چند نفر چيزى از معدن بيرون آورند چنانچه بعد از کم کردن مخارجى که براى آن کردهاند اگر سهم هر کدام آنها به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا برسد بايد خمس آن را بدهند.
مساله 1805 :
اگر معدنى را که در ملک ديگرى است بيرون آورد آنچه از آن به دست مىآيد مال صاحب ملک است و چون صاحب ملک براى بيرون آوردن آن خرجى نکرده بايد خمس تمام آنچه را که از معدن بيرون آمده بدهد.