مالکی

مالکی

مالکي

دکتر محمد جواد مشکور

منابع استنباط مالک

الف ـ قرآن کريم .

ب ـ سنت , دومين تکيه گاه مالک بود .

از ديدگاه او ـ برخلاف ابوحنيفه ـ خبر واحد حجت است و کوتاهى درباره آن تا زمانى که با عمل مردم مدينه مخالفتى نداشته باشد جايز نيست .

بيشتر اتکاى مالک در حديث رواياتى بود که اهل حجاز نقل کرده اند.

ج ـ اجماع , مالک , افزون بر اجماع به معناى مشهور آن نزد جمهور, اجماع مردم مدينه را هم حجت مى دانست ((59)) .

د ـ قياس , وى بر احکامى که در کتاب و سنت بدانها تصريح شده قياس مى کرد, چنان که درموطاء احکام بسيارى از اين نوع آمده است .

هـ ـ اسـتـحـسـان , شـاطـبـى از قـول اصـبـغ مى گويد: از ابن قاسم شنيدم که به نقل از مالک مـى گفت :(استحسان نه دهم علم است ) .

با اين حال , مالک به اندازه ابوحنيفه دامنه استحسان را گسترش نداده است ((60)) .

وـ اسـتـصـحـاب , قـرافـى مـى گـويـد: اسـتـصـحـاب نـزد مـالک , امام مزنى , و ابوبکر صيرفى حجت است ((61)) .

ز ـ مـصـالـح مرسله , يکى از اصول مالک اعتبار دادن به مصالح مرسله است , چنان که مذهب اوبه عمل به مصلحت شهرت دارد. ((62)) ح ـ سـد ذرائع , مالک بيش از ديگران دامنه اين اصل را گسترد و بسيارى از احکام را بر آن استوار ساخت ((63)) .

ط ـ عرف , مالک به عرف هم پناه مى برد, اما در بناى احکام بر آن به اندازه ديگران پيش نمى رفت .

ى ـ قـول صحابى , فقه مالک بر فتواها و داوريهاى صحابه تکيه داشت .

او فقه فقهاى هفتگانه رادر مدينه فراگرفت و سنت را همان چيزى مى دانست که صحابه برآنند .

به همين دليل در ميان همه منابع استنباط او فتواى صحابه جايگاهى برجسته داشت ((64)) .

ويژگى فقه مالک

فقه مالک ويژگيهايى دارد که مهمترين آنها عبارتند از: الـف ـ انـعـطـاف پـذيـرى در اصـول : او عـام و مـطـلـق کـتـاب و سنت را قطعى ندانست , بلکه درهـاى تـخـصـيـص و تـقييد را به طور کامل گشود .

وى در کنار اين مسأله اصول را به يکديگر پـيـونـدمـى داد تـا از مـيان آنها فقهى پخته و همسو با احکام عقل , و همخوان با آن چه نزد مردم پذيرفته است پديد آيد.

ب ـ مـراعـات کـردن مصلحت , خواه اين مهم از طريق قياس و استحسان حاصل شود, يا ازطريق مـصـالـح مرسله و سد ذرايع و يا هر طريق ديگرى .

او بدين ترتيب درهاى بسيارى را براى از ميان بردن تنگنا و دور کردن سختى و مشقت و برآوردن نيازها و فراهم ساختن مصلحت گشود .

وى از هـمـيـن ديـدگاه , عقود را وسيله اى قرار داد که خواسته هاى اصلى مردم را تحقق مى بخشد و با مقتضاى عرف آنان همراهى و همسويى دارد.

مالک (ره ) بر اين عقيده بود که هدف اصلى شارع تحقق بخشيدن به مصالح و منافع مردم است .

به هـمـين دليل فقه خود را گاه با سد ذرايع و گاه با فتح آن پيرامون اين محور به حرکت درآورد تا اين مصالح را حتى الامکان از ساده ترين راه برآورده سازد.

ج ـ او در پـى بـردن بـه هـدف شـريـعـت بـه فـتواها و داوريهاى صحابه تکيه مى کند و سپس به عـنـوان کـسـى که در فهم متون شريعت و همچنين اهداف دور و نزديکش به ريشه رسيده است بـه شـنـاخـت و کـشـف احکام و اهـداف آنـهـا مى پردازد .

از همين جا بود که فقه مالک رشد و بالندگى بسيارى يافت .

د ـ ويـژگى ديگر فقه مالکى آن است که عناصر رشد و گسترش در آن فراهم آمد, عناصرى چون قدرت انديشه و گستردگى افق ديد فقيهان اين مذهب , انعطاف پذيرى اصول آنان , وگوناگونى راهـهـايـى کـه براى حل مسايل اجتماعى و مشکلات پيچيده اى که از هر چند گاهى براى مردم پيشامد مى کند ارائه مى داده اند.

نامورترين اصحاب مالک

مالک بيش از همه پيشوايان ديگر شاگرد و ياور داشت .

طالبان علم از سرزمينهاى مختلف اسلامى بـه سـوى او بـار سـفر بستند تا حديث و فقه را از او فرا گيرند, و بدين ترتيب مذهبش درهمه جا گسترش يافت .

شايد گسترش مذهب او مرهون دو گروه از شاگردانش باشد: گروه مصريان , و گـروه شـمـال افـريـقا و اندلس .

عبدالرحمن بن قاسم , ((65)) عبداللّه بن وهب , ((66)) اشهب بن عـبـدالـعـزيـز, ((67)) عبدالرحمن بن حکم ((68)) و اصبغ بن فرج اموى ((69)) از گروه نخست هـسـتـند, و اسدبن فرات , ((70)) سحنون تنوخى , ((71)) و عبدالملک بن حبيب ((72)) ازگروه دوم .

شافعى (150ـ204 ه . ق ) ابـوعـبـداللّه مـحـمـدبـن ادريـس بـن عـباس بن عثمان بن شافع شافعى از فرزندان مطلب بن عبدمناف است .

عبد مناف نياى چهارم پيامبر(ص ) و نياى نهم شافعى مى باشد .

مادر شافعى يمنى و ازطايفه ازد است .

-----------------------------

پى‌نوشت‌ها:

59- قرافى مى گويد: ادله عبارتند از کتاب , سنت , اجماع , اجماع مردم مدينه , قياس , قول صحابى و .. ..

آر.ک شرح تنقيح الفصول , ص 445.

60- ر.ک الـمرافعات , ج4 , ص 118 .

مالک در مسايلى استحسان را جارى کرد که پيشتر استحسان در آنهاجارى نشده بود .

از آن جمله است : ثبوت شفعه در خريد و فروش ميوه ها, و در زمين وقفى و ياعاريه اى که از انتفاع خارج شده است , حکم به معتبر بودن يک شاهد و يک سوگند در قصاص جروح ,و حکم به ديه پنج شتر براى انگشت ابهام .

61- شرح تنقيح الفصول , 447.

62- همان , ص 444.

63- همان .

64- الفکر السامى , ج7 , ص 166 و پس از آن .

65- (128ـ191 هـ . ق ) .

در شـام مـتـولـد شـد و نزد مالک فقه آموخت و بيست سال در محضر او بود.صاحب المدونه است .

66- (125ـ197 يـا 199) .

او مـدتـى دراز با مالک مصاحبت داشت و تا زمان مرگ وى ملازم او بود.

الموطارا از استاد خويش روايت کرده است .

67- (140ـ204 ه . ق ), وى از اصحاب مالک است و نزد او و ليث فقه آموخت .

68- (150ـ210 يا 213 ه . ق ), کتاب الموطا را به طريق سماع از مالک روايت کرده است .

69- (ف 225 ه ق ) .

برخى بر اين عقيده اند که او آگاهترين کسان به مذهب و فتاوى مالک بود.

70- اصـالـتـا نيشابورى است و در تونس سکونت داشت .

نزد مالک علم آموخت و سپس به وسيله اصحاب ابوحنيفه در عراق فقه فرا گرفت و آن گاه به قيروان بازگشت و در سال 213 ه . ق در آن جادرگذشت .

71- (160ـ340 هـ . ق ) وى در قـيروان فقه آموخت , سپس به مصر سفر کرد و به ديدار ابن قاسم رفت و ازاو علم آموخت و سپس در مسائل اسديه با او به مخالفت برخاست .

72- (ف 238 ه . ق ) وى مذهب مالک را در اندلس گسترش داد.

کتاب: فرهنگ فرق اسلامى

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

منابع فقه

No image

درباره اصطلاح شیعه

No image

مالکی

No image

حنفى

Powered by TayaCMS